حساسیت ساواک نسبت به علامه طباطبایی
علامه سید محمدحسین طباطبایی یکی از برجستهترین فلاسفه، مفسران و علمای شیعه در قرن بیستم بود که بیشتر به خاطر آثار علمی و فلسفی، به ویژه تفسیر «المیزان» شهرت دارد و کمتر کسی از ابعاد مبارزاتی او سخن میگوید و حتی برخی مدعی خلاف آن هستند. اما اسناد ساواک نشان میدهد که فعالیتهای او که چندان علنی نبوده است، از دید دستگاه امنیتی پنهان نمانده و به دلیل جایگاه والای علمی و مذهبیاش تحت نظر بوده است.
کمک به مبارزان فلسطینی
به عنوان نمونه گزارشهای ساواک نشان میدهد علامه طباطبایی در اردیبهشت ۱۳۴۹، به موضوع افتتاح حسابهای بانکی برای کمک به مبارزان عرب و سازمانهای چریکی فلسطین (الفتح) اهتمام داشته است. طبق این گزارشها، اعلامیههایی در مسجد دانشگاه تهران و مسجد هدایت توزیع شده بود که خبر میداد علامه طباطبایی به همراه استاد مرتضی مطهری و سید ابوالفضل موسوی زنجانی، سه حساب بانکی برای این منظور افتتاح کردهاند.
اگرچه در ظاهر رژیم شاه خود را حامی فلسطین اعلام میکرد اما پیمانهای راهبردی با اسرائیل داشت و حمایت بخشی از روحانیون برجسته از جمله علامه طباطبایی از جنبشهای اسلامی و ضداسرائیلی در منطقه، مطلوب نبود و از این رو دستور داده شده است رونوشت این گزارش در پرونده علامه طباطبایی ضمیمه شود.[1]
به همین جهت سفرهای ایشان تحت نظر ساواک بوده است. از آنجمله یک تلگراف رمز از ساواک در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۴۴ گزارش میدهد که «آیت الله سید محمد حسین طباطبائی» از قم با هواپیما به مشهد سفر کرده و در منزل آیتالله میلانی اقامت گزیده است.[2] یا 18 تیر 1345 از بدرقه او تا فرودگاه مشهد از سوی جمعی یاد میکند.[3] که نشان میدهد ساواک رفتوآمدهای عادی او را ثبت و گزارش میکرده است.
سد مستحکم مقابل التقاط
او با نگارش کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» سد محکمی در برابر تفکرات انحرافی رسوخ کرده میان مبارزان ایجاد کرد. آیتالله خزعلی در مراسم ختم او دلیل چنین اهتمامی را به نقل از علامه چنین گفت که « مگر من در خوابم و نمیبینم در دانشگاه مکاتب الحادی چه بیدادی میکند.»[4]
تا جایی که در مجالسی که رنگ مبارزه اسلامی داشت، نام او در کنار ملا هادی سبزواری تجلیل میشود.[5] اما نکته حائز اهمیت آنکه برغم تعلق جایزه 5 هزار تومانی[6] به این کتاب با عنوان « کتاب سال سلطنتی»[7]، علامه حاضر به دریافت این مبلغ هنگفت از شاه در حاشیه مراسم «سلام نوروزی» سال ۱۳۳۴ نشد و برغم دغدغه مشترک مبارزه با کمونیسم، با رژیم مرزبندی کرد.
تربیت شاگردان انقلابی
شاگردان علامه طباطبایی به دلیل برخورداری از نظام فکری منظم، نقش متمایزی در پیشتازی در مبارزات داشتند. از شهید سید مصطفی خمینی تا آیتالله قدوسی، داماد ایشان و بسیاری از علمای طراز اول حاضر در نهضت امام، شاگردان علامه طباطبایی بودند. حزب جمهوری اسلامی در بیانیه تسلیت خود، با اشاره به این نقش علامه، به شاگردی استاد مطهری، دکتر بهشتی، دکتر باهنر و دکتر مفتح در محضر او اشاره کرد.[8] باید به این فهرست، نام بسیاری دیگر از علمای فعال در انقلاب و ائمه جمعه سراسر کشور را نیز افزود.[9] این رابطه در حدی بود که وقتی شهید دکتر بهشتی به شهادت رسید، نگران سلامت علامه شده بودند و خبر را از ایشان پنهان کرده بودند، «علامه گفته بودند که بیخود از من پنهان نکنید من دارم میبینم که آقای بهشتی که دارند عروج میکنند.»[10]
[1] مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، استاد شهید مرتضی مطهری به روایت اسناد ساواک ، ص221
[2] مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم ، ص348
[3] مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم ، ص468
[4] روزنامه جمهوری اسلامی، 26/ 8/ 1360، ص 10
[5] مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک ، ص327
[6] تقریبا معادل 60 سکه طلا
[7] روزنامه کیهان، 5/ 1/ 1334
[8] روزنامه جمهوری اسلامی، 25/ 8/ 1360، ص1
[9] روزنامه جمهوری اسلامی، 26/ 8/ 1360، ص 10
[10] مصاحبه مرکز اسناد انقلاب اسلامی با علیرضا بهشتی، کاست شماره 9664



















نظرات