«اوامر و نواهی انتخاباتی» رضاخان

مداخلات رضاخان در انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی


«اوامر و نواهی انتخاباتی» رضاخان

شیب دخالت‌های وزیر و وزارت جنگ در انتخاب نمایندگان پنجمین دوره مجلس شورای ملی تند و دست‌نخورده باقی مانده بود. سفارش‌های انتخاباتی هم‌چنان ادامه داشت؛ حتی در دستورهای داده‌شده تجدیدنظر می‌شد و جایگزین‌های دیگری معرفی می‌گردید. برای نمونه به امیرلشکر جنوب گفته شد که معرفی [سرتیپ]سیف‌الله‌خان[شهاب] برای آباده شیراز اشتباه بوده و «بایستی سردارفاخر[حکمت] از آباده انتخاب شود.»(۱) و یا اوایل اردیبهشت به انتخاب حبیب‌الله نوبخت از بوشهر تأکید شده بود، اما اواسط خرداد ۱۳۰۲ به امیرلشکر جنوب دستور داده شد «برای انتخاب نوبخت از بوشهر لازم نیست مساعدتی به عمل آید.»(۲) البته فرمان جلوگیری از راه‌یابی برخی نامزدها به مجلس نیز در میان فرامین روزانه‌ای که وزارت جنگ و شخص وزیر به فرماندهان لشکرها می‌فرستادند دیده می‌شود. امیرلشکر جنوب ملزم شد «در خصوص ضیاءالواعظین بایستی به هر قِسم شده از انتخاب مشارالیه جلوگیری» کند.(۳) و یا به امیرلشکر شرق دستور داده شد لزومی به انتخاب وثوق‌السلطنه و دبیرالسلطان/میرزا علی‌اکبر دبیرسهرابی از خراسان نیست.(۴) و یا سردارسپه به امیرلشکر غرب دستور داد «از انتخاب شاهزاده[محمدهادی میرزا] اقبال‌السلطان[جهانسوز] از سقز جلوگیری نمایید.»(۵)

در این بین رخدادهای ناخواسته‌ای پیش می‌آمد که یکی از آنها مربوط به مازندران بود. امیراکرم، حاکم مازندران و پسرعموی سردارسپه، از وزیر جنگ خواسته بود نام کسانی را که باید از این ناحیه به مجلس بیایند ابلاغ کند. «چاکر افتخار می‌نماید که نمایندگان دوره پنجم به تصویب بندگان حضرت اشرف انتخاب می‌شوند.»(۶) سردارسپه فرمان مستقیمی برای افراد نظرکردۀ خود از مازندران نداده بود؛ فقط دستور داده بود حاکم بارفروش/بابل، اعظام‌السلطنه، که مانع نظامیان برای مداخله در انتخابات بارفروش شده بود، از کار برکنار شود.(۷) اما هنگامی که حاکم یادشده تغییر موضع داد با ابقای او مخالفت نکرد.(۸) و نیز به امیراکرم گفته بود اگر از کمونیست نبودن نامزدها مطمئن است، انتخاب شوند.(۹) تنها سفارش او بالا نشان دادن آراء اعتمادالممالک بود.(۱۰) تا اینکه باخبر شد انتخابات شهر ساری پایان یافته و نام او در میان پنج فرد منتخب، پنجم شده است. سردارسپه برخلاف آنچه که به فرمانده قشون آذربایجان سفارش شده بود، به امیراکرم گفت که «من به هیچ‌وجه انتظار انتخاب نداشتم، چه رسد به اینکه نسبت به سایر منتخبین در درجه پنجم واقع شوم.» امیراکرم که متوجه نارضایتی پسرعمو شده بود، در پاسخ نوشت که این نتیجه شمارش آراء دو حوزه بود؛ شمارش پنج حوزه دیگر مانده است؛ و قول داد «اکثریت آراء... به اسم بندگان حضرت اشرف اعظم خواهد بود.»(۱۱) او هشت نُه روز بعد به قول خود عمل کرد و به سردارسپه اطلاع داد که «بندگان حضرت اشرف اعظم» نفر اول شد!(۱۲)

دخالت وزارت جنگ در کار انتخابات، آن هم به گستره مملکت، نمی‌توانست برای مدت زیادی پنهان بماند. رفته رفته خبرها و شکایت‌هایی از دستکاری نظامیان در روند انتخابات داده شد. روحانیان گلپایگان با این گمان که حساب وزیر جنگ از فرمانده نظامیان شهرشان جدا است، تلگرامی به رضاخان سردارسپه فرستادند و نوشتند که مداخله نظامیان در انتخابات، نفرت اهالی را برانگیخته است.(۱۳) گروهی از اهالی خوانسار شکایت‌نامه خود را به وزارت داخله، مسئول رسمی برگزاری انتخابات، فرستادند و گفتند که نماینده امیرلشکر غرب اهالی را مجبور می‌کند به برادر حاکم رأی دهند.(۱۴) علمای کاشان اعتراض‌نامه خود را به آقای سیدابوالقاسم کاشانی در تهران فرستادند و از او خواستند نفوذش را برای تأمین آزادی انتخابات کاشان و جلوگیری از مداخله نظامیان به کار گیرد.(۱۵) معتمدان شهر سقز نیز در نامه‌ای به رئیس‌الوزراء نوشتند که فرد منتخب سقز نماینده قشون است، نه مردم.(۱۶) رئیس انجمن انتخابات بروجرد در تلگرامی به ریاست وزراء نوشت که آراء ریخته‌شده به صندوق با تهدید و تطمیع نظامیان بوده و دو نماینده منتخب، وکلای قانونی مردم بروجرد نیستند. این اجبار در شعبه بربرود و جاپلق نیز به کار گرفته شده بود.(۱۷) تعدادی از روحانیان ملایر به وزیر جنگ تلگرامی فرستادند و نوشتند که نظامیان با دخالت غیرقانونی و با تهدید و تطمیع مردم می‌خواهند دو تن از نامزدهای خودشان را به کرسی مجلس شورای ملی برسانند. سردارسپه هم پس از دریافت این نوشته به امیرلشکر غرب گفت که دو فرد لو رفته را کنار بگذارید و افراد مورد اطمینان دیگری را انتخاب کنید!(۱۸)

باز شدن تدریجی بسته‌های انتخاباتیِ وزارت جنگ، وزیر را مجبور به واکنش کرد. تلگرامی در میان سندها دیده می‌شود که سردارسپه خطاب به امیرلشکر شرق، حسین خزاعی، گفته است «با استحضاری که از عقاید اینجانب در امر آزادی انتخابات حاصل کرده‌اید، لازم است که در رفع هرگونه سوءتفاهمی که ممکن است در اذهان بعضی اشخاص تولید نماید اقدام، و خاطر عموم را از نیات اینجانب در این موضوع مستحضر دارید که من در هیچ‌یک‌ از ولایات در این خصوص، که مخصوص به حقوق عموم است، نظریات شخصی نداشته و ندارم و حسن جریان این امر را بر طبق قانون مصوبه به کلیه مأمورین نظامی به طور متحدالمآل دستور داده‌ام. در این صورت هرگونه اقدامی از هر کس که مخالف با آزادی اهالی باشد، خلاف میل و اراده اینجانب است و باید انتخابات در نهایت آزادی صورت انجام پذیرد[!].»(۱۹)

این اطلاعیه در حالی منتشر می‌شد که حکومت نظامی در بیشتر شهرها، به‌ویژه شهرهای کوچک، برقرار بود. از میان جراید، نویسنده روزنامه کار، جرأت کرد و خطاب به وزیر جنگ نوشت که ادامه حکومت نظامی، غیرقانونی و مخالف آزادی در انتخابات است.(۲۰) موضوع به اندازه‌ای روشن بود که سرتیپ فضل‌الله زاهدی، رئیس قشون فارس، بی‌اجازه وزارت جنگ، حکومت نظامی جهرم را برای آغاز انتخابات برچید، اما هنگامی که خبر آن به وزیر جنگ رسید، شنید که «وجود حکومت نظامی با انتخابات منافاتی ندارد؛ به‌طوری که در اغلب نقاط، حکومت نظامی برقرار و انتخابات در جریان است[!]»(۲۱) اطلاعیه یادشده در زمانی به اطلاع اُمرای لشکرها رسید که امیرلشکر شمال‌غرب از هرگونه تبلیغات انتخاباتی در شهرهای آذربایجان جلوگیری،(۲۲) و حتی برخی از مبلّغان را بازداشت می‌کرد.(۲۳) شگفت آنکه هم‌زمان با ابلاغ آزادی انتخابات در خراسان به امیرلشکر شرق، سردارسپه به او امر کرد که «[سیدمحمد]تدیّن هم برای نمایندگی بیرجند در نظر گرفته شده، بایستی اهتمام لازم به عمل آورید که تدیّن از آنجا انتخاب» گردد و افزود که «انتخاب رئیس‌التّجار از مشهد ضرری ندارد. مانع انتخاب او نشوید.»(۲۴) در فرمانی دیگر به حسین خزاعی گفته شد که میرزاعبدالله‌خان معتمدالسلطنه از درجز و کلات انتخاب شود.(۲۵) تأکید بر آزادی انتخابات در حالی ابراز می‌شد که وزیر جنگ از جهانشاه‌خان امیرافشار، رجل صاحبْ‌نفوذِ منطقۀ خمسه/زنجان خواست در انتخاب «آقاشیخ‌محمد[حسین]گروسی» اقدامات مؤثری انجام دهد، «ضمناً از انتخاب بنان‌الدوله جلوگیری» کند.(۲۶) و یا به امیرلشکر جنوب، محمود آیرم، دستور داده شد «در انتخابات جهرم با سردار عشایر[/اسماعیل‌خان صولت‌الدوله] کمال موافقت را به‌عمل آورید.»(۲۷) این اوامر و نواهی به صفحات روزنامه‌ها راه نمی‌یافت، اما برخی جراید، خبرهایی از اِعمال نفوذ نظامیان در انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای ملی را درج می‌کردند.(۲۸)

 

پانویس‌ها:

۱. اسناد مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، سند شم ۵۳۳-۱۷-۱۳۰۲

۲. همان، سند شم ۳۸۷-۱۷- ۱۳۰۲

۳. همان‌جا

۴. همان، سند شم ۱۱۱-۱۷-۱۳۰۲

۵. همان، سند شم ۲۵۶-۱۷-۱۳۰۲

۶. همان، سند شم ۶۵۲-۱۷-۱۳۰۲

۷. همان، سند شم ۲۹-۱۱۱- ۱۳۰۲

۸. همان، سند شم ۲۷ تا ۲۵-۱۱۱-۱۳۰۲

۹. همان، سند شم ۶۴۰ و ۶۳۹-۱۷-۱۳۰۲

۱۰. همان، سند شم ۶۳۸-۱۷-۱۳۰۲

۱۱. همان، سند شم ۹ و ۸-۲۴-۱۳۰۳. این دو سند به اشتباه در میان سندهای سال ۱۳۰۳ وزارت جنگ دسته‌بندی شده‌اند.

۱۲. همان، سند شم ۶۲۸-۱۷-۱۳۰۲

۱۳. همان، سند شم ۲۵۲-۱۷-۱۳۰۲

۱۴. همان، سند شم ۲۵۰-۱۷-۱۳۰۲

۱۵. همان، ۴۷۹-۱۷-۱۳۰۲

۱۶. همان، سند شم ۲۴۳-۱۷-۱۳۰۲

۱۷. همان، سند شم ۲۲۰-۱۷-۱۳۰۲

۱۸. همان، سند شم ۲۱۶ تا ۲۱۴-۱۷-۱۳۰۲

۱۹. همان، سند شم ۱۴۱-۱۷-۱۳۰۲

۲۰. روزنامه کار، س ۱، شم ۴۱ (۳ ذیقعده ۱۳۴۱)، ص ۱.

۲۱. اسناد مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، سند شم ۵۳۶ و ۵۳۴-۱۷-۱۳۰۲. مقاومت وزیر جنگ در حفظ حاکمان نظامی در شهرهای کوچک و بزرگ به سختی شکسته می‌شد. برای نمونه هنگامی که گروه‌هایی از مردم قزوین در اعتراض به ادامه حکومت نظامی در شهرشان دست به دامان ریاست وزراء، مشیرالدوله، شدند، رضاخان سردارسپه پذیرفت که با لغو حکومت نظامی، نظامی عالی‌رتبه، عباسقلی‌خان امیرتومان، با حکم وزارت داخله حاکم قزوین گردد. حاکم نظامی پیشین، غلامرضاخان امیرتومان، نیز احضار شد.(روزنامه کار، س ۱، شم ۵۱ (۱۹ ذیقعده ۱۳۴۱)، ص ۲؛ روزنامه شفق سرخ، س ۲، شم ۱۵۶ (۱۸ سرطان ۱۳۰۲)، ص ۲؛ روزنامه مرد آزاد، س ۱، شم ۹۵ (۲۱ سرطان ۱۳۰۲)، ص ۳.

۲۲. همان، سند شم ۵۰۱-۱۸-۱۳۰۲

۲۳. همان، سند شم ۳۱-۴۶-۱۳۰۲

۲۴. همان، سند شم ۱۱۰-۱۷-۱۳۰۲

۲۵. همان، سند شم ۱۰۶-۱۷-۱۳۰۲

۲۶. همان، سند شم ۹۶-۵۱-۱۳۰۲

۲۷. همان، سند شم ۴۹۵-۱۷-۱۳۰۲

۲۸. روزنامه شفق سرخ، س ۲، شم ۱۵۲ (۹ سرطان ۱۳۰۲)، ص ۲؛ روزنامه کار، س ۱، شم ۵۳ (۲۱ ذیقعده ۱۳۴۱)، ص ۲.

 

 

منبع: رضاخان تا رضاشاه(چنگ به وزارت جنگ)؛ هدایت‌الله بهبودی؛ صص ۳۴۰ تا ۳۴۵