آقای مسعودی! مگر بحرین جزء لاینفک ایران نبود؟!
2830 بازدید
اشاره: عباس مسعودی در ۲۷ اردیبهشتماه ۱۳۱۳، در سرمقاله خود در روزنامه اطلاعات، در یک موضعگیری قاطعانه، بحرین را «جزء لاینفک ایران» دانست. اما داستان به اینجا ختم نشد! پس از سالها، و بعد از آنکه محمدرضا پهلوی در مصاحبه ۱۴ دیماه ۱۳۴۷ خود در دهلی نو، برای اولینبار به طور رسمی از حق حاکمیت ایران بر بحرین صرفنظر کرد، مسعودی در سرمقاله خود، در چرخشی 180 درجهای در مورد مسأله بحرین، با تمجید از سخنان شاه، راهحل ارائهشده از سوی او را «اصولیترین و منصفانهترین و دنیاپسندترین راهحل» مشکلاتی از قبیل مسأله بحرین عنوان کرد! اما چرا او در طی این سالها اینچنین در مورد مسأله بحرین اختلاف موضع پیدا کرده بود؟! برای پاسخِ این پرسش، در اینجا به بخشی از سوابق عباس مسعودی اشاره میکنیم:
عباس مسعودی، سناتور و مدیر روزنامه اطلاعات، از دیرباز روابط «ویژه»ای با انگلستان پیدا کرده بود و معتمد قدیمی انگلیسیها بود. در معرفینامه کاردار سفارت انگلیس در تهران به وزارت خارجه این کشور در تاریخ ۱۲ می ۱۹۴۶، درباره او آمده است:«بدینوسیله عباس مسعودی به شما معرفی میشود. او در حال اعزام به بریتانیا است تا بخش خوب و موفقی از دوران خود را بگذراند. نامبرده یکی از دوستان قابل اعتماد ماست که همواره کمکهای ارزشمندی را در تهران به ما کرده است. لطفاً تا جایی که ممکن است در زمان اقامت وی در لندن در فعالیتهایی که دارد به او مساعدت کنید و با او مذاکره و گفتگو نمایید. من فکر میکنم شما موفق خواهید شد که از طریق این شخص با روزنامهها و انتشارات ایرانی و فارسیزبان برای ما ارتباطات بزرگی را برقرار کنید. از شایستگی نامبرده در ارتباطگیریاش با مقامات رسمی غافل نشوید.»
عباس مسعودی از جمله کارگزاران رژیم پهلوی بود که همسو با سیاستهای شاه که خودِ او نیز با انگلیسیها سر و سرّی دیرینه داشت، تلاش کرد زمینه را برای دستبرداشتن ایران از حق مالکیت بحرین فراهم کند. از جمله اینکه او برای این منظور سفرهایی هم به شیخنشینهای جنوب خلیج فارس داشت. مسعودی در یکی از سفرهای خود به این شیخنشینها که در شهریور ۱۳۴۵ انجام داده است، پیش از عزیمت، با دنیس رایت، سفیر انگلیس در تهران، دیدار کرده و در همین ملاقات نیز با اشاره به مصاحبه شاه با روزنامه گاردین به امکان چشمپوشی ایران از حق حاکمیت بر بحرین اشاره کرده است. دنیس رایت درباره این دیدار مینویسد:«...در گفتگو با من، مسعودی یادآور شد که وی با نظر خصوصی ابراز شده شاه همآهنگی دارد(اخیراً شاه به طور خصوصی در روز ۲۷ اوت(۵ شهریور) به کلر هولینگورث از روزنامه گاردین، گفته بود که با توجه به این که نفت دارد به پایان میرسد و مروارید به پایان رسیده است، بحرین از نظر او اهمیتی ندارد. چنانچه به یاد میآورید، همان خط سیاسی که شاه سال گذشته در لندن دنبال میکرد.) و این که ادعای ایران، حالت ناخوشایندی پیدا کرده است. ولی به خاطر حساسیت افکار عمومی، نمیشود آن را رها کرد. مسعودی گفت میداند که شاه درباره سفرش به خلیج فارس با من[=دنیس رایت] گفتوگو خواهد کرد. من گمان میکنم که بدون توافق شاه، مسعودی جرأت این تماس با من درباره بحرین را نمیداشت. مسعودی همچنین پرسید که آیا دولت علیاحضرت[=انگلستان] برنامهای برای دادن استقلال به بحرین دارد یا نه؟ چرا که در آن صورت، برای دولت ایران نسبتاً آسانتر خواهد بود که همزمان استقلال بحرین را به رسمیت بشناسد...».
براساس طرح انگلیسیها، حاکمیت بحرین پس از خروج انگلیس باید در اختیار آلخلیفه قرار میگرفت و ایران نیز باید این موضوع را میپذیرفت. عباس مسعودی نیز دقیقاً در این راستا گام برمیداشت. گزارشهای متعدد ساواک درباره اقدامات مسعودی در بحرین نیز حاکی از همراهی و همآهنگی او با سیاست انگلیس است. از جمله در گزارش ساواک به تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۴۸ آمده است:«پس از مسافرتی که سناتور عباس مسعودی در حدود سهماه قبل به بحرین نمود مرتباً شایعاتی در زمینه مسافرت نامبرده در بحرین بر سر زبانها است. از جمله گفته میشود در جلسات میهمانیهایی که سید محمود علوی سکرتر شیخ عیسی[حاکم بحرین]، به افتخار سناتور مسعودی برقرار نموده بود، به مسعودی قول دادهاند در صورتی که نامبرده اقداماتی به عمل آورد که دولت ایران از ادعای خود بر بحرین چشمپوشی کند، رژیم بحرین نیز ده تا پانزدهمیلیون دلار امریکایی به وی حقالزحمه خواهد پرداخت. گفته میشود سناتور مسعودی نیز قول مساعد به شیوخ آلخلیفه را داده است و از قرار معلوم عباس مسعودی تا حدی اقداماتی هم به نفع شیوخ آلخلیفه به عمل آورده است. شنیده میشود در زمانی که سناتور مسعودی در بحرین بوده، سید محمود علوی مطالب و اطلاعات دروغ و عاری از حقیقت درباره وضع رضایتبخش فارسیزبانان مقیم[بحرین] در اختیار سناتور مسعودی قرار داده...لازم به ذکر این مطلب است به هنگام اقامت سناتور مسعودی نامبرده حتی با یک نفر از فارسیزبانان مقیم، یک کلمه حرف نزده است و کوچکترین سؤالی راجع به وضع نکبتبار فارسیزبانان نیز ننموده است...و از زبان بسیاری فارسیزبان مقیم شنیده میشود که اغلب نامههای اعتراضآمیز و شدیداللحن به شخص سناتور مسعودی و دیگر مقامات مسئول در تهران نوشتهاند و اکنون عموم فارسیزبانان منتظرند تا ببینند که مقامات عالیه مسئول در تهران، در مقابل این خیانت بزرگ سناتور چه عکسالعملی از خود نشان خواهند داد...».
نظرات