اختلاف‌افکنی‌ ساواک در ماجرای کتاب «شهید جاوید»


اختلاف‌افکنی‌ ساواک در ماجرای کتاب «شهید جاوید»

هم‌زمان با گستراندن شایعه کشتن آیت‌الله خمینی در عراق، بحث و جدل نسبتاً بی‌سابقه‌ای در حوزه قم و محافل مذهبی و مبارزاتی ایران بروز کرد. کتاب شهید جاوید، منشأ این بگومگوها بود. شهید جاوید، نوشته نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی در آبان ۱۳۴۹ منتشر شده بود. او قیام امام حسین علیه‌السلام را نه برای شهادت، بلکه برای تأسیس حکومت اسلامی دانسته، آگاهی امام به مرگ خود و خانواده‌اش را منتفی تلقی کرده بود. این قرائت متفاوت، موجب چالشی در حوزه علمیه قم گردید که شعاع آن از مرزهای علمی و مباحث کلامی فراتر رفت. فرصت کم نظیری برای دستگاه اطلاعاتی پیش آمده بود. تحریک‌ها و تلاش‌های شکاف‌انداز شروع شد. به ویژه که نویسنده شهید جاوید، به طرفداری پروپاقرص از آقای خمینی شهرت داشت؛ و یکی از مروّجین مرجعیت او بود. علاوه بر این، دو طرفدار سرسخت آقای خمینی، میرزاعلی مشکینی و شیخ حسینعلی منتظری، بر این کتاب تقریظ نوشته و آن را تأیید نموده بودند. با اینکه عده‌ای از موافقان آقای خمینی، از این کتاب به شدت انتقاد می‌کردند و حتی میرزاشهاب‌الدین اشراقی، داماد آیت‌الله خمینی، کتاب پاسداران وحی را در ردّ شهید جاوید نوشت، اما نظر مقامات ساواک این بود که «در مورد تضعیف طرفین (طرفداران خمینی و گلپایگانی) از این جریان بهره‌برداری کامل شود». چنین جا افتاده بود که طرفداران خمینی موافق نظرهای مطرح شده در کتاب شهید جاوید هستند و دیگرانی چون پیروان گلپایگانی، مخالف آن. نوشتن ردّیه، حاشیه، تقریظ، تهیه طومار علیه کتاب، استفتا از این مرجع و آن آیت‌الله، کشیده شدن موضوع بر سر منابر وعظ، به جایی رسید که ساواک هم با خرسندی خبر داد که «فعلاً میان آیات بر سر این کتاب اختلافات زیادی است که ممکن است به زدوخورد هم برسد.» آیت‌الله خمینی این اختلافات پیش‌آمده و پیش‌آورده را نشانه رشد نیافتن جامعه دانست و کاری جز ابراز تأسف و ارسال نامه‌هایی با مضمون لزوم رفع اختلاف بین روحانیان نداشت که بکند. «آنچه اخیراً مورد تأسف اینجانب است، اختلافاتی است که نمی‌دانم با چه دستی در حوزه علمیه قم و بین اهل منبر آنجا حادث شده است؛ همان نحو اختلافی که بین علمای مسیحی در وقتی که ممالک آنها را می‌گرفتند، حاصل شد. امروز که اصول احکام در دستبرد اجانب و نوکرهای آنهاست، به جای وحدت کلمه، این نحو تفرّق و توهین بعضی از بعضی و تکفیر بعضی، موجب کمال تأسف است و کاشف از عدم رشد جامعه است... آقایان را از این خواب گران بیدار کنید، قبل از اینکه همه چیز آنها به باد رفته باشد؛ اگر نرفته باشد.»

 

منبع: الف لام خمینی؛ هدایت‌الله بهبودی؛ صص ۶۵۱ و ۶۵۲