ثروت غارت شده ملت ایران توسط رضاخان در بانکهای انگلیس به چه کسی منتقل شد ؟


سرهنگ ستاد غلامرضا منصور رحمانی، کهنه‌ سرباز
4841 بازدید
انگلیس رضا شاه محمد رضا شاه اردشیر زاهدی بانک صادرات

ثروت غارت شده ملت ایران توسط رضاخان در بانکهای انگلیس به چه کسی منتقل شد ؟

اشاره :

غلامرضا منصور رحمانی در 1291 شمسی به دنیا آمده و پس از تحصیل در دوره ابتدایی به دانشکده افسری و نیروی هوایی می‌رود. او به آلمان رفته و در این کشور فن و دانش خود را گسترده می‌کند و گفته می‌شود یکی از بنیان‌گذاران نیروی هوایی مدرن ایران بوده است. وی در دوران نهضت ملی رفتاری خارج از عرف افسران ارتش نشان می‌دهد و پس از کودتا به زندان می‌افتد. سرهنگ رحمانی پس از بازنشستگی اجباری به دانشگاه کلمبیا در آمریکا  می‌رود و بانکداری می‌آموزد پس از بازگشت به کشور در سال 1335 به خدمت  بانک صادرات در می اید.  

در بخشی از کتاب کهنه‌ سرباز (خاطرات سیاسی، نظامی و اقتصادی)،  نوشته منصور رحمانی تهران امده است:

« در سال 1962 که در انگلستان بانک صادرات واحد لندن را تاسیس می‌کردم، یکی از دوستانم که در سفارت کبرای ایران در لندن کار می‌کرد به من گفت وظیفه اصلی سفیرکبیر وقت، اردشیر زاهدی، ترتیب انتقال پول‌های رضاشاه، به محمدرضا شاه در بانک‌های انگلستان است.

انگلیس‌ها شرط این انتقال را خرید معادل آن «اسلحه» و پاره‌ای اجناس دیگر از دولت انگلستان قرار دادند، که بهای آن را بابت ارزی که دولت ایران از لحاظ امتیاز نفت و غیره به حساب ریخته بود مستقیما برداشت کنند، و به همین صورت هم توافق شد.

اسلحه، ولو نوع جدید و خوب آن، اگر کاربرد معقولی نداشته باشد، وجود بی مصرفی است، زیرا در اثر مرور زمان و نیز در اثر تحولات ناشی از تکامل تکنولوژی، غیر قابل استفاده خواهد شد. کشور ایران، آن موقع در هیچ جنگ خارجی شرکت نداشت، و برای سرکوب شورشهای داخلی هم، تفنگهای برنو و فشنگ و مسلسل دستی کارخانجات داخلی در کمال خوبی قادر به پاسخگویی بودند.

جالب بود که سلاحهای تحویلی دولت انگلستان در آن معامله، سلاحهای جدید هم نبود. سلاحهایی بود مربوط به زمان جنگهای 1870، از نوع توپهای بدون عاید و دافع1 "اوخاسیوس" و "اپوخف" که در تیراندازی تغییر مکان می‌دادند، با لوله های بدون خان و گلوله‌های گرد و سرپر که تصور به کار بردن آنها در هیچ جنگی به مغز هیچ کس خطور نمی‌کرد. تفنگها از نوع تک‌تیر و به مراتب از تفنگ‌هایی که آن وقت در ایران ساخته می‌شد پست‌تر بود.

وقتی، این سلاحها به تهران رسید، از ترس اینکه مبادا افسران آنها را رویت کرده و به شورش بپردازند، آنها را به فارس فرستادند، با سفارش اکید در محرمانه نگاه داشتن مطلب، "که عوامل خارجی از وجود آنها مطلع نشوند".2 و در آنجا آنها را در غاری پنهان کردند.

در آن موقع دولت به قشقایی‌ها مظنون بود و برای اینکه از هر جهت و برای همیشه چگونگی معامله و وضع سلاحها مکتوم بماند، «سرلشکر عطاپور» که از سرسپردگان دولت انگلستان بود مامور شد به فارس برود و مجموعه آنها را منفجر کند؛ که این عمل را به کاملترین وجهی به دستیاری سازمان جاسوسی بیگانگان به انجام رساند.

خبر انفجار انبار مهمات در فارس، جزو اخبار بی‌اهمیت در روزنامه‌ها درج شد، و مردم هم کوچکترین توجهی به آن نکردند. اما تاثیر آن در افسرانی که در طی حمل و نقل سلاحها از خرمشهر به تهران و از تهران به قزل قلعه و باز کردن پاره‌ای از صندوقها در تهران و بستن مجدد آنها و حمل آنها به فارس و گذاردن آنها در غار، ناچار به عمق جریانات وارد شده بودند، بسیار ناگوار بود.

توضیحات ضروری :

1."عاید و دافع " سیستم مکانیکی قبول ضربه عقب‌نشینی لوله توپ است که روی قنداق توپ نصب می‌شود. این سیستم ضربه عقب‌نشینی را کنترل می‌کند، و لوله توپ را به جای اول بر می‌گرداند و مانع تغییر مکان توپ در اثر تیراندازی می‌شود.
2. پیدا بود این عوامل خارجی، مفهوم واقعیش عوامل داخلی یعنی ملت ایران بود.


غلامرضا مصور رحمانی، کهنه‌ سرباز (خاطرات سیاسی، نظامی و اقتصادی)، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1377، ص53-55.