انقلابى که خدا را داشت!

 ۱۲ فروردین ۶۰ : فرمان هفت ماده‌ای

اکنون به حکم اداى وظیفه خدمتگزارى به ملت شریف، لازم است تذکراتى گرچه تکرارى است، بدهم:

۱- به تمام گروهها و سازمانها و احزاب و دستجات در سراسر ایران اعلام مى‏شود که اگر سلاح خود را تحویل دهند و اظهار ندامت کنند، به آنان تأمین داده مى‏شود و مى‏توانند برادروار در کشورشان زندگى نمایند و آنچه گذشته است، مورد عفو است؛ و اگر به جنایات خود ادامه دهند، روزى که پشیمان شوند، به حکم اسلام، از آنان پذیرفته نخواهد شد...

۲- ... لازم است کسانى که به کشور و اسلام و ملت علاقه مند هستند، این راه نجات را که راه حق و مرضىّ خداوند متعال است، ادامه دهند و از کوچکترین اختلافات یا دامن زدن به آن، که راه شیطان و مخالف رضاى حق تعالى است احتراز نمایند تا در دنیا و آخرت سعادتمند شوند و کشور راه سازندگى را پیش گیرد .

۳- بر جمیع سخنرانان، چه در محیطهاى باز و چه بسته و تمام نویسندگان، تکلیف حتمى شرعى است که حتى به ‏طور اشاره و کنایه، از گفتار و نوشته‏ هاى اختلاف‏ انگیز اجتناب نمایند که امروز اختلاف براى امت اسلامى، سم کشنده است.

۷- از عموم ملت عزیز مى‏خواهم که از شایعه‏ ها که از طرف گروههاى وابسته به رژیم سابق و یا ابرقدرتها پخش مى‏شود، بى اعتنا بگذرند و به اکاذیب آنان گوش نکنند. اکنون که مخالفین انقلاب از توطئه‏ هاى گذشته مأیوس شده‏اند، به شایعه سازى و دروغ پردازى کمر بسته و مى‏خواهند مردم را از این راه مأیوس کنند و کشور را به دامان چپ و یا راست بکشانند...۱

۲۵ خرداد ۱۳۶۰: ارتداد جبهه ملی

در مقابل این اعلامیه «جبهه ملى» که مخالف نص قرآن مجید است، در مقابل این که مردم را دعوت کرده است به راهپیمایى در مقابل قانون الهى، تکلیف دیگر ندارید شما؟

...تمام تکلیف‌هایى که بر ما و شما متوجه است، چه از قشر نویسندگان و روشنفکران و جبهه‏ ها و نهضت‌ها و سایرین، تمام تکالیف فقط منحصر به این شده است که این جمهورى اسلامى را در خارج از کشور طور دیگرى که هست نمایش بدهید، و مردم را دعوت کنید که بر خلاف جمهورى اسلامى شورش کنند؟! دیگر همه چیز درست شده است، فقط این یکى مانده؟!

...واى به حال ملتى که ملى هایشان این باشد، و متدینینى هم که اظهار تدین مى‏کنند، آن باشد، و سرانشان هم این! و اگر ندانسته مى‏کنند، چه‏ طور اطلاعیه «جبهه ملى» را ندیده دعوت مى‏کنند به اینکه شما هم به دنبال جبهه ملى راهپیمایى کنید. ۲

ائتلاف بر ضد مردم

خوب، شما هى مى‏گویید مردم را ما قبول داریم، مردم را قبول داریم. خوب، بسیار خوب، کى هست که این مردم را قبول ندارد! این مردم تعیین کردند. خوب، قبول دارید، اگر مى‏گویید میزان رأى مردم است؛ خوب، رأى مردم. حالا ائتلاف کردید که به ضد رأى مردم عمل کنید؟ ائتلاف کردید که مجلس شوراى اسلامى را کنار بگذارید؟ ائتلاف کردید که قوه قضائیه را کنار بگذارید؟

ائتلاف کردید دولت را کنار بگذارید؟ ۳

حمایت نهضت آزادى از جبهه ملی

چرا این قدر شیطان در نفس ماها سلطنت پیدا کرده است که چشمهاى ما را کور کرده است و قلبهاى ما را وارونه کرده است؟ بیایید حساب خودتان را جدا کنید. آیا «نهضت آزادى» هم قبول دارد آن حرفى را که «جبهه ملى» مى‏گوید؟ آنها هم قبول دارند که این حکم- حکم قصاص- که در قرآن کریم و ضرورى بین همه مسلمین است، «غیر انسانى» است؟ ۴

۲۸ خردادماه۱۳۶۰: ضدانقلابیون دست در دست هم

امروز منافقین و جبهه ملى و حزب دمکرات و تمامى ضدانقلابیون دست در دست یکدیگر گذاشته ‏اند تا شما و انقلاب پاک ملت را نابود کنند ... مگر نمى‏بینید که هر روز در گوشه‏ اى جمع مى‏شوند و دست به خرابکارى مى‏زنند؟ مگر نبود که اگر حضور شما نبود، آبروى انقلاب شما را در جهان ریخته بودند؟۵

۱ تیر ۱۳۶۰: اعلام قیام مسلحانه توسط منافقین

اعلام قیام مسلحانه در مقابل کیست؟ اعلام قیام مسلحانه در مقابل ملتى است که قریب بیست سال، و اخیراً دو سه سال، خون خودش را داده است و دست امریکا و بلوک او را و شوروى و بلوک او را از این کشور کوتاه کرده است. شما در مقابل این ملت مى‏خواستید قیام بکنید! شما را وادار کردند به آن کارهایى که روى تاریخ را سیاه کرد؛

…قیام و استقامت در مقابل کى؟ در مقابل اسلام؟ در مقابل جمهورى اسلامى؟ در مقابل قرآن کریم؟ با اسم قرآن، مجاهده در مقابل اسلام و قرآن؟! با اسم اسلام، قیام بر ضد اسلام؟! با اسم آزادى، قیام بر ضد آزادى؟! بیدار بشوید!۶

تباهی بنی‌صدر

کراراً من گفتم که بیا برو (بنی صدر) از این گروهکهاى فاسد، از این منافقین، تبرّى کن؛ حیثیت خودت را از دست نده. بیا برو در ملأ عام و اینها را از خود بران. اینها تو را به تباهى مى‏کشند. …و براى اینکه نتوانست بفهمد اسلام یعنى چه و کشور اسلامى یعنى چه و ملت اسلام یعنى چه و ارتش اسلام یعنى چه و سایر قواى مسلح اسلام یعنى چه، این خودش را به تباهى کشاند. ۷

۱۰ تیر۱۳۶۰: کف و سوت در روز عاشورا

بی‌جهت نیست که در آن نطقهاى با اجتماع زیاد روز عاشورا سوت مى‏زنند و کف مى‏زنند. امام مظلوم ما به شهادت رسیده، روز شهادت امام مظلوم ما، پاى نطق و سخنرانى یک نفر آدمى که با آنها دوست است کف مى‏زنند و سوت مى‏کشند و امریکا را از یاد مى‏برند. خط این بود که اصلًا امریکا منسى بشود. یک دسته شوروى را طرح مى‏کردند تا امریکا منسى بشود، یک دسته «اللَّه اکبر» را کنار مى‏گذاشتند، سوت مى‏زدند و کف مى‏زدند آن هم روز عاشورا. ۸

۱۹ مرداد۱۳۶۰: مصاحبه‌هایی از روی بیچارگی

در هر صورت شما از این حرفهایى که از روى بیچارگى دارد صادر مى‏شود و از این مصاحبه ‏هایى که از روى بیچارگى دارد صادر مى‏شود و از این بمبهایى که از روى‏ بیچارگى دارد صادر مى‏شود هیچ خوفى نداشته باشید؛ براى اینکه اگر ما هم شهید بشویم و کشته بشویم، خوب ما یک اتکایى داریم، اتکائمان خداست و چیزى نیست. اینها در یک کشور سى میلیونى که یک همچو انقلابى کرده، شما مى‏خواهید چهار تا بمب هم در نرود، این نمى‏شود همچو چیزى ...۹

۲۷ مرداد۱۳۶۰: اگر خمینی را بکشید

...اگر خمینى را بکشند، چه خواهد شد. نه، این حرفها نیست در کار. همه شما بحمداللَّه، هستید و کشور خودتان را حفظ مى‏کنید و مسئله، مسئله اسلام است. در صدر اسلام، یک وقت در یک جنگى فریاد زدند منافقین به اینکه پیغمبر شهید شد.

در قرآن آمده است که خوب، پیغمبر شهید بشود، ولى اسلام که هست؛ پیغمبر شهید شد، پیغمبر رحلت فرمود، على بن ابى طالب شهید شد، اسلام هست. اسلام یک مرتبه‏اى است؛ یک اساسى است که شالوده او را خدا ریخته است و خدا همیشه هست و اسلام همیشه. خداوند حفظ مى‏کند این اسلام را، ولو من نباشم، تو نباشى، فلان رئیس نباشد.۱۰

۲۱ آذر ۱۳۶۰: هر معممی دیدید بکشید!

از قرارى که گفتند در اعلامیه ‏اى که این مجاهدین فاسد، منافقین داده‏اند به افراد خودشان، این است که معمم را بکشید، هر معممى دیدید دیگر سؤال نکنید که این چه کرده، این عمامه خودش جرم است. و این عمامه جرمى است که در سابق هم بود این جرم و لهذا، هدف نوکرهاى انگلیس هم در سابق همین بود که این عمامه را از بین بردارند و هرچه صالحتر، بیشتر باید از بین برود. و نکته ‏اش هم این است که آن چیزى که آنها از آن مى‏ترسند از اسلام است و آن چیزى که باز تشخیص دادند این است که اینها داعى اسلام هستند و اینها به مردم اسلام را یاد مى‏دهند و دعوت مى‏کنند مردم را به اسلام؛ از این جهت، بیشتر از سایر طوایف مورد نظرشان هست‏...۱۱

۸ خرداد۱۳۶۱: معنای دخالت آمریکا

مگر دخالت چگونه است؟ دخالت شما این است که صدام و منافقین را فرستاده‏اید. معناى دخالت این نیست که ریگان خودش بیاید.۱۲

۶تیر۱۳۶۱: شهدای هفتم تیر

مگر شهداى بزرگوار هفتم تیر در مجاهدات سرسختانه خود و فداکارى بیدریغ در راه هدف چه مى‏خواستند جز پیروزى انقلاب و سرنگونى پرچم شیطانى کفر و نفاق، و جز افتادن ماسک ریا و تزویر چهره ‏هاى کریه و ددمنشانه به صورت خلقى و اسلامى؟ چه بسا اگر این شهادتهاى دلخراش واقع نمى‏شد، آنان با همان خوى شیطانى و با ظاهرى فریبنده در صحنه بازیهاى سیاسى باقى مى‏ماندند و بى‏امان ضربه‏ هاى خویش را به انقلاب و فرزندان راستین آن وارد مى‏کردند و براى اسلام و مسلمانان مظلوم سنگِ راه مى‏شدند و با ضربه نهایى امریکا و دیگر ابرقدرتها جمهورى را شکست مى‏دادند، یا لااقل پیروزى را به عقب رانده و راه را طولانى مى‏کردند، ولى این فاجعه غمناک و شهادتهاى پى درپى به پیروزى اسلام انقلابى سرعت بخشید.۱۳

۲۳ مهر۱۳۶۱: اشک تمساح برای منافقان؟

آنان که به ادعاى واهى خود کوس طرفدارى از خلق را مى‏زنند و با خلق خدا آن مى‏کنند که همه مى‏دانند، در این جنایت عظیم چه توجیهى دارند؟ و با به شهادت رساندن عالمى خدمتگزار و پیرمرد بزرگوار هشتاد ساله(حضرت آیت الله اشرفی اصفهانی) چه قدرتى کسب مى‏کنند و چه طرفى مى‏بندند؟ و آنان که در سوگ این جنایتکاران اشک تمساح مى‏ریزند و از جریان حکم خدا درباره آنان شکایت دارند، چه انگیزه‏اى دارند؟ آیا انتقام از جمهورى اسلامى به شهادت رساندن یک عالم پارساست، و به آتش کشیدن یک عده کودک و زن و مرد و توده‏ هاى رنجکش است؟! آیا راه به حکومت رسیدن و قدرت را به دست آوردن، این نحوه جنایات است؟! ۱۴

۱۴ اردیبهشت ۱۳۶۲: تحیر دستگاه‌های اطلاعاتی

جوانان ارجمند و عزیز ما در جبهه ‏هاى داخلى از عمق جنگلهاى وسیع تا بیغوله‏ ها و پناهگاههاى بزرگ منحرفان غافل از خدا، از دمکرات و کومله تا منافقین و فدایى خلق و حزب خلق به اصطلاح مسلمان تا حزب توده و سایر گروهکهاى کوچک و بزرگ را با فداکاریها و خداطلبیها آنچنان قلع و قمع کردند که دنیا را با همه دشمنی ها که دارند به اعجاب و تحیّر درآوردند. توجه به کارآمدى امنیتى و اطلاعاتى این جوانان گمنام پاسدار و بسیج و کمیته و دادستانى و دیگر دلباختگان در راه خدا در به دام انداختن سران خیانتکار حزب توده که چون مار پر خط و خال در براندازى اسلام فعالیت منافقانه داشتند و هر یک سابقه‏ هاى طولانى بیست- سى ساله در جهات تشکیلاتى و اطلاعاتى و جاسوسى داشته‏ اند و از تخصص در این امور بهره وافى داشتند. موجب سرفرازى امت اسلامى است که چنین فداکارانى دارد و اعجاب و تحیّر دستگاههاى جاسوسى و اطلاعاتى سراسر جهان است و این اعجاز جز به هدایت حق تعالى و عنایات خاصه ولى اللَّه الاعظم- ارواحنا فداه- صورت نگرفته است. ۱۵

پی‌نوشت‌ها:

مجله فرهنگ پویا، شماره ۱۷

۱- روح اللَّه الموسوى الخمینى. پیام هفت ماده‏اى درباره اولویت دفاع مقدس و پرهیز از اختلافات مسئولان (اختلاف ابوالحسن بنى صدر با نخست وزیر و مسئولان دیگر قوا). صحیفه امام، ج‏۱۴، ص: ۲۵۴-۲۵۶.

۲-صحیفه امام، ج‏۱۴، ص: ۴۵۳-۴۵۲.

۳-صحیفه امام، ج‏۱۴، ص: ۴۵۴.

۴-صحیفه امام، ج‏۱۴، ص: ۴۵۶.

۵-صحیفه امام، ج۱۴ص۴۷۵.

۶-صحیفه امام، ج۱۴ ص۴۸۴ .

۷-صحیفه امام،ج۱۴ ص ۴۸۷.

۸-صحیفه امام، ج‏۱۵، ص: ۲۹ و۳۰.

۹- صحیفه امام، ج‏۱۵، ص: ۹۸.

۱۰-صحیفه امام، ج‏۱۵، ص: ۱۱۱.

۱۱- صحیفه امام، ج‏۱۵، ص: ۴۲۵.

۱۲- صحیفه امام، ج۱۶ ص۲۷۱.

۱۳- صحیفه امام، ج۱۶ ص۳۶۲.

۱۴- صحیفه امام، ج‏۱۷، ص: ۵۰.

۱۵- صحیفه امام ج۱۷ص۴۲۲.