همه، پشتِ سر آیت‌الله

نوول اُبسرواتور: فریاد «مرگ بر شاه» دیگر یک شعار نیست، بلکه یک نوع سلام است


اشاره: سند حاضر، ترجمه مقاله‌ نشریه نوول اُبسرواتور(Le Nouvel Observateur) به تاریخ ۲۰ نوامبر ۱۹۷۸ (۲۹ آبان‌ماه ۱۳۵۷) که به صورت اعلامیه در میان مردم توزیع می‌شد.

****

 

Tous derrière l’ayatollah

همه، پشتِ سر آیت‌الله

Personne ne sait ce que veut e movement islamique, mais personne ne veut le laisser écraser

هیچ‌کس نمی‌داند جنبش اسلامی در آینده چه خواهد کرد، ولی هیچ‌کس هم نمی‌خواهد اجازه دهد که این جنبش خاموش گردد

Jamais on ne vit revolution aussi antigauche

هرگز چنین انقلاب ضد کمونیستی مشاهده نشده است

 

«...جشن‌های دوهزار و پانصد ساله آغاز ولخرجی‌ها بود. چند ماه بعد قیمت نفت شش برابر شد. تا آن موقع فساد، عمیق، جدی و مورد انزجار بود، ولی هنوز غیرقابل تحمل نبود. از بعد از سال ۱۹۷۴ کثافتکاری‌ها بیش از حد وسیع و گسترده شده بود. بالا کشیدن یک میلیون زیاد است، ولی یک میلیارد مبهوت‌کننده است و همه مبهوت بودند. مردی با ثروت شاه نمی‌توانست احتیاج به پول بیشتری داشته باشد. ازدیاد ثروت به یک میلیارد در حالی‌ که او این همه پول دارد ضروری به نظر نمی‌رسد. آیا در اتهاماتی که به او زده‌اند غلو نشده است؟ «متأسفانه خیر» این جواب یک درباری بود «اعلیحضرت به رقم کمتر از میلیارد راضی نیست و علیاحضرت به بیماری حرص دچار است...»

 

«...انقلاب‌ها اغلب به دلیل مشکلات اقتصادی و کمبودها به وجود می‌آید، ولی این یکی، مولود زیادی ثروت است. شاید حتی آخرین و فقیرترین ایرانی‌ها نیز سهم بسیار بسیار کوچکی از این خان نعمت گرفته باشند. ولی تکلیف چیست وقتی که کمربند عده‌ای از زور چپاول پاره می‌شود؟ ثروتی که بدون زحمت به دست آمده باشد همان‌قدر موجب بروز عقده می‌گردد، که غارت مواد اولیه...»

 

«...فریاد «مرگ بر شاه» دیگر یک شعار نیست، بلکه یک نوع سلام است. در بعضی نقاط هیچ‌کس نمی‌گوید سلام یا خداحافظ و به جایش همه می‌گویند «مرگ بر شاه». در گورستان هنگام دفن اجساد شهدا که توسط سربازان کشته شده‌اند، جماعت زنان چادر به سر این شعر اندوهناک و انقلابی را سر می‌دهند که می‌گوید «تأسف نخورید و بگویید مرگ بر شاه...»

 

«...اراده ملت در اینکه نگذارد جنبش خاموش شود آن‌چنان قوی است که ارتش با تمام قدرتش قادر به کسب موفقیت نیست و این در حالی‌ست که در نقاط دیگر دنیا شورش‌ها به راحتی سرکوب می‌شوند. در شیلی یک کودتا کافی بود. در تونس نصف روز فشار بر مردم برای تثبیت قدرت کافی است. در همه‌جا ارتش خود را بدون استفاده از اسلحه بر مردم تحمیل می‌کند. در ایران اصلاً چنین نیست. حکومت نظامی، دولت نظامی، هزاران کشته از سال گذشته تاکنون، و شاه هنوز پاهایش بر روی زمین نیست...انسان به خود می‌گوید وقتی خواهد رسید که این مردم بدون ترس از نتیجه یا مرگ به خیابان‌ها خواهند ریخت و خود را آماج گلوله خواهند نمود بدون آنکه بتوانند این گلوله‌ها را جواب دهند. آری، آنها خسته نمی‌شوند...»

 

«...طی ۲۵ سال گذشته سرسخت‌ترین مخالفین شاه گروه‌های چپی بوده‌اند[!]، اما گویی کشور در تعویض دیکتاتور خود به خاطر یک حکومت دموکراتیکِ ظاهراً بسیار پیشرفته عجله نمی‌نمود. مبارزین و چریک‌ها قلع و قمع می‌شدند، بدون آنکه تجّار یا کارگران اعتراضی بنمایند. تا به حال انقلابی این چنین ضد کمونیستی، ضد مارکسیستی و ضد چپی همانند این جنبش اسلامی دیده نشده. یک مبارز مذهبی به مردم چنین اخطار می‌کند:«در میان شما ممکن است افرادی باشند که خود را کمونیست می‌نامند، مراقب باشید اینها پلیس هستند. بدانید و آگاه باشید که هیچ ایرانی نمی‌تواند چپی باشد، زیرا ما مسلمان هستیم. شاه به خاطر ترس از اتحاد ما گروهی تشکیل داده که خود را چنین می‌نامند، ولى اینها همه ساواکی هستند...»

 

متن کامل را در اینجا بخوانید


همه، پشتِ سر آیت‌الله