بازخوانی گزارش های گردآوری شده از سوی سفارت آمریکا در تهران
نصرت الله معینیان در اسناد وزارت خارجه آمریکا
کارگزاران محمدرضا پهلوی در ایران
2547 بازدید
اشاره :
در کتاب هشتم ازمجموعه اسناد لانه جاسوسی که به همت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی در بهار 1386منتشر شده است، مجموعه ای از اسناد وزارت خارجه آمریکا ( 12 سند ) که توسط سفارت آن کشور در تهران پیرامون شخصیت و رفتار نصرت الله معینیان تنظیم و در صفحات 665 تا 675 درج گردیده، مورد توجه واقع شده است.با توجه به اینکه در هر سند به بخشی از رفتار و عملکرد نامبرده اشاره شده است و از شفافیت کافی برخوردار می باشد ، لذا به باز نشر آن بسنده می گردد. شایان ذکر است اصل اسناد به زبان انگلیسی در آرشیو این موسسه نگهداری و قابل ارائه به محققان می باشد.
*********
سند شماره 1
14 مى 1959 ـ 38/3/24 خیلى محرمانه
نصرتاللّه معینیان ـ تاریخ و محل تولد: شیراز، 1924 ـ تحصیلات: فارغالتحصیل مدرسه رازى (فرانسوى) تهران لیسانس در علوم سیاسى از دانشگاه تهران ـ زبانها: فارسى و فرانسه ـ وضعیت ازدواج: متأهل
مراحل خدمتى و ملاحظات:
معینیان سرپرست اداره انتشارات و رادیو در دفتر نخستوزیر است. در این شغل، او مدیریت کلیه ایستگاههاى بزرگ رادیویى در ایران را به عهده دارد، کلیه اعلامیههاى مطبوعاتى روزمره دولت را صادر مىکند، و در مواقع بروز مسائل بحرانى، او تنها منبع ارائه اطلاعات به مطبوعات است. در موقعیتهاى بسیارى پیشنهاد داده شده است که اداره وى در سطح یک وزارتخانه توسعه یابد.
معینیان ابتدا بهعنوان یک کارمند جزء وارد خدمت دولت در اداره راهآهن شد و سپس براى بسیارىجراید مقاله مىنوشت. او سردبیر آتش شد. در اواخر 1953، او به توصیه مهدى میراشرافى ناشر آتش و ابوالحسن عمیدى نورى (سردبیر و ناشر داد) دستیار مدیر اداره انتشارات و رادیو شد. او در خلال سال 1956 به مدیریت این سازمان ارتقاء یافت. او اکنون براى 5/2 سال است که این شغل را حفظ نموده و تا ژانویه 1959 تحت نظارت مستقیم معاون نخستوزیر در امور انتشارات و رادیو، ناصر ذوالفقارى،خدمت کرده است. به هر حال،معینیان بهطوردائم بامافوقش اختلافنظر داشته که اساس آن پافشارى ذوالفقارى در وابسته کردن پرسنل اداره به ارتباطات سیاسى و متقابلاً احساس قوى معینیان در انتصاب فقط افراد متخصص در مشاغل بوده است. این درگیرىها در اواخر سال 1958 به جایى رسید که معینیان احتمالاً استعفاء خود را تسلیم کرد و اطلاعاتى قطعى وجود دارند که وى براى چند هفته در سر کار خود حاضر نشد. منابع موثق اظهار داشتند که در این زمان شاه وارد دعوا شد و به نخستوزیر اقبال گفت که این مورد را حل و فصل نماید. نتیجه آن این بود که ذوالفقارى کنترل خود بر انتشارات و رادیو (و همچنین سایرمشاغلش نظیر معاون نخستوزیر در امور پارلمانى) را از دست داد، و اکنون معینیان مستقیما به نخستوزیر گزارش مىدهد. نشانه دیگر بر اهمیت وى این است که گفته مىشود در تمام موارد دسترسى مستقیم به شاه دارد.
معینیان بسیارى از پاسخهایى که اکنون توسط تهران در برابر مبارزه تبلیغاتى رادیو مسکو پخش مىشود را شخصا نوشته است و آنهایى را که خودش ننوشته، مستقیما نظارت کرده است. گفته شده که او شدیدا ضد کمونیست است و در یک موقعیت در حدود دو سال قبل به تصمیم دولت در اجازه صحبت دادن به سفیر شوروى در رادیو تهران، اعتراض نمود.
جنبه ضد کمونیستى فقط یک جنبه از ساختار سیاسى معینیان است. هر چند او به طور خاص علاقه زیادى به دولت فعلى ندارد، مخالفتش با دولت فقط در سعى وى در برکنار ماندن از هرگونه تصمیمات دولت، به جز آنهایى که از مسئولیتهاى مستقیم وى هستند، آشکار مىگردد. او بهطور گستردهاى در بین سایر مقامات عالیرتبه دولت نمىچرخد و از بیشتر محافل اجتماعى تهران کنارهگیرى مىکند و در تمام مدتى که خواب نیست کار مىکند. کارمندانش به وى احترام مىگذارند، ولى او را بدخلق و سختگیرمىدانند.
سند شماره 2
اکتبر 1959 ـ مهر 1338 سرّى ـ غیرقابل رؤیت براى بیگانگان
نصرتاللّه معینیان
نصرتاللّه معینیان، که در دسامبر 1959 به معاونت سیاسى نخستوزیر منصوب شد، مدیر اداره انتشارات و رادیو در دفتر نخستوزیر است. وى جوانى فوقالعاده با کفایت و سختکوش است و در رابطه با پخش اخبار در ایران، شغل بىنهایت بانفوذى دارد. او مدیریت کلیه ایستگاههاى بزرگ رادیویى ایران را به عهده دارد، او تمام اعلامیههاى روزمره دولت را صادر مىکند و در مواقع بروز مسائل بحرانى، معمولاً تنها منبع انتشار اخبار است. او نفوذ و پرستیژ اداره خود را بالا برده و در موقعیتهاى بسیارى پیشنهاد شده است که آن اداره در سطح وزارتخانه گسترش یابد. مانند بسیارى از ایرانیان جوان، او علاقهاى به وضعیت سیاسى کشورش ندارد، ولى مخالفت او محدود شده به سیاست شخصى خودش که عدم درگیر شدن با هر تصمیم دولت استکه به طور مستقیم به اداره او مربوط نمىشود. گفته شده، ولى تأیید نشده است، که او دسترسى مستقیم به شاه دارد. گزارش شده که معینیان به شدت ضد کمونیست است. در سال 1959 او بسیارى از پاسخهاى ایرانیان به جنگ تبلیغاتى شوروى علیه ایران را شخصا مىنوشت.
نصرتاللّه معینیان در 1924 در شیراز متولد شد، تحصیلات متوسطه خود را در مدرسه رازى (فرانسوى) درتهران گذراند. در سال 1944 از دانشکده حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و سپس بهعنوان کارمند جزء وارد خدمت دولت در اداره راهآهن گردید. در حالى که در این سمت بود شروع به نوشتن براى روزنامههاى متعدد کرد. معینیان نهایتا سردبیر روزنامه آتش شد. در 1953 او به توصیه مهدى میراشرافى، ناشر آتش و ابوالحسن عمیدى نورى، نماینده مجلس و ناشر روزنامه داد، دستیار سرپرست انتشارات و رادیو شد. در مارس 1956 او در سمت مدیریت فعلى گماشته شد. در آن زمان اداره انتشارات و رادیو تحت نظارت مستقیم معاون نخستوزیر در امور سیاسى و پارلمانى، ناصر ذوالفقارى، بود. در دسامبر 1958 در نتیجه یک شکاف بین معینیان و ذوالفقارى، این شخص استعفا داد و معینیان به جاى وى منصوب گردید و مستقیما در مقابل نخستوزیر مسئول شد.
در 1952 و مجددا در 1957 معینیان از انگلستان و اروپاى غربى به دعوت دولت انگلستان بازدید نمود. او در حد محدودى زبان انگلیسى مىداند. معینیان ازدواج نموده است و یک دختر دارد که در 1956 متولد شده است.
سند شماره 3
14 مارس 1964 ـ 23/12/42 خیلى محرمانه
بخش سیاسى ـ ویلیام ام. کلونجر
نصرتاللّه معینیان وزیر اطلاعات و جهانگردى
وى در 7 مارس 1964 به وزارت اطلاعات و جهانگردى در کابینه منصور منصوب گردید. قبل از انتصاب در این سمت آقاى معینیان معاون نخستوزیر و مدیرکل (سرپرست) اداره انتشارات و رادیو بود. او مردى واقعا با کفایت محسوب مىگردد، هر چند بهطور خاصى شخصیت جذابى ندارد، او از اعتماد شاه برخوردار است. او خود را یک مبلغ مؤثر و کاردان و بالاتر از همه، یک فرد کارى خستگىناپذیر نشان داده است.
او در 1924 در شیراز متولد شد و در مدرسه رازى (فرانسوى) تهران تحصیل نمود. او از دانشگاه تهران مدرک علوم سیاسى گرفت و در سال 1944 کارمند جزء اداره راهآهن شد. زمانى که در آن اداره کار مىکرد، شروع به نوشتن براى روزنامههاى متعدد کرد. نهایتا او سردبیر روزنامه آتش شد. در اواخر 1953 او دستیار سرپرست اداره انتشارات و رادیو شد. در سال 1956 او به مدیریت این اداره ارتقاء یافت.
در آن زمان او به ناصر ذوالفقارى، معاون پارلمانى نخستوزیر در دفتر نخستوزیرى گزارش مىداد. در نتیجه درگیرى با رئیس خود که برنده شد، در 1958 او شروع به گزارش مستقیم به نخستوزیر نمود.
آقاى معینیان بهعنوان یک ضد کمونیست قوى شناخته شده است. در 1959 او بسیارى از پاسخهاى ایرانیان به جنگ تبلیغاتى شوروى علیه ایران را شخصا مىنوشت. روش او نسبت به ایالات متحده دوستانه است و همکارىهاى عالى با اداره اطلاعات ایالات متحده (USIS) داشته است. او فردى با کفایت و مدیرى با وجدان است و تا همین اواخر، یک سیاست شخصى عدم شرکت و مداخله در هرگونه تصمیمگیریهاى دولت را که بهطور مستقیم در ارتباط با اداره وى نبود، رعایت مىکرد. گزارشات محلى نشان مىدهند که معینیان فقط با الزام از سوى شاه وارد حزب ایران نوین شد.
آقاى معینیان فرانسه و کمى انگلیسى را مىفهمد، هر چند با هیچ یک از این زبانها صحبت نمىکند. او از انگلستان، هلند، فرانسه و آلمان بازدید به عمل آورده که به دعوت دولتهاى مزبور بوده است. وى متأهل است و یک دختر (متولد 1956) دارد.
سند شماره 4
نصرتاللّه معینیان وزیر اطلاعات سرّى ـ غیرقابل رؤیت براى بیگانگان
نصرتاللّه معینیان وظایف وزیر اطلاعات را در دومین کابینه علم در ژوئن 1963، زمانى که جهانگیرتفضلى استعفاء داد، به عهده گرفت. او این سمت را در سومین کابینه علم (اکتبر 1963) و کابینه حسنعلى منصور (7 مارس 1964) بهعهده داشت. معینیان، مقامى فوقالعاده با کفایت و سخت کار است و از سال 1953 در ارتباط با مدیریت انتشارات و رادیو و تا حدى باعث و مسئول ترفیع این مدیریت تا رده وزارتخانه بوده است. بهعنوان وزیر اطلاعات، معینیان مدیریت کلیه ایستگاههاى رادیویى اصلى ایران را سرپرستى مىکند، اعلامیههاى روزمره دولت ایران را صادر مىنماید، و در مواقع بروز مسائل بحرانى او معمولاً تنها منبع انتشار اخبار است. از ژانویه 1962 او حق حکومت انحصارى بر جراید ایران داشته است.
او این سانسور کردن را بهعنوان وسیلههاى هدایت و ممانعت از کوششهاى روسیه شوروى (کمونیزم) در ایران از طریق جراید، افزایش داده است. معینیان بشدت مخالف کمونیزم است و در 1959 جنگ تبلیغاتى بین ایران و روسیه شوروى را هدایت نمود. او یک مقام محافظهکار و با کفایت و یکى از مورد اعتمادترین دستیاران شاه است. در دسامبر 1963، بنا به گزارش، به دستور شاه به حزب ایراننوین پیوست و در کمیته مرکزى حزب انتخاب گردید.
معینیان در 1922 در اصفهان متولد شد.[1] او مدرسه متوسطه رازى (فرانسه) را در تهران گذراند و در1944 از دانشکده حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. پس از ورود به خدمت دولت بهعنوان کارمند جزء اداره راهآهن، او آغاز به مقالهنویسى براى جراید متعدد ضد مصدق نمود. او بتدریج سردبیر روزنامه آتش شد. وقتى مصدق در اوت 1953 از کار برکنار شد، معینیان توسط مهدى میراشرافى (ناشر آتش) و ابوالحسن عمیدى نورى (ناشر داد) توصیه شد که دستیار سرپرست انتشارات و رادیو شود. او این شغل را گرفت و در 1956 به جاى مدیر عمل نمود. در آن زمان این اداره تحت سرپرستى مستقیم معاون نخستوزیر در امور سیاسى و پارلمانى ناصر ذوالفقارى بود. در دسامبر 1958، در نتیجه شکاف بین معینیان و ذوالفقارى، ذوالفقارى استعفا داد و شغل معینیان مستقیما تحتنظر نخستوزیر قرار گرفت.
بهعنوان معاون نخستوزیر و سرپرست اداره انتشارات و رادیو، معینیان گاهبهگاه با مأمورین ایالات متحده ملاقات مىنمود. در پى بحران کوبا در 1962 او عکسالعمل عموما ضد آمریکائى جراید ایران را به روحیه مصلحتجویانه ناشرین و سردبیران، شدت کوششهاى تبلیغاتى روسیه (کمونیزم) و گرایش به سمت عادىسازى روابط بین ایران و شوروى نسبت داد. او پیشنهاد نمود که سازمان اطلاعات ایالات متحده هدایت خبرنگاران جراید ایرانى را بهعهده بگیرد (با کمک اداره او) تا از القاى نقطهنظرات آمریکائى در جراید ایران اطمینان حاصل شود. او توسط نخستوزیر سابق، امینى، بهعنوان بهترین فرد متخصص براى «سر و کله زدن» با جراید و تأمین منافع کشور در داخل و خارج معرفى شده است. در 1963 معینیان در دومین کابینه علم، وزیر راه شد، که تا استعفاى تفضلى در آنجا باقى ماند. معینیان از انگلستان و اروپاى غربى در سالهاى 1952، 1957 و 1959 به دعوت دولتهاى مختلف بازدید به عمل آورد. در دسامبر 1963 او بهعنوان رئیس یک هیئت براى بازبینى بودجه و تهیه یک بودجه براى سال بعد تعیین شد. معینیان ازدواج نموده است و یک دختر متولد 1956 دارد. او به فارسى و فرانسه صحبت مىکند و آگاهى محدودى از انگلیسى دارد. 27 مارس 1964 ـ 7/1/43
سند شماره 5
تاریخ: 11 ژوئن 1964 ـ 21/3/43 خیلى محرمانه
از: بخش سیاسى ـ فرناندو اى. راندون به: بخش سیاسى ـ آقاى مارتین اف. هرتز
موضوع: نصرتاللّه معینیان، وزیر اطلاعات
در سوم ژوئن من بهطور جداگانه با دکتر آرنولد و دکتر امینى از سازمان اطلاعات آمریکا (USIS) صحبت کردم و نظر آنها را راجع به آقاى معینیان که به نظر مىرسد اهمیت وى روزبروز بیشتر مىگردد،
پرسیدم. نظریات آنها به شرح زیر است:
1ـ نظریات دکتر آرنولد:
دکتر آرنولد ابتدا اظهار داشت به علت این که معینیان غیر از فارسى به زبان دیگرى صحبت نمىکند،لذا او کلیه مذاکراتش را با وى به وسیله مترجم (دکتر امینى) انجام داده است.
الف ـ مدیریت ادارى: دکتر آرنولد اظهار نمود که معینیان شهرتى عالى بهعنوان یک مدیر دارد و مایل است شخصا مسئولیت هر چه در اداره وى اتفاق مىافتد را به عهده بگیرد.
ب ـ جزمى و قاطع: دکتر آرنولد ادامه داد معینیان به هیچوجه عادت به ارتباطات روانشناسى و اجتماعى ندارد، او تمایل دارد بیش از حد قاطع و جزمى (دگماتیک) باشد.
ج ـ نقش بزرگتر: معینیان عادت کرده است که فقط دلواپس خواستهها و تمایلات شاه باشد. ولى اکنون به نظر مىرسد که خیلى فراتر از آن فکر کند، چون وى با آسایش و بهبود مملکت مربوط شده است. دکترآرنولد اظهارداشت این نقش بسیار مهمترى است.
د ـ کنترل بیشتر: (1) تلویزیون: معینیان احساس مىکند که اخبار تلویزیون بایستى مشابه اخبار رادیو پخش شود. وزیر احساس مىکند که تلویزیون نباید چیزى بگوید که نبایستى از رادیو شنیده شود. (2)
فیلمها: موضع معینیان این است که اطلاعات بایستى کنترل فعالیتهاى فیلمسازى اداره هنرهاى زیبا را(به حق) در دست بگیرد. این نظریه وزیر را درگیر یک جنگ با آقاى پهلبد، ریاست هنرهاى زیبا کرده است.
ه ـ ارتباط با سازمان اطلاعات آمریکا (USIS): دکتر آرنولد اظهار داشت که آقاى معینیان در برخورد با USIS صمیمى و همکار بوده است.
2ـ نظریات دکتر امینى:
دکتر آرنولد اشاره نمود که احتمالاً دکتر امینى، بهتر معینیان را مىشناسد، در واقع امینى و معینیان ارتباطات نزدیک کارى با یکدیگر به وجود آوردهاند و مکررا با یکدیگر تماس مىگیرند.
الفـ معینیان بستگى به شاه دارد: امینى گفت که قبل از هر چیز باید درک شود که معینیان مرد خودساختهاى است که سمت فعلى خود را مدیون شاه مىباشد. بنابراین، شاه مىتواند او را به راحتى کنترل نماید، زیرا وزیر بدون شاه هیچ است.
ب ـ بدون جایگاه اجتماعى: امینى گفت به علت زمینههاى نامطلوب تحصیلى و تربیتى معینیان، وى توسط دستگاه وازده مىشود. براى مثال، ابتهاج (اقتصاددان) احساس مىکند که معینیان زیر دست اوست،زیرا او زبان خارجى نمىداند، شایستگى و وقار اجتماعى ندارد، و فاقد اعتماد به نفس عمومى است.
ج ـ کاندیداى نخستوزیرى نیست: به دلایل فوق، معینیان واجد شرایط لازم براى نخستوزیر شدن نمىباشد. علاوه بر این وزیر اطلاعات یک سخنران عمومى خوبى نیست.
د ـ یک مدیر ادارى عالى : امینى گفت ولى معینیان یک مدیر و مجرى عالى است که بسیار سخت کارمىکند، قوه تشخیص و نظر معتبر و منطقى دارد، درستکار است و با کارمندانش خوب و مؤدب رفتارمىکند.امینى سپس اشاره نمود که معینیان معاون فعلى خود را دوست ندارد، ولى چون این مرد کار خود را خوب انجام مىدهد، معاون تعویض نخواهد شد. از سوى دیگر، یک دوست خوب معینیان نمىتواند در وزارت اطلاعات وجهانگردی شغلى داشته باشد، زیرا معینیان احساس نمىکند که او صلاحیت آن را داشته باشد.بنابراین زیر دست معینیان بودن یعنى، کار، نه دوستى. (دکتر امینى اسامى را ذکر نکرد.)
ه ـرمزموفقیتهاى معینیان: امینى گفت دو نفر سناتور به وى گفتهاند که شاه به برنامه رادیویى معینیان گوش مىدهد و از آنچه مىشنود خشنود است، آن چیزى است که شاه مایل است پخش شود. امینى ادامه داد معینیان با دقت توجه دارد که شاه چه چیزى را دوست داردوبیش ازحد مواظب است که چیزى که شاه راناخشنود مىسازد،درجراید منعکس نشود.
و ـ یادآورى این که امینى او را منصوب نموده است: این واقعیت که نخستوزیر، على امینى، براى نخستین بار معینیان را وزیر اطلاعات نمود، براى دکتر رضا امینى به نظر مىرسد که مفهوم داشته باشد. بنابراین، معینیان روى هم رفته فقط منصوب شاه نیست، بلکه مردى است که کارش را خوب انجام مىدهد.و بهطور همه جانبه تشخیص داده شده است که این قابلیت را دارد.
ز ـ حتى جراید موافق هستند: دکتر امینى ادامه داد که حتى جراید، معینیان را ستایش مىکنند یا حداقل خنثى هستند. من پرسیدم با وجود سانسور شدید معینیان، چطور چنین چیزى ممکن است؟ ولى دکتر امینى گفت که جراید آموختهاند که چگونه با معینیان زندگى کنند و علاوه بر این به هیچوجه آزادى نمىخواهند. سپس سؤال کردم حتى آیا امیرانى مدیر خواندنیها معینیان را دوست دارد. امینى اظهار داشت که آنها یکدیگر را درک کردهاند و معینیان تشخیص داده است که امیرانى شایسته یک آزادى ویژهاى در حاشیه مقررات است. (بار دیگر رمز آزادى ویژه امیرانى ذکر نشد.)
اظهارنظر: معینیان به صورت یک اسقف و فردى بسیار کارآ که جراید پیروان بىچون و چراى او هستند، سر بر آورده است.
سند شماره 6
تاریخ: 17 ژوئن 1964 ـ 27/3/43 سرّى غیرقابل رؤیت براى بیگانگان
از: منبع کنترل شده آمریکائى (CAS)به: رئیس بخش سیاسى
موضوع: دستورات وزیر اطلاعات به مطبوعات
مراتب زیر جهت اطلاع شما و هرگونه استفادهاى که شما مایلید از آن در چهارچوب محدودیتهاى امنیتى تعیین شده به عمل آورید، مىباشد. هرگونه گزارشى راجع به آن توسط شما بایستى قید «غیرقابل رؤیت براى بیگانگان» را داشته باشد، ولى نیازى به ذکر CAS به عنوان منبع نیست. منبع معمولاً قابل اعتماد است.
مأمور مسئول مطبوعات در وزارت اطلاعات در 11 ژوئن به مطبوعات دستور داده است که هیچ چیزى در مورد کمبود باران و در نتیجه کمبود گندم و نان نبایستى چاپ شود. هر دو روزنامه کیهان و اطلاعات و بخصوص کیهان مورد تهدید قرار گرفتهاند که اگر به دنبال کردن موضوع کمبود باران و نتیجتا کمبود تولید گندم ادامه دهند، یک نفر براى سانسور به اداره روزنامه آنها اعزام خواهد شد تا مطمئن شود که در این مورد چیزى چاپ نمىشود.
سند شماره 7
تاریخ: 17 ژوئن 1964 ـ 27/3/43 سرّى ـ غیرقابل رؤیت براى بیگانگان
از: منبع کنترل شده آمریکائى (CAS)به: رئیس بخش سیاسى
موضوع: منازعه قدرت بین معینیان و پهلبد
مراتب زیر جهت اطلاع شما و هرگونه استفادهاى که مایلید از آن در چهارچوب محدودیتهاى امنیتى تعیین شده به عمل آورید، مىباشد. هرگونه گزارشى راجع به آن توسط شما بایستى قید «غیرقابل رؤیت براى بیگانگان» را داشته باشد، ولى نباید CAS به عنوان منبع ذکر گردد. منبع یک فرد با نفوذ ایرانى (B)، با ارتباطات خوب در بین مقامات دولت و محافل مطبوعاتى است.
1ـ برخورد منافع بین وزیر اطلاعات معینیان و مدیر اداره هنرهاى زیبا، پهلبد، به تدریج بیشتر و بدترشده تا جایى که به منازعه بر کنترل برنامهریزى براى شبکه تلویزیون ملى بین این دو مقام انجامیده است.به نظر مىرسد معینیان مرحله (راند) اول را برده، زیرا با موفقیت توانسته است شاه را قانع نماید که دربسیارى کشورها، جهتدهى به رادیو و تلویزیون تحت کنترل یک سازمان قرار دارد و در ایران این سازمان بایستى وزارت اطلاعات باشد. به هر حال، زمانى که شاه تصمیم گرفت اداره هنرهاى زیبا مسئول تهیه کلیه برنامههاى تلویزیونى با طبیعت آموزشى نظیر موسیقى، تأتر و فیلم باشد، مرحله (راند) دوم را برد. این اختیارات به تهیه فیلمهاى خبرى و مستند نیز گسترش یافته است. بدین ترتیب فقط اخبار و گزارش ها و برنامههاى تفریحى تحت مسئولیت وزارت اطلاعات باقى مىماند.
2ـ به هر حال، نکات دیگرى نیز براى درگیرى در مورد تهیه سایر انواع فیلمها براى تلویزیون،بالاخص فیلمهاى برنامههاى دیر وقت تلویزیون، وجود خواهند داشت. هنوز مشخص نیست که چه کسى این فیلمها را تهیه خواهد نمود، وزارت اطلاعات یا اداره هنرهاى زیبا. همزمان با این، هیئت سانسور فیلم، که قانونا تحت امر وزارت کشور است، به وزارت اطلاعات منتقل مىشود.
3ـ به علت برنامههاى حمایت شده از سوى نخستوزیر منصور، براى تقسیم وزارت فرهنگ به دو وزارتخانه، یکى مسئول مدارس، آموزگاران و روشهاى تدریس و دیگرى مسئول هنر، حفظ آثار باستانى، موزهها و کشفیات باستانشناسى، پهلبد حمایت منصور براى منصوب شدن در صدر وزارتخانه دوم را به دست آورده است. پهلبد بىصبرانه منتظر رسیدن به این سمت است که او را تا سطح وزارت بالا مىبرد و او را در محلى بیشتر همطراز با معینیان در دنباله مخالفتهایش با وى قرار مىدهد. در حالى که اطمینان وجود ندارد که پهلبد اگر این شغل وزارت را به دست آورد، بتواند در تغییر تصمیم شاه در قرار دادن کنترل همه برنامههاى تلویزیونى تحت مدیریت وزارت اطلاعات، موفق گردد. پهلبد سعى دارد در این مورد بحث کند که تلویزیون باید در اصول براى مقاصد فرهنگى و آموزشى مورد استفاده قرار گیرد، تا براى اهداف تبلیغاتى. او سعى دارد از عدم رضایت اخیر در مورد تلاش معینیان براى سانسور یا توقیف نمایش فیلم هنرهاى زیبا، «دماغه کاپرى کورن» (Cape of Capricorn) استفاده کند.
4ـ عقیده پهلبد این است که فیلى که زندگى را بهطور حقیقى و واقعى نشان دهد ارزش تبلیغاتى بیشترى از فیلمهاى پیش پرداخته شده و کورکورانه دارد. علاوه بر این، او احساس مىکند که این بشدت خطرناک است که دولت چنین کنترلى روى تمام وسائل ارتباط جمعى را در دست یک مرد با تفکرى به سادگى تفکر معینیان بگذارد.
سند شماره 8
تاریخ: 17 ژوئن 1964 ـ 26/5/43 سرّى غیرقابل رؤیت براى بیگانگان
از: منبع کنترل شده آمریکائى (CAS)به: رئیس بخش سیاسى
موضوع: درگیرى بین وزراى اطلاعات و جنگ
مراتب زیر جهت اطلاع شما و هرگونه استفادهاى که مایلید از آن در چهارچوب محدودیتهاى امنیتى تعیین شده به عمل آورید، مىباشد. هرگونه گزارشى راجع به آن توسط شما بایستى قید «غیرقابل رؤیت براى بیگانگان» را داشته باشد، ولى نباید CAS به عنوان منبع ذکر گردد. منبع معمولاً قابل اعتماد است.
1ـ در اوایل اوت، وزیر جنگ از وزیر اطلاعات، معینیان، نزد شاه شکایت نمود که معینیان مطبوعات محلى را به طور صحیح کنترل نمىنماید. نامهاى از اداره نظام وظیفه چاپ شده است که همه جوانان را ناراضى نموده است. در این نامه قید شده است که نظریات اداره نظام وظیفه همان نظریات شاه هستند. شاه اظهار داشت که از چاپ اینگونه مطبوعات آزرده شده است.
2ـ در 3 اوت 1964 در شوراى وزیران حمله به معینیان ادامه یافت. معینیان بهعلت حمله وزیر جنگ،شدیدا عصبانى شد و به وزیر جنگ گفت که او به هیچوجه مطلع نیست و نمىداند که وضعیت مطبوعات قبل و بعد از 28 مرداد چگونه بوده است. در حال حاضر روابط دولت و مطبوعات قبل و بعد از 28 مرداد چگونه بوده است. در حال حاضر روابط دولت و مطبوعات خوب است. معینیان اظهار داشت که او سه راه براى مدیریت مطبوعات در اختیار دارد. کنترل کامل، آزادى کامل، یا روش فعلى کار کردن با مطبوعات بر روى هر خبرى که براى نخستین بار منتشر مىشود و رسیدن به یک توافق بر سر این که چگونه با موضوع برخورد شود. براى نمونه، زمانى که وزیر فرهنگ اظهار داشت گزارش گردهمایى کمک مربیان و احتمال اعتصاب آنها در مطبوعات منعکس نشود، این مورد در مطبوعات چاپ نشد. زمانى که وزیر فرهنگ خواست که صورت حسابهاى حیف و میل در مطبوعات محلى ذکر نشود، مورد بحث قرار نگرفت.
معینیان اظهار داشت که مطبوعات قبول کردهاند که دیدگاههاى وزیر اطلاعات باید مدنظر قرار گیرند.وزیر فرهنگ تأیید نمود که معینیان، روزنامهها را در مورد وزارت فرهنگ کنترل نموده است. معینیان اظهار داشت که او نمىتواند مسئولیت بیشترى را برعهده بگیرد، و زمانى که یک وزیر چیزى را براى چاپ مىفرستد، مسئولیت آن با خودش است.
3ـ معینیان برنامهریزى کرده بود که دفاعیه خود را به شاه گزارش نماید و اینکه چگونه با اخبارآزاردهنده از اداره نظاموظیفه در اداره وى پس از دریافت از وزارت جنگ، برخورد شده بود.
سند شماره 9
تاریخ: 16 سپتامبر 1964 ـ 25/6/43 سرّى ـ غیرقابل رؤیت براى بیگانگان
از: منبع کنترل شده آمریکائى (CAS)به: رئیس بخش سیاسى
موضوع: روابط بین شاه و معینیان
مراتب زیر جهت اطلاع شما و هرگونه استفادهاى که مایلید از آن در چهارچوب محدودیتهاى امنیتى تعیین شده به عمل آورید، مىباشد. هرگونه گزارشى راجع به آن توسط شما بایستى قید «غیرقابل رؤیت براى بیگانگان» را داشته باشد، ولى نباید CAS بهعنوان منبع ذکر گردد. منبع یک ایرانى با نفوذ (B) با ارتباط خوب با مقامات دولتى و محافل مطبوعاتى است.
1ـ در حال حاضر دیگر شاه مثل سابق با نصرتاللّه معینیان، وزیر اطلاعات، صمیمى و خوش برخورد نیست. حدود یک ماه قبل معینیان با آرام، وزیر امورخارجه، در مورد حق معینیان که وابستههاى مطبوعاتى بایستى بهطور مستقیم به وى گزارش دهند، نه به وزیر امورخارجه، درگیر شد. این دعوا شامل حق وزارت امورخارجه نیز مىشد که مطالب را مستقیما و نه از طریق وزارت اطلاعات، به مطبوعات بدهد. آرام دعوا را برنده شد که مانند وزیر جنگ، اخبار را مستقیما به مطبوعات ارسال نماید. (اظهارنظر:
به 64/416 ـ P مورخ 18 اوت مراجعه شود.) وزیر امورخارجه کنترل بیشترى بر وابستههاى مطبوعاتى معینیان به دست آورد.
2ـ معینیان از باخت در جنگهاى فوقالذکر ناخشنود گردید و استعفاى خود را به نخستوزیر منصور ارائه نمود. منصور بلافاصله این استعفا را نزد شاه برد، زیرا معینیان کموبیش منصوب شاه در کابینه منصور است. شاه از معینیان عصبانى شد و به منصور اجازه نداد که استعفاى معینیان را بپذیرد و او شغل خود را رها سازد. از این زمان به بعد روابط بین معینیان و شاه شکننده بودهاند.
سند شماره 10
تاریخ: 19 ژانویه 1966 ـ 29/10/44 سرّى ـ غیرقابل رؤیت براى بیگانگان
از: منبع کنترل شده آمریکائى (CAS)به: رئیس بخش سیاسى
موضوع: اظهارنظرهاى وزیر سابق، معینیان
مراتب زیر جهت اطلاع شما و هرگونه استفادهاى که مایلید از آن در محدوده امنیتى تعیین شده به عمل آورید، مىباشد. هرگونه گزارشى راجع به آن توسط شما بایستى قید «غیرقابل رؤیت براى بیگانگان» را داشته باشد، ولى نباید CAS بهعنوان منبع ذکر گردد.
1ـ در 16 ژانویه 1966 وزیر سابق اطلاعات، نصرتاللّه معینیان اظهار داشت در جریان مذاکره اخیرش با شاه، شاه از او پرسید که آیا مایل است پستى در دولت داشته باشد. معینیان گفت که او به شاه گفته هنوز تحت نظر پزشک است و تا مارس 1966 دوران نقاهت را مىگذراند و در آن تاریخ آماده پذیرفتن شغل در دولت خواهد بود.
2ـ معینیان اظهار داشت به او شغلى در خارج بهعنوان سفیر توسط هویدا، نخستوزیر، پیشنهاد شد، ولى او آن را نپذیرفت، زیرا ارزشى براى آرام، وزیر امورخارجه، و کابینه ایران نوین هویدا قائل نیست. معینیان اظهار داشت که همیشه بشدت از کابینه حسنعلى منصور و همچنین کانون ترقى او نیز انتقاد داشته است، لذا مىخواهد خود را از رژیم فعلى جدا نگهدارد. او اظهار داشت نمىداند شاه چه کارى را ممکن است براى وى در ذهنش تصور کرده باشد، ولى از آنجا که او مخالف باند منصور است، لذا در کابینه هویداشغلى نخواهد پذیرفت، مگر این که توسط شاه به وى دستور داده شود.
3ـ منبع دیگرى گزارش داده است که معینیان تصمیم دارد یک حزب سیاسى جدید به وجود آورد و بااعضاى قدیمى جبهه ملى و با عواملى که سابقا در ارتباط با خیلى از چپگراها و حزب توده بودهاند، تماس گرفته است. این گروهها از همکارى با معینیان سر باز زدهاند. آنها دلیل مىآورند که بهعلت ملاقات اخیر معینیان با شاه، ایده تشکیل یک حزب جدید یا از شاه نشأت گرفته یا تأیید اولیه او را داشته است. بنابراین براى اعضاى چنین حزبى به هیچوجه شانس یا امید قبول افکار ضد رژیم یا اصولاً مخالف تئورىهاى سلطنتى وجود نخواهد داشت. آنها همچنین عقیده دارند که حزب پیشنهادى معینیان، بدون تردید عاقبتى نظیر حزب ملّیون یا مردم خواهد داشت که چند کرسى مجلس را براساس موافقت با سیاستهاى شاه در مجلس به دست آورند.
سند شماره 11
تاریخ: 25 آوریل 1966 ـ 5/2/45 خیلى محرمانه ـ غیرقابل رؤیت براى بیگانگان
از: منبع کنترل شده آمریکائى (CAS)به: رئیس بخش سیاسى
موضوع: اظهارنظرهاى وزیر سابق اطلاعات، معینیان
مراتب زیر جهت اطلاع شما و هرگونه استفادهاى که مایلید از آن در چهارچوب محدوده امنیتى تعیین شده به عمل آورید، مىباشد. هرگونه گزارشى راجع به آن از سوى شما بایستى قید «غیرقابل رؤیت براى بیگانگان» را داشته باشد، ولى نباید CAS بهعنوان منبع ذکر گردد.
1ـ در اواسط آوریل 1966، نصرتاللّه معینیان، وزیر سابق اطلاعات، اظهار داشت که او معتقد است. امیرعباس هویدا دارد به اندازه شاه مغرور مىشود. معینیان توضیح داد که شاه توصیه کرده بود که هویدا،معینیان را بهعنوان وزیر مشاور وارد کابینه نماید. پس از اینکه معینیان با هویدا صحبت کرد و سیاستهاى متعدد هویدا را که با آنها مخالف بود براى وى تشریح نمود، به هر حال، نظر و توجه معینیان به مراتب و چگونگى کابینه نادیده گرفته شد. معینیان احساس مىکند که هم هویدا و هم شاه ظاهرا فقط به دنبالمردان بله قربانگو هستند.
2ـ آخرین بارى که معینیان با شاه گفتگو نمود (تاریخ آن توسط معینیان مشخص نشد)، شاه به معینیان توصیه کرد که شروع به سازماندهى دوستان و همکاران خود بنماید، زیرا ممکن است روزى از وى خواسته شود که کابینهاى تشکیل دهد. معینیان گفت او مىداند که شاه چنین توصیهاى را تقریبا به «یک دوجین افراد» دیگر نموده است و بنابراین او نمىتوانست این ایده را جدّى بگیرد.
3ـ (اظهارنظر: یک منبع قابل اعتماد دیگر گزارش داد که در اوایل فوریه شاه از معینیان خواسته است تا بهعنوان نخستوزیر، جایگزین هویدا شود.)
سند شماره 12
نصرتاللّه معینیان رئیس دبیرخانه مخصوص شاه سرّى
در 5 دسامبر 1966، نصرتاللّه معینیان، فرد مورد علاقه و اعتماد شاه به ریاست دبیرخانه مخصوص شاه منصوب گردید. او قبلاً ناظرین را بهعنوان وزیر اطلاعاتى سختکوش و با قابلیتهاى فوقالعاده در کابینههاى علم و منصور، تحت تأثیر قرار داده بود.معینیان بشدت مخالف کمونیزم است و در سال 1950 جنگ تبلیغاتى ایران ـ شوروى را هدایت نمود. او یک مقام محافظهکار و معتبر و یکى از مورد اعتمادترین و مورد علاقهترین دستیاران شاه است. در دسامبر 1963، گزارش شده است که به دستور شاه، او به حزب ایران نوین پیوست و در کمیته مرکزى آن انتخاب شد.
معینیان در 1922 در اصفهان متولد شد، او دبیرستان رازى (فرانسوى) را در تهران گذراند و در سال 1944 دانشکده حقوق در دانشگاه تهران را به پایان رساند. پس از ورود به خدمت دولت بهعنوان کارمند دونپایه اداره راهآهن، او شروع به نوشتن براى روزنامههاى متعدد ضد مصدق نمود. سرانجام به سردبیرى روزنامه آتش رسید. زمانى که مصدق (اوت 1953) سقوط نمود، توسط مهدى میراشرافى، ناشر آتش، و ابوالحسن عمیدى نورى، ناشر روزنامه داد، توصیه شد که معینیان دستیار سرپرست انتشارات و رادیوشود. او به این مقام رسید و در 1956 سرپرست شد. در آن زمان اداره تحت نظارت مستقیم معاون وزیر اطلاعات در امور پارلمانى، ناصر ذوالفقارى بود. در دسامبر 1958 در نتیجه اختلافاتى که بین معینیان و ذوالفقارى بوجود آورده بود، ذوالفقارى استعفا داد و شغل معینیان مستقیما تحت نظر نخستوزیر قرار گرفت.
به عنوان معاون نخستوزیر و مدیر اداره انتشارات و رادیو، معینیان گهگاه با مقامات ایالات متحده ملاقات مىنمود. پس از بحران موشکى کوبا، او عکسالعملهاى عموما ضد آمریکائى در مطبوعات ایران را به روحیه مصلحتجویانه ناشران و مؤلفان، شدت فعالیتهاى تبلیغاتى روسها و گرایش به سمت عادى کردن روابط ایران و شوروى نسبت داد. او توصیه مىکرد که سازمان اطلاعات ایالات متحده هدایت روزنامهنگاران را بهعهده بگیرد (با کمک اداره او) تا از القاء نقطه نظرات امریکائى در جراید، اطمینان حاصل شود. در فوریه 1963، او وزیر راه در کابینه دوم علم شد. زمانى که جهانگیر تفضلى وزیر اطلاعات در ماه ژوئن استعفا داد، معینیان آن وزارتخانه را در دست گرفت. او شغل خود را در سومین کابینه علم (اکتبر 1963) و در کابینه منصور (مارس 1964) حفظ نمود. بهعنوان وزیر اطلاعات، معینیان کلیه ایستگاههاى مهم رادیویى را مدیریت مىنمود، کلیه اعلانات روزمره دولت را صادر و منتشر مىکرد، و زمانى که موارد بحرانى پیش مىآمد، تنها منبع صدور اطلاعات به مطبوعات بود. او همچنین حق حکومت و اختیار انحصارى بر مطبوعات داشت. معینیان از سانسور بهعنوان وسیله کنترل و خنثى کردن تلاشهاى شوروى براى نفوذ در رسانههاى خبرى ایران، دفاع مىکرد. معینیان در نوامبر 1964 مریض شد. او ظاهرا از یک مورد جدى آب آوردن زانو رنج مىبرد. به علت وضعیت سلامتى وى، او در کابینه امیرعباس هویدا در ژانویه 1965 از وزارت اطلاعات برداشته شد. او حدودا هشت ماه بسترى بود و لازم شد براى ادامه معالجه به استرالیا برود. پس از بهبودى، او رئیس دبیرخانه مخصوص شاه شد. معینیان ازدواج کرده و داراى یک دختر است که در 1956 متولد شد. او در 1952، 1957 و 1959 به دعوت دولتهاى مختلف از اروپاى غربى بازدید به عمل آورده است. او علاوه بر زبان مادرى خود، فارسى، به زبان فرانسه صحبت مىکند و آگاهى کمى از زبان انگلیسى دارد. ژوئیه 1968 ـ تیر 1347
[1] در گزارش های دیگر او متولد 1924 در شیراز ذکر شده است. ـ م
از مجموعه اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی در تهران – کتاب هشتم
نظرات