در جریان همایش واکاوی کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ بررسی شد:
سکولاریسم لیبرال نتیجه کودتای رضاخان
1023 بازدید
اشاره:
در یکصدمین سالگرد کودتای سوم اسفند۱۲۹۹، به همت پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همایش نیمروزه «پس از یک قرن؛ واکاوی کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹» با حضور و سخنرانی اساتید برجسته، صبح روز یکشنبه مورخ ۳ اسفندماه ۹۹، به صورت مجازی و پخش از طریق ادوبی کانکت برگزار شد. در ادامه متن سخنرانی دکتر محمد جواد لاریجانی را با هم میخوانیم:
*******
سکولاریسم لیبرال نتیجه کودتای رضاخان
دکترمحمد جواد لاریجانی با اشاره به این موضوع که فرمان مشروطیت در مرداد ۱۲۸۵ امضا شد و رسماً سیستم مشروطیت شروع به کار کرد و تا آبان ۱۳۰۲ که دولت رضاخان آمد حدود ۱۷ سال به درازا کشید در این مدت تعداد حکومتهای دولتهای مختلفی دست به دست شدند، به صورتی که هر پنج ماه یک بار یک دولت انتخاب شد. وضعیت به گونهای بود که مردم منتظر یک دیکتاتوری سکولاری مانند رضاخان بودند.
با حرکت مشروطه در ایران یک نحله سکولاریسم لیبرال آغاز شد. در حالی که در مشروطه بنا بود هم اسلام و هم روحانیت در آن باشد. اسلام، پرچمدار رأی مردم باشد و البته سلطنت نیز به عنوان یک نماد باقی بماند. همه اینها به تدریج از بین رفت و فقط سلطنت باقی ماند. ولی در ادامه نقش جریان سکولاریسم لیبرال نقش جالبی است.
رییس پژوهشگاه دانشهای بنیادی با مطرحکردن این سوال که چگونه جریان سکولاریسم لیبرال فضا را آماده میکند تا دیکتاتوری سکولار برسر کار بیاید گفت: این پدیده خیلی مهمی است و مسئلهای نیست که ما به عنوان یک مسئله صرفاً تاریخی به آن توجه کنیم.
در انقلاب اسلامی از علل مهمی که در شکست نهضت مشروطه مؤثر بود، عبرت گرفته شد . ما یک نظام مدنی ـ سیاسی جامعی را بر اساس عقلانیت اسلامی در قانون اساسی آوردیم و در قانون اساسی ما مکانیسم حکمرانی بر اساس دموکراسی کارکردی (Functional Democracy) تعریف شده است. اسم دموکراسی در قانون اساسی نیامده و البته اینگونه نبود که کسانی که قانون را نوشتهاند این کلمه را فراموش کرده بودند. این عدم ذکر کلمه دموکراسی به دلیل تجربههای قبل بود. اما در قانون اساسی دموکراسی عملی آمده است که همه تصمیمات مهم و ارکان قدرت باید با نظر مردم باشد که از طریق رأیگیری انتخابات مسجل میشود. البته دموکراسی کارکردی مدرنترین نوع دموکراسی است. یکی از کارهای مهم ماکس وبر این بود که پرده از ادعاهای دموکراسی برداشت و گفت این شعارهایی که راجع به مردم و آزادی می دهیم را کنار بگذاریم و در نهایت ببینیم دموکراسی در عمل به چه معناست. بنابراین در قانون اساسی ما دموکراسی لیبرال وجود ندارد اما دموکراسی عملی وجود دارد. مشروعیت سیطره موازین عقلانیت اسلامی کاملاً تعریف شده است و مکانیسم حکمرانی نیز بر اساس دموکراسی عملی آمده است.
چیزهای دیگری نیز از مشروطه یاد گرفتهایم. مثلا اینکه حکومت باید قدرت داشته باشد و امنیت را حفظ کند و تا جایی که ممکن است نظم اجتماعی مورد حفاظت قرار گیرد. هیچ کدام از این موارد سبب نشد که ما رشد تفکر سکولار لیبرال را نادیده بگیریم. به نظر بنده جریان سکولاریسم لیبرال با انقلاب رشد کرد. نه تنها رشد فکری و تئوری در محدوده کتابها و مقالات، بلکه یک جریان سیاسی در کشور راه افتاد که مبنای آن همین تفکر است. البته جریان سیاسی یک تشکیلات دارد. به عنوان یک نمونه مهم ما جریان اصلاحات را در کشور داریم که جریان اصلاحات در واقع همان جریان سکولار لیبرال است و با تشکیلات وسیعتر. در زمان مشروطه این جریان نتوانست چنین تشکلاتی به دست آورد و در حال حاضر تشکیلات آنها وسیع است و در ارکان دولتی و در جاهای مختلف دولت حضور دارند. همچنین بنیه مالی و ارتباطات داخلی و خارجی نیز دارند. بنابراین جریان بسیار مهمی است. از جهت تهدید انقلاب اسلامی نیز این جریان مهم است. ما در فتنه ۸۸ فقط یک نمونه مهم از آن را دیدهایم. فتنه ۸۸ توسط جریان اصلاحات شکل گرفت و علیالاصول در آستانه جایگزینی دموکراسی عملی با دیکتاتوری سکولار بود که البته موفق نشد. این موضوع بسیار مهمی است که ما در انقلاب خود نیز جریان سکولار لیبرال را دنبال کنیم و در مقابل آن حساس باشیم. سکولاریسم لیبرال نوع نسبتاً مدرن تفکر سکولار است، ولی تنها نوع آن نیست.
موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
نظرات