قوام‌السلطنه و اوضاع سیاسی بعد از شهریور 20


قوام‌السلطنه و اوضاع سیاسی بعد از شهریور 20

اشاره :

پس از شهریور 1320 رضاشاه از اریکه دیکتاتوری ساقط شد و صدای انتقاد از اوضاع گذشته چه در مجلس و چه در مطبوعات درآمد. سیاستمدار‌هایی مانند قوام‌السلطنه که در دوره رضاخان خانه‌نشین بودند نیز آماده ورود دوباره به سیاست شدند.

«سال‌ها گذشت تا در شهریور 1320 رضاشاه از اریکه دیکتاتوری ساقط شد و صدای انتقاد از اوضاع گذشته درآمد چه در مجلس و چه در مطبوعات. از این جهت قوام‌السلطنه خانه‌نشین نیز،‌ در خانه‌اش را به سوی رجال و نویسندگان باز نمود زیرا او تنها رجل مطرود دوره گذشته بود که آمادگی برای تاخت و تاز در میدان سیاست داشت. دکتر مصدق هنوز آماده فعالیت نبود فقط در اواسط 1322 بود که انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورا می‌خواست شروع شود،‌ روزی او را در منزل حسین مکی دیدم که برای بازدیدش آمده بود و مکی مرا هم آن روز به منزلش دعوت نموده بود،‌ دیدم مأیوس از ورود به میدان سیاست است در حالی که مکی و من او را تشویق می‌کردیم وارد مبارزه انتخابات شود تردید داشت.

مرحوم مؤتمن‌الملک با اینکه هنگام انتخابات دوره چهاردهم زنده بود و مردم نزدش رفتند که وکالت مجلس را از تهران بپذیرد به هیچ‌وجه حاضر نشد و این تقاضا را به کلی ردّ نمود اما قوام‌السلطنه به جلب نمایندگان مجلس و نویسندگان پرداخته روز به روز موقعیت خود را تحکیم می‌نمود.

یکی از روزهای اوایل آبان‌ماه 1321 بود که بیش از ده پانزده روز از تأسیس روزنامه دادم نگذشته بود که مورخ‌الدوله سپهر،‌ دوست قدیمی‌ام به سراغم به اداره روزنامه آمده تقاضا نمود به منزل قوام‌السلطنه برای ملاقاتش بروم.

من نیز با این پیشنهاد موافقت نموده فردای آن روز به اتفاق او به منزل زیبایش در خیابان کاخ وارد شدیم. مورخ‌الدوله تعظیمی به او نمود و با بیان حضرت اشرف به او شروع به معرفی‌ام کرد در حالی که برای من هر دو کار، گران بود نه تعظیم به او نمودم و نه در خطاب خود به او بیش از جنابعالی نام می‌بردم ولی او با من گرم گرفته به شوخی به من می‌گفت: «آی داد و بی‌داد».

من آن موقع باز هم احساسات قلبیم علیه او بیدار شده به خود گفتم این رجل قدیمی‌ ایران اصلاً‌ نمی‌تواند لفظ «داد» را هضم نماید زیرا با «بی‌داد» هم چون خو گرفته از این جهت «داد» ‌را با «بی‌داد» توأماً‌ ذکر می‌کند. آن ملاقات کوتاه که فقط برای معارفه بود با او آن روز پایان یافت و من دیگر مستقیماً‌ با او تماس نداشتم جز با مورخ‌الدوله که کراراً‌ با تلفن با من از موقعیت قوام صحبت می‌کرد و می‌گفت همین روزها کابینه قوام‌السلطنه تشکیل خواهد شد.»1

یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار (تحولات نیم قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)،‌ به کوشش: مختاری حدیدی ـ جلال فرهمند،‌ ج2،‌ تهران:‌ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،‌ 1384، ص47.

http://www.iichs.ir/s/5680


موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران