کابینه سپهدار، طرفداری از انگلستان و عزل افسر روسی - اوضاع ایران پیش از کودتا


دکتر محمدقلی مجد
1491 بازدید
انگلیس رضا خان

 کابینه سپهدار، طرفداری از انگلستان و عزل افسر روسی - اوضاع ایران پیش از کودتا

  ....انگرت(کاردار آمریکا در تهران) در 27 اکتبر 1920 می‌نویسد: «روز گذشته کابینه استعفا داد و سپهداراعظم قبول کرد که دولت جدید را تشکیل دهد ... اکنون انگلستان بر عزل کلنل استاروسلسکی پافشاری می‌کند و خواستار در دست گرفتن کنترل نیرو‌هایی است که به سختی می‌توان آن را ارتش ایران نامید... همسر این کلنل یک بارونس آلمانی است. استاروسلسکی یکی از دوستان نزدیک شاه بوده و تاکنون کسی نتوانسته که او را از سمت خود برکنار کند... از آنجا که او بیش از اندازه به قماربازی می‌پرداخت، برای منضبط ساختن افسران خود وقت چندانی نداشت؛ و همچنین گفته می‌شود قسمت اعظم پولی که برای سربازان مقرر می‌شد، هرگز به دست آنها نمی‌رسید... رئیس‌الوزرای جدید مردی شصت ساله است که در سال 1903 مفتخر به کسب نشان شوالیه از دولت انگلستان شده است. در سال 1915 وزارت عدلیه و در سال 1916 وزارت داخله را برعهده داشت. او در کل از حامیان و دوستان انگلستان است؛ اما پیش از سال 1917، همواره در فکر برقراری ارتباط با روس‌ها بود چرا که بخش اعظم ثروت کلان، املاکی است که در گیلان قرار دارد. بدون شک حوادث بعدی بیش از پیش او را به سمت انگلیسی‌ها سوق داد تا از آنها بخواهد که آرامش را به منطقه بازگردانند؛ همچنین گزارش‌ها حاکی از آن است که آیرونساید عازم رشت شده است. دیگر اعضای کابینه نیز به زودی اعلام خواهند شد. اوضاع تهران آرام است، اما شاه که از فعالیت‌های عوامل بلشویک نگران است، از سفارت انگلستان خواسته که امنیت او را تضمین کنند.»  انگرت در 27 اکتبر 1920 می‌نویسد: «سرهنگ انگلیسی اندکی پیش به تهران آمد و به من گفت که هنگ قزاق‌های ایرانی پس از درگیری‌ مختصری در رشت، بیست و چهارم اکتبر از این شهر عقب‌نشینی کرد... نیرو‌های انگلیسی مواضع نزدیک منجیل را تصرف کردند و ژنرال آیرونساید با اعتماد کامل به توانایی خود اظهار داشت چنانچه شمار نیرو‌های بلشویک از حد معمول تجاوز نکند، انگلیسی‌ها مطمئناً مانع پیشروی آنها به سمت قزوین و تهران خواهند شد.»  در 30 اکتبر: «شب گذشته و امروز صبح ناآرامی‌های اندکی را شاهد بودیم. افرادی که با به قدرت رسیدن کابینه‌ حامی انگلستان مخالف هستند، تشکیل جلسه دادند که جمع آنها با حمله نیرو‌های پلیس و ژاندارم بر هم خورد. بازار و بیشتر مغازه‌ها تعطیل شده‌اند. یک گروه 40 نفره از دانش‌آموزان و افسران رده پایین دولتی، امروز صبح با تجمع روبه‌روی سفارت‌خانه، خواستار بست نشستن در سفارت شدند. شماری از این افراد در درگیری با پلیس زخمی شده بودند. البته از پذیرش آنها خود داری شد و تنها دو نفر از ایشان به عنوان سخنگو به داخل سفارت‌خانه راه یافتند. این افراد سعی داشتند رفتار کسانی را که ایشان باند طرفدار انگلستان می‌نامیدند، به اطلاع دولت امریکا برسانند. پس از گفتگوی کوتاهی با چند نفر از ایشان و راضی کردن آنها، به آرامی محل را ترک کردند... رئیس‌الوزرای جدید با انتشار اعلامیه‌ای اظهار کرد که «قوای گیلان به دلیل خیانت، حرص و بی‌وفایی افسران روسی نظم و استحکام خود را از دست داد و در نتیجه شکست خورده و مضمحل شده است؛ اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی کشور در سراشیبی غیرقابل بازگشتی قرار گرفته است.» همچنین در ادامه اظهارات خود اضافه کرد که رویکرد دولت جدید نسبت به توافقنامه انگلیس ـ ایران تغییر نکرده است و تصمیم‌گیری در مورد آن منوط به انعقاد مجلس است. استاروسلسکی از سمت خود عزل شد و به اروپا رفت... نزدیک به 140 افسر روسی دیگر تدریجاً از سمت خود عزل خواهند شد. بلشویک‌ها بار دیگر شهر رشت را ترک کردند.»  کالدول در 27 نوامبر 1920 می‌نویسد: «اوضاع شمال و شمال غرب ایران و نبود پشتوانه مالی، کابینه را با خطر بحران قریب الوقوعی مواجه ساخته است.» 

کالدول جزئیات ماجرا را اینگونه گزارش می‌کند: «‌در روز‌های پایانی ماه اکتبر، به دنبال فشار‌های انگلستان برای برکناری فوری ژنرال استاروسلسکی و افسران قزاق روسی، و در پی کناره‌گیری رئیس‌الوزرای محبوب، مشیرالدوله، بحران جدیدی کابینه را تهدید می‌کند. محبوبیت مشیرالدوله به این دلیل نبود که برای کمک به مردم از هیچ کاری فروگذار نمی‌کرد، بلکه مردم به توانایی و صداقت او اطمینان کامل داشتند و احساس می‌کردند که او از قدرت دولت در جهت برآورده ساختن منافع ایران و نه منافع خود یا قدرت‌های خارجی، استفاده می‌کند. در واقع  بسیار عجیب بود که او توانست به سمت ریاست وزرا دست یابد؛ اما کاملاً انتظار می‌رفت که ظرف چند ماه ریاست وزرا را از دست بدهد. انعطاف‌پذیری او به اندازه جانشینانش نبود که انگلیسی‌ها بتوانند به کمک او سرنوشت ایران را به دست گیرند. افسران روسی هنگ قزاق‌های ایرانی، برای مدت مدیدی بزرگترین دل مشغولی انگلیسی‌ها بودند و همانطور که مکرراً در گزارش‌های قبلی ذکر شد انگلیسی‌ها برای برکنار کردن این افسران از هیچ تلاشی فروگذار نکردند؛ اما به کمک تدابیر زیرکانه ژنرال استاروسلسکی، روس‌ها بیش از حد انتظار به کار خود ادامه دادند. زمانی که سرلشکر آیرونساید در اوایل ماه اکتبر کنترل نیروهای انگلیسی موسوم به نورپرفورس را در دست گرفت، می‌دانست که در اولین فرصت ممکن از شر استاروسلسکی و روس‌ها خلاص خواهد شد و به کمک هموطنان خود در مواضع مهم، به ویژه سرلشکر دبلیو. ای. آر. دیکسون در تهران، قادر خواهد بود تا پیش از پایان این ماه مسئولیت خود را با موفقیت به اتمام برساند. انگلیسی‌ها از مشیرالدوله خواستند که افسران روسی را به دلیل خیانت، عزل کند و او نیز از این خواسته سر باز زد و به زبان دیپلماتیک «سر خود را از دست داد». شاه به استاروسلسکی قول داده بود در مدت زمانی که او فرماندهی نیرو‌های ایرانی را در دست دارد و در استان گیلان علیه بلشویک‌ها و «شورشیان» می‌جنگد، امنیت جایگاه او را تضمین کند. اما در برابر خواسته انگلیسی‌ها تسلیم شد و رئیس‌الوزرایی را سر کار آورد که طبق میل انگلیسی‌ها عمل می‌کرد. در چنین زمانی سپهدار اعظم، گزینه‌ای منطقی برای در دست گرفتن ریاست وزرا بود. وی پیش از این هیچ‌گاه به این منصب دست نیافته، اما بسیار جاه‌طلب است و همواره در آرزوی رسیدن به این جایگاه به سر می‌برده است. سپهدار در کابینه‌های مختلف سمت‌های مختلفی را تجربه کرد. در کابینه وثوق‌الدوله وزارت جنگ را بر عهده داشت. وی مرد خوش مشربی است، اما شخصیت ضعیفی دارد و به عبارت دیگر همواره تلاش می‌کند خود را مورد توجه افراد قدرتمند قرار دهد. ثروت هنگفت او شامل املاک و اراضی وسیعی در گیلان می‌شود و هیچ کس به اندازه او از حمله بلشویک‌ها و جنگلی‌ها به این استان، متحمل خسارت نشده است. بنابراین طبیعی است که او تنها کسی است که می‌تواند برای آرام کردن اوضاع و برطرف کردن خطر بیشترین تلاش را صورت دهد و همچنین انگلیسی‌ها نیز می‌توانند به همکاری او اطمینان داشته باشند. بنابراین سپهدار با اشتیاق هر چه تمامتر این سمت را پذیرفت و فوراً تمام افسران روسی را به بهانه اختلاس در وجوه پرداختی دولت، از کار بر کنار کرد. استاروسلسکی و دیگر افسران روسی می‌بایست با فضاحت تهران را ترک می‌کردند و از آنجا که بیم آن می‌رفت که ژنرال به کمک مردان خود دست به اقدامی بزند، به او التیماتوم داده شد که ظرف دوساعت شهر را ترک کند. دیگر افسران روسی به تدریج تهران را به مقصد نقاط مختلفی از دنیا ترک کردند... به سختی می‌توان باور کرد که مردی چون مشیرالدوله تن به چنین عاملة کثیفی بدهد و خود را مذبوحانه تسلیم قدرت کند؛ حتی اگر قبول داشت که اتهام اختلاس به افسران روسی پایه و اساسی دارد. هیچ مدرک قابل قبولی درباره این اتهام به افکار عمومی ارائه نشد. بنابراین سپهدار اعظم، به عنوان رئیس‌الوزرای جدید منصوب شد و فرماندهی نیرو‌های قزاق به ظاهر در دست افسران ایرانی قرار گرفت؛ اما از زمانی که استاروسلسکی کشور را ترک کرده است، قزاق‌ها هیچ کاری نکرده‌اند. بقیة افسران و سربازان که حقوقشان پرداخت نشده فرار کرده‌اند و از آن نیروی عظیم فقط اندکی مانده است. نیرو‌های انگلیسی که مرکز فرماندهی آنها در قزوین مستقر است، از پیشروی بلشویک‌ها و شورشی‌ها در گیلان ممانعت به عمل آورده‌اند و هر از چند گاهی گزارش‌هایی از درگیری‌های جزئی نیز به گوش می‌رسد. احساسات ضدانگلیسی به سرعت افزایش یافته است و در ماه نوامبر انگلستان متوجه شد که قافیه را باخته و عملاً‌ هیچ امیدی نیست که توافقنامه 9 آگوست 1919 انگلستان ـ ایران به تصویب مجلس ایران برسد. انگلستان اخیراً بسیار بر انعقاد مجلس تأکید دارد تا بدین طریق توافقنامه تصویب شده و اعتبار قانونی کسب کند. این در حالی است که زمانی وثوق‌الدوله رئیس‌الوزرا بود،‌ انگلستان می‌کوشید از انعقاد مجلس جلوگیری کند و بدون تصویب و تأیید مجلس که در قانون اساسی نیز پیش‌بینی شده بود، توافقنامه را عملی سازد. مردم ایران مشتاقند مجلس هر چه زودتر کار خود را آغاز کند و احساس می‌کنند ممکن نیست توافقنامه به تصویب برسد. بنابراین هشتم فوریه آینده برای بازگشایی مجلس مقرر شد. تقریباً تمام نمایندگان خارج از تهران به انتخاب دست نشانده انگلیسی‌ها، یعنی وثوق‌الدوله به مجلس راه یافته‌اند، با این حال شکی نیست که توافقنامه منفور انگلیس ـ ایران هرگز به تصویب نخواهد رسید؛ اما با حضور شماری از اعضای مجلس در تهران حد نصاب لازم برای تشکیل جلسه محقق شده است و ممکن است ظرف چند روز آینده تشکیل جلسه دهند.» 


برگرفته از کتاب «از قاجار به پهلوی» منتشره از سوی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی