اسفندیارخان سرداراسعد اول (صمصام‏السلطنه)


 اسفندیارخان سرداراسعد اول (صمصام‏السلطنه)

   ....اسفندیارخان در سال 1265ق در سرزمین بختیارى متولد شد. وى پسر حسینقلى‌خان ایلخانى ــ فرزند جعفرقلى‌خان ــ بود. جد بزرگ او معروف به حیدر کور از کدخدایان یکى از طوایف لرستان بود. ولى به دلایلى چند به سرزمین بختیارى آمده و به طایفه خدر سرخ پناهنده شده و در نزد آنها به شبانى پرداخته بود. بعد از مدتى طایفه‌اش به مکان اختفاى وى پى‌بردند و براى بازگرداندن او به طایفه تلاش کردند. لیکن حیدر که چند سالى در میان بختیارى‌ها زندگى کرده بود، رضایت به بازگشت نداد. حسینقلى‌خان پدر اسفندیارخان در عهد ناصرى نزدیک به سى‌سال بر طوایف بختیارى ریاست داشته و با قاطعیت و قدرت حکومت کرده بود.

     بى‌بى خانم ــ مادر اسفندیارخان ــ از طایفة خدر سرخ از تیره زراسوند بود. از این زن سه پسر و سه دختر متولد شدند که بزرگ‌ترین آنها اسفندیارخان بود. اسفندیارخان پنج برادر و دوازده خواهر داشت که ارشد فرزندانِ حسینقلى‌خان همین اسفندیارخان بود. برادران وى حاج علیقلى‌خان، نجفقلى‌خان، حاج خسروخان، یوسف‌خان (امیرمجاهد) و امیرقلى‌خان... تحت فرمان او بودند.

     حسینقلى‌خان در میان فرزندانش از همه بیشتر به اسفندیارخان و حاج علیقلى‌خان علاقه داشت و بیشتر مناصب مهم را به آن دو داده بود. اسفندیارخان سرتیپ فوج سوار بختیارى در قشون ظل‌السلطان بود و وظیفة نگه‌دارى و حفظ مخارج فوج بختیارى را برعهده داشت. در حقیقت حسینقلى‌خان از پر و بال دادن به اسفندیارخان قصد جانشینى او را داشت که این محبت بى‌اندازة خان به پسرش موجبات حسادت عموزادگان اسفندیارخان، به‌ویژه محمدحسین‌خان سپهدار شد.

     در سال 1299ق، اسفندیارخان که به همراه پدرش از سفر قشلاقى خوزستان به اصفهان آمده بود، پس از قتل پدرش به همراه حاج علیقلى‌خان به زنجیر کشیده شده و به زندان افتادند. یک سال بعد ظل‌السلطان حاج علیقلى‌خان را آزاد کرد. اما اسفندیارخان در زندان ماند. ولى پس از هفت سال در 1307ق به دستور ناصرالدین شاه بخشیده شد. در اصل او از زندان فرار کرد. ولى با شفاعت عمویش ــ رضاقلى‌خان میرزا ــ بخشیده شد و شاه از او دلجویى کرد. بعد از عزل ظل‌السلطان، امین‌السلطان ــ صدراعظم ــ اسفندیارخان را به تهران فراخواند و او را به سمت ایلخانى بختیارى منصوب و ملقب به سرداراسعد کرد. اما اسفندیارخان بنا به ملاحظاتى، عموى خود رضاقلى میرزا را به عنوان ایلخان و خود را به عنوان ایل‌بیگى معرفى کرد. ولى چون امامقلى‌خان حاجى‌ایلخانى از حکم عزل خود سرباز زد، حسینقلى‌خان نظام‌السلطنه به اتفاق ایلخانى و ایل‌بیگى جدید مأمور توقیف او شدند. حاجى‌ایلخانى به دژ ملکان در دزفول فرار کرد. قواى دولتى و بختیارى‌ها او را تعقیب کردند، اما با وساطت بعضى خوانین از او درگذشتند و او به خوزستان فرستاده شد. اسفندیارخان که در آرامش و نظم خوزستان به امین‌السلطان ــ صدراعظم ــ کمک کرده بود، لقب صمصام‌السلطنه دریافت کرد. در 1890م/1308ق امامقلى‌خان به ایلخانى رسید و اسفندیارخان کماکان ایل‌بیگ بود. در 1892م/1310ق رابطة امین‌السلطان و اسفندیارخان به سردى گرایید و امامقلى‌خان و رضاقلى‌خان دستگیر و زندانى شدند و خود او نیز مستعفى شد. با درگذشت حاج امام‌قلى‌خان در 1317ق اسفندیارخان به ایلخانى منصوب شد.

     اسفندیارخان مردى جاه‌طلب و قدرتمند بود که هواخواه و پیرو زیادى هم داشت. در اصفهان تریاکى شد و بسیارى از خوانین بختیارى را هم تریاکى کرد. او در 1903م/1321ق در سن 56 سالگى فوت کرد.


برگرفته از کتاب «نفت و بختیاریها» منتشره از سوی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران