بختیارى‏ها و انگلیسى‏ها؛ گسترش روابط رسمى


 بختیارى‏ها و انگلیسى‏ها؛ گسترش روابط رسمى

  در بررسى روابط بختیارى‌ها و انگلیسى‌ها، کسب امتیاز احداث جاده تجارى کاروان‌رو توسط کمپانى برادران لینچ که مناطق جنوبى و خوزستان را از طریق سرزمین بختیارى به اصفهان و سایر نقاط مرکزى ایران وصل مى‌کرد، نقطه عطفى به حساب مى‌آید که بر اساس آن، روابط بین دو طرف شکل رسمى به خود گرفت.

     جاده تجارى مورد بحث که به دلیل کسب امتیاز استفاده از آن توسط برادران لینچ[1] بهجاده لینچ معروف شد، داراى پیشینه تاریخى طولانى است. این جاده از قدیم به جاده اتابکان شهرت داشته و حتى سابقه احداث آن را به دوران قبل از اسلام رسانده‌اند و چون توسط اتابکان لربزرگ تعمیر شده، به جاده اتابکان معروف بوده است.[2]

    تلاش براى گرفتن امتیاز این جاده از مدت‌ها قبل از واگذارى امتیاز آن شروع شد و به نظر مى‌رسد از هنگام حاکمیت محمدتقى‌خان کنورسى (چهارلنگ) و حسینقلى‌خان ایلخانى (هفت‌لنگ) که به دنبال گسترش روابط تجارى با سایر کشورها به ویژه انگلیس از طریق هند بودند، مسئله بازسازى و افتتاح این جاده براى دو طرف، به ویژه دولت انگلیس براى کسب بازار فروش کالا، افزایش نفوذ تجارى مورد توجه بود. از همین‌رو، مزایا و معایب استفاده از این جاده از سوى کسانى همچون لایارد، بیشوب، سایکس و... با سفر به منطقه بختیارى و نقشه‌بردارى از آن مورد ارزیابى قرار گرفت و اهمیت استفاده از آن در مقابل سایر راه‌هاى تجارى مشخص شد.[3]

    سرپرسى سایکس از جمله کسانى است که مطالعاتى پیرامون جاده بختیارى انجام داد و توصیه کرد تا با احداث پل بر روى رودخانه کارون، جاده‌اى به سوى اصفهان کشیده شود. اقدامات بعدى و دخالت برادران لینچ در موضوع و عقد قرارداد و همچنین، تشویق مورتیمر دوراند ــ وزیرمختار قبلى بریتانیا در تهران ــ براى دخالت در این امر نیز در اثر تلاش سایکس انجام گرفت.[4] لرد کُرزن[5] ــ نایب‌السلطنه هندوستان ــ پس از سفر به ایران نیز نسبت به این اقدام نظر مساعدى ارائه داد.[6]

    هنگامى که دولت ایران درسال 1306ق/ 1888م، فرمان آزادى کشتیرانى بر روى رود کارون را تا سد اهواز براى کشتیرانى خارجى اعلام کرد، جنب و جوش براى اخذ امتیاز احداث جاده لینچ افزایش یافت و برادران لینچ که داراى شرکت کشتیرانى دجله و فرات در بغداد و بصره بودند، براى اخذ امتیاز گام به پیش نهادند و خواستار واگذارى امتیاز جاده تجارى شدند.

     برادران لینچ براى تجارت در این منطقه طرح‌هاى زیادى داشتند و با برقرارى ارتباط با یکى از تجار معروف بوشهرى به نام معین‌التجار موفق به ایجاد پایگاهى در منطقه خوزستان شده بودند.[7] اینک شرکت لینچ باید از همکارى بختیارى‌ها که مسیر جاده از اراضى آنها عبور مى‌کرد نیز بهره‌مند مى‌شد در غیر این صورت، کوهستانى بودن منطقه و وجود راهزنان محلى، امکان رفت و آمد را سلب مى‌کرد. بنابراین، مشکل نفوذ در بین عشایر ساکن در منطقه که عمدتا بختیارى بودند، در پیش‌رو قرار داشت.

     هنرى بلوس لینچ براى حل مشکلات و بررسى جاده کاروان‌رو بین شوشتر و اصفهان در اواخر تابستان سال 1889م/ 1307ق به دعوت خوانین بختیارى به منطقه سفر کرد و بدین‌ترتیب مشکل نفوذ در بین بختیارى‌ها و ارتباط با خوانین با سفر لینچ و مساعدت سفارت انگلیس حل شد.[8] متعاقب این سفر، لینچ که از نزدیک با منطقه و خوانین آشنا شده بود، سفارت انگلیس را به کمک طلبید. سر فرانک لاسلز ــ وزیر مختار انگلیس در تهران ــ طى نامه‌اى به اکانور ــ نایب کنسول انگلیس در اصفهان ــ به او دستور داد تا وارد عمل شود:

بدین‌وسیله به شما توصیه مى‌شود تا همکارى‌هاى لازم را با نماینده لینچ در ارتباط با کسب اطلاعات دقیق به عمل آورید و براى ایجاد تسهیلات و همکارى‌هاى بیشتر در تمام زمینه‌ها به خصوص توسعه و گسترش تجارت آن از هیچ اقدامى خوددارى نورزید.[9]

    مذاکرات توسط جى. آر. پریس[10] ــ کنسول انگلیس در اصفهان ــ پیگیرى شد. خوانینبختیارى علاقه خود را به احداث جاده کاروان‌رو اعلام داشتند و معتقد بودند که این امر باعث پیشرفت طوایف زیر فرمان آنها خواهد شد. اما آنها از اینکه مبادا بریتانیا از این جاده براى حمله به شمال کشور یا ضمیمه کردن خوزستان به مستملکات خویش استفاده کند نیز نگران بودند.[11] خوانین بختیارى از این بیم داشتند که مبادا با انعقاد این قرارداد موجباتى فراهم شود تا حکومت ایران یا بریتانیا و برادران لینچ هر کدام به نحوى از انحاء در قلمرو بختیارى نفوذ کنند و براى همین سعى مى‌کردند تا مدت‌ها بعد به عنوان رابط بین افراد ایل بختیارى و کارکنان کمپانى لینچ عمل کنند.[12]

    گفت‌وگوها به نتیجه رسید و مذاکرات بین برادران لینچ و خوانین بختیارى و مقامات ایرانى با نظارت سفارت انگلیس آغاز شد؛ زیرا دولت ایران در پاسخ به درخواست برادران لینچ براى واگذارى امتیاز، جهت جلوگیرى از تشدید رقابت روس و انگلیس و اعتراض روس‌ها، تصمیم گرفت به جاى اعطاى امتیاز به برادران لینچ، این امتیاز را به خوانین بختیارى اعطا کند تا ضمن جلوگیرى از تحریک روس‌ها، نظر خوانین بختیارى را جلب کرده، از این طریق راه را براى سرمایه‌گذارى سرمایه‌داران خارجى هموار سازد.[13]

    در این راستا با دخالت کلنل پیکوت[14] ــ وابسته نظامى سفارت انگلیس در تهران ــقراردادى بین میرزا نصرالله‌خان مشیرالدوله ــ وزیر امور خارجه ایران ــ به نمایندگى از طرف دولت و اسفندیارخان سردار اسعد اول ایلخان بختیارى، محمدحسین‌خان سپهدار ایل بیگ و حاج على‌قلى‌خان بختیارى ــ فرمانده نیروهاى بختیارى ــ در تاریخ بیستم ذیقعده 1314ق/27 آوریل 1898م، شامل هشت ماده به امضا رسید. بر اساس ماده اول قرارداد، مدت قرارداد شصت سال بود و بر اساس سایر موارد به خوانین بختیارى اجازه داده شد، احداث و نگه‌دارى جاده کاروان‌رو را از طریق اهواز ـ اصفهان که از قلمرو بختیارى عبور مى‌کرد، با حق ایجاد کاروانسراهاى مورد نیاز عهده‌دار شوند. همچنین ضمن تعیین میزان عوارض راهدارى، مهلت شروع به کار به مدت 5/3 سال، معافیت ایل بختیارى از پرداخت عوارض راهدارى در آن جاده، معافیت ابزار و ادوات مورد نیاز جهت احداث و تکمیل جاده از عوارض و حق استفاده از سرمایه سرمایه‌گذاران خارجى از دیگر مواد قرارداد بود. البته حفاظت از جاده، پل‌ها و کاروانسراها و مقابله با اشرار و سارقان نیز بر عهده خوانین بختیارى بود.[15] این توافق به تأیید میرزا على‌اصغرخان اتابک ــ صدراعظم دربار ایران ــ و مورتیمر دوراند ــ وزیر مختار انگلیس ــ نیز رسید.[16]

    به دنبال عقد قرارداد بین خوانین بختیارى و دولت ایران، به استناد یکى از مواد قرارداد که حق استفاده از سرمایه‌گذارى خارجى را براى احداث جاده به خوانین بختیارى مى‌داد، به دستور وزارت خارجه انگلیس و زیر نظر چارلز هاردینگ ــ دبیر اول سفارت انگلیس در تهران ــ قراردادى بین خوانین بختیارى و برادران لینچ در تاریخ سوم مارس 1898 میلادى / دهم شوال 1315ق در ده ماده به امضا رسید.[17]

    بخش‌هایى از مواد قرارداد به پرداخت وام 500,5 پوندى معادل 500,27 تومان از طرف برادران لینچ به خوانین بختیارى، مدت بازپرداخت، اقساط و سررسید پرداخت اقساط مربوط مى‌شد و بخشى دیگر نیز به تعهدات برادران لینچ ارتباط داشت که طى آن، تهیه نقشه، مصالح و ابزار، احداث راهدارخانه و پل، نحوه اخذ عوارض عبور از جاده و چگونگى تعمیر و نگه‌دارى جاده پیش‌بینى شده بود. بخش سوم مواد قرارداد به تعهدات خوانین بختیارى در برابر کمپانى لینچ مربوط بود و طى آن، خوانین بختیارى متعهد بودند کارگران محلى و مصالح ساختمانى را با قیمت مناسب فراهم کرده، اراضى مورد نیاز را به طور رایگان در اختیار کمپانى قرار دهند. حفاظت از کارکنان کمپانى لینچ، عدم دریافت مالیات از واردات و اموال متعلق به گیرنده امتیاز نیز از تعهدات طرف ایرانى یا خوانین بختیارى بود.[18]

    یک سال بعد در دسامبر 1899م/1316ق، جاده کاروان‌رو بختیارى رسما افتتاح شد.[19] در نتیجه افتتاح این راه، میزان حمل کالا از طریق آن به سرعت افزایش یافت؛ به‌گونه‌اى که میزان ارزش کالاهاى عبورى از 1090 لیره/ 000,60 ریال، معادل 102 تن کالا در سال 1900م/ 1317ق به 3636 لیره/ 000,200 ریال، معادل 1485 تن کالا در سال 1909م/ 1327ق افزایش یافت.[20]

    عقد قرارداد و توافق بین خوانین بختیارى و حکومت مرکزى تهران در اوایل سلطنت مظفرالدین‌شاه، بدون دخالت، هدایت و پشتیبانى مستقیم سفارت انگلیس در تهران امکان‌پذیر به نظر نمى‌رسید. اهداف و علل این نظارت و دخالت مستقیم انگلستان از دیدگاه‌هاى مختلف در منابع و مآخذ منعکس شده است. محورهاى عمده مطرح شده عبارتند از:

     الف) حمایت و دخالت انگلیس صرفا به دلیل حمایت و کمک به یک شرکت انگلیسى انجام گرفت.[21]

    ب) انگیزه انگلیسى‌ها و تلاش آنها در این ارتباط ناشى از رقابت بین دولت مرکزى از یک‌سو و دولت انگلیس از سوى دیگر براى نفوذ در بین ایلات مختلف از جمله بختیارى‌ها و جذب آنها به سوى خود بود.[22]

    ج) اهداف و سیاست‌هاى انگلیس در چارچوب منافع اقتصادى و تجارى آن کشور قرار داشت.[23]

    د) انگیزه اصلى دخالت انگلیسى‌ها ترس از روس‌ها و احتمال پیشرفت آنها در ایران بود.[24]

    ه) تغییر تدریجى در سیاست دولت انگلیس بر اساس نظر کارشناسان سیاسى ـ نظامى آن کشور بود و فعالیت براى اخذ و واگذارى امتیاز جاده لینچ در جهت اهداف آنها در ارتباط با عشایر و قبایل انجام شد.[25]

    افتتاح و راه‌اندازى جاده لینچ تأثیر زیادى بر روابط انگلیسى‌ها و بختیارى‌ها گذاشت. در واقع، عقد این قرارداد نه تنها نقطه عطفى در روابط انگلیسى‌ها و بختیارى‌ها، بلکه نقطه عطفى در روابط انگلیسى‌ها و عشایر جنوب غربى ایران بود؛ زیرا در ایام قبل از آن، بین آن دولت و قبایل و عشایر به ویژه بختیارى‌ها تماس‌هایى در حد روابط قانونى و رسمى وجود نداشت.[26]

    پس از عقد قرارداد بین دولت انگلیس و خوانین بختیارى روابط رسمى به وجود آمد و از آن پس مسافران، جهانگردان، جغرافیدانان و افسران انگلیسى به این منطقه سفر کردند و بریتانیا موفق شد نفوذ خود را به طور گسترده‌اى در مناطق بختیارى افزایش دهد.[27] از آن پس، دولت انگلیس به طور فزاینده‌اى درگیر مسائل ایل بختیارى شد و به دلیل ضعف حکومت مرکزى، انگلیسى‌ها بر آن شدند تا از بختیارى‌ها به عنوان حافظ منافع خود در برابر دولت مرکزى حمایت کنند و براى کسب وفادارى آنان ناچار شدند پاره‌اى ضمانت‌هاى سیاسى را به خوانین بختیارى بدهند و امیدوار بودند با دادن این ضمانت‌ها، منافع بازرگانى و راهبردى خود را پایدار سازند.[28]

    پس از آنکه راه براى اعمال نفوذ بیشتر انگلیسى‌ها در بین بختیارى‌ها باز شد، انگلیسى‌ها با اطلاعاتى که پیرامون رقابت‌هاى درون ایلى و خانوادگى بختیارى‌ها داشتند، در جهت مهار قدرت آنها کوشیدند.[29] و در نهایت، به بهانه دفاع از سرزمین هند در برابر حمله روس‌ها به ساختن این جاده (جاده لینچ) از طریق اهواز و خاک بختیارى به اصفهان، توجه نشان دادند و احداث این جاده را توصیه کردند؛ زیرا با باز شدن رود کارون به روى کشتى‌هاى خارجى، قبضه کردن بازار تجارت ایران ضرورى به نظر مى‌رسید.[30]

 

[1]13. Linch Brothers Co

[2]. سفرنامه لرستان و خوزستان. صص 273-274.

[3]. انگلیسى‌ها در میان ایرانیان. صص 192-193.

[4]. سر پرسى سایکس. ده‌هزار میل در ایران. ترجمه حسین سعادت‌نورى. تهران، لوحه، 1363. ص 290.

[5]14. Lord Corzon

[6]. تاریخ سیاسى اجتماعى بختیارى. صص 170-171.

[7]. همان. صص 178 و 197.

[8]. سیرى در قلمرو بختیارى. صص 227-228.

[9]. تاریخ سیاسى اجتماعى بختیارى. ص 175.

[10]15. J.R. Preece

[11]. تاریخ سیاسى اجتماعى بختیارى. ص 176.

[12]. همان. ص 182.

[13]. جن رالف گارثویت. «خوانین بختیارى و بریتانیا: 1914-1898م»، فصلنامه تاریخ معاصر. ترجمه نصرالله صالحى. تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، زمستان 77. صص 18-23.

[14]16. H. Picot

[15]. عصر بیخبرى یا تاریخ امتیازات در ایران. ص 236؛ ایل بختیارى و مشروطیت. صص 98-100؛ بختیارى‌ها در آیینه تاریخ. صص 121-123؛ «خوانین بختیارى و بریتانیا: 1914-1898م»، فصلنامه تاریخ معاصر. صص 18-23.

[16]. همان.

[17]. بختیارى‌ها، عشایر کوه‌نشین ایرانى در پویه تاریخ. صص 88-91؛ عصر بیخبرى یا تاریخ امتیازات در ایران. ص 236؛ تاریخ سیاسى اجتماعى بختیارى. ص 181.

[18]. حسین سعادت‌نورى. ظل‌السلطان. تهران، وحید، بى‌تا. صص 198-199؛ عصر بیخبرى یا تاریخ امتیازات در ایران. ص 236. تاریخ سیاسى اجتماعى بختیارى. صص 181-183.

[19]. جن رالف گارثویت. «خوانین بختیارى و بریتانیا: 1914-1898م»، ترجمه گودرز اسعدبختیارى. انزان، تهران، 1377، شماره 2. ص 54.

[20]. تاریخ سیاسى اجتماعى بختیارى. ص 194.

[21]. انگلیسى‌ها در میان ایرانیان. ص 170.

[22]. محسن روستایى. «اسرار شرکت لینچ انگلیس در لرستان»، فصلنامه شقایق، خرم‌آباد، سال اول، 1376، شماره 2. صص 51-52؛ تاریخ سیاسى اجتماعى بختیارى. ص 172.

[23]. ده‌هزار میل در ایران. ص 284؛ انگلیسى‌ها در میان ایرانیان. صص 168-171؛ تاریخ سیاسى اجتماعى بختیارى. صص 169-172؛ «اسرار شرکت لینچ انگلیس در لرستان»، در فصلنامه شقایق، صص 51-52.

[24]. فیروز کاظم‌زاده. روس و انگلیس در ایران: 1914-1864م. ترجمه منوچهر امیرى. تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1351. صص 323-325؛ بختیارى‌ها در آیینه تاریخ. صص 120-121؛ تاریخ سیاسى اجتماعى بختیارى. ص 170.

[25]. بختیارى‌ها و قاجاریه. صص221-237؛ «خوانین بختیارى و بریتانیا:1914-1898م»، فصلنامه تاریخ‌معاصر،صص 18-23.

[26]. تاریخ سیاسى اجتماعى بختیارى. ص 188.

[27]. همان.

[28]. کلنل کاساکوفسکى. خاطرات کلنل کاساکوفسکى. ترجمه عباسقلى جلى. تهران، سیمرغ، 2535. چاپ دوم. ص 206.

[29]. «اسرار شرکت لینچ انگلیس در لرستان»، فصلنامه شقایق، صص 51-52.

[30]. بختیارى‌ها، عشایر کوه‌نشین ایرانى در پویه تاریخ. صص 88-91.


برگرفته از کتاب نفت و بختیاریها نوشته علیرضا ابطحى منتشره از سوی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران