«واقعه ۱۴ تا ۱۷ خرداد ۱۳۵۴ قم» به روایت اسناد


پس از قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، شهر قم و به ویژه مدرسه فیضیه، همه ساله شاهد برگزاری مراسمی در بزرگداشت شهدای این حادثه بوده است. مراسم دوازدهمین سالگرد قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در سال ۱۳۵۴ مصادف با شب جمعه بود. عده کثیری از مردم نقاط مختلف کشور به قصد زیارت حرم مطهر حضرت معصومه(س) به شهر قم سفر کرده بودند. جمعی از طلاب و مردم در مدرسه‌ فیضیه به سوگ نشستند و مجلس یادبودی برای شهدای مظلوم قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ برگزار کردند. مأموران شهربانی و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی قم که هر ساله برگزاری چنین یادبودهایی را از طرف طلاب پیش‌بینی می‌کردند، از عصر ۱۴ خرداد و شب ۱۵ خرداد در حالت آماده باش بودند. عوامل امنیتی و انتظامی رژیم شاه به‌طور نهان و آشکار، تمام خیابان‌ها و کوچه‌ها و گذرهای معروف قم را زیر نظر داشتند. با گزارش‌هایی که در باره گستردگی برنامه آن سال طلاب به ساواک رسیده بود علاوه بر این که نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم شاه در قم تقویت شده بود و در تهران نیز عوامل کمکی به حال آماده‌باش بودند، پادگان منظریه قم نیز در حالت آماده باش بود تا اگر اتفاقی افتاد و نیروهای امنیتی و انتظامی قم نیاز به کمک پیدا کردند، فوراً سربازان پادگان منظریه خود را برسانند. قبل از نماز مغرب و عشا عده‌ای از طلاب قصد داشتند که شعارهایی به حمایت از امام خمینی و شهدای ۱۵ خرداد ۴۲ سر دهند و تظاهرات را به بیرون از فیضیه بکشانند، ولی با دسته‌ای از مأموران رژیم که مجهز به باتوم و ماشین‌های آب‌پاش بودند، مواجه شدند و به فیضیه بازگشتند. روز ۱۵ خرداد ۵۴ درهای مدرسه‌ فیضیه باز شد و طلابی که بیرون مدرسه بودند به طلاب داخل مدرسه پیوستند و توانشان برای پیوستن به انقلابیون و ادامه دادن راه شهدای ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ مضاعف و انگیزه‌شان برای تظاهرات علیه رژیم پهلوی قوی‌تر گردید. صدها تن از طلاب بعد از اقامه‌ نماز جماعت در مدرسه‌ فیضیه اجتماع کرده، در حضور نیروهای دولتی علیه خاندان سلطنت پهلوی شعار دادند. نیروهای دولتی با آب پاشیدن روی طلاب و همین‌طور پرتاب گاز اشک‌آور، آنان را به داخل مدرسه راندند و در مدرسه نیز بسته شد. فریاد طلاب علیه رژیم شاه از داخل فیضیه به گوش می‌رسید. کنترل و مراقبت اطراف مدرسه و حرم از ناحیه‌ نیروهای دولتی شدیدتر شد. نیروهای رژیم و حتی ژاندارمری منطقه به حالت آماده‌باش درآمدند. در ساعات غروب و شب شانزدهم خرداد تمامی خیابان‌‌های اطراف مدرسه فیضیه مملو از جمعیت مردم بود. فریاد طلاب و شعار «خمینی خمینی خدا نگهدار تو، بمیرد، بمیرد دشمن خونخوار تو»، مردم را از هر سو به سوی فیضیه کشانده بود. ساعت ۸ صبح روز هفدهم خرداد ۵۴ در مدرسه‌ فیضیه همانند روزهای قبل باز گردید. مأموران، افراد داخل مدرسه را به بیرون فراخواندند و ادعا می‌کردند که مانعی در سر راه افراد وجود ندارد. عدم خروج طلاب از مدرسه موجب شد که حلقه‌ محاصره بر آنان تنگ‌تر شود و احساس خطر حمله به مدرسه بر تظاهر‌کنندگان مستولی گردد. پس از یک ساعت‌ونیم تلاش مأموران مبنی بر خروج طلاب از مدرسه و بی‌ثمر بودن آن، نیروهای دولتی بر آن شدند که مجدداً در مدرسه‌ فیضیه و دارالشفاء را ببندند. موضع‌گیری‌های نظامی نیروهای دولتی و کماندوهای اعزامی از تهران، طلاب را به این نتیجه رساند که نیروهای رژیم قصد حمله و خونریزی دارند و این جریان به‌طور مسالمت‌آمیز حل نخواهد شد. ساعت ۴ بعدازظهر ۱۷ خرداد ۵۴ «گارد جاویدان» به کمک نیروهای ساواک و شهربانی قم دژ محکمی را در اطراف مدرسه‌ فیضیه و دارالشفاء به‌وجود آوردند و آماده‌ یورش به داخل مدرسه شدند. حدود ساعت پنج بعدازظهر همان روز کماندوها از طریق مسافرخانه‌های اطراف حرم و مدرسه‌ فیضیه به راحتی وارد حیاط مدرسه شدند و طلاب موجود در آن‌جا را مورد ضرب و شتم و جرح قرار دادند. فرماندهی عملیات سرکوب طلاب را سرهنگ ناصر شهرستانی بر عهده داشت. وی از چهره‌های منفور پلیس شاه بود و سوابق دیرینه‌ای در سرکوب و آدم‌کشی داشت. درگیری مأموران با طلاب به سرعت به خارج مدرسه نیز سرایت کرد و علاوه بر مدرسه فیضیه، کوچه‌ها و خیابان‌های اطراف آن نیز به عرصه درگیری تبدیل شد. بلافاصله بعد از آغاز درگیری، نیروهای کمکی با تجهیزات کامل وارد عرصه شدند تا نیروهای امنیتی و انتظامی را در سرکوب مردم و طلاب یاری کنند. در همین حال، شهر قم و بازار آن ملتهب گردید و نسبت به حادثه‌ای که پیش آمده بود، واکنش نشان داد. التهاب در حوزه علمیه و بازار و خیابان‌های مرکزی قم، فورا به دبیرستان‌ها نیز سرایت و دانش‌آموزان در آستانه واکنش قرار گرفتند ولی رؤسای مدارس سعی کردند دانش‌آموزان را در کلاس‌ها نگه دارند و مسائل را طور دیگری به گوش آنها برسانند. تصمیم رژیم شاه بر آن بود که قیام ۱۷ خرداد ۱۳۵۴ با خشونت تمام سرکوب شود. از این‌رو مأموران امنیتی با تجهیزات کامل، عملیات سرکوب را آغاز کردند. مأموران امنیتی حتی در کوچه‌ها، مغازه‌ها و خانه‌ها نیز به تعقیب مردم پرداختند و به هر کسی دسترسی پیدا می‌کردند، دستگیر می‌نمودند. هجوم و حمله نیروهای دولتی علیه طلاب مدرسه تا پاسی از نیمه‌شب ادامه پیدا کرد. ضربه‌های مأموران به حدی کاری بود که پس از گذشت سال‌ها از آن حادثه، آثار سوء آن بر بدن بسیاری از مصدومین باقی ماند. طلاب دستگیر شده که تعدادشان به صدها نفر می‌رسید، به طرز اهانت‌آمیزی به شهربانی قم منتقل شدند. دست‌کم ۲۷۰ نفر آنان را در اتاق یا زندان نسوان شهربانی جای دادند. در حالی‌که این بخش از زندان شهربانی قم حداکثر ظرفیت ۱۰۰ زندانی را داشت. بعدازظهر روز ۱۸ خرداد ۵۴ طلاب دستگیر شده را تحت تدابیر شدید امنیتی بعد از شکنجه‌های روحی و جسمی زیاد به تهران انتقال دادند. طلاب دستگیر شده پس از چندین ساعت حرکت در جاده و شهر و گذر از منطقه‌ نظامی اوین، ساعت ۹ شب به زندان رسیدند. بعد از چند هفته بازجویی و شکنجه، عوامل اصلی حرکت را پیدا نموده، زندانیان را به سه دسته تقسیم کردند و برای هر گروه با توجه به شرایط سنی، حکم خاصی را صادر نمودند. حدود ۲۰۰ نفر را آزاد کردند. ۲۰۰ نفر را به سربازی فرستادند و یکصد نفر را به زندان‌های ۳ تا ۱۵ سال محکوم ساختند. روزنامه‌ها نیز بعد از ۴۸ ساعت برابر دستور ساواک نوشتند نقابداران در قم بلوا کردند... عوامل ارتجاع سیاه و سرخ در لباس روحانیت و با شعارهای کمونیستی آشوب به‌پا کرده مقادیری مواد منفجره و نشریات مضره در اتاق‌هایشان کشف و ضبط گردید. یکی از روزنامه‌ها نوشت:«اغتشاش‌گران در حالی که ماسک بر چهره داشتند در و پنجره مدرسه فیضیه را شکستند و در خیابان‌های قم با چوب و چماق و سنگ به مأموران حمله کردند. آنها شعارهای کمونیستی می‌دادند و پرچم قرمز در دست داشتند...».(به نقل از سایت ۱۵ خرداد ۴۲)

 

اسناد بیشتر را در اینجا بخوانید


«واقعه ۱۴ تا ۱۷ خرداد ۱۳۵۴ قم» به روایت اسناد










روزنامه اطلاعات؛ ۲۰ خردادماه ۱۳۵۴


روزنامه اطلاعات؛ ۲۷ خردادماه ۱۳۵۴


روزنامه اطلاعات؛ ۲۸ خردادماه ۱۳۵۴