بانک شاهنشاهى ایران و انگلیس؛ ماهیت و مواضع استعمارى


مرحوم على ابوالحسنى (منذر)
1664 بازدید
انگلیس بانک شاهنشاهی ایران و انگلیس مشروطه

 بانک شاهنشاهى ایران و انگلیس؛ ماهیت و مواضع استعمارى

بانک شاهى (ROYAL BANK) یا دقیقتر بگوییم: بانک شاهنشاهى ایران و انگلیس که در 1268 ش تأسیس گردید، نزدیک به چهل سال، بانک رسمى دولت ایران و بانک مرکزى این کشور به شمار مى‌رفت و حق انحصارى صدور اسکناس را هم داشت[1]، و این در حالى است که مرکز آن در خارج، و مالکیت و مدیرانش نیز خارجى و تابع مقررات خزانه دارى دولت انگلیس قرار داشت و بدین گونه، ابزارى در خدمت اهداف سیاسى و اقتصادى دولت انگلیس در ایران بود.[2] به نوشتة آنت دستره، محقق بلژیکى: تشکیل بانک شاهى «یکى از موفقیتهاى انگلیسیها محسوب مى‌شد و در واقع اوج نفوذ و اقتدار آنان در ایران بود».[3]

بانک شاهنشاهى، طلاهاى کشورمان را (در ازاى پرداخت کاغذى به نام اسکناس به ایرانیان) غارت کرده و با آن در بازارهاى جهانى سوداگرى مى‌کرد. ملک‌المورخین، منشى و مورخ عهد مظفرى، در توضیح یکى از خیانتهاى مهم بانک شاهنشاهى به اقتصاد ایران در سال 1323 ق، خبر جالبى را نقل مى‌کند که شنیدنى است. اهمیت این خبر زمانى بیشتر معلوم مى‌شود که توجه داشته باشیم مربوط به همان سال فروش قبرستان متروکة بازار تهران به مستشارالتجار و واگذارى بعدى او به بانک استقراض روسیه است:

بمبئى.

پس از آنکه قدرى در خارجه، نقره ترقى کرد، هر هفته کشتیهاى تجارتى مملو از سکه‌هاى نقرة ایران وارد بمبئى مى‌شود وآنها را آب کرده [ تبدیل به ]روپیه مى‌نمایند، و حال آنکه هر یک قران ایران بیش از ده شاهى قیمت ندارد، باز مبالغى براى انگلیسها فایده دارد. زیرا که این عمل از بانک انگلیس است که در طهران دائر است و طلا و نقرة ایرانرا جمع کرده نُت [ اسکناس] خود را که کاغذ است مى‌دهد و دولت ایران چنان به خواب است که نمى‌پرسد چرا باید مقابل نُت، طلا بانک نداشته باشد؟![4]

دکتر مصدق نیز در اظهارات خود، به سودجویى‌هاى بانک شاهى با نقرة ایران (در سالهاى پس از جنگ جهانى اول) اشاره دارد.[5] مدیران و گردانندگان بانک شاهى، عمدتاً زرسالاران یهودى (مرتبط با خاندان روچیلد) بودند[6] و نقش پنهان و آشکار این بانک در ماجراهایى چون قرارداد 1919 وثوق‌الدوله و کودتاى رضاخانى، درخور توجه و پیگیرى است.[7] چنانکه مخالفت و کارشکنى این بانک (همراه با بانک استقراضى روسیه) با تشکیل بانک ملى در صدر مشروطه، ثبت تاریخ است.[8]

تجار وطنخواه ایران، با این بانک به شدت مخالف بودند و پیشنهاد تأسیس بانک ملى ایران در صدر مشروطه (که هدف عمدة آن پایان دادن به استعمار اقتصادى کشورمان بود، توسط همین گونه کسان در مجلس شورا مطرح شد.[9] در همین راستا، موجودیّت بانک مزبور، با اوج‌گیرى جنبش ضدّ استعمارى ملى شدن صنعت نفت سخت به خطر افتاد و پیرو این امر، دولت ملى دکتر مصدق دست به انحلال آن زد، ولى پس از وقوع کودتاى انگلیسى ـ آمریکایى 28 مرداد، این بانک بساط خویش را مجدداً (منتها در در پوشش بانکى دیگر) گسترد.

 

[1]. راجع به بانک شاهى و اسکناسهاى آن و نظارت دولت ایران در عمل نشر اسکناس، ر.ک، خاطرات ابوالحسن ابتهاج، 1/18 به بعد.

[2]. تاریخ معاصر ایران، سال 8 ، ش 32، زمستان 83 ، پانوشت صص 9ـ10.

[3]. مستخدمین بلژیکى در خدمت دولت ایران، ترجمة معصومة اتحادیه، ص 17: «درواقع مى‌توان گفت که تا سال 1890 م. / 1307 هـ.ق انگلیسیها توانسته بودند موقعیت ممتازى در ایران کسب کرده و بیشتر امتیازات مهم را به خود اختصاص دهند. یکى از مهمترین آنها امتیاز بانک شاهنشاهى در سال 1889 م. / 1306 هـ.ق بود. دفتر ادارى این شرکت در لندن قرار داشت، ولى مهمترین قسمت ادارى آن در تهران بود و شعبى در بوشهر، شیراز، اصفهان، مشهد، تبریز و یزد داشت. امتیازى که بانک اعطا نمود، شامل امتیازات دیگر از جمله چاپ پول در ایران بود. تشکیل این بانک یکى از موفقیتهاى انگلیسیها محسوب مى‌شد و در واقع اوج نفوذ و اقتدار آنان در ایران بود».

[4]. روزنامة خاطرات عین السلطنه، 3/1937؛ یادداشتهاى ملک المورخین، بخش حوادث مربوط به سال 1323، ص 170.

[5]. رنجهاى سیاسى دکتر محمد مصدق ـ یادداشتهاى جلیل بزرگمهر، ص 146.

[6]. براى آگاهى بیشتر در بارة بانک شاهى، ماهیت و پیوندهاى استعمارى آن، و نقش وى در تعمیق نفوذ استعمارى بریتانیا در ایران ر.ک،

Geoffrey Jones. The History of the British Bank of the MiddleEast. Cambidge, Cambidge University Press. 1986.

و همچنین: تاریخ مؤسسات تمدنى جدید در ایران، حسین محبوبى اردکانى، ج 2؛ بانک شاهنشاهى و امتیاز، ع. دانش پور. در مورد بستگیها و پیوندهاى صهیونیستى بانک شاهى، و نقش روچیلد و ساسون یهودى در تأسیس آن نیز ر.ک، رسول زاده...، حسین آبادیان، صص 96ـ97؛ تاریخ معاصر ایران، سال 4، شمارة 15ـ16، ص 33 به بعد.

[7]. براى جنایات بانک شاهى در جریان قرارداد 1919 ر.ک، حیات یحیى، یحیى دولت آبادى، 4/200ـ201.

[8]. ر.ک، نامه‌هاى خصوصى... اسپرینگ رایس، ترجمة دکتر شیخ الاسلامى، صص 151ـ152.

[9]. راجع به بانک شاهى و خیانت آن و مبارزة ملک التجار طرّاح و پیشنهاد دهندة تأسیس بانک ملى در صدر مشروطه با آن، ر.ک، مرآهًْ الوقایع مظفرى صص 197ـ 198 و نیز بانک استقراضى، مظفر شاهدى، صص 200ـ201.


برگرفته از کتاب «کالبدشکافى چند شایعه دربارة شیخ فضل‏ اللّه‏ نورى»