سخنرانی تاریخی حافظ اسد درباره دلایل حمایت سوریه از ایران در جنگ تحمیلی
اسد: دشمنی با انقلاب اسلامی ایران دشمنی با اعراب است
جنگ تحمیلی دفاع مقدس رژیم بعث عراق صدام حسین حافظ اسد انقلاب اسلامی اسرائیل رژیم صهیونیستی رژیم پهلوی اعراب قرارداد 1975 الجزایر
ژنرال حافظ اسد رئیسجمهوری سوریه امروز [16 آبان 1359] در مراسم جشن فارغالتحصیلی گروهی از چتربازان جنگی سوریه سخنان مهمی درباره مسائل سیاسی منطقه و مسائل سیاسی داخلی و جنگ تحمیلی رژیم عراق بر ایران ایراد کرد. رئیسجمهوری سوریه که بارها سخنان وی با شعارهای ملی و میهنی و نیز شعارهای حماسی ضد صدام تکریتی قطع میشد، پس از بررسی کامل توطئههای امپریالیستی و صهیونیستی و ارتجاعی علیه انقلاب سوریه و آرمانهای مقدس و واقعی امت عرب و امت اسلامی گفت: ای خواهران و برادران انقلابی و ای ملت سوریه و همه ملت عرب، لازم میدانم به یک واقعیت مهم بپردازم و پیش از اینکه وارد این واقعیت مهم بشوم باید بگویم آنچه که اکنون بر منطقه میگذرد ارتباط مستقیم با تمام منطقه و مسائل سرنوشتی همه اعراب دارد. زیرا در نتیجه، این مسأله مهم به امت عرب و همه امت مسلمان مرتبط میشود و رابطه ناگسستنی با آرزوها و امیدهای این امّت دارد. رئیسجمهوری سوریه افزود: ای خواهران و برادران بر خود به عنوان یک فرد مؤمن و انقلابی لازم میدانم به توطئههایی که علیه سوریه تدارک شده بود که بر آنها چیره شدیم و رابطه نزدیک این توطئهها با آنچه که اکنون در سطح جهان عرب جریان دارد، اشاره کنم و بگویم جای بسیار تأسف است که آنچه در حال حاضر در مرزهای عراق و ایران جریان دارد، خود یکی از توطئههایی است که به هیچوجه به نفع آرمان ملت عرب نیست، زیرا عراق در واقع کشوری است عربی و ملت ما همان ملت عراق است و ملت عراق ملت ماست و افراد عراق افراد ما و ارتش عراق ارتش ما، سرنوشت ملت عراق سرنوشت ملت ما است، این یک طرف جنگ، و اما طرف دیگر این جنگ ایران است. ایران کشوری است همسایه ملت عرب و در آن انقلابی ملی و اسلامی به وقوع پیوسته که بر پایههای استوار و عمیق با مسائل سرنوشتی همه اعراب رابطه برقرار ساخته و از هر نظر خود را از مسائل ضد انسانی و ضدبشری و بالاخره ضد عربی به دور ساخته است.
آری در ایران پیش ازانقلاب رژیمی حکمفرما بود که دیکتاتوری و امپراطوری بود و دشمن امت عرب و همکار با اسرائیل بود و پایگاهی نظامی و سیاسی بسیار خطیر در این منطقه استراتژیکی بود، که با جدّیت و کوشش در جهت اجرای توطئههای امپریالیستی کار میکرد. آری در ایران پیش از انقلاب، رژیمی دیکتاتوری و توسعهطلبانه که مطامع توسعهجویانه داشت سرکار بود که خطری دائمی و همیشگی علیه جهان عرب و آرمانهای عرب بود. آری این چنین بود اوضاع پیش از انقلاب اسلامی و ملی در ایران ولی به جای این چنین رژیمی، انقلابی ملی و اسلامی و تحت شعار اسلام در ایران به وقوع پیوست و این انقلاب پیروز شد که کلیه امور سیاسی و نظامی و استراتژی را در منطقه از اساس واژگون سازد. آری، انقلابی اسلامی و ملی در ایران روی کار آمده و شاه را از صحنه گیتی با تمام جنایاتش نابود ساخت و تمام روابط خارجی خود را با امپریالیستها قطع کرد و پایگاههای نظامی بیگانگان را در ایران از میان برداشت و قراردادهای شوم شاه جانی را با امپریالیستها به زبالهدان تاریخ انداخت و نفوذ و قدرت امپریالیستی را در ایران بیرون راند و تمام روابط ایران زمان شاه را با اسرائیل از بین برد و راه سرفرازی را از هر جهت در پیش گرفت و جای ارزندهای برای ایران پس از انقلاب در میان سازمان کشورهای غیرمتعهد باز کرد و سیاست روشن این انقلاب را در مورد مسأله قبله اول مسلمانان (قدس) اعلام و عملاً نیز از هر اقدامی در این زمینه کوچکترین تردیدی به خود راه نداد و مسأله فلسطین و ملت فلسطین را در دل انقلابیِ پر تپش خویش جای داد و نسبت به اراضی اشغال شده اعراب از خود اعراب بیشتر حساسیت نشان داد و شعار آزادی کامل شهر بیتالمقدس و فلسطین را برافراشت و از دادن هر نوع کمکهای سیاسی و معنوی و مادی دریغ نکرد.
رئیسجمهوری سوریه خاطرنشان کرد آنچه که از یک انقلاب اصیل اسلامی و ملی باید انتظار داشت از انقلاب اسلامی نوپای ایران برآمد و بلکه اکثر انقلابهای زمان ما اگرچه سالها از عمر خود را سپری کرده و اصیل هم هستند لیکن به حق باید گفت که نتوانستهاند به اندازه انقلاب اسلامی جوان ایران به نهضتهای آزادیخواهانه جهان و احقاق حقوق ملل تحت ستم دنیا خدمت بکنند و اگر بنا باشد در این باب یکی یکی به دستاوردهای این انقلاب اسلامی و ملی ایران که استراتژی سیاسی و نظامی جهان را به اضافه استراتژی سیاسی و نظامی منطقه به نفع ملتها و علیه رژیمهای مستبد و خودکامه دگرگون ساخته است، اشاره کنم نیاز به وقت فراوانی دارد ولی کافی است بگویم که حتی دشمنان ملت عرب و ملل تحت ستم دنیا و حتی خود اسرائیل بارها و بارها از انقلاب اسلامی ایران ابراز نگرانی کردهاند و در اینجا ضرورت دارد به این نکته نیز اشاره کنم که اسرائیل از غرور خود و با تکیه بر امپریالیزم آمریکا در تمام مدت مبارزات ملت عرب علیه او، هرگز از دست اعراب نالهای نکرد ولی از انقلاب ایران آنچنان به وحشت افتاد که حتی بارها از اربابش یعنی آمریکا، که نمیتواند جلو نفوذ و تأثیر انقلاب ایران را در پیروزی حتمی ملت عرب و فلسطین بر او بگیرد، گله کرده است و چنانکه مثل عربی میگوید:«بزرگی آن است که دشمنان به آن اعتراف کنند و شهادت دهند.»
رئیسجمهوری سوریه آنگاه اصل مسأله جنگ تحمیلی عراق بر ایران را مورد بررسی قرار داد و گفت: همانطور که ملت عرب با این جنگ بدون مقدمه روبرو شدند ملت ایران نیز با آن مواجه گشتند، زیرا جنگی که رژیم بغداد علیه ایران آتش آن را روشن ساخته بر پایه هیچ معیار و اصول انسانی و بینالمللی تکیه ندارد و تازه اسم آن را جنگ ملت عرب علیه فارسها قلمداد میکند که در اینجا بسیار لازم است بگویم که ای برادران و خواهران و ای همه ملت عرب و امت اسلامی جهان، خدای را شاهد و گواه میگیرم که اگر این جنگ کوچکترین خدمتی به آرمانهای اعراب و حتی گامی در جهت منافع ملت عرب در بر داشت، من شخصاً و همه ملت سوریه در کنار عراق قرار میگرفتیم، ولی برای همه روشن است که این جنگ چه هدفهای شومی در پی دارد و همه میدانیم که چرا بدون مقدمه و بدون کوچکترین دلیلی ناگاه رژیم بغداد انقلاب ایران را آن هم در این شرایط سیاسی و حساس منطقه که میرفت تمام معیارهای سیاسی را علیه دشمن شماره یک امت اسلام و امت عربی یعنی اسرائیل تجاوزگر بر هم بزند و آرمان ملت فلسطین را با آرمانهای اعراب در پرتو این انقلاب اسلامی ایران به هدف نزدیک سازد، زیر حملات و یورشهای ناگهانی تمام سلاحهای سنگین خود قرار داد. همه ما و خود ملت عراق میدانیم که بر فرض محال عراق بر ایران حقی میداشت و ایران آنرا زیر پا مینهاد، میبایست اول پیشنهاد مذاکره میداد و اگر ایران به این پیشنهاد پاسخ نمیداد و یا پاسخ منفی میداد، بغداد با سایر اعراب مشورت میکرد و ما را در جریان امر قرار میداد، آنگاه ما با عراق و سایر برادران عرب گردهم میآمدیم و چارهای برای بر فرض این احقاق حق عراق میاندیشیدیم و از تصمیم دستهجمعی خویش به انقلاب ایران خبر میدادیم و اگر این انقلاب باز هم به اصطلاح حق عراق را پایمال میکرد شرایط سیاسی منطقه را بررسی و در صورت درست بودن به انقلاب ایران اطلاع میدادیم که چون چنین و چنان کردهای علیه تو وارد نبرد میشویم؛ ولی شما را شاهد میگیرم و خدایش بر آنچه میگویم گواه است که این جنگ تحمیلی رژیم بغداد علیه ملت و انقلاب اسلامی ایران روی هیچ دلیلی نبوده و کوچکترین منفعتی برای اعراب و به نفع آرمانهای امت عربی و اسلامی ندارد و بلکه زیانش به همان اندازه برای ملت عرب مصیبتبار است که برای خود ملت ایران و ملت عراق.
رئیسجمهوری سوریه تأکید کرد رژیم بغداد حق ندارد این جنگ را جنگ سرنوشتی اعراب و یا اصطلاحات دیگری که هر روز برای آن به کار میگیرد بخواند، زیرا این جنگی است دارای ابعاد خطرناک که فقط و فقط به نفع صهیونیستها، امپریالیستها و زنده کردن پیمانها و قراردادهای شوم سیاسی نظامی در منطقه که به وسیله انقلاب ایران نابود شدند، تمام شده و میشود که سرآغاز نتایج شوم آن اینست که اسرائیل متجاوز مسأله شهر بیتالمقدس را به نفع خود لوث کرده و هر روز بر جنوب لبنان میتازد و پس از متوقف شدن برنامههای ساختن آبادیهای یهودینشین در اراضی اشغال شده اعراب، مجدداً این برنامه را از سرگرفته و تدریجاً پای تجاوزگرانهاش را در اراضی اعراب استوار میسازد. ژنرال حافظ اسد خطاب به حاضرین و همه ملت عرب گفت: آیا این جنگ که علیه انقلاب اسلامی ایران از سوی رژیم بغداد شروع شده جنگ ملت عرب است، جنگ سرنوشتی اعراب است، یا جنگ توطئه و دغلبازی رژیم بغداد علیه همه اعراب است؟ چنانچه علیه ملت ایران است. رئیسجمهوری سوریه تأکید کرد با توجه به حقایقی که بازگو کردم و نیز با توجه به حقیقتهای دیگری که همانا توطئههای در پشت پرده این جنگ تحمیلی بغداد بر ایران علیه آرمان ملت و امت عرب و اسلامی در منطقه در حال تدارک است، با کمال صراحت به عنوان یک وظیفه وجدانی و انسانی و اسلامی و عربی و انقلابی بار دیگر اعلام میکنم که باید در پشت انقلاب اسلامی ایران باشیم و از آن حمایت کنیم زیرا که حمایت و پشتیبانی از این انقلاب در حقیقت حمایت از تمام آرمانها و مقدسات ملی و مذهبی اعراب است و دشمنی با آن، دشمنی با ملت عرب، ملت فلسطین و دشمنی با مسأله بیتالمقدس و خصومت و عداوت با تمام مبارزات ملل مبارز و تحت فشار استعمار و امپریالیزم جهانی است.
ژنرال حافظ اسد اضافه کرد در پایان تذکر دادن این حقیقت را چنان که قرآن میفرماید «تذکر بده که تذکر دادن به نفع مسلمین است» لازم میدانم؛ چرا حکام کنونی بغداد که خود اسناد و مدارک مربوط به قراردادهای سال 1975 الجزایر را امضاء کردهاند تا زمانی که رژیم سرسپرده شاه خائن به آرمان اعراب در ایران سرکار بود کوچکترین ادعایی نداشتند و حال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران همه چیز را دگرگون ساختهاند؟! چرا حکام فعلی بغداد که جالب است حتی یکی از اعضای هیئت عراقی حاضر در جلسات قرارداد سال 1975 الجزایر تغییر نکردهاند و اگر تغییری در ترکیب آن هیئت حاصل شده تنها در دو یا سه پست وزارتی است، پس از امضای این قرارداد اسمی از حق خود در ایران به میان نگذاشتند و چرا حتی به طور محرمانه و خصوصی و حتی من باب دوستی با هیچیک از برادران عرب اشارهای به وجود اختلاف نکردهاند، ولی اکنون که تمام امضاکنندگان زیر قرارداد الجزایر البته به جز شاه جانی، در رژیم بغداد حیّ و حاضر و چنان که گفتم روی کار هم هستند، یکباره تمام حقوقشان (نه حقوق ملت عرب) چنان که مدعی هستند، به وسیله انقلاب اسلامی ایران پایمال شده است؟! که پاسخ به این چراها را خود شما برادران و خواهران حاضر در این مکان و همه ملت سوریه و امت عربی و اسلامی و ملت عراق و ملل مبارز جهان میدانند و روی همین پرسشها و پاسخهای روشن به آنها است که سوریه وظیفه خود میداند از انقلاب ایران حمایت کند.
منبع: نشریه ویژه خبرگزاری پارس(ایرنا)؛ 17 آبان 1359 (به نقل از رادیو دمشق؛ ساعت 21/30 - 59/8/16)
نظرات