نمایندگان و انتخابات مجلس شورای ملی در اصفهان دوره رضا شاه
1093 بازدید
مقدمه
در دوران 16 ساله پادشاهی رضا شاه هفت دوره انتخابات مجلس از مجالس دوره ششم تا مجلس سیزدهم انجام گرفت که در هر دوره بدون فترت آغاز و در موعد قانونی خود مجالس شورای ملی افتتاح گردید.
در این شانزده سال شخص شاه نقش قاطعی در تعیین نمایندگان و ترکیب هر مجلس داشته است. وی با همکاری رؤسای شهربانی مرکز و شهرستانها و البته بیش از همه اینها وزیر دربار تیمورتاش اسامی گروهی از نامزدها را برای وزیر داخله تهیه میکرد و او نیز آن لیست را برای استانداران میفرستاد. استاندار هم فهرست آماده شده را به شورای نظارت بر انتخابات ارجاع میداد. بدین ترتیب ابزارها و ظواهر مشروطیت حفظ میشد.[2]
شاه با تبدیل مجلس به نهادی مطیع و تشریفاتی میتوانست وزرای دل خواه را انتخاب نماید و با این روش ابتدا نخستوزیر و دیگر وزرا کابینه را انتخاب مینمود و در با سیاست مداران کشور مشورت نمیکرد. وی سپس برای گرفتن رأی اعتماد که از لحاظ قانونی لازم ولی بیاهمیت شده بود آنان را به مجلس معرفی میکرد. همه مجریان و عوامل کابینه بدین صورت از مجلس رأی اعتماد میگرفتند و تا زمانیکه نه اعتماد مجلس بلکه اعتماد شاه را حفظ مینمودند بر سر مسئولیت خود باقی میماندند.[3]
این انتخابات که به حالت انتصابات درآمده بود اعتراض بسیاری از فعالان سیاسی کشور را برانگیخت. دکتر مصدق قبل از پایان دوره ششم هنگام طرح لایحه اعتبار انتخابات گفت: « برای رضای خدا از هزینه یکصد هزار تومان پول مردم فقیر صرف نظر کنید و از همین الان یکصدوسی حکم انتصاب برای وکلا دوره هفتم حاضر کرده و تحویل آنان بدهید. بدین وسیله کشور را از این دغل بازی و دروغ و ریا کاری نجات بدهید.
مدرس هم پس از پایان انتخابات به انجمن هیئت نظارت مراجعه کرده و میگوید: «در دوره سابق من وکیل اول تهران و دارای بیش از ده هزار رأی بودم، چطور شدکه در این دوره یک رأی هم نداشتم. بر فرض که مردم به من رأی ندادند آن یک رأی که خودم در صندوق انداختم کجاست.»[4]
در اصفهان نیز وضع به همین صورت بوده است. مثلاً وزرات داخله در یک تلگراف رمز به تاریخ آبان 1311ش/1932م از حکومت اصفهان میخواهد تا ترتیب تشکیل انجمن نظارت طوری داده شود که متناسب با انتخاب کاندیداهای اصفهان، حاجی میرزا حبیبالله امین، دکتر احتشام و حاجی میرزا حسین خان فاطمی باشد[5] دکتر سیف پور فاطمی در خاطرات خود در زمان نامزد شدن برای انتخابات مجلس مینویسد، به هنگام کاندید شدن من از اصفهان زمینه محلی موجود بود. حاکم اصفهان شخصاً به سراغ من آمده و اصرار داشت که وارد میدان انتخابات شوم. نخستوزیر هم روی خوش نشان داده و در ظاهر اظهار مهر میکرد. دوستان تهرانی هم معتقد بودند که شهربانی نظر منفی نسبت به قضیه ندارد. در اصفهان هم بیشتر اعضای انجمن از دوستان و طرف داران ما بودند. وی در ادامه میافزاید که متمولین و بازرگانان و مالکین شهر هم از وی صمیمانه طرفداری میکردند. اما در این بین تلگرافی از سوی شهربانی به قاسم صدراسرافیل، حاکم اصفهان میرسد که حسبالامر ولیعهد وکیل اصفهان برای مجلس آینده اوحدی سدهی معلم، ولیعهد خواهد بود. سیفپور فاطمی ناچار مجبور به کنارهگیری شد و علت این کنارهگیری را گرفتاریهای شخصی و مشکلات مالی اعلام میکرد.[6]
در این دوره 16 ساله تعداد نمایندگان استان اصفهان براساس ماده دوم قانون انتخابات 6 نفر بود. 3 نفر از مرکز انتخابیه اصفهان که شامل: اصفهان، برخوار، ماربین، بروجی رود، قهاب، کرارج، براآن، رودشتین، اردستان، مهاباد و قهپایه بود انتخاب گردیدند. از مرکز انتخابیه شهرضا هم که شامل شهرضا، سمیرم، جرقویه، ابرقو، لنجان،دهاقان و افرجان میشد یک نفر انتخاب گشت و سرانجام از مرکز انتخابیه شهرکرد که از چهارمحال، پشتکوه، میانکوه، هلوسعد، چغاخور، جانکی، سردسیر، زرین، بازفت و خانه میرزا تشکیل میشد 2 نفر انتخاب گشتند.[7]
همان طور که گفته شد دوران 16 ساله رضاشاه دربردارنده 7 دوره مجلس شورای ملی از مجلس ششم تا مجلس سیزدهم بود. مجلس دوره ششم قانونگذاری در تاریخ 19 تیرماه 1305ش/1926م توسط رضاشاه افتتاح شد و تاریخ رسمیت آن در 22 مردادماه 1305 ش/1926م بود و حاکم اصفهان حسینعلی هدایت درتاریخ 10 اسفند 1304ش/1925م دستور برگزاری انتخابات مجلس ششم را اعلام داشت. او اعلان نموده بود که وی کاملاً مراقب خواهد بود که امر ملوکانه و مقررات قانون کامل اجرا گردد و به عموم اهالی گوشزد نموده بود که به هیچ عنوان در امر انتخابات دخالتی نداشته باشند و فقط در اجرای وظایف محوله به آنها و مراقبت در حسن جریان انتخابات بکوشند. حکومت اصفهان همچنین به آقایان داوطلب وکالت نیز خاطرنشان نموده بود که از کلمه آزادی سوءاستفاده ننمایند و فقط در حدودی که به آزادی دیگران لطمه وارد نشود، میتوانند برطبق مقررات برای انتخابات خودشان تبلیغ نمایند و چنان چه این اقدامات مخالف قانون و مقررات باشد از ادامه آن جلوگیری و افراد خاطی مورد پیگرد قانونی قرار میگیرند.[8]
قبل از انجام انتخابات انجمن نظارت بر انتخابات دوره ششم تشکیل گردید.[9] نمایندگان اصفهان در مجلس ششم عبارت بودند از سیدمهدی فاطمی و حاجی سیدحبیباله امین و حسین جلائی.
- سیدمهدی فاطمی ملقب به عمادالسلطنه متولد 1277ش/1898م فرزند حاج میرزا محمدباقر خان مشیرالملک اصفهانی، پیشکار ظل السلطان، بود. وی در تحصیلات مقدماتی خود از معلمین سرخانه سود برد و سپس وارد خدمت دولتی شد. عمادالسلطنه در ابتدای جوانی با دختر ظلالسلطان ازدواج نمود و سپس از طرف پدرش که همه کارهی ظلالسلطان بود، امین مالیه یزد و اصفهان و فارس شد. در جریان انتخابات دوره چهارم با داور و تیمورتاش دوستی و رفاقت یافت و با برنامههای آنها هماهنگ شد. او در دوره پنجم نیز به وکالت رسید و در مجلس مؤسسان اول هم عضویت داشت. در مجلس پنجم از وکلای مطلع و صاحب نفوذ به شمار میرفت و مورد علاقه رضاخان بود. در مردادماه 1304 ش/1925م در چهارمین کابینه سردار سپه به وزارت معارف و اوقاف منصوب شد. در آذرماه همان سال در کابینه فروغی وزارت عدلیه را برعهده گرفت و در بهمن ماه 1305ش/1926م مستوفی به او مقام وزارت داخله داد. در دوره ششم و هفتم نیز از طرف مردم اصفهان وکیل بود. در سال 1312 ش/1933م به حکومت گیلان رسید و مدتی در آن جا انجام وظیفه مینمود، ولی ناگهان از حکومت رشت برکنار شد و به زندان افتاد و تا شهریور 1320ش/1941م در زندان بود. بعد از شهریور 1320 ش/1941م مدتی کوتاه شهرداری تهران را تصدی کرد. در انتخابات دوره چهاردهم از نائین به مجلس رفت و در مجلس وزنه مهمی بود. در 1323ش/1944م به استانداری فارس منصوب شد. در دوره اول و دوم مجلس سنا نیز سناتور انتخابی بود. پس از پایان دوره دوم به علت کهولت و بیماری در منزل بستری شد و کاری بر عهده نگرفت. سرانجام در سال 1341ش/1962م به سن 80 سالگی در تهران درگذشت[10]
- حاجی سیدحبیبالله امین معروف به امین التجار اصفهانی متولد 1264ش/1885م است پدرش حاج سیدمهدی علی از تجار و بازرگانان معتبر اصفهان بود.[11] سیدحبیبالله پس از مختصر تحصیلی در حجره پدرش کار تجارت را دنبال نمود. تدریجاً در اصفهان سرشناس شد و دامنه فعالیت اقتصادی خود را به تهران نیز کشانید. با رجال اقتصادی و سیاسی تهران آشنایی و مراوده پیدا کرد. بعد از مرگ پدرش لقب امین التجار اصفهانی گرفت و در شهر اصفهان به معنای واقعی کلمه تاجر اول محسوب میشد.
در روزهای موفقیت کار بازرگانی و تجارت تریاک، بیمارستان امین را تأسیس نمود، اما پس از مغضوب شدنش وی از رونق افتاد و بالأخره تعطیل شد.[12]
در جنگ بین الملل اول که موضوع مهاجرت پیش آمد او نیز همراه مهاجرین شد، ولی به دام انگلیسیها افتاد و مدتی زندانی شد. در دوره چهارم از اصفهان به وکالت مجلس انتخاب گردید و چند دوره متوالی او وکیل مجلس بود. با کارگردانان سیاسی آن روز مانند تیمورتاش، داور نصرالدوله و سردار اسعد بختیاری رفاقت داشت و از نظر مالی عنداللزوم به آنان کمک مینمود. مخصوصاً با تیمورتاش روابط بسیار صمیمانه و نزدیکی داشت تا جایی که در امور مالی نمایندگی تیمورتاش را عهدهدار بود.[13] اما به هنگامی که تیمورتاش مغضوب و معزول شد پای امین التجار هم به میان کشیده شد. داور وزیر عدلیه لایحه سلب مصونیت او را به مجلس برد و او متهم شد که با مساعدت تیمورتاش امتیاز انحصار تریاک را در ایران گرفته و در عوض، مبلغ دویست هزار ریال پول نقد و نه هزار لیره انگلیسی رشوه به او داده است.[14] بعد از گذشت چندین جلسه محاکمات و انکار طرفین از دادن و گرفتن رشوه، بالأخره دیوان جزای عمال دولت که به ریاست شیخرضا لطفی و دادستانی محمد سروری تشکیل شده بود، امین التجار را محکوم به شش ماه حبس نمودند.[15]
رأی دادگاه در مورد امین التجار چنین بود «بر محکمه ثابت و محقق شده است که حاج امین راشی میباشد و عملش مشمول ماده 142 قانون مجازات عمومی و محکوم است به شش ماه حبس تأدیبی و اما راجع به اتهام کلاه برداری از شرکاء تجارتی و انحصار صدور تریاک و خیانت در امانت نظر به اینکه مستندات مدعی العموم دلیل نبوده و در تمام محتویات دوسیه ]پرونده[ دلیل دیگری بدست نیامده لذا تبرئه میگردد»[16]
وی بعد از آزادی از زندان به تجارت ادامه داد ولی دیگر در زمان رضاشاه نماینده مجلس نشد. در سال 1326ش/1947م که انتخابات دوره پانزدهم انجام گرفت وکیل اصفهان شد.[17] وی سرانجام در سال 1333 ش/1954م به سن 69 سالگی درگذشت.[18]
- حسین جلائی ملقب به جلاء السلطنه متولد 1257ش/1878م بود. پدرش میرزا محمدعلی خان جلاءالسلطنه شیرازی از کارمندان دولت بود. جلائی خود دارای تحصیلات قدیم و ملاک و از کارمندان دولتی به حساب میآمد. در دورههای ششم، دهم، یازدهم، دوازدهم و سیزدهم از اصفهان و در دوره هفتم از شهرضا به عنوان نماینده انتخاب شد. (شجیعی، 1344، ص 316؛ فهرست اسامی و مشخصات نمایندگان 24 دوره مجلس شورای ملی، 1368، ص 50)
مهم ترین قوانین مصوبات مجلس ششم قانون اجازه تأسیس بانک ملی، قانون محرومیت کارمندان دولت از انتخاب شدن به نمایندگی مجلس، پیمان دوستی بین ایران و ترکیه و افغانستان، قانون محاکمه وزراء و قانون انحصار دولتی تریاک بودند. مجلس ششم در تاریخ 22 مردادماه 1307 ش/1928م پایان یافت.[19]
دوره هفتم قانونگذاری در تاریخ 14 مهرماه 1307ش/1928م افتتاح شد و رسمیت آن در تاریخ 14 آبان ماه 1307ش/1928م بود. در اصفهان حاکم اصفهان دبیر اعظم بهرامی مایل بود که یکی دو نفر از دوستانش مانند حسام دولت آبادی یا امیرقلی امینی به مجلس راه یابند.[20]
در این بین علما اصفهان هم در مورد معرفی کاندیدای مورد نظر خود اتفاق نظر نداشتند، در گزارشی که محمد درگاهی رئیس کل تشکیلات نظمیه به وزارت داخله داد، به این موضوع اشاره میکند و میافزاید عدهای به رهبری شریعتمدار، اسامی ده نفر به نامهای سیدابوالحسن بروجردی، حاجی میرزا ابوالحسن تویسرکانی، شیخالاسلام، حاج سیداسدالله چهارسوقی، ظهیرالاسلام، حاج سیدعبدالله موسوی، حاج میرزا جواد، حاج میرزامحمد کلاهدوز، حسامالواعظین و صدرالمحدثین را معرفی مینمایند. اما گروهی دیگر از علما که متشکل از شیخ ابوالفضل، شیخ مهدی و حاجی آقامحمد جرباره بودهاند مخالف نظر شریعتمدار بودند و عدهای از کسبه را به مخالفت با شریعتمدار تحریک میکردند. در این میان نظمیه با توافق نظر حکومت اصفهان با ایجاد دسیسه از ابراز مخالفت گروه مخالف شریعتمدار جلوگیری کرد. سرانجام پس از این اختلافات، انتخابات صورت میگیرد و حاجی سیدحبیب اله امین، سیدمهدی فاطمی عمادالسلطنه، الفت و اکبر میرزا مسعود صارم الدوله انتخاب میگردند. اما صارم الدوله پس از مدتی از وکالت مجلس هفتم استعفا میدهد.[21]
- اکبرمیرزا مسعود متولد 1263ش/1884م در اصفهان ملقب به صارم الدوله یکی از دوازده پسر ظلالسلطان بود. وی پس از اتمام تحصیلات مقدماتی و فرا گرفتن دروس مختلف برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و قبل از مشروطیت به ایران بازگشت. ولی کار مهمی در دستگاه دولتی نداشت. در اصفهان گاهی در امور نظامی دخالت میکرد. بعد از فوت مظفرالدینشاه برای سلطنت برادرش جلال الدوله به فعالیت پرداخت ولی مورد غضب محمدعلی شاه واقع شد. لذا به اروپا رفت و در انگلستان برای سرنگونی شاه به فعالیت پرداخت و سرانجام پس از خلع محمدعلی شاه و خروج وی از ایران به تهران آمد و در زمره رجال دولتی قرار گرفت و از طرفداران پروپاقرص انگلستان در ایران و معاون وزیر شد.[22] در سال 1294ش/1915م که عبدالحسین میرزا فرمانفرما به رئیس الوزرائی منصوب گردید اکبر میرزا صارمالدوله را به وزارت فوائد عامه و تجارت منصوب نمود. پس از سقوط فرمانفرما برای بار سوم محمدولی خان تنکابنی به رئیس الوزرائی منصوب گردید و اکبر میرزا در کابینه او به وزارت امور خارجه برگزیده شد. صارمالدوله گذشته از مسئولیت مشترک وزیران به عنوان وزیر امور خارجه در ایران در جریان خیانتآمیز و خبط سیاسی مداخله داشت. او در آن سمت توانست ظلالسلطان پدر خود را مجدداً به حکومت اصفهان منصوب نماید.[23] در 1297ش/1918م که وثوق الدوله برای بار دوم به ریاست الوزرائی رسید و اکبر میرزا صارم الدوله را به وزارت مالیه منصوب نمود. وثوق الدوله و نصرت الدوله فیروز هر دو در مذاکرات قرارداد 1298ش/1919م وثوق الدوله مشارکت فعال داشتند. وثوق الدوله و دوتن از وزیرانش برای اجرای قرارداد مبلغ یکصدوسی هزار لیره رشوه دریافت کرده بودند، که نیمی از آن به وثوق الدوله و نیمه دیگر میان صارم الدوله و نصرت الدوله تقسیم شده بود. چون این قرارداد سرانجام به اجرا گذاشته نشد، دولت انگلستان درصدد برآمد مبالغ داده شده را پس بگیرد. به دنبال این حوادث کابینه وثوق الدوله سقوط کرد و صارم الدوله هم پس از آن حکمرانی کرمانشاه منصوب شد[24] بعد از کودتای 1299ش/1920م و به نخست وزیری رسیدن سیدضیاء رابطه صارم الدوله و حکومت مرکزی تیره گردید و پس از به وجود آمدن اختلافاتی بین صارم الدوله و دولت مرکزی، وی به دستور سیدضیاء دستگیر و به تهران فرستاده شد و تا پایان حکومت سیدضیاء در زندان بود. صارم الدوله تا سال 1307ش/1928م کار دولتی نداشت تا اینکه به نمایندگی مجلس هفتم از اصفهان انتخاب شد.
اما وی به جهت رفتن به فارس و به دست گرفتن حکومت آن و ایجاد آرامش پس از طغیان عشایر از نمایندگی مجلس هفتم استعفا داد. اما پس از مدتی به جرم همکاری در طغیان عشایر از حکومت فارس برکنار و به تهران فرستاده و زندانی شد. رضاشاه از وی مطالبه پولی را که از انگلیسها برای انعقاد قرارداد 1919 گرفته بود، کرد[25] صارمالدوله با بازپس دادن پولها آزاد شد، ولی به گوشهگیری روی آورد.
رضاشاه هنگام آمدن به اصفهان در 25 شهریور 1320 ش/1941م چند مرتبه با صارم الدوله دیدار و ملاقات نمود. پس از آن صارم الدوله به عنوان یک ملاک و سرمایه دار بزرگ در اصفهان روزگار را می گذرانید و گاهی مواقع در حرکتهای کارگری در شهر اصفهان فعالیتهایی را انجام میداد.[26] صارمالدوله سرانجام در سال 1352ش/1973م به سن نودسالگی در اصفهان درگذشت.
- نماینده دیگر مجلس هفتم اصفهان محمدباقر الفت بود. وی متولد 1261 ش/1982م و فرزند مرحوم شیخ محمدنقی از روحانیون برجسته اصفهان بود. الفت اصفهانی ادیب، روزنامهنگار و شاعر بود. وی پس از فراگیری فلسفه و حدیث و عرفان، به آموختن ریاضیات قدیم و جدید و سپس فرانسه روی آورد. سپس به نجف رفت و در حوزه درس آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و شیخ الشریعه اصفهان و آقا شیخ باقر اصطهباناتی و آقاضیاء عراقی به فراگیری علوم حوزوی پرداخت و از حاج میرزا خلیل و آقا سیدحسن صدر اجازه روایت گرفت. او در انقلاب مشروطه در صف آزادی خواهان قرار گرفت و مجله آفتاب را منتشر کرد. وی از اصفهان عضو مجلس مؤسسان گردید. محمدباقر الفت در انواع شعر مهارت داشت. کتابخانه بزرگ او به دانشکده ادبیات اصفهان اهداء گردید. الفت در اوایل سال 1341 ش/1962م در اثر عارضه سکته ناقص مغزی فلج شد و سرانجام در سال 1343 ش/1964م در سن هشتاد و دو سالگی در اصفهان بدرود حیات گفت. وی در امامزاده احمد در کنار قبر پدر خود مدفون گردید.[27]
در مجلس هفتم قوانین متعددی تصویب گردید که مهم ترین آنان عبارتند از: قانون منع خرید و فروش برده در ایران، قانون متحدالشکل شدن البسه و قانون اجازه تأسیس بانک فلاحتی. هفتمین دوره مجلس شورای ملی در تاریخ اول آبان ماه 1309 ش/1930م پایان پذیرفت.[28]
هشتمین دوره مجلس قانون گذاری در تاریخ 24 آذرماه 1309ش/1930م افتتاح گردید و تاریخ رسمیت آن در 25 دی ماه 1309 ش/1930م بود. در اصفهان در شهریورماه 1309ش/1930م انجمن نظارت بر انتخابات تشکیل گردید و پس از حضور 36 نفر از معتمدین محلی در اداره حکومتی نه نفر به نامهای ذیل برای عضویت اصلی انجمن شهر انتخاب گردیدند. صدرالعلماء، میرزا احمد خان فاطمی، بنان الشریعه، حسین دایی جواد، میرزاحیدر علی امامی، حاجی زین العابدین امین، کسایی، فخرالاشراف و میرزا محمدرضا کاتبی.[29]
هم زمان با انتخابات، گروههای مختلف علیه دولت به انتشار اعلامیههایی پرداختند یکی از این اعلامیههای منتشر شده اعلامیه جمعیت آزادی خواهان ایران بود، که در مرداد 1309ش/1930م منتشر شد. در این اعلامیه آمده بود: «همشهریان محترم خیمه شببازی انتخابات شروع میشود. به موجب اطلاعات موثقه، دولت دوباره وکلای فرمایشی خود را تعیین کرده شما این عناصر و نوکرهای دست به سینه دولت را میشناسید: اصفهان: امین التجار، حاج آقا حسام دولت آبادی، شیخ محمدباقر الفت. فریدون و چهارمحال: غلامحسین میرزا، شهرضا: جلالی حکومت جدید بهرامی مخصوصاً برای تحمیل نمودن این عناصر معلوم الحال به سرعت با دستور مخصوص به اصفهان آمده است. همشهریها! جلوی چشم شما این حق مسلم شما را که اساس و خلاصه تمام مشروطیت و آزادی است لگدکوب و پایمال میکنند. برای به دست آوردن حق خود و اثبات رشد و لیاقت اجتماعی قیام کنید و دست از کار بکشید. صدای اعتراضات خود را به گوش عالمیان برسانید. مثل ملل مصر و هندوستان و چین با ابرام و شجاعت در مطالبه خود پافشاری کنید با تعطیل عمومی به این انتخابات مضحک و تحمیلی اعتراض شدید نمایید تا دنیا بداند شما هم زنده و حقوق شناس هستید. مرداد 1309ش/1930م «جمعیت آزادی خواهان ایران».[30]
در نتایج ارائه شده انتخابات نمایندگان اصفهان مهدی خان فاطمی عمادالسلطنه، حاجی سیدحبیبالله امین و دکتر احتشام اعلام گردید.
- دکتر احمد احتشام ملقب به احتشام الحکما فرزند میرزا خلیل متولد 1252ش/1873م و دارای تحصیلات عالی پزشکی از دارالفنون بود. وی به ترتیب در دورههای پنجم، هشتم و نهم و دهم از اصفهان به نمایندگی انتخاب گردید.[31]
مهم ترین قوانینی که در این دوره به تصویب مجلس هشتم رسید عبارت بود از: قانون تصرف عدوانی، استرداد املاک، قانون واگذاری انحصار تجارت خارجی مملکت به دولت، قانون ورود و اقامت اتباع خارجه در ایران، قانون ممنوعیت مالکیت ارضی برای بیگانگان و همچنین تأیید نظر دولت و لغو امتیازنامه دارسی. دوره هشتم مجلس شورای ملی به تاریخ 24 دی ماه 1311ش/1932م پایان پذیرفت.[32]
نهمین دوره قانون گذاری در 24 اسفندماه 1311 ش/1932م افتتاح گردید و تاریخ رسمیت آن در 24 فروردین ماه 1312ش/1933م بود. در اصفهان بخشنامهای به تاریخ سوم مهرماه 1311ش/1932م راجع به برگزاری انتخابات نهمین دوره انتخابات مجلس صادر شد. در این بخشنامه آمده بود باید جریان انتخابات دوره نهم شروع گردد و بدین جهت باید وسایل کار انتخابات نظیر تعیین انجمنهای نظارت مرکزی و فرعی و شعب به موقع حاضر گردد. پس از تشکیل انجمنها میبایست محل و اعضاء انجمن به وزارت داخله معرفی گردد و همه مراحل توزیع تعرفه، اخذ آراء، ختم آن، استخراج آرا و تشخیص منتخبین میبایست همه روزه با تلگراف به وزارت داخله اطلاع داده شود. اعتبار مخارج انتخابات دوره نهم در اصفهان مبلغ چهلویک هزار ریال بود. در این دستورالعمل آمده بود در مخارج میبایست نهایت صرفهجویی از طرف حکومت و انجمن صورت گیرد. این مخارج میبایست صرف چای، سیگار، قلیان، سوخت، روشنایی، لوازمالتحریر، کرایه اثاثیه فوق العادة مأمورین نظمیه و مأمورین حکومت، قیمت مخابرات تلگرافی ضروری مربوط به انتخابات و خرج سفر نمایندگان از محل انتخاب تا تهران میگردید. بدین ترتیب اعضای انجمنهای نظارت خدمتشان افتخاری و بدون حقوق بود.[33]
پس از اخذ و شمارش آراء احمد احتشام، حسین جلائی و میرزاحسین خان فاطمی نمایندگان اصفهان در دوره نهم مجلس شورای ملی معرفی گردیدند.
قوانین مهمی که در این دوره از تصویب مجلس نهم گذشت بدین شرح بوده است: قانون فروش خالصهجات و قرضههای فلاحتی، قانون الغای مالیات ارضی و مجانی شدن تعلیمات ابتدایی از اول فروردین ماه 1312ش/1933م، نهمین دوره مجلس شورای ملی به تاریخ 21 فروردین ماه 1314ش/1935م پایان پذیرفت.[34]
دهمین دوره قانونگذاری روز پنجشنبه 15 خردادماه 1314ش/1935م افتتاح شد و تاریخ رسمیت آن در 22 خردادماه 1314ش/1935م بود. در اعلامیه مورخ 5 آذر 1313ش/1934م حکمران اصفهان انجام انتخابات دوره دهم قانون گذاری را اعلام نمود.[35]
در تاریخ 26 دی ماه 1313ش/1934 نامهای از فرمانده گردان مستقل امنیه اصفهان به اداره حکومتی اصفهان صادر شده بود که در آن از تمهیداتی برای انتظامات صحبت شده بود و تأکید شده بود که میباید مسئولان امر انتخابات تحت تعلیم نمایندگان حکومت قرار گیرید و آمادگی لازم جهت حفظ انتظامات را داشته باشند. در این نامه میزان فوقالعادههای دریافتی مأمورین امنیه روزی سه ریال مشخص شده بود.[36] انجمن نظارت بر انتخابات دوره دهم در اصفهان از حاضرین اکثریت آراء که عبارت بودند از اردشیر میرزا مسعود، اعزالدوله نیک پی، حیدر علی امامی، امیرقلی امینی، میرزاحسنخان سلطانی، محمدجوادکسائی، حسین خان صحت و محمدحسین دایی جواد،[37] و کسانی که شرایط حق انتخابات را داشتند میبایست با در دست داشتن ورقه هویت(سجل احوال) از تاریخ 15 بهمن الی 28 بهمن نسبت به گرفتن برگه تعرفه در عمارت چهلستون اقدام میکردند.[38]
سرانجام در روز دهم اسفند 1313ش/1934م نتیجه آراء اعلام گردید، از مجموع 52711 ورقه تعرفه در حوزه انتخابیه اصفهان میرزا حسینخان جلائی با 49792 و میرزاحسینخان فاطمی با 48286 و سرانجام دکتر احمد احتشام با 47225 رأی به نمایندگی دوره دهم مجلس شورای ملی از اصفهان انتخاب گشتند.[39] قانون کشف حجاب، تصویب پیمان سعدآباد از قوانین مصوب مجلس شورای ملی دوره دهم بود. این مجلس در 22 خردادماه 1316ش/1937م به کار خود پایان داد.
یازدهمین دوره قانونگذاری در 20 شهریور 1316 ش/1937م افتتاح و در 27 شهریور همان سال به رسمیت رسید. در سال 1315 ش/1936م رضاشاه در دستوری فرمان انجام انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای ملی را صادر نمود.[40] در شهر مقدمات انجام انتخابات از قبیل تشکیل انجمن نظارت بر انتخابات و توزیع تعرفههای رأی انجام پذیرفت و سرانجام رایگیری صورت گرفته و میرزاحسین خان فاطمی و حسین جلائی و محمدعلی اوحدی به نمایندگی دوره یازدهم اصفهان رسیدند.
- محمدعلی اوحدی متولد 1260ش/1881م و فرزند حاج شیخ رمضان واعظ بود. خود وی هم در سده اصفهان از وعاظ شهر به حساب میآمد. وی سپس به تهران عزیمت میکند و در مدرسه نظام به تدریس عربی و فارسی مشغول میشود و نهایتاً در مدرسه دربار به سمت معلم فارسی ولیعهد انتخاب میگردد و این موقعیت وسیلهای میگردد که به مجلس دوره یازدهم از حوزه انتخابیه اصفهان راه یابد.[41] اوحدی پس از مجلس یازدهم در مجالس دوازدهم و سیزدهم نیز حضور داشت.
مجلس یازدهم مقارن بود با وقوع جنگ جهانی دوم و اعلام بی طرفی دولت ایران. مهم ترین قوانینی که در این دوره از مجلس گذشت شامل موارد ذیل بود: قانون رابطه مالک و زارع، قانون آئین دادرسی مدنی، قانون عمران، قانون خدمت نظام وظیفه عمومی، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمان داران و بخش داران و قانون سرشماری مصوب 10 خرداد ماه 1318ش/1939م دوره یازدهم قانونگذاری به تاریخ 27 شهریورماه 1318 ش/1939م پایان یافت.[42]
دوازدهمین دوره قانونگذاری در تاریخ 13 آبان 1318ش/1939م آغاز و تاریخ رسمیت آن در 9 آبان ماه 1318ش/1939م بود. در این دوره از مجلس به علت وقوع جنگ جهانی دوم اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور آشفته شد. قیمتها افزایش فزایندهای یافت و مشکلات اقتصادی فراوانی به همراه آورد. در شهریور ماه 1320ش/1941م خاک ایران را نیروهای نظامی دول متفق تجاوز و اشغال کردند و سرانجام در 25 شهریور 1320ش/1941م هیئت دولت در مجلس شورای ملی حضور یافت و نخست وزیر وقت استعفای رضاشاه را از مقام سلطنت قرائت و سلطنت محمدرضا پهلوی ولیعهد را اعلام نمود. در 27 شهریور همان سال مجلس فرمان عفو عمومی را صادر نمود و در اول مهرماه لایحه الغای قانون ریاست عالیه کل قوا از شاه به تصویب نمایندگان رسید.
در اصفهان مقدمات انتخابات مجلس دوازدهم از خرداد سال 1318 ش/1939م شروع شده بود. اعضای اصلی و علی البدل انجمن نظارت بر انتخابات اصفهان در دوره دوازدهم عبارت بودند از : حیدرعلی امامی، محمدحسین دایی جواد، کاشفی، عرفان، سیف پور، ملک، ابوالقاسم تبریزی، صدر هاشمی و محمدهاشم مثقالی. این انجمن در مدرسه صارمیه تشکیل میشد[43] هزینه اختصاص داده شده برای انتخابات اصفهان 000/40 ریال بود و مطابق سال های قبل تأکید شده بود باید با نهایت صرفهجویی از طرف فرمانداری و انجمنهای نظارت مرکزی و فرعی صورت بگیرد.[44] در انتخابات مجلس دوازدهم اصفهان، فرمان دار اصفهان، امیرنصرت اسکندری، و سرتیپ سطوتی، فرمانده لشکر، کوشش داشتند در انتخابات اعمال نظر کرده و در صورت امکان یکی دو نفر از وکلای اصفهان را از دوستان خود انتخاب نمایند از دوستانی مانند اعزازالدوله نیکپی و نصراله سیفپور فاطمی[45] اما در نامهای که از طرف وزیر کشور فریدونی به فرمانداری اصفهان صادر شده بود تاکید گردیده بود انجمن نظارت انتخابات اصفهان باید از کسانی تشکیل شود که با انتخاب حسین جلایی،حسین فاطمی و محمدعلی اوحدی مناسب باشد.[46]
در نهایت هم همان حسین جلایی ، حاج حسین فاطمی و محمدعلی اوحدی به نمایندگی دوره دوازدهم مجلس شورای ملی از اصفهان انتخاب گردیدند. مجلس دوازدهم در تاریخ 19 آبان 1320 ش/1941م پایان یافت. در مجموع در این هفت دوره، انتخابات حوزه اصفهان به صورت منظم و بدون وقفه برگزار میگردید اما در انتخابات تدابیری اتخاذ میشد که نتایج حاصله موافق با نظر دولت مرکزی باشد.
نتیجه
انتخابات نمایندگی مجلس شورای ملی دراصفهان نیز همانند سایر نقاط کشور در دوران 16 ساله پادشاهی رضاشاه بدون وقفه با تشکیل انجمنهای نظارت بر انتخابات برگزار میگردید، البته تمهیداتی از طرف دولت اتخاذ میشد تا افرادی انتخاب شوند که موافق سلایق و برنامههای دولت باشند. بر اساس اسناد موجود با برخی از این موارد در انتخابات اصفهان نیز مواجه میشویم.
منبع: ویژه نامه تاریخ مجلس دفتر اول (ضمیمه مستقل پیام بهارستان 10 بهار 1390)
[1] . دانشجوی دکترای تاریخ دانشگاه اصفهان
[2] . مرکز اسناد ریاست جمهوری، اسناد مکاتبات تیمورتاش، (تهران، انتشارات؟؟، 1383)، ص109.
[3] . یراوند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، احمدگل محمدی و دیگران، (تهران، نی، 1384)، ص172.
[4] . نصرالله سیفپور، آئینه عبرت، به کوشش علی دهباشی، (تهران، سخن، 1378)، ص697.
[5] . غلامرضا سلامی، به کوشش، اسنادی از انتخابات مجلس دوره رضاشاه، (تهران، سازمان اسناد ملی و کتابخانه ملّی جمهوری اسلامی، 1384)، ص65.
[6] . نصرالله، سیفپور، همان، صص907-906.
[7] . غلامرضا، سلاحی، همان، صص493 و 72.
[8] . اسناد سازمان اسناد ملی ایران، شماره 290001886.
[9] . روزنامه ارژنگ، شماره، سال؟، (12 اسفند 1303ش)، ص2.
[10] . زهرا شجیعی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در بیست و یک دوره قانونگذاری، (بیجا، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، 1344)، ص113. باقر عاقلی، شرح حال رجال و نظامی معاصر ایران، (تهران، گفتار و علم، 1380)، ج2، صص1077 و 1076.
[11] . زهرا شجیعی، همان، 304.
[12] . نصرالله سیفپور، پیشین، ص960.
13] . اسناد و مکاتبات تیمورتاش، (تهران، مرکز اسناد ریاست جمهوری، 1383)، صص298 و 297.
[14] . باقر عاقلی، پیشین، ج1، صص212 و 211.
[15] . اسعد بختیاری، خاطرات، به کوشش ایرج افشار، (تهران، اساطیر، 1372)، ص255.
[16] . حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران، (بیجا، انتشارات علمی و انتشارات ایران، 1364)، ج8، ج5، ص197.
[17] . زهرا شجیعی، پیشین، ص304.
[18] . نعمتالله، عظیمی، اصفهانزاده، جمال و کمال، (اصفهان، گلها، 1379)، ص413.
[19] . زهرا شجیعی، پیشین، ص153.
[20] . نصرالله سیفپور، پیشین، ص695.
[21] . فهرست اسامی و مشخصات نمایندگان 24 دوره مجلس شورای ملی، دفتر انتخابات وزارت کشور(بینا، بینام، 1368)، ص 144.
22] . Diba rastar, oajor family history, (h.t.h), p177.
[23] . باقر عاقلی، پیشین، ج3، ص1420.
[24] . سیروس غنی، ایران برآمدن رضاخان برافتادن قاجارها و نقش انگلیسیها، حسین کامشاد، (تهران، نیلوفر، 1380)، صص51-50.
25] . نصرالله سیفپور، پیشین، ص903.
[26] . یرواند آبراهامیان، پیشین، ص441.
[27] . انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، اثرآفرینان،(بیجا، 1384)، 6، ج1، ص280.
لام الفت، گنج زری بود در این خاکدان، (اصفهان، نوشته، 1384)، ص34-33.
[28]. زهرا شجیعی، پیشین، ص154.
[29]. اسناد سازمان اسناد ملی ایران، شماره 290001377.
[30] . اسناد سازمان ملی ایران، شماره 290001377.
[31] . زهرا شجیعی، پیشین، ص292.
[32] . همان، ص155.
[33] . اسناد سازمان اسناد ملی ایران، شماره 291003429.
[34] . زهرا شجیعی، پیشین، ص155.
[35] . روزنامه اخگر، شماره 993، (آذر1313)، ص3.
[36] . اسناد سازمان اسناد ملّی ایران، شماره 29100367.
[37] . روزنامه اخگر، ش1001، (3 دی1313)، ص3.
[38] . غلامرضا سلامی، پیشین، صص73 و 72.
[39] .اسناد سازمان اسناد ملی ایران، شماره 291003670. روزنامه اخگر، شماره 10100، (23 بهمن 1313).
[40] . اسناد سازمان اسناد ملی ایران، شماره 291003299، ..
[41] . اسناد سازمان اسناد ملی ایران، شماره 290004870، نصرالله سیفپور، پیشین، صص 607 و 608.
[42] . زهرا شجیعی، پیشین، ص157.
[43] . روزنامه اخگر، شماره 1438، (28 خرداد 1318) ص3 و شماره 1442 (11 تیر 1318)، ص3.
[44] . اسناد سازمان اسناد ملی ایران، شمارههای 29100783 و 291007838.
[45] . نصرالله سیفپور، پیشین، صص960-959.
[46] . اسناد سازمان اسناد ملی ایران، شماره 291003508.
سایت کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی
نظرات