به مناسبت فرا رسیدن ایام دهه فجر 1399
وابستگی حکومت پهلوی دوم به بیگانگان
برداشت آزاد از کتاب صعود چهل ساله نوشته سید محمدحسین راجی و سید محمد رضا خاتمی
1434 بازدید
یکی از بارزترین صفات حکومت پهلوی را می توان وابستگی به دولتهای بیگانه و به ویژه آمریکا نام برد و به همین واسطه بنیانگذار جمهوری اسلامی، استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی کشور را یکی از اصول مهم انقلاب اسلامی می دانستند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اصل استقلال از چنان ارج و منزلتی برخوردار شد که همراه اصل آزادی در کنار اسلام، به عنوان اصلی تفکیک ناپذیر، به قانون اساسی جمهوری اسلامی وارد شد و حفظ استقلال، وظیفۀ آحاد ملت و دولت و کارویژه اصلی سیاست کشور تلقی شد.
ازمنظر حضرت امام خمینی، استقلال دارای دو بعد سلبی و ایجابی می باشد. استقلال سلبی همان استعمارزدایی است که زمینه ساز تحقق حکومت نه شرقی، نه غربی محسوب میشود (صحیفه امام، ج ۱۷، ص۵۶ ). ایشان یکی از اهداف انقلاب اسلامی را قطع دست اجانب ازمملکت اسلامی،قطع ریشه های وابستگی،رفع سلطه و ضعف و سستی و زبونی در مقابل استعمار،جلوگیری ازاستقلال ازاستعمار بیگانه وخارج شدن از مدار وابستگی به کشورهای امپریالیست و درنهایت، شکست ابرقدرت ها دانسته و در این زمینه، بر کوتاه کردن دست جنایتکاران خارجی و به انزوا کشاندن قدرت های استعماری در جهان و نیز مقابله با ایادی منطقه ای امپریالیسم به ویژه صهیونیسم تأکید بسیارکرده اند(صحیفه امام، ج۱۴،ص ۱۳۵).
در بحث استقلال ایجابی، به نظر امام خمینی هدف انقلاب اسلامی تأمین استقلال مملکت در ابعاد سیاسی، نظامی، فرهنگی، اقتصادی و فکری است. ایشان «سپردن کار به کاردانان وطن خواه امین» ( صحیفه امام، ج۳، ص۴۶۸ ) و خودکفایی و اختصاص مخازن و منابع کشور به مردم و نیز استقلال فکری مراکز آموزشی را از پیش شرط های لازم برای تحقق استقلال برشمرده و می فرمایند:
همه چیزمان باید مستقل بشود. استقلال با وابستگی جمع نمی شود و ما لاگرا فرهنگمان وابسته بشود، استقلال نداریم؛ اقتصادمان وابسته بشود، استقلال نداریم. اول باید آن مطلب را درستش کرد: استقلال اقتصادی. اول باید او را درستش کرد تا ما بتوانیم اسم خودمان را یک مملکت بگذاریم ( صحیفه امام، ج۱۰،ص۴ ۳۸ و ۴۳۹ ).
انتخاب وانتصاب مسئولین، ابتدایی ترین حق یک کشور محسوب میشود. وابستگی در دوران پهلوی به حدی بود که انتخاب نخست وزیر و سایر مسئولین باید با نظر مستقیم غرب انجام می شد. انتخاب رجال سیاسی وابسته به غرب توسط انگلیس و آمریکا، از خود رضاخان و محمدرضا گرفته تا عناصر مختلف دربار، نکته ای تأمل برانگیز در وابستگی بی چون و چرای رژیم پهلوی است. افشای این واقعیت از زبان عناصر دربار، بهترین سند برای وجود وابستگی در سران پهلوی است.
در همین زمینه، مادر پهلوی ها می گوید: گاهی به محمدرضا می گفتم: «چرا با علم با اینکه میدانی این پدرسوخته ها نوکر اجنبی هستند، آنها را اخراج نمی کنی؟» محمدرضا می گفت: «چه فایده ای بر اخراج آنها مترتب است؟ اینها را اخراج کنم، دهها نفر دیگر را اطرافم قرار می دهند. بگذارید اینها باشند تا خیال دولتهای خارجی از حسن انجام امور در ایران راحت باشد!»او درادامه، باتوجه به اینکه محمدرضا هم از این موضوع آگاه بود، چنین نوشته است: محمدرضا خصوصی به من می گفت: «همین رئیس ساواک و معاون او و مدیران ارشد، همه شان با آمریکایی ها ارتباط دارند و برای حفظ ظاهر می آیند و از من اجازه می خواهند؛ درحالی که قبل از کسب اجازه، اطلاعات موردنیاز را به آمریکا و انگلیس رد کرده اند.» ( ریحانه درودی، دربار به روایت دربار، فساد سیاسی، ص۳۳ ) ؟
نفوذ تا جایی بود که حسین فردوست در بخشی از خاطرات خود با اشاره به ملاقاتش با ترات، رئیس اطلاعات انگلیس در ایران و ناراحتی او از اینکه محمدرضا به رادیوهای آلمان گوش می کند و از روی نقشه های آنها جنگ جهانی دوم را دنبال می کند، می گوید: پس از بازگشت، جریان را به محمدرضا گفتم. او شدید جا خورد و پرسید: « انگلیسی ها از کجا می دانند که من به رادیو گوش میدهم؟... فردا اول وقت، باترات تماس بگیر و بگو محمدرضا نقشه ها را پاره کرد و به هیچ رادیویی هم گوش نخواهد کرد؛ مگر رادیوهایی که ترات اجازه دهد!»(حسین فردوست ظهور و سقوط سلطنت پهلوی؛خاطرات حسین فردوست، ج۱، ص۱۰۰تا۱۰۴ ).
طبق تحقیقات سنای ایالات متحده، تعداد مستشاران آمریکایی در ایران که در سال ۱۹۷۲، ۱۶هزار نفر بود، در سال ۱۹۷۶ به ۲۴ هزار نفر افزایش یافته بود (علی سلیمان پور و امیر اکبری، «روابط خارجی ایران و آمریکا در آستانه انقلاب اسلامی»، فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه تاریخ، س ۱۱،ش۴۲،بهار ۱۳۹۵ ص ۱۲۹تا۱۴۸). درگزارش سنا هم آمده بود که تعداد آمریکایی ها درایران،می بایست به واسطه خرید بیشتراسلحه از آمریکا ،تا سال ۱۹۸۰ به ۶۰هزار نفر برسد(ابراهیم س نجر،نفوذ آمریکا درایران،ص ۱۲۱ ).
موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
نظرات