08
شهریور
1388
عروج آیت الله مرعشی نجفی
هشتم شهریور ، سالگرد رحلت حضرت آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی است
آیتالله مرعشی،. در روز پنجشنبه 20 صفر 1315 در نجفاشرف، در خانواده تقوا و فضیلت، پا به عرصة هستی نهاد. قسمتی از تحصیلات مقدماتی را در نزد پدر، مادر و جده پدری فرا گرفت. نخستین اساتید وی در این دوره عبارتند از: 1. آیتالله سیدشمسالدین محمود حسینی مرعشی،1 والد آیتالله مرعشی.
فاضله عالمه، بیبی شمس شرف بیگم (م 1328 ق)، جده آیتالله مرعشی، که مبادی احکام شرعی، قرائت قرآن و ادبیات عرب تا کتاب مغنیاللبیب را نزد وی فرا گرفت. پس از این دورة اولیه آموزش، پدرش او را به مدارس جدید فرستاد تا علوم ریاضی، هندسه، جغرافی و دیگر علوم رایج را بیاموزد. وی دروس جدید را در مدت پنج سال به صورت شایسته و با نمرات بالا به پایان رساند و با احراز مقام اول، موفق به اخذ گواهینامة عالی آن زمان گردید. برخی از علوم جدید را، پس از اتمام دورة مدارس جدید نیز نزد اساتید خصوصی ادامه داد؛ در این مقطع ریاضیات، هیئت و طب را از دانشمندان بزرگ و عالمان متخصص در این رشتهها فرا گرفت.
ریاضیات
اساتید آیتالله مرعشی در ریاضیات عبارتند از :
1. محقق و ریاضیدان، حجتالاسلام شیخ عبدالکریم بوشهری معروف به سعادت (1297 ـ 1327 ق)، مؤلف کتابهای شش هزار مسئله، چاپ بمبئی در 1327 قمری و میزانالتعلیم، تهران، 1342 قمری.
2. عباس بن شیخ اسدالله خلیلی، معروف به «اقدام»، مدیر جریدة اقدام که آن را در 1299 قمری در تهران منتشر میکرد.2
3. محقق فاضل، میرزا علیخان بن حاج عندلیب الذاکرین تهرانی نجفی. 4. علامة متکلم، حجتالاسلام والمسلمین آقامحمد محلاتی ، فرزند آیتالله حاج شیخ محمداسماعیل محلاتی.
5. حاج میرزا عبدالرحیم بلبلهای بادکوبهای، ملقب به ثقةالاسلام (م 1365 ق)، مؤلف کتاب عزت دیروز ذلت امروز.
6. حجتالاسلام والمسلمین حاج سیدابوالقاسم موسوی خوانساری (1313 ـ 1380 ق)3 7. علامة محقق حجتالاسلام والمسلمین میرزامحمود اهری (م 1341 ق)، مدرس ریاضیات در نجف اشرف و مؤلف رسالة اثبات واجب که به سبک اثبات الواجب جلالالدین دوانی سامان یافته است. آیتالله مرعشی پس از خروج از مدرسة جدید باز هم به تحصیل علوم ریاضی و هندسه پرداخت.
طب
آیتالله مرعشی که هنوز به شانزده سالگی نرسیده بود، و پس از تحصیل علوم ریاضی، هندسه، جغرافی و برخی علوم مقدماتی دیگر، تمایل به فراگیری علم طب پیدا کرد و در نزد اساتید این فن برخی کتب طبی را فرا گرفت. اساتید معروف وی در این رشته عبارتند از:
1. آیتالله سیدشمسالدین محمود مرعشی نجفی، پدر بزرگوارشان که کتابهای طبّالنبی؛ طبالائمة؛ مخزنالادویة؛ قرابادین اکبری و جواهرالطّب را نزد وی آموخت.
2. محمدعلی خان بختیاری، معروف به مؤیدالاطبا (م 1342 ق).4 آیتالله مرعشی مدت دو سال نزد ایشان طب یونانی و علم تشریح را از کتاب شرح نفیسی؛ شرح اسباب و علامات و نیز بخشی از کتاب قانون ابنسینا را آموخته است.
فقه و اصول
آیتالله مرعشی با توشة فراوانی که از علوم مقدماتی و پایه برگرفته بود، قدم به دایره تحصیلات دوره سطح فقه و اصول فقه گذاشت. دیگر اساتید ایشان در دوره سطح فقه و اصول عبارتند از:
1. آیتالله حاج میرزا علیبن شیخ عبدالحسین ایروانی نجفی (1301 ـ 1354 ق).5
2. آیتالله حاج سیدمحمدرضا مرعشی رفسنجانی (1285 ـ 1342 ق).6
3. آیتالله شیخ غلامعلی قمی (م 1355 ق).7
4. آیتالله میرزا حبیبالله اشتهاردی (1310 ـ 1373 ق).8
5. آیتالله شیخ عبدالحسین بن شیخ عیسی رشتی نجفی (1292 ـ 1373 ق).9
6. آیتالله میرزا محمدبن رجب علی تهرانی عسکری (1281 ـ 1371 ق).10
7. آیتالله میرزا محمدعلی بن حسن جمالی خراسانی کاظمینی نجفی (1309 ـ 1365 ق).11
8. آیتالله میرزا حسن رشتی.12
9. آیتالله سیدابراهیم بن میرزا حسن حسینی، مشهور به میرزاآقا اصطهباناتی (1297 ـ 1379 ق).13
10. آیتالله حاج سیدعلی طباطبایی یزدی (م 1370 ق).14
11. حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد جعفر بن محمدباقر بن علیبن رضا بن آیتالله بحرالعلوم طباطبائی نجفی (1289 ـ 1377 ق).15
12. آیتالله میرزا محمدعلی بن محمد نصیر چهاردهی رشتی (1252 ـ 1334 ق)16
13. آیتالله شیخ محمدحسن تهرانی تویسرکانیالاصل (م 1340 ق).17
حدیث، درایه، رجال و تراجم18
آیتالله مرعشی نجفی از همان دوران تحصیلات علوم پایه و پس از آن در دوره های سطح و خارج، همیشه در تلاش خستگیناپذیر برای فراگرفتن این رشتههای گوناگون بود و در سفر و حضر به آموختن آنها نزد اساتید فن میپرداخت. نخستین استاد ایشان در این علوم نیز پدر بزرگوارش آیتالله سیدشمسالدین محمود مرعشی نجفی بود. برخی اساتید معظمله در این مقطع به این شرح است:
1. آیتالله سیدابوتراب خوانساری نجفی (1271 ـ 1346) ق).19
2. آیتالله ابومحمد سیدحسن صدرالدین موسوی کاظمی، معروف به سیدحسن صدر (1272 ـ 1354 ق).20
3. آیتالله علامه حاج شیخ عبدالله بن آیتالله محمدحسن مامقانی نجفی (1292 ـ 1351 ق).21
4. آیتالله شیخ موسی کرمانشاهی بن محمدجعفر، معروف به کتابفروش (م 1343 ق).22
5. آیتالله علامه، حاج میرزا محمدعلی حسینی مرعشی شهرستانی حائری (م 1344 ق).23
6. آیتالله میرزا ابوالهدی بن میرزا ابوالمعالی بن ملامحمد ابراهیم کرباسی اصفهانی (م 1356 ق).24
7. آیتالله حاج شیخ علی زاهد قمی نجفی (1283 ـ 1371 ق).25
8. آیتالله شیخ محمدحسین قمشهای کبیر نجفی (حدود 1250 ـ 1336 ق).26
9. آیتالله حاج محمدحسن بن حاج محمدصالح بن حاج مصطفی آل کبّةالربیعی البغدادی النجفی (1269 ـ 1336 ق).27
10. علامه سیدناصر حسین بن علامه میر حامد حسین هندی لکهنوی (1284 ـ 1361 ق). 28
11. آیتالله سید عبدالصمد بن سید احمد موسوی جزائری شوشتری (1243 ـ 1337 ق).29
12. آیتالله علامه سیدعبدالحسین بن سیدعلی حسینی آل کمونه بروجردی نجفی (1268 ـ 1336 ق).30
13. آیتالله سیدمحمدعلی حسینی شاهعبدالعظیمی نجفی (1258 ـ 1334 ق).31
14. آیتالله سیدمیرزا هادی بن سیدعلی خراسانی بجستانی حائری راثی (1297 ـ 1368 ق).32
فلسفه و منطق
از جمله علوم رایج در حوزههای علمیه، فلسفه و منطق است، آیتالله مرعشی در این رشتهها نیز در محضر اساتید بزرگی تلمذ فرموده است که برخی از آنان عبارتند از:
1. حجتالاسلام حاج ملاعلی محمد نجفآبادی اصفهانی (م 1332 ق).33
2. علامه میرزا طاهر بن فرجالله تنکابنی (1280 ـ 1360 ق).34
3. علامه میرزا مهدی آشتیانی (1306 ـ 1372 ق).35
اخلاق و عرفان
آیتالله مرعشی «اخلاق و عرفان» را همانند علوم دیگر که در حوزههای علمیه رایج بوده است از محضر اساتید صاحب نام تلمذ نموده است ما در اینجا به ذکر برخی از آنان اشاره مینماییم: الف ـ آیتالله سیدمیرزا علی آقا بن سید میرزا حسین طباطبایی تبریزی، معروف به قاضی (1285 ـ 1366 ق).36
ب ـ علامه سالک، سیداحمد بن سیدابراهیم موسوی تهرانیالاصل، معروف به سیداحمد کربلائی (م 1332 ق).37
ج ـ آیتالله حاج میرزا جوادآقا ملکی تبریزی (م 1343 ق).38
خارج فقه و اصول
برخی از اساتید آیتالله مرعشی در دوره خارج فقه و اصول همان اساتید دوره سطح ایشان نیز بودهاند. اسامی آنان به این شرح است: علامه محقق آیتالله آقامیرزا آقا اصطهباناتی شیرازی نجفی، آیتالله علامه شیخ محمد اسماعیل بن محمدعلی محلاتی نجفی، آیتالله آقا حسین نجمآبادی ، آیتالله حاج میرزا محمدعلی مرعشی شهرستانی و آیتالله سیدابوتراب خوانساری. برخی دیگر از اساتید معظمله عبارتند از:
1. آیتالله آقا ضیأالدین بن مولی محمداکبر عراقی سلطانآبادی، معروف به آقاضیأ (م 1361 ق).39
2. آیتالله شیخ احمدبن علی بن محمدرضا بن موسی جناجی نجفی، معروف به آل کاشفالغطأ (م 1344 ق).40
3. آیتالله شیخ محمدحسین بن علی شیخالعراقین آل کاشف الغطأ نجفی (1294 ـ 1374).41
4. آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (1276 ـ 1355 ق).42
5. آیتالله حاج میرسید علی یثربی حسینی کاشانی (1311 ـ 1379 ق).43
6. آیتالله شیخ محمد مهدی بن حسین بن عزیز خالصی کاظمی (1277 ـ 1343 ق).44
7. آیتالله العظمی حاج شیخ محمدحسین بن محمدحسن معینالتجار اصفهانی غروی، معروف به کمپانی (1296 ـ 1361 ق).45
اوج اجتهاد و مدارج علمی
کوششهای خستگیناپذیر و مستمر آیتالله مرعشی نجفی ـ قدسالله نفسهالزکیة ـ در 27 سالگی به ثمر نشست. او خود از تلاشها، کوششها و جدیتهای تحصیلی خود چنین یاد کرده است:
«هیچگاه در سنین جوانی به دنبال تمایلات نفسانی نرفتم، همیشه در پی تحصیل علم بودم، به صورتی که شبانهروز بیش از چند ساعت نمیخوابیدم و هر کجا نشانی از استادی یا عالمی و یا جلسه درسی که مفید تشخیص میدادم، مییافتم، لحظهای در رفتن به نزد آن استاد، عالم و جلسه درس درنگ نمیکردم».
آیتالله مرعشی نجفی بهترین دوره عمر خود را در راه تحصیل علم و ملکات نفسانی گذراند و از هیچ کوششی در راه نیل به مدارج عالی علمی، فرهنگی، معنوی و اخلاقی دریغ نورزید تا به قله اجتهاد رسید و مدارج کامل علمی، عملی و اخلاقی را پشت سر نهاد.
اجازات اجتهاد
اجازات اجتهادی و روایتی که به آیتالله مرعشی داده شده بسیار است. در اینجا به نام برخی از کسانی که به معظمالیه اجازه اجتهاد و روایت دادهاند، اشاره میشود:
1ـ آیتالله شیخ محمدباقر بیرجندی جازاری قائنی خراسانی ـ1276 ـ 1352 ق)
2ـ آیتالله میرزامحمدحسین نائینی (1296 ـ 1361 ق)
3ـ آیتالله حاجآقا حسین طباطبائی بروجردی (1292 ـ 1380 ق)
4ـ آیتالله آقابزرگ تهرانی (1293 ـ 1389 ق)
5ـ محدث جلیلالقدر حاج شیخ عباس قمی (1294 ـ 1359 ق)
6ـ آیتالله آخوند ملامحمدحسین فشارکی اصفهانی (م 1353 ق).
7ـ آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم (م 1355 ق).
8ـ آیتالله علامه سیدمحمد بن محمود حسینی لواسانی معروف به عصار تهرانی، متخلص به «آشفته» (1264 ـ 1365 ق).
9. آیتالله العظمی آقا ضیأالدین عراقی (م 1361 ق).
10. آیتالله آقاشیخ محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی (م 1362 ق).
11. آیتالله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی (م 1365 ق).
12. آیتالله العظمی شیخ محمدکاظم شیرازی (م 1366 ق).
13. آیتالله العظمی میرسید علی یثربی کاشانی (م 1379 ق).
مهاجرت آیتالله مرعشی نجفی به ایران
حضرت آیتالله مرعشی نجفی، پس از رحلت پدر بزرگوارش در سال 1338 قمری، برای تکمیل معلومات خویش و حضور در جلسات اساتید، فقها و علمای دیگر شهرهای عراق، به کاظمین، سامرا و کربلا عزیمت کرد و چند سالی در حوزههای درس علمای بزرگ این سه شهر شرکت نمود و پس از سالها تلاش مستمر در کسب علم و فضیلت و اندوختن تجربههای ارزشمند در عراق، به قصد زیارت و عتبهبوسی آستان امام هشتم، علیبن موسیالرضا (ع) و نیز دیدار با اقوام و صله ارحام به ایران مسافرت کرد. گفتنی است، مهاجرت آقای مرعشی به ایران در زمانی بود که اوضاع داخلی ایران دچار بحران و ناآرامیهایی بود، علاوه بر آن که تبوتابهای پیامدهای جنگ جهانی اول در جای جای این کشور ملموس بود، آثار و عوارض نهضتهای میرزا کوچکخان در گیلان، شیخ محمد خیابانی در آذربایجان، محمدتقی پسیان در خراسان، رئیسعلی دلواری در خطه جنوب و بوشهر و سیطره شوم رضاخان که بوسیله کودتای استعماری انگلیس در سوم اسفند ماه 1299 بر ملت مسلمان ایران تحمیل شد، در هر کوی و برزن مشهود بود.
ایشان در 21 محرمالحرام 1342 از نجف اشرف مهاجرت کرد و در 6 صفرالمظفر همان سال وارد کرمانشاه شد. پس از چند روز استراحت و دیدار با برخی از علمای آن دیار، از طریق همدان و زنجان به تبریز رفت و با ارحام، اقوام و دوستان خود ملاقات نمود.
باری شوق عتبهبوسی ثامنالحجج که او را به ایران کشانده بود، مجال درنگ بیشتر را در تبریز به او نداد. از این رو در همان سال عازم سفر به مشهد مقدس شد و سر بر آستان مقدس حضرت علی بن موسیالرضا (ع) سایید، آیتالله مرعشی نجفی در زمان تشرف در مشهد مقدس از کتابخانه و گنجینههای نفایس آستان قدس رضوی (ع) دیدار کرد، آنگاه به دیدار علما و مدارس علمی مشهد مقدس رفت.
توقف در تهران
آیتالله مرعشی نجفی در 21 جمادیالثانی همان سال وارد تهران گردید و نزدیک به یک سال یا کمتر در تهران توقف کرد و در حوزههای درس شخصیتهای بزرگ علمی، مانند آیتالله شیخ عبدالنبی نوری (م 1344 ق)، آیتالله آقاحسین نجمآبادی (م 1374 ق)، آیتالله میرسیدحسن رضوی قمی (م 1352 ق)، آیتالله میرزاطاهر تنکابنی (م 1360 ق)، آیتالله میرزامهدی آشتیانی (م 1372 ق) و آیتالله میرزا حیدرعلی نائینی، دروس فقه، اصول، فلسفه و کلام را دنبال کرد و از کتابخانههای مهم آن روز تهران نیز بازدید به عمل آورد.
ورود به قم، شهر علم و فقاهت
آیتالله مرعشی نجفی عصر روز 7 شعبان 1343 تهران را به قصد زیارت مرقد مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) ترک کرد و پس از زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در 12 شعبان همان سال وارد شهر علم و اجتهاد قم گردید و بنا به درخواست حضرت آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس و زعیم حوزه علمیه قم در این شهر رحل اقامت افکند و مدتی در جلسات درس آنحضرت و نیز حضرات آیات: آیتالله حاج شیخ مهدی حکمی قمی، آیتالله میرسیدعلی یثربی کاشانی و حاج میرزا علیاکبر مدرس یزدی، معروف به حکیم الهی، و دیگر دانشمندانی که از شهرستانهای دور و نزدیک به قم مسافرت و یا مهاجرت کرده بودند، مانند آیتالله حاج میرزا محمدصادق اصفهانی، شرکت کرد و بهرههای فراوان برد.
همانطور که اشاره رفت معظمله یکی از کسانی بود که به دعوت و امر آیتالله حائری یزدی در قم رحل اقامت افکند و این درست سه سال پس از تأسیس حوزه علمیه این شهرستان بود. ایشان از همان 1343 قمری که در قم رحل اقامت افکند، به دستور آیتالله حائری، جلسات تدریس سطح تشکیل شد و هر روز به صورتی مرتب و منظم بین شش تا هفت جلسه درس در مدرسه فیضیه، صحن و حرم مطهر حضرت معصومه (س)، برقرار میکرد.
آیتالله مرعشی پس از رحلت آیتالله حائری با آیات و مراجع وقت، (آیتالله حجت، آیتالله صدر و آیتالله خوانساری)، همکاری نزدیکی در نگهبانی و حفظ و حراست از این سنگر علم و آزادی داشته است.46 این فقیه فرزانه در این مقطع تاریخی درس خارج فقه و اصول را شروع کرد. و از جمله کسانی بود که از آیتالله العظمی بروجردی دعوت کرد تا به قم عزیمت نماید و زعامت حوزه را به دست گیرد.
روش تدریس آیتالله مرعشی نجفی
آیتالله مرعشی ابتدا به تدریس سطح پرداخت و کتابهای معالمالاصول؛ شرح لمعه ؛ قوانینالاصول؛ فرائدالاصول؛ متاجر و کفایةالاصول را تدریس میکرد. ایشان علاوه بر فقه و اصول، منطق، کلام، تفسیر، فلسفه، رجال، درایه و علم انساب را نیز تدریس میکرد. این تدریس از 1343 قمری تا آخر عمر ایشان ادامه یافت. او در روزهای آخر عمر نیز همان قدر به بحث و درس اهتمام داشت که در ایام جوانی. گرچه در این چند سال اخیر به علت ضعف بینایی و کسالتی که داشت برخی از درسهایشان تعطیل شده بود، اما با این حال کوشش داشت که وقفهای در درسها پیش نیاید و حداکثر فرصت خود را در راه پرورش نیروی علمی و فکری طلاب به کار میگرفت.
آیتالله مرعشی از بیانی گرم و فصیح برخوردار بود. مطالب را به صورت دستهبندی شده و فشرده و پیوسته بیان میکرد؛ چنان که طلاب و شاگردان را به تأمل و تعمق وامیداشت. درس فقه معظمله براساس شرایعالاسلام محقق حلی بود و از رجال و درایه، معانی و بیان و ریشهیابی لغات غافل نبود.
مشاهیر شاگردان آیتالله مرعشی نجفی
در اینجا تنها فهرستی از برخی مشاهیر شاگردان معظمله را بدون در نظر گرفتن مقام علمی آنها در تقدم و تأخر، ذکر میکنیم.
1. آیتالله شهید حاج شیخ حسین غفاری ، که پیش از انقلاب در زندان ساواک به شهادت رسید.
2. آیتالله شهید حاجآقا مصطفی خمینی، فرزند ارشد امام خمینی که به طرز مشکوکی در عراق به شهادت رسید.
3. آیتالله شهید علامه شیخ مرتضی مطهری.
4. آیتالله شهید دکتر محمد مفتح.
5. آیتالله شهید دکتر سیدمحمد حسین حسینی بهشتی.
6. آیتالله شهید محمد صدوقی، امام جمعه یزد (شهید محراب).
7. آیتالله شهید حاج سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی تبریزی ، امام جمعه تبریز (شهید محراب).
8. آیتالله مجاهد حاج سیدمحمود طالقانی، ابوذر زمان.
9. آیتالله شیخ شهابالدین اشراقی، داماد امام خمینی.
10. آیتالله حاج سیدمرتضی فقیه مبرقعی.
11. آیتالله سیدجمالالدین مجدی قزوینی.
12. مرحوم آیتالله سیدحسین شاهعبدالعظیمی، معروف به اثنی عشری.
13. آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی.
14. حجتالاسلام والمسلمین شیخ محمد محققی لاهیجانی.47
15. آیتالله آقا جلالالدین محلاتی شیرازی.
16. حاج سیدمهدی غضنفری خوانساری.
17. آیتالله حاج میرزا محمدصادق نصیری سرابی.
18. آیتالله شیخ محمد فکور احمدآبادی یزدی.
19. آیتالله شیخ عباس مستقیم قمی.
20. آیتالله سیداحمد مشرف قمی.
21. آیتالله شیخ حسن غروی.
22. حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ غلامرضا فقیهی بروجردی.
23. آیتالله حاج میرزاجوادآقا تهرانی، استاد حوزه علمیه مشهد.
24. آیتالله شیخ محمدرضا نائینی.
25. آیتالله سیدمحمد رضوی قمی.
26. آیتالله میرزا ابوالقاسم انصاری کمرهای.
27. آیتالله سیدعلی علوی قزوینی.
28. حجتالاسلام والمسلمین آقاشیخ حسین کبیر قمی.
29. آیتالله شیخ اسدالله کرمانشاهی.
30. آیتالله شیخ محمد ابوترابیان اردکانی.
31. آیتالله شیخ علیاکبر دبیری.
32. آیتالله شیخ عبدالرحیم شاهعبدالعظیمی.
33. آیتالله سیدحسن شجاعی.
34. آیتالله شیخ یوسف علی مامقانی.
35. آیتالله آقانجفی شهرستانی.
36. آیتالله حاج سیدرضا علمایی قمی.
37. آیتالله شیخ حسن نوری همدانی.
38. حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی علوی.
39. حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدتقی واحدی.
40. آیتالله حاج آقا صدرا اراکی.
41. آیتالله حاج شیخ عبدالله شهیدی قزوینی.
42. آیتالله امام موسی صدر، رهبر سابق شیعیان لبنان.
43. آیتالله حاج شیخ قوامالدین وشنوهای قمی.
44. آیتالله حاج شیخ قدرتالله وجدانی فخرسرایی.
45. آیتالله سیدحسن نبوی بیرجندی.
46. حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود مرعشی نجفی.
47. آیتالله سیداحمد روضاتی اصفهانی.
48. حجتالاسلام والمسلمین دکتر احمد احمدی.
49. آیتالله سلطانالواعظین شیرازی.
50. آیتالله علامه سیدمرتضی عسکری.
51. آیتالله حاج شیخ مصطفی اعتمادی تبریزی.
52. آیتالله حاج میرزا جواد تبریزی.
53. آیتالله سیدمهدی یثربی کاشانی.
54. آیتالله حاج میرزا مسلم ملکوتی سرابی.
55. آیتالله شیخ محیالدین انواری.
56. آیتالله حاج سیدعبدالعلی موسوی آیتاللهی لاری.
57. آیتالله سیدمهدی مرعشی رفسنجانی اخوان مرعشی.
58. آیتالله سیدکاظم مرعشی رفسنجانی اخوان مرعشی.
59. آیتالله شیخ صادق احسانبخش گیلانی.
60. آیتالله سیدرضا صدر.
61. آیتالله شیخ مجدالدین محلاتی شیرازی.
62. آیتالله سیدمهدی روحانی.
63. آیتالله شیخ حسین نوری همدانی.
64. آیتالله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی.
65. آیتالله شیخ علیپناه اشتهاردی.
66. آیتالله شیخ محمدتقی ستوده.
67. آیتالله سیدجلالالدین طاهری.
68. آیتالله محیالدین حائری شیرازی.
69. آیتالله سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی.
70. آیتالله شیخ محمدرضا مهدوی کنی.
71. آیتالله سیدجواد مدرسی یزدی.
72. آیتالله شیخ مهدی حائری تهرانی.
73. آیتالله شیخ محمدحسین مسجدجامعی تهرانی.
شایان ذکر است، آیتالله مرعشی طی نزدیک به هفتاد سال تدریس که در حوزههای علمیه نجف اشرف و قم داشته است. شاگردان بسیاری را به حوزههای علمیه و عالم تشیع تحویل داده است که فهرست همه آنان از حوصله این مقدمه خارج است.
مرجعیت آیتالله مرعشی
آیتالله مرعشی نجفی پس از رحلت آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری، درس خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در شمار علمای طراز دوم حوزه علمیه قم مطرح گردید و پس از رحلت آیات عظام، آیتالله سیدمحمد حجت، آیتالله سیدصدرالدین صدر و آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری، به عنوان یکی از مراجع حوزه علمیه قم شناخته شد و نخستین رسالههای عملیه ایشان با عنوان نخبةالاحکام و دیگری با نام سبیلالنجاة در بین سالهای 1366 تا 1373 قمری منتشر گردید. بعد از رحلت آیتالله العظمی بروجردی، معظمله به عنوان یکی از مراجع طراز اول ایران مطرح گردید و جمع زیادی از شیعیان در ایران، هند، پاکستان، افغانستان و برخی از کشورهای عربی از ایشان تقلید کردند.
مقدمهها و تقریظهای آیتالله مرعشی بر کتابها و تألیفات دیگران یکی دیگر از جلوههای شخصیت آقای مرعشی، تقریظها و مقدمههایی است که بر دهها کتاب نوشتهاند. در اینجا به ذکر برخی از آنها فهرستوار اشاره میکنیم. مقدمه و تقریظ بر کتابهای: دررالاخبار فیما یتعلق بحالالاحتضار؛ ذرایعالبیان فی عوارضاللسان، محمدرضا طبسی نجفی؛ مجموعه نفیسه، که به امر معظمله چاپ شده است؛ کتاب المخازن سیدعباس حسینی کاشانی؛ اثنی عشر رسالة، للمعلمالثالث؛ عشق و رستگاری، احمد زمردیان؛ مدائنالفشائل و المعاجز ، شمسالمحدثین اصفهانی نجفی حسینی ؛ السعید والسعادة، عادل علوی؛ السیدالبطحأ؛ جواهرالاخلاق، محمود امینی؛ کشفالحجب والاستار عن اسمأالکتب والاسفار، سیداعجاز حسین نیشابوری کنتوری ؛ خودآموز معالم، سیدمهدی لاجوردی حسینی قمی؛ رساله اسدیه، عبیدلی سبزواری؛ چهره درخشان امام زمان یا ترجمه الزام الناصب، سیدمحمدجواد مرعشی نجفی؛ شرح نفیس، سیدمصطفی حسینی مازندرانی؛ رهنمای سعادت یا راه هدایت، محبوب ابراهیمزاده سرابی؛ دروس، شهید اول؛ اقوالالائمة، ج 5 و 6، محبالاسلام؛ کشفالاستار عن وجهالکتب والاسفار، سیداحمد صفایی خوانساری؛ بیانالمطالب (حاشیه مکاسب)، الیاسی مراغی؛ تأسیسات، بستانالرزای ؛ عوالیاللألی؛ آئین پارسائی، محسن طالقانینیا ؛ وسیلةالمحبین الی زیارةالمقربین، فارس حسون؛ کاوشهای علمی، میرزا حسن غفاری؛ گفتار شیعه در اصول و فروع، شمسالدین مجتهدی نجفی؛ تحفةالواعظین، شیخ محمدحسن شهیدی قمی؛ مفتاحالکتب الاربعة، دهسرخی؛ سلکالدرر، جعفر صبوری قمی؛ مؤتمر علما بغداد؛ نهجالبلاغه منظوم، محمدعلی انصاری قمی؛ اکتفأالقنوع بما هو مطبوع ، الاجازةالکبیرة، سیدعبدالله موسوی جزائری تستری؛ الفخری فی انساب الطالبین، اسماعیل مروزی ازورقانی؛ المجدی فی انسابالطالبین، نجمالدین عمری نسابه؛ لبابالانساب، بیهقی؛ بهجةالآمال فی شرح زبدةالمقال، ملاعلی علیاری تبریزی، و دهها کتاب دیگر که فهرست تمام آنها از حوصله این مقدمه خارج است.
تألیفات آیتالله مرعشی نجفی :
آیتالله مرعشی در طول زندگی پربرکت و توأم با نشیب و فرازهای زیاد، پیوسته از هر فرصت کوتاهی سود جسته و به تألیف و تصنیف و نگارش کتاب و رساله پرداخته است. تألیفات معظمله به چند دسته تقسیم میشوند: دستهای از آنها به چاپ رسیدهاند، برخی دیگر آثاری است که به صورت مخطوط باقی مانده و اکنون در کتابخانه آیتالله مرعشی موجود هستند و شماری از دستنوشتههای ایشان نیز به صورت اوراق پراکنده است که در وصیتنامه معظمله خطاب به فرزندشان حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود مرعشی آمده است:
سفارش میکنم او را به تدوین و تنظیم کتاب خودم، مشجرات آل رسولالله الاکرم (ص)، و نیز حواشی و تعلیقاتی که بر کتاب عمدةالطالب دارم و تمامی آثار حقیر و آنچه از قلم من بر صفحات جاری شده، چه بسا شبهای بسیاری را تا صبح بیدار بوده و چه رنجهایی در روزها جهت استخراج از گوشه و کنار صدها کتاب، بلکه هزاران کتاب در فنون مختلف کشیدهام. سفارش میکنم او را به تکمیل آنچه از قلم من صادر شده، از تألیف و تصنیف و نیز نشر آنها شامل نوشتجات زیادی در فقه، اصول، کلام، انساب، رجال، درایه، تفسیر، حدیث، تاریخ، تراجم، مجموعهها، سیر و سلوک و عرفان و مقامات و نیز نوشتجات دیگر در حالات معنوی، مکاشفات، مجاهدات، ریاضتها و سختیهایی که متحمل شدهام، میباشد.
فهرست آثار و تألیفات آیتالله مرعشی به صورت تفکیک شده به این شرح است:
علوم قرآن، تفسیر، تجوید و قرائت
1. التجوید، مشتمل بر فواید مهم علم تجوید (عربی ـ مخطوط).
2. الردّ علی مدّعیالتحریف، رد بر کتاب فصلالخطاب ثقةالاسلام نوری (عربی ـ مخطوط).
3. حاشیة علی انوار التنزیل بیضاوی که در 22 سالگی در نجف اشرف نوشتهاند (عربی ـ مخطوط).
4. سندالقرّأ والحفاظ ، تألیف 1389 قمری (عربی).
5. مقدمة تفسیرالدررّ المنثور ، جلالالدین سیوطی ، تألیف 1377 قمری که در ابتدای جلد اول این تفسیر چاپ شده است.
ادبیات
6. قطفالخزامی من روضةالجامی، حاشیه بر شرح کافیة جامی (عربی ـ مخطوط).
7. المعوّل فی امرالمطوّل، حاشیه بر شرح تخلیص تفتازانی (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
8. الفروق، در بیان فرق بین الفاظ متشابه (عربی ـ مخطوط).
حدیث
9. مفتاح احادیث الشیعة، شامل تعیین موارد احادیث و مواضع آنان (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
10. حاشیه بر الفصول المهمة، شیخ حر عاملی (عربی، مخطوط ـ ناتمام).
11. حاشیه مختصر بر «کتاب من لایحضرهالفقیه»، شیخ صدوق (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
ادعیه و زیارات
12. مجموعهای در ادعیه و زیارات، با مقدمهای در شجرهنامه خاندان مرعشی (فارسی ـ چاپ تهران، 1371 ق).
13. شرح دعای شریف سمات، تألیف در 22 سالگی (عربی ـ مخطوط در مدرسه سامرا).
14. شرح زیارت جامعه کبیری، تألیف در کاظمین (عربی ـ ناتمام).
15. مقدمة مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی، تألیف 1389 قمری (فارسی ـ چاپ با کلیات مفاتیح همان سال).
16. شمسالامکنة والبقاع فی خیرة ذات الرقاع (عربی).
17. فوائد چند در خصوص صحیفه کامله سجادیه، تألیف 1361 قمری، قم (عربی ـ چاپ تهران).
فقه
18. رساله در اثبات حلّیت لباس مشکوک (عربی ـ مخطوط).
19. رساله در بیع خیاری، (عربی ـ مخطوط).
20. لغات الفقه و یا: مصطلحات الفقهأ (عربی ـ مخطوط).
21. توضیحالمسائل (رساله عملیه)
22. حاشیه مختصر بر مبحث وقت و قبله کتاب شرح لمعه، تألیف 1345 قمری.
23. حاشیه بر کتاب متاجر، شیخ مرتضی انصاری (عربی ـ مخطوط).
24. حاشیه بر کتاب الوسیله آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
25. راهنمای سفر مکه و مدینه، که به وسیله مرحوم آیتالله حاج شیخ رضا سراج، با فتاوای ایشان تنظیم شده است (فارسی ـ چاپ تهران).
26. سبیل النجاة (رساله عملیه) که قبل از توضیحالمسائل ایشان در 1373 قمری چاپ شده است (فارسی).
27. سیصد مسأله در احکام اموات، توسط حجتالاسلام حاج شیخ محمد منتظری یزدی تنظیم شده است (فارسی ـ چاپ تهران).
28. الغایةالقصوی لمن رامالتمسک بالعروةالوثقی، حاشیهای استدلالی بر عروةالوثقی، در دو جلد.
29. مسارحالافکار فی توضیح مطارح الانظار، حاشیه بر تقریرات شیخ انصاری که در نوزده سالگی نوشته است (عربی ـ مخطوط).
30. مصباحالناسکین، آخرین رساله ایشان در مناسک حج، به کوشش حجج اسلام حاج میرزا یدالله غروی و حاج سید شمسالدین مرعشی، زیر نظر سیدمحمود مرعشی نجفی (چاپ قم، 1368 ش.
31. مناسک حج، ترجمه حجتالاسلام سیدخادم رضا (اردو ـ چاپ پاکستان ، 1977 م).
32. منهاجالمؤمنین، نخستین رساله عملیه فارسی مختصر ایشان که بین سالهای 1366 ـ 1373 قمری در قم چاپ شده است.
33. هدایةالناسکین، در مناسک حج و زیارت حرمین شریفین (فارسی ـ چاپ قم).
اصول فقه
34. حاشیه بر فرائدالاصول، شیخ انصاری (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
35. حذفالفضول عن مطالب الفصول، تلخیصی از کتاب فصول، که در نوزده سالگی نوشتهاند (عربی).
36. حاشیه بر قوانینالاصول، میرزای قمی (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
37. الهدایة إلی مقاصد الکفایة، که مصباحالهدایة فی سالکالکفایة نیز خوانده شده است.
منطق
38. رفعالغاشیة عن وجه الحاشیة ملا عبدالله یزدی بر تهذیب المنطق تفتازانی ، (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
لغت
39. الامثال التی ئگوردهاالعلامةالنویری فی کتاب نهایةالارب (عربی ـ مخطوط).
تاریخ
41. تعیین مدفن رأس الحسین (ع) (عربی ـ مخطوط).
42. حاشیة وقایع الایام محدث قمی (مخطوط ـ ناتمام).
رجال و تراجم
42. التبصرة فی ترجمة مؤلف التکملة، تألیف 1397 قمری در شرح حال میرزا محمدمهدی کشمیری لکهنوی، صاحب کتاب تکملة نجوم السمأ، چاپ 1397 قمری (عربی).
43. تراجم اعیان السادة المرعشیین، تألیف 1371 قمری (عربی ـ مخطوط).
44. تکمیل کتاب تذکرةالقبور آخوند گزی اصفهانی (چاپ شده در ضمیمه تذکرةالقبور، 1328 ق، اصفهان).
45. الحدیقةالوردیة حول روضةالبهیة، تألیف 1403 قمری (عربی ـ چاپ قم با ترجمه شرح لمعه).
46. ریاض الاقاحی، شرح حال زینالدین بیاضی نباطی عاملی (عربی ـ تهران، ضمیمةالصراط المستقیم).
47. زهرالریاض ترجمة صاحب الریاض، شرح حال مولی عبدالله افندی اصفهانی (عربی ـ ق، 1401 ق).
48. ساداتالعلمأالذین کانوا بعدالألف منالهجرة، (عربی ـ مخطوط).
49. سجعالبلابل فی ترجمة صاحبالوسائل، شرح حال شیخ حرّ عاملی (عربی ـ قم، ضمیمه اثباتالهداة).
50. شرح حال ادوارد فندیک (عربی ـ قم، مقدمه اکتفأالقنوع، 1409 ق).
51. شرح حال سیدابوالقاسم طباطبایی تبریزی نجفی حائری (تهران، ضمیمه مشجرة اجازات علما امامیه، 1378 ق).
52. شرح حال سیداعجاز حسین نیشابوری کنتوری (قم، ضمیمه کشفالحجب و الاستار، 1409 ق).
53. شرح حال بهلول بهجت افندی، قاضی زنگهزوری «تهران، مقدمه تشریح و محاکمه تاریخ آل محمد (ص»).
54. شرح احوال حضرت سلطان علی فرزند امام باقر (ع) که در مشهد اردهال کاشان مدفون است.
55. شرح حال مولی عبدالواسع کاشانی (عربی ـ قم، در مقدمه کتاب شرح دعأالسمات، 1396 ق).
56. شرح حال شیخ عزالدین ابن اثیر موصلی جزری (عربی ـ تهران، در مقدمه اسدالغابة، 1342 ق).
57. شرح حال آیتالله شیخ محمد محلاتی نجفی، (فارسی ـ تهران، ضمیمه گفتار خوش یارقلی، 1384 ق).
58. الصرفة فی ترجمة صاحب کتاب النفحة، نام دیگر آن التحفة الطالب النفحة، شرح حال سیدابوالفُضیل محمدکاظم موسوی یمانی مؤلف کتاب النفحة العنبریة (عربی ـ مخطوط).
59. الضوءالبدری فی حیاة صاحبالفخری (عربی ـ قم، مقدمه الفخری، 1409 ق).
60. العِزِّیه، شرح حال امامزاده یحیی (عربی ـ تهران، 1341 و 1354 ش).
61. غایةالآمال فی ترجمة صاحب بهجةالآمال، شرح حال ملاعلی علیاری تبریزی (عربی ـ قم، مقدمه همان کتاب، 1395 ق).
62. رسالة طریفه، شرح حال شیخ محمدجعفر یا شیخ علینقی کمرهای (فارسی ـ تهران، ضمیمه تحفة سلطانی، 1380 ق.
63. الظرائف فی ترجمة صاحبالطرائف، شرح حال جاپلقی بروجردی (عربی ـ قم، مقدمه همان کتاب، 1410 ق).
64. التفحیة، شرح حال میرابوالفتح حسینی شریفی عربشاهی، صاحب تفسیر شاهی (عربی ـ تبریز، ضمیمه همان کتاب چاپ شده است).
65. رسالهای در حالات نصربن مزاحم منقری، مؤلف کتاب وقعة صفین (عربی).
66. الفوائد الرجالیة (عربی ـ مخطوط).
67. کاشفةالحال فی ترجمة مؤلف خزانةالخیال (عربی ـ قم، مقدمه همان کتاب، 1352 ش).
68. کشفالاستار عن حیاة مؤلف کشفالاستار (عربی ـ قم، مقدمه همان کتاب، 1409 ق).
69. کشفالارتیاب فی ترجمة صاحب لبابالانساب بیهقی (عربی ـ قم، مقدمه همان کتاب، 1410 ق).
70. کشف الظنون عن صاحب کشف الظنون (عربی ـ مقدمه همان کتاب، تهران، 1388 ق).
71. اللئالی المنتظمة والدررالثمینة در شرح حال علامه حلی، قاضی نورالله شوشتری و فضل بن روزبهان (عربی ـ تهران، مقدمة احقاق الحق، 1377 ق).
72. لمعةالنور والضیأ فی ترجمةالسید ابیالرضا، فضلالله راوندی کاشانی (عربی ـ تهران، مقدمه کتاب المناجاة الالهیات در مناقب امیرالمؤمنین (ع)، 1343 ش).
73. لؤلؤةالصدف فی حیوةالسید محمدالاشرف (عربی ـ قم، مقدمه فضائلالسادات، 1380 ق).
74. المُجدی فی حیاة صاحبالمَجدی (عربی ـ قم، مقدمه همان کتاب، 1409 ق).
75. مستدرک کتاب شهدأالفضیلة، علامه امینی (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
76. المشاهد والمزارات (عربی ـ مخطوط).
77. مطلعالبدرین، شرح حال فخرالدین طریحی (عربی ـ تهران، ضمیمه مجمعالبحرین، 1339 ش).
78. مفرّج الکروب، شرح حال دیلمی، صاحب ارشادالقلوب (فارسی ـ تهران، مقدمه همان کتاب، 1387 ق).
79. مقدمه ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد (عربی ـ قم، 1388 ق).
80. مقدمه تتمیم امل الامل، قزوینی (عربی ـ قم، 1407 ق).
81. مقدمه روضةالمتقین فی شرح کتاب من لایحضرةالفقیه، علامه مجلسی (عربی ـ قم، 1393 ق).
82. مقدمه کاوشهای علمی، ترجمه آیتالله غفاری نژاد تبریزی (فارسی ـ قم، 1405 ق).
83. مقدمه کتاب معجمالثقات و ترتیب الطبقات، ابوطالب تجلیل تبریزی (عربی ـ قم، 1391 ق).
84. مقدمه کتاب مجموعه نفیسه (عربی ـ قم، 1406 ق).
85. مقدمه کتاب مؤتمر علما بغداد (عربی ـ تهران، 1399 ق).
86. مقدمه کتاب وقایعالسنین والاعوام خاتونآبادی (عربی ـ تهران، 1352 ش).
87. المنن والمواهب العددیة، شرح حال عبیدلی سبزواری (عربی ـ تبریز، مقدمه کتاب الاسدیه، 1393 ق).
88. منیةالعاملین، شرح حال ابن فتّال نیشابوری (عربی ـ قم، ضمیمه روضةالواعظین، 1377 ق).
89. منیةالرجال فی شرح نخبةالمقال در علم رجال (عربی ـ قم، جلد اول ضمیمه منظومه نخبةالمقال ، 1378 ق).
90. المواهب العلیة فی ترجمة شارحالرسالةالذهبیة، شرح حال محمدبن حسن مشهدی (عربی ـ قم مقدمه کتاب الفوائدالرضویة، 1400 ق)
91. منهجالرشاد فی ترجمةالفاضل الجواد الکاظمی (عربی ـ تهران، ضمیمه مسالکالافهام فی آیاتالاحکام، 1387 ق.
92. المیزان القاسط فی ترجمة مورخ واسط (عربی ـ تهران، مقدمه مناقب علی بن ابیطالب (ع)، 1394 ق).
93. نبراسالنور والضیأ فی ترجمة مؤلف نجوم السّمأ (عربی ـ قم، مقدمة نجومالسمأ، 1394 ق).
94. وسیلةالمعاد فی مناقب شیخناالاستاذ، شرح حال بلاغی (عربی ـ تهران، ضمیمه مدرسه سیّار، 1383 ق).
95. وفیاتالأعلام، نام دیگر آن وفیات العلمأ (عربی ـ مخطوط)، به ترتیب الفبا در یک جلد.
96. هدیة ذویالفضل النهی بترجمةالمولی علمالهدی (عربی، تهران، ضمیمه معادن الحکمة فی مکاتیب الائمة، 1388 ق.
انساب
97. مقاله «اثبات صحت نسب خلفأ فاطمیین مصر» (مجله هدیالاسلام، عربی، قاهره).
98. کتاب در انساب و تبارشناسی غیرسادات (عربی ـ مخطوط).
99. الافطسیّة، در نسب سادات روستای «طَغَرود» قم (فارسی ـ تهران، ضمیمه وقایعالایام).
100. حاشیه بر بحرالانساب سیدعمیدالدین نجفی (عربی ـ قاهره، حاشیه همان کتاب، 1355 ق).
101. رساله در خصوص سادات مدینه منوره «فارسی ـ تهران، ضمیمه کتاب پیشوای اسلام حضرت محمد (ص).
102. شجرهنامه سادات حسینی کاشانی (فارسی ـ قم، مقدمه کتاب کشکول ریاضالانس یا گلهای ارغوان، 1394 ق و در مقدمه کتاب حدائقالانس).
103. رساله در شرح اعقاب و ذراری حضرت ابوالفضل العباس (ع) (فارسی ـ تهران، ضمیمه کتاب تاریخ زندگانی قمربنیهاشم (ع)، عمادزاده اصفهانی، 1321 ش).
104. حاشیه بر کتاب عمدةالطالب فی انساب آل ابیطالب (ع) (عربی ـ مخطوط، چندین جلد).
105. طبقات النسابین (عربی ـ مخطوط، دو مجلد بزرگ).
106. مزارات العلویین (عربی ـ مخطوط)، به ترتیب حروف الفبأ. نام دیگر آن مزارات الطالبین است.
107. ملجای ألهارب فی اغلاط عمدةالطالب (عربی ـ مخطوط).
108. مشجرات آل رسولالله الاکرم و یا مشجرات الهاشمیین، شامل انساب علویان و سادات کشورهای مختلف به ویژه ایران.
هیئت
109. کتاب الوقت والقبلة (عربی ـ مخطوط).
سفرنامه
110. الرحلةالآذربایجانیة (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
111. الرحلةالاصفهانیة (عربی ـ مخطوط).
112. الرحلةالخراسانیة، تألیف 1342 قمری (عربی ـ مخطوط).
113. الرحلةالشیرازیة (عربی ـ مخطوط).
نوادر و علوم غریبه
114 حاشیه بر کتاب سرخاب، در رمل (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
115. حاشیه بر کتاب مفتاح علامه ایدمُر جلدکی در اعمال شمسی و قمری و زحلی (عربی ـ مخطوط).
116. حاشیه بر کتابالسرّالمکنون، در علم حروف (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
117. سلوةالحزین و مونس الکئیب و یا مونسالمضطهد و یا روضالریاحین و یا نسماتالصبا، کشکولی در فواید علم جفر، رمل، حروف، اعمال شمسی، زحلی، زهری، مریخی، ختومات، اوراد و اذکار مجرب، مثلثا، بعضی مجربات طبی و غیر آن از مطالب متنوعة نفیسه (عربی و فارسی ـ مخطوط).
118. الشمعة فی مصطلحات اهلالصنعة (عربی ـ مخطوط).
متفرقات
119. جذبالقلوب الی دیار المحبوب، که در عنفوان جوانی در سامرا نوشتهاند (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام، تألیف 1339 ق). این کتاب را فاکهةالنوادی نیز نامیده است.
120. اجوبةالمسائلالرازیة (عربی ـ مخطوط).
121. اجوبةالمسائلالعلمیة والفنونالمتنوعة (عربی ـ مخطوط).
122. اُنسالوحید، کشکولی است که در عنفوان جوانی در سامرا نوشتهاند (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
123. مقدمه کتاب چهره درخشان امام زمان (ع)، قم، 1399 قمری.
124. رسالهای در حقیقت غنا و اقسام آن، با اصول موسیقی و بیان مشخصات غنا از غیر غنا (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
125. مجموعه بیاضی شکل در اسامی کتب تراجم و رجال و تاریخ و حدیث و لغت از عامه و خاصه (عربی ـ مخطوط).
126. رساله نظرات اصلاحی درباره پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (فارسی ـ قم، 1399 ق).
127. شمعالاندیة والبقاع فی خیرة ذاتالرقاع، در استخارات (عربی ـ قم، 1350 ق)
128. الفوائدالنسبیّة والرجالیّة والادبیّة والحدیثیّة (عربی ـ مخطوط، یک مجلد بزرگ).
129. شقائقالنعمان و نفحاتالریحان (عربی ـ مخطوط).
130. رسالهای درباره افرادی که شبیه رسول خدا (ص) بودهاند (عربی ـ مخطوط).
131. مجموعه مکاتبات، شامل پارهای از مکاتبات ایشان با علما و اندیشمندان دیگر مذاهب.
کلام
132. ملحقاتالاحقاق (احقاقالحق).48
خدمات فرهنگی
تأسیس مدارس علمی و مراکز تحقیقی
1. مدرسه مهدیه واقع در خیابان باجک قم، کوی یزدیها49
2. مدرسه مؤمنیّه واقع در خیابان چهارمردان قم، چهارراه سجادیه، کوی سفیدآب، که مدرسه بزرگ و مجللی است.50
3. مدرسة شهابیّه واقع در خیابان امام.51
4. مدرسه مرعشیه، واقع در خیابان آیتالله مرعشی نجفی.52
5. ایجاد واحد تحقیق و انتشارات کتابخانه عمومی که تاکنون بیش از 120 عنوان کتاب مهم و مرجع در بیش از سیصد جلد منتشر ساخته است.
علاوه بر مدارس و امکان تحقیقی و پژوهشی مذکور در شهرستان قم، حضرت آیتالله مرعشی نجفی در خصوص تعمیرات و خرید مایحتاج مدارس در شهرستانهای مختلف ایران کوششها و خدمات زیادی را انجام دادهاند.
تأسیس کتابخانه عمومی
آیتالله مرعشی نجفی، از آن زمان که در نجف اشرف مشغول به تحصیل بود، به فکر گردآوری کتب و آثار دانشمندان و میراث بزرگ جهان اسلام و گنجینههای عظیم و نفیس عالم تشیع افتاد. او که خود شاهد به غارت رفتن منابع اسلامی و نسخ منحصر به فرد خطی بود با اینکه توان مالی خریداری این نسخهها را نداشت و توان مقابله با دلالان کتاب که برای کشورهای اروپایی این نسخ را به ثمن بخس و نازلترین قیمت خریداری و به آن کشورها میفرستادند، نداشت، با این حال، لحظهای درنگ نکرد، ایشان در راه گردآوری این نسخهها و آثار با مشکلات فراوانی دست به گریبان بود. برای جبران عدم توان مالی، شبها در یک کارگاه برنجکوبی به کار میپرداخت و روزها روزه میگرفت و نماز استیجاری میخواند و بیشتر اوقات یک وعده از غذایش را حذف میکرد و درآمد حاصل این چند مورد را صرف خرید کتاب مینمود. گاهی هم عبا یا قبا و یا کفشهای خود را گرو میگذاشت، تا کتاب مورد نظر از چنگش بیرون نرود. بر بیشتر نسخههای خریداری شده که از این راه به دست آمدهاند، چگونگی خرید آنها را با خط خود یادداشت کردهاند.53
سعی و تلاش آیتالله مرعشی نجفی در جمعآوری گنجینههای فرهنگی و کتب نفیس درحدی بود که بعضاً برای خرید یک کتاب با دلالان (که برای سودجویان و دولتهای خارجی اقدام به جمعآوری کتاب مینمودند) به مقابله میپرداخت. پافشاری ایشان در این باب تا سرحد محکوم شدن به زندان میرسید. برای نمونه آقای مرعشی نجفی در یکی از خاطرههای خود چنین نوشتهاند: «آن وقتها من در مدرسه قوام که در محله مشراق نجف اشرف واقع است، حجرهای داشتم. یک روز از مدرسه، به قصد بازار، که جنب صحن علوی بود، حرکت کردم. در ابتدای بازار ناگهان چشمم به زنی تخممرغفروش افتاد که در کنار دیوار نشسته بود و از زیر چادر وی گوشه کتابی پیدا بود. حس کنجکاوی من تحریک شد، به طوری که مدتی خیره به کتاب نگاه کردم. طاقت نیاوردم، پرسیدم این چیست؟ گفت: کتاب، و فروشی است. کتاب را گرفتم و با حیرت متوجه شدم که نسخهای نایاب از کتاب ریاضالعلما علامه میرزا عبدالله افندی است که احدی آن را در اختیار ندارد. مثل یعقوبی که یوسف خود را پیدا کرده باشد، با شور و شعفی وصفناشدنی به زن گفتم این را چند میفروشی؟ گفت: پنج روپیه [آن زمان در عراق روپیه رواج داشته است] من که از شوق سرازپا نمیشناختم، گفتم: دارایی من صد روپیه است و حاضرم همه آن را بدهم و کتاب را از شما بگیرم. آن زن با خوشحالی پذیرفت. در این هنگام سروکله کاظم دجیلی، که دلال خرید کتاب برای انگلیسیها بود، پیدا شد. او نسخههای کمیاب، نادر و کتابهای قدیمی را به هر طریقی به چنگ میآورد و توسط حاکم انگلیسی نجف اشرف [در زمان تسلط انگلستان بر عراق] که گویا اسمش و یا عنوانش «میجر» [سرگرد] بود، به کتابخانه لندن میفرستاد. کاظم دلال کتاب را به زور از دست من گرفت و به آن گفت: من آن را بیشتر میخرم و مبلغی بالاتر از آنچه من به آن زن گفته بودم، پیشنهاد کرد. در آن لحظه من اندوهگین رو به سمت حرم شریف امیرالمؤمنین (ع) کردم و آهسته گفتم: آقاجان من میخواهم با خرید این کتاب به شما خدمت کنم، پس راضی نباشید این کتاب از دست من خارج شود. هنوز کلامم تمام نشده بود که زن تخممرغفروش، رو کرد به دلال و گفت: این کتاب را به ایشان فروختهام و به شما نمیفروشم. کاظم دجیلی، شکستخورده و عصبانی از آنجا دور شد. پس من به آن زن گفتم: بلندشو برویم تا پول کتاب را بدهم. زن همراه من به مدرسه آمد، اما در حجره بیشتر از بیست روپیه نداشتم. از اینرو تمام لباسهای کهنه و قدیمی را با ساعتی که داشتم به فروش رساندم تا پول کتاب فراهم شد و به آن زن دادم و او رفت. اما طولی نکشید که کاظم دلال، همراه چند شرطه پلیس به مدرسه حمله کردند و مرا دستگیر نموده و پیش حاکم انگلیسی (میجر) بردند. او نخست مرا به سرقت کتاب متهم کرد و بسیار عربده کشید، و بعد چون نتیجه نگرفت به زبان انگلیسی شروع به فحاشی و تهدید کرد. از این کار هم نتیجه نگرفت. دستور داد مرا زندانی کنند. آن شب در زندان مدام با خدا رازونیازی کردم که کتاب در مخفیگاهش محفوظ بماند. روز بعد مرجع بزرگ آن وقت، آیتالله میرزا فتحالله نمازی اصفهانی، معروف به شیخالشریعه، فرزند مرحوم آخوند خراسانی را به نام میرزا مهدی، با جماعتی برای آزادی من به نزد حاکم شهر فرستاد. بالاخره نتیجه این شد که من از زندان آزاد شوم با این شرط که در مدت یک ماه کتاب را به حاکم انگلیسی تسلیم کنم.
پس از آزادی به سرعت به مدرسه رفتم و همه دوستان طلبهام را جمع کردم و گفتم: باید کار مهمی انجام بدهیم که خدمت به اسلام و شریعت است! طلاب گفتند: چه کاری؟ و من گفتم: نسخهبرداری و استنساخ از روی این کتاب، و فوراً دست به کار شدیم و قبل از مهلت مقرر چند نسخه از روی آن استنساخ گردید و من اصل نسخه ریاض را برداشتم و به منزل شیخالشریعه رفتم و گفتم: شما امروز مرجع مسلمین هستید و این هم کتابی است که مثل و نمونهاش در جهان اسلام پیدا نمیشود و حالا یک نفر انگلیسی میخواهد آن را تصاحب کند. شیخالشریعه چون کتاب را دید، چند بار به احترام کتاب از جای خود بلند شد و نشست و گفت: الله اکبر، لاالهالاالله. بعد کتاب را از من گرفت و تا پایان مهلت مقرر نزد خود نگهداشت. جالب است که پیش از پایان مهلت مقرر حاکم وقت انگلیسی به دست عدهای از مردم نجف به قتل رسید و کتاب نزد شیخالشریعه اصفهانی باقی ماند و پس از رحلت ایشان دیگر نمیدانم آن کتاب چه شد و به دست چه کسی افتاد. اما از روی آن نسخه کتاب، تعداد دوازده نسخه دیگر تهیه شد که یک نسخه نزد آیتالله سیدحسن صدر و دیگری نزد آیتالله علامه سیدعبدالحسین شرفالدین عاملی باقی ماند. و نسخهای هم که اینجانب استنساخ کرده بودم، اکنون در کتابخانه موجود است و از روی همین نسخه، چاپ کنونی ریاضالعلمأ انجام گرفته است. تاریخ این واقعه به سالهای 1340 ـ 1341 قمری بازمیگردد.» سرانجام کوششهای خستگیناپذیر آیتالله مرعشی نجفی ثمر داد و بسیاری از نسخ خطی و کتب نادر و نفیس جمعآوری گردید. پس از مهاجرت به ایران و سکونت در قم نیز معظمله به کار گردآوری نسخ خطی و خریداری کتب مهم و ارزنده ادامه دادند تا این که منزل آن حضرت دیگر گنجایش کتابهای جمعآوری شده را نداشت. از این رو در مدرسه مرعشیه کتابخانه کوچکی تشکیل گردید و این کتابخانه سنگ بنای اولیه کتابخانه عمومی فعلی ایشان گردید.
اما دیری نپایید که در اثر استقبال روزافزون مراجعهکنندگان به آن کتابخانه و کمبود فضای مناسب برای پذیرش مراجعین بیشتر و کمبود فضای لازم جهت استقرار کتابهای جدید، حضرت آیتالله مرعشی را به فکر تأسیس کتابخانهای عمومی انداخت. از این رو قطعه زمینی در خیابان ارم در چند نوبت و در مجموع با 2400 متر مربع فراهم گردید. و کارهای ساختمان آن طی چند مرحله آغاز گردید. در مرحله اول طرح توسعه جدید، حدود شانزده هزار متر مربع زیربنا در هفت طبقه با ظرفیت سه میلیون جلد کتاب چاپی و بیش از 120000 جلد کتاب خطی درنظر گرفته شده است. هماکنون این کتابخانه از شهرت جهانی برخوردار است و با چهارصد مؤسسه، مرکز علمی، دانشگاه و کتابخانه در سراسر جهان ارتباط مبادلاتی و فاکسی دارد و همهروزه میزبان جمع زیادی از طالبان علم، دانشمندان، محققان و نویسندگان است.
گفتنی است، آیتالله مرعشی نجفی علاوه بر تأسیس کتابخانه مزبور در شهرستان قم، در خصوص تأسیس و یا کمک و مساعدت به کتابخانههای مدارس علمیه و دانشگاهی اهتمام وافری داشتند، از جمله تعداد 278 نسخه خطی نفیس از کتبی که با تحمل رنج و زحمتهای زیاد فراهم نموده بود به کتابخانه دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) دانشگاه تهران اهدا کرد، و شمار زیادی از کتب چاپ و نسخ خطی نفیس را به کتابخانه آستان قدس رضوی (ع)، کتابخانه آستان مقدس حضرت عبدالعظیم در شهرری، کتابخانه آستانه حضرت معصومه (ع) در قم، کتابخانه مدرسه فیضیه قم، کتابخانه آستان مقدس شاهچراغ در شیراز و دهها کتابخانه داخلی و خارجی اهدا کردند که فهرست آنها از حوصله این مقدمه خارج است.
خدمات اجتماعی
از آیتالله مرعشی نجفی در حوزه خدمات اجتماعی نیز آثار و خدمات گرانسنگ و جاودانهای در داخل و خارج ایران باقی مانده است که در این مقدمه به برخی از آنها که در داخل ایران تحقق یافته است اشاره میکنیم:
الف: ساخت و تجدید و تعمیر مدارس، مساجد و حسینیهها
آیتالله مرعشی صدها مسجد، حسینیه و مدرسه را در ایران و کشورهای هند، پاکستان، امیرنشینهای خلیج فارس و برخی کشورهای دیگر از طریق هزینه وجوه شرعیه و سهم مبارک امام (ع)، به افراد نیکوکار اجازه ساخت و تعمیر دادهاند و یا این که خود اقدام کردهاند. از باب نمونه ایشان در قم، مسجد راهآهن را که متفقین در زمان جنگ به عنوان کلیسا از آن استفاده میکردند، پس از رفتن آنان به عنوان مسجد تجدید بنا کرد و همچنین مسجد راهآهن ازنا را در استان لرستان بنیان نهاد و نیز مقبره مرحوم علامه مجلسی در اصفهان به همت معظمله تجدیدبنا گردید و ...
ب. بیمارستان و درمانگاه
آیتالله مرعشی در قسمت امور درمانی و بیمارستانی نیز همانند احداث و یا تعمیر مساجد، حسینیهها و مدارس یا خود شخصاً اقدام کرده و یا به افراد خیر و نیکوکار اجازه داده است که از باب وجوهات با هزینه کردن وجوهات شرعیه بسازند؛ از جمله آنها بیمارستان کامکار در قم میباشد که مرحوم کامکار به اجازه ایشان آن را تأسیس کرد، و یا درمانگاه جدّا را که در بیمارستان نکویی قم بنیان نهاد. یا کمک ایشان به مخارج ضروری آسایشگاه معلولین قم، واقع در جاده سراجه، و همچنین کمک به مخارج ماهیانه بیمارستان سهامیه قم در 1343 شمسی و مدتی پس از آن. و نیز احداث ساختمان بخش قلب بیمارستان نکویی که خود معظمله هزینههای ساخت آن را پرداخت نمودند و یا مرکز توانبخشی و بهزیستی واقع در میدان امام قم که زمین آن را مرحوم حاجآقا طاهری قزوینی به آقای مرعشی واگذار نمود و ایشان آن را وقف امور خیریه کردند که به عنوان مرکز توانبخشی (بهزیستی) و یا «دارالشفای آل محمد (ص») ساخته شد و هماکنون از آن بهرهبرداری میگردد.
ج ـ احداث مسکن طلاب علوم دینی قم
از جمله خدمات اجتماعی آیتالله مرعشی نجفی، احداث ساختمان جهت مسکن طلاب علوم دینی میباشد، ایشان در انتهای خیابان طالقانیدر قم، اقدام به ساختن 140 باب خانه برای طلاب کردند که در قطعات کوچک و بزرگ به صورت یک شهرک ساخته و در اختیار طلاب محروم قرار گرفت. این شهرک هماکنون به عنوان «کوی حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی» معروف است.
د. خدمات متفرقه اجتماعی
از سوی آیتالله مرعشی نجفی به تناسب نیازها و ضرورتها و به اقتضای زمانها و مکانها خدمات متفرقهای در داخل و خارج کشور ایران انجام شده است که در این جا به نام برخی از آنها بسنده میشود الف: کمک به سازمان آب منطقهای قم در 1358 شمسی ب: احداث واحد موتور برق امامزاده سلطان علیبن امام محمد باقر (ع) واقع در اردهال کاشان در 1381 قمری ج: کمک به زلزلهزدگان و سیلزدگان، د: کمک به مسلمانان جنوب لبنان که در اثر هجوم ددمنشانه رژیم صهیونیستی خانه و کاشانه خود را رها کرده و به کشورهای اردن و سوریه آواره شده بودند. û : کمک به پناهندگان جنگ تحمیلی و ...
مبارزات سیاسی
همانگونه که قبلاً اشاره شد آیتالله مرعشی حدود سه سال پس از کودتای 1339 ق / 1299 ش / 1920 م رضاخان میرپنج، دو ماه پیش از سفر احمدشاه قاجار به اروپا (24 ربیعالاول 1342 / 14 مهر 1302)، یعنی در محرم 1342 / شهریور 1302، پس از مهاجرت از نجف اشرف وارد ایران شد. ورود معظمالیه به ایران مصادف بود با دوره سخت کشمکشهای سیاسی روس و انگلیسی در ایران، مبارزات آزادیخواهانه شیخ محمد خیابانی در تبریز و میرزاکوچک خان جنگلی در گیلان (ربیعالثانی 1340 / آذر 1300) و کودتای فرمایشی رضاخان که با طراحی و سازماندهی دولت استعمارگر انگلیس انجام گرفته بود.
ایشان که از مبارزات سیاسی علمای عراق علیه انگلستان تجربیات خوبی کسب کرده بود، در تهران با آیتالله شهید مدرس دیدار کرد و در جریان امور سیاسی کشور ایران قرار گرفت، در همین جا با روحیات مستبدانه، قلدرمآبانه و ضددینی رضاخان آشنا گردید.55 او بعدها از رضاشاه با عنوان «خبیث» یاد نموده و سپس اضافه کرده که به امر این طاغوت در 1355 قمری کشف حجاب زنان در ایران روی داد.
آیتالله مرعشی به همراه مراجع دیگر و در پیشاپیش آنان حضرت امام خمینی (ره) کوششهای زیادی کرد تا حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت شیعه را از ضربات پیدرپی عوامل رضاخان و پس از آن فرزند سفاکش محمدرضا پهلوی (که همواره سعی در متلاشی ساختن آنها داشتند) نجات دهد. وی نوعی مبارزه منفی با رژیم رضاخانی را آغاز کرد. این مبارزه منفی و پنهانی در تمام دوران استبداد پهلوی نیز ادامه یافت و در موارد بسیاری به کمک انقلابیون شتافت. از جمله ارتباط بسیار نزدیکی میان ایشان و فدائیان اسلام وجود داشت. چند نامه در میان اسناد زندگی معظمله موجود است که یکی از شهید سیدمجتبی نواب صفویو دیگری از شهید سیدعبدالحسین واحدی است که در 1375 ق / 1334 ش به درجه رفیعه شهادت رسیدند.57
قیام 15 خرداد و مواضع آیتالله مرعشی نجفی
محمدرضا پهلوی شاه ایران گرچه در شهریور 1320 با دخالتهای ظاهریِ متفقین و سیاستهای مزورانه بریتانیا روی کار آمده بود، ولی در کودتای 28 مرداد 1332 این دیگر آمریکا بود که شاه را یکهتاز صحنه سیاست ایران کرد.
رژیم دستنشانده پهلوی که حیات سیاسی خود را مدیون آمریکا و صهیونیستها میدانست با طراحی و پشتیبان آمریکا، حادثه 19 دی 1341 را با عناوین فریبنده «انقلاب شاه و مردم» و با تبلیغات گسترده از مردم مسلمان ایران خواست در انتخابات عمومی شرکت نمایند، این انتخابات که بعدها به «لوایح ششگانه شاه» معروف شد، ترفند دیگری بود که رژیم بتواند در پوشش آن به اهداف آمریکا در ایران جامه عمل بپوشاند، که البته با هوشیاری امام و روحانیت آگاه شیعه بار دیگر این ترفند و نقشه رژیم نقش بر آب شد، با این حال محمدرضا پهلوی که چارهای جز اطاعت از خواستههای امریکا نداشت پس از چندی طرح فاجعهآمیز و استعماری «کاپیتولاسیون» را بر مردم مسلمان و انقلابی ایران تحمیل کرد. شاه و هواداران آمریکاییاش گمان میکردند با رحلت آیتالله بروجردی راه برای اجرای سیاستهای استعماری آمریکا در ایران کاملاً هموار شده است از این رو با تبلیغات گسترده و فریبنده از یک سو درصدد تصویب و اجرای سیاستهای امریکایی برآمدند و از سوی دیگر با ایجاد جو رعب و وحشت در کشور و دستگیری عالمان آزاده و مجاهدین سبیلالله به تضعیف جبهه روحانیت و حوزههای علمیه پرداختند.
این حادثه وقتی اوج گرفت که آیتالله العظمی امام خمینی اعلامیههای شدیداللحن و سخنرانیهای شورانگیز خود را در مدرسه فیضیه قم آغاز کرد و به شدت به دخالت بیوقفة آمریکا در اوضاع ایران و سرسپردگی رژیم پهلوی و حتی اطاعت بیچون و چرای شاه از سیاستهای استعماری آمریکا و صهیونیستهای جنایتکار، اعتراض کرد و بر این نکته تأکید کرد: «مصمم هستم که از پا ننشینم» تا دستگاه فاسد را به جای خود بنشینم و یا در پیشگاه مقدس حق تعالی با عذر وفور کنم».58 در آن ایام حضرت امام خمینی در سخنرانی 29 اسفند 1341 در مسجد اعظم قم با اشاره به مسؤولیت سنگین روحانیت در برابر توطئههای استعمار بر ضد اسلام فرمودند: «.. دستگاه جبار بداند که اگر بخواهد به اسلام تجاوز کند و احکام کفر را در بلاد اسلامی جاری سازد، من در کمین آنها ایستادهام. من تا آخرین لحظههای زندگیام از نوامیس اسلام و مسلمین دفاع میکنم. من به حکم اسلام که به ما دستور جهاد و مقابله داده است در برابر خیانت به اسلام دست روی دست نمیگذارم و ساکت نمینشینم، اگر میخواهند راحت باشند. بیایند مرا که مزاحم هستم از این کشور تبعید کنند. تا من هستم نمیگذارم قوانین مخالف اسلام تصویب و اجرا شود. تا من هستم نمیگذارم که دستگاه جبار استقلال این مملکت را برباد دهد...59
در پی سخنرانی امام خمینی در عصر روز عاشورا، مأمورین شاه شبانه به منزل ایشان ریختند و او را به تهران بردند. در پی دستگیری امام خمینی، مردم شهرهای قم، تهران و برخی از شهرهای دیگر ایران به کوچه و خیابان ریختند و این حرکت رژیم شاه را به شدت محکوم کردند. مأمورین مسلح مردم را به گلوله بستند و علما و مراجع با صدور اطلاعیهها، اعلامیهها، تلگرافهای متعدد و سخنرانیهای آتشین خواستار آزادی امام خمینی شدند. برابر اسناد موجود آیتالله مرعشی نجفی طی اعلامیة شدیداللحنی آزادی سریع حضرت امام خمینی (ره) را خواستار شدند. ایشان به همراه سایر مراجع و علمای طراز اول به منظور حمایت از حضرت امام خمینی، از شهرستانها به تهران سفر کردند و مدت چهار ماه به صورت جمعی به مبارزات خود علیه رژیم پهلوی ادامه دادند. جنایات رژیم دستنشانده آمریکا در ایران و خیانتهای آنان نسبت به مقدسات اسلام در زمان نخستوزیری اسدالله علم، (مهره مزدور و سرسپرده آمریکا)، به اوج خود رسید. او در اندک مدتی تمامی مظاهر آزادیهای نسبی را نیز از میان برد. فعالیت گروهها را تعطیل ساخت و رهبران احزاب و گروهها را تبعید و یا به زندان افکند و فعالیت سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) را گسترش داد و کوشش فراوانی کرد تا از نفوذ روحانیت و مراجع شیعه بکاهد و مسلمانان متعهد و مومن را از نیروهای مقننه، قضایی و مجریه اخراج و یا حداقل آنها را محدود سازد و غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی را که ضد قانون اساسی و اسلام بود، به راه انداخت. علما و مراجع حوزه علمیه قم و دیگر شهرستانها بلافاصله واکنش نشان دادند.60
آیتالله مرعشی نیز همگام با دیگر علما و مراجع و جامعه اسلامی ایران نخست تلگرافی به شاه زد و از او خواست که تصویبنامه غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی را لغو کند. اما وقتی جوابی از سوی شاه داده نشد، چندین تلگراف به اسدالله علم، نخستوزیر وقت، زد و آن قدر با دیگر علما پا فشرد تا نخست وزیر و هیئت دولت را مجبور ساختند تا غیرقابل اجرا بودن این تصویبنامه را اعلام کردند.61
آیتالله مرعشی که از دیرباز با امام خمینی همراه بود با صدور بیانیهها، اعلامیهها و تلگرافها از مقام و منزلت علمی امام خمینی دفاع کرد و خواستار آزادی و رفع محدودیتها از معظمله گردید. آیتالله مرعشی از جمله اولین مراجعی بود که پس از دستگیری امام خمینی با صدور اعلامیه از مردم مسلمان ایران خواست هشیاری خود را حفظ کرده و صحنه مبارزه خالی نکنند ایشان در این اعلامیه فرمود «خون ما رنگینتر از خون برادر عزیزمان آیتالله خمینی نیست و مادامی که ایشان را صحیح و سالم به دست ما ندهند، دست از اقدام برنمیداری و تا آخرین قطره خون خود از حریم اسلام دفاع خواهیم کرد».62
آیتالله مرعشی در جواب جمعی از طلاب حوزه علمیه قم در خصوص مقام و منزلت علمی امام خمینی، سرسختانه اظهار میدارد که:
«چنانچه کراراً اینجانب عقیده خود را اظهار کردهام، باز هم به موجب این سوال عرض میکنم که حضرت آیتالله خمینی ـ دامت برکاته ـ یکی از مراجع تقلید عالم تشیع هستند و از اساطیر روحانیت اسلام و از مفاخر عالم تشیع. امید است خداوند متعال موجبات رفع نگرانیهای مسلمین و انجام منویات مقدسه روحانیت اسلام را فراهم فرماید».
پس از دستگیری امام خمینی (ره) و تبعید ایشان به ترکیه آیتالله حاجآقا مصطفی خمینی برای انجام مذاکراتی به منزل آیتالله مرعشی رفته بودند، عوامل رژیم از این ماجرا اطلاع یافته و از پشتبام به منزل آیتالله مرعشی هجوم بردند و فرزند امام را دستگیر کردند و آنگاه که معظمله مانع دستگیری حاجآقا مصطفی میشوند، عوامل رژیم با مشت به سینه ایشان میزنند و حاج آقا مصطفی را میبرند که از همان جا به ترکیه تبعید میشود.
آیتالله مرعشی در پاسخ به نامه علما و فضلای حوزه علمیه قم اظهار میدارد: «در خصوص وظیفه گویندگان و آقایان طلاب عظام که سوال فرمودهاید، البته متوجهید که در این مورد پس از تبعید المجاهد فی سبیلالله حضرت مستطاب آیتالله خمینی ـ دامت برکاته ـ چه در منبر و چه شفاهاً و چه در منشورات کتباً گفته و نوشتهام. در آنجا به طور صریح و مشروح، هدف و وظیفه را شرح دادهام. مجدداً نیز تذکر میدهم که وظیفه روحانیون و خدام شرع انور این است که مردم را به وظایف دینی خود آشنا نموده و احکام الهیه را مشروحاً بیان فرمایند...» پس از تبعید امام خمینی از ترکیه به عراق «تبعیدگاه ثانوی» با ارسال تلگرافهایی به نجف اشرف برای آیتالله حکیم، آیتالله خویی و آیتالله شاهرودی از آنان میخواهد از میهمان عزیز و بزرگوار خود به گرمی استقبال نموده و احترام نمایند.
آیتالله مرعشی نجفی طی سخنرانی که در 23 رجب 1384 در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه (س) اظهار داشتند:
«نقش برجسته روحانیت شیعه در دفاع از احکام اسلام و قوانین شریعت و حفظ استقلال مملکت در طول تاریخ ایران و در مواقع حساس و بحرانی، واقعاً به یادماندنی است. ایشان در این سخنرانی از علمای مجاهدی یاد میکند که به هنگام هجوم بیگانگان به این کشور و تجاوز به مقدسات اسلام چگونه فداکارانه جان باختند، اما استقلال کشور را حفظ کردند و از اسلام دفاع نمودند». سپس خطاب به رژیم پهلوی میپرسد: آیا این علما و فقها و مراجع مرتجع هستند؟!! آیا اینان نبودهاند که در طول تاریخ بهترین دفاع را از استقلال کشور انجام دادهاند؟ سپس تجاوزات و فتنهگریهای رژیم پهلوی را علیه اسلام و روحانیت شدیداً محکوم مینماید.
آیتالله مرعشی نه تنها در صحنه داخلی ایران از اسلام و مسلمین دفاع کرد، بلکه در مواقع بسیار حساس از دیگر مسلمانان نیز که مورد تجاوز و ستم قرار میگرفتند، دفاع کرد. از جمله اعلامیههای متعددی که در دفاع از مسلمانان مظلوم فلسطین و محکومیت اسرائیل جنایتکار و تقاضای کمک از تمامی مسلمانان جهان برای دفاع از ملت مظلوم فلسطین، صادر کرده است. معظمله هنگامی که رژیم بعثی عراق ایرانیان مسلمان را با وضع فجیعی از عراق اخراج کرد، به این اقدام ضدانسانی و جنایتکارانه بعثیان در عراق اعتراض کرد و از اهانت و بیحرمتی به عتبات مقدسه اظهار تأسف کرد.
آقای مرعشی در سال 1352 شمسی فتوایی علیه خریدوفروش کالاهایی که سود آن هزینة تبلیغات حزب جاسوسپیشه بهائیت استفاده میشد، صادر کرد و آن را حرام خواند؛ حزبی که به کمک رژیم پهلوی بر بیشتر منابع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور مسلط شده بود. ایشان در تاریخ 22 خرداد 1354 نیز طی نامهای به حضرت آیتالله آشتیانی، تهاجم بیرحمانه عوامل رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه و دستگیری جمعی از طلاب و ضرب و شتم آنان را محکوم کرد و از آیتالله آشتیانی خواست در جهت استخلاص محبوسین بیگناه معجلاً اقدام کند. پس از شهادت آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی، اولین مجلس ترحیم از سوی آیتالله مرعشی نجفی در حسینیه ایشان منعقد گردید و پس از ختم مراسم شرکتکنندگان با شعارهای کوبنده خود مظالم رژیم پهلوی را بازگو کرده که عدهای دستگیر شدند.
در جریان سرمقاله موهن و فرمایشی در روزنامه اطلاعات در سال 1356 که در آن به ساحت مقدس حضرت امام خمینی اهانت شد، باز هم وی از نخستین افرادی بود که اعلامیه شدیداللحنی صادر کرد و از مقام شامخ امام و روحانیت دفاع نمود و نسبت به حوادث تلخ و ضرب و شتم طلاب و مردم مسلمان و کشتار آنان اظهار تأسف نمود و مجازات جنایتکاران را خواستار شد. پس از هجرت امام خمینی از عراق، آیتالله مرعشی نجفی طی تلگرافی به رئیس جمهور عراق، از وی میخواهد که سریعاً ترتیب بازگشت امام را به محل اقامت قبلیشان فراهم نماید. بعد از مهاجرت امام به پاریس، معظمله با ارسال تلگرافی به امام از پیشامد ناگواری که برای ایشان اتفاق افتاده بود، فوقالعاده اظهار تأثر مینماید و پس از آن تلگرافی برای رئیس جمهور فرانسه، والری ژیسکاردستن، میفرستد و از او و ملت فرانسه میخواهد که مهماننوازی خود را به مرتبه کمال برسانند.
با اعلام نخستوزیری شاپور بختیار و ادعای وی مبنی بر موافقت اکثر روحانیون بزرگ با نخستوزیری او، آیتالله مرعشی در تاریخ 30 دی 1357 اعلامیهای منتشر میکند و قویاً ادعای وی را تکذیب و بختیار را نیز دستنشانده رژیم فاسد، ظالم و دیکتاتور که دستش به خون ملت مسلمان ایرانآلوده شده، به شمار آورده و او را غیرقانونی و مردود میشمارد. و هنگامی که بختیار فرودگاههای کشور را به روی هواپیمای امام میبندد، این حرکت مذبوحانه را محکوم مینماید. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی و پس از بازگشت امام به ایران، آیتالله مرعشی نجفی از همگامی با سایر مراجع، با رهبر انقلاب، از هیچ کوششی فروگذاری نکرد و پس از انتخاب مهندس مهدی بازرگانبه سمت نخستوزیری دولت موقت از طرف امام، او نخستین کسی بود که این حسن انتخاب را به مهندس بازرگان تبریک میگوید و اظهار امیدواری میکند که ایشان در این مسئولیت خطیر وظایف خویش را به نحو احسن و مطلوب به انجام رساند.
بالاخره در 22 بهمن 1357، روز پیروزی انقلاب اسلامی، اعلامیه مهمی خطاب به ملت ایران صادر کرده و از عموم طبقات، که با فداکاریها و جانبازیهای خویش در راه اعتلای کلمه حق و پیشبرد اهداف عالیه اسلامی و خواستههای مشروع خود تا پای جان استقامت کردند واز علمای اعلام و حجج اسلام شهرستانها و مدرسین و طلاب حوزههای علمیه و افسران و درجهداران و همافران نیروی هوایی و دیگر اقشار جامعه، صمیمانه تشکر میکند.
توطئهها و اقدامات ساواک در تضعیف آیتالله مرعشی نجفی
رژیم دستنشانده پهلوی به وضوح دریافته بود، تا هیمنه و نفوذ معنوی فقها و علمای راستین اسلام بر عقاید و فرهنگ اجتماعی مردم مسلمان ایران وجود داشته باشد، هرگز نخواهد توانست مأموریتهای ضداسلامی صهیونیستها و آمریکا را در این کشور به اجرا درآورد، به همین جهت با طرح توطئههای گوناگون همواره سعی کرد مانع نفوذ قدرت روحانیت در میان مردم مسلمان شود. رژیم شاه که از پایداری و مجاهدات آیتالله مرعشی نجفی در برابر تهاجم فرهنگی غرب و طرحهای انحرافی و ضداسلامی آنان آگاه بود، با ایجاد تضییقات، کارشکنیها و اقدامات ناجوانمردانه و با بسیج عوامل پیدا و ناپیدای خود مجموعه فعالیتها، موضعگیریها و مراسلات آیتالله مرعشی نجفی را در مراقبتها و کنترل خود درآورده بود در اینجا به برخی از توطئهها و عملیات ساواک علیه معظمله را که در این مجموعه اسنادی آمده است اشاره میکنیم:
1ـ اداره دوم ارتش طی گزارشی به شماره : 14604 ر د 2 تاریخ 9/6/42 اعلام میکند:
«آقای شهابالدین نجفی مرعشی که از علمای طراز اول قم هستند، در پاسخ اطلاعیهای که سازمان امنیت در مورد آزادی آقای خمینی و تعهد ایشان مبنی بر عدم مداخله در امور سیاست دادند. اطلاعیهای منتشر و در آن شدیداً به تشکیلات ساواک و اهانت ایشان به مقام روحانیت تاخته است. این اطلاعیه سوءظن و تردیدی که بسیاری از مؤمنین در مورد آقای خمینی ایجاد کرده بود برطرف ساخت.»
2ـ آیتالله مرعشی نجفی که در جریان نهضت 15 خرداد و دفاع از موضعگیریهای حضرت امام خمینی علیه رژیم پهلوی به تهران مهاجرت نمودند، ساواک حضور ایشان را در تهران خطرناک تلقی کرد. در سند شماره 1212 س ت / 7 تاریخ 27/5/42 میگوید :
«وجود آیتالله نجفی در وسط بازار و آزادی عملی که در ملاقات با معین و روحانیون دارد موجبات تقویت او را فراهم آورده و چنان که مشهور است از هیچگونه مخالفتی با خواستههای دولت کوتاهی نمینماید. ساواک در سند 25/6/42 اداره دوم عملیات (321) طی اطلاعیهای به مقامات ساواک به نقل از مدیرکل اداره سوم ساواک اعلام میکند: وجود آیتالله نجفی از نقطه نظر این که در وسط بازار از آزادی کامل برخوردار است برای تقویت روحانیون مخالف دولت دور از مصلحت است.»
مدیرکل اداره سوم ساواک طی سند شماره : 24754/316 ـ 24/4/46 به ساواک قم دستور سپهبد نصیری رییس ساواک را ابلاغ میکند:
«به فرموده با توجه به این که اخیراً فعالیت نامبرده فوق ]آیتالله مرعشی[ به طور محسوس افزایش یافته شخصاً با مشارالیه تماس حاصل و توجه داده شود که ادامه رویهای که در پیش گرفته عواقب وخیمی برای او دربر خواهد داشت»
3ـ مفاد اسناد : 7071 ـ 27/6/42 و 7093 ـ 28/6/42 و 7098 ـ 28/6/42 و 25031/321 ـ 28/6/42 حاکی از تعقیب و مراقبت دقیق از فعالیتهای ایشان است، ساواک مرکز طی تلگرافی دستور میدهد: «آیتالله مرعشی با هواپیما به مشهد حرکت کرد اقدامات و فعالیتهای وی را تحت کنترل قرار داده نتیجه را گزارش نمایند».
4ـ آیتالله مرعشی نجفی در جریان مخالفت با طرحها و لوایح ضداسلامی رژیم پهلوی، طی نامهای به آیتالله حاج سیداحمد خوانساری در خصوص مخالفت «با لایحه خانواده» متذکر شدند:
«در حالی که ملت اسلام مبتلا به تجاوز دولت منفور اسرائیل شده و افکار متوجه این ضایعة بزرگ میباشد از چنین موقعیت حساس سوءاستفاده شده است و این مواد و طرح غیراسلامی تصویب شده ...»
مفاد اسناد شماره : 24636/316 ـ 15/4/46 و 1136/21 ـ 14/4/46 و ... حاکی است سپهبد نصیری رئیس ساواک، به مجرد اطلاع از موضوع فوراً به ساواک قم دستور داد با صحنهسازی، عکاس اعلامیهها را جهت تهیه کپی قبول و پس از این که به عکاسخانه برد، در حال تهیه کپی از آنها ترتیبی داده شود که با تظاهر به این که این اطلاع از منبع دیگری رسیده، عکاسخانه بازرسی و ضمن ضبط اعلامیهها و وسایل فتوکپی مربوطه ظاهراً عکاس مزبور توقیف و همراه با اعلامیهها به مرکز اعزام و نتیجه را سریعاً اعلام دارند».
5ـ آیتالله مرعشی نجفی در فاجعه تجاوز ظالمانه صهیونیستها به مسلمانان بیپناه فلسطین در سال 46 با پخش اطلاعیهای از مردم مسلمان ایران خواستند با کمکهای مالی خود به یاری مردم ستمدیده فلسطین بشتابند و به همین منظور شماره حسابی را در بانک باز کردند. در همین راستا ایشان از مردم خواستند به منظور اظهار همدردی با مصیبتزدگان مسلمین از تظاهر به جشن و چراغانی در روز مولود مسعود پیغمبر اکرم (صلوةالله علیه و آله) خودداری نمایند، در ضمن اعلام نمودند، به همین مناسبت آن روز را جلوس نخواهند داشت. نصیری رییس ساواک دستور داد: «هر چاپخانهای که اعلامیه را چاپ کرده و هر کس دستاندرکار چاپ آن بوده است، بازداشت شوند. «سند شماره : 629/316 ـ 5/4/46»
فرزند ارشد آیتالله مرعشی که دستیار مورد اعتماد ایشان نیز بود، در جریان کمکها و اعانات مردم ایران به مسلمانان آواره فلسطین، به امر آیتالله مرعشی وجوه مذکور را، از بانک تحویل گرفته تا به آوارگان فلسطین برسانند.
برابر سند «35552/316 ـ 7/6/46» سپهبد نصیری رییس ساواک دستور میدهد: «در شهر شایع نمایند که فرزند آیتالله نجفی وجه مزبور را که جهت آوارگان عرب جمعآوری شده، به منظور استفاده شخصی از بانک برداشت نموده».
در سند «2613/21 ـ 17/7/46» امنیت داخلی ساواک اظهارنظر میکند : «با اشاعه اینکه پسر نجفی وجوه جمعآوری شده آسیبدیدگان جنگ را به مصارف شخصی رسانده، افکار روحانیون را متوجه آن ساخته که تحقیقاً بدانند این وجوه که وسیله ایشان از بانک اخذ شده به چه مصرفی رسانده شده».
در سند «45629/316 (8/8/46» مدیرکل اداره سوم ساواک به رییس ساواک قم دستور میدهد: «... نتیجه اقدامات آن ساواک را نسبت به شایع نمودن این که فرزند نامبرده بالا ]مرعشی نجفی[ وجوه جمعآوری شده را به مصرف شخصی رسانیده اعلام نمایند».
مفاد سند «2955 ـ 13/8/46» حاکی است که رییس ساواک قم به اداره سوم اعلام میکند: «در اجرای اوامر، اقدامات لازم در زمینه شایع نمودن مفاد امریه شماره 35552/316 ـ 7/6/46 از طرف این ساواک وسیله منابع به عمل آمده و سپس ساواک قم پیشنهاد میکند «در صورتی که با درج مقالهای در روزنامه موافقت حاصل است ابلاغ که اقدام گردد» در سند «3285/21 ـ ساواک قم همچنان اصرار بر اشاعه حیف و میل وجوه مزبور را دارد، در سند «37370/316 ـ 13/7/47» ساواک مرکز دستور میدهد:
«خواهشمند است دستور فرمایید به منظور تضعیف بیش از پیش نامبرده، به نحو غیرمحسوس شایع نمایند مشارالیه وجوه جمعآوری شده را به نفع شخصی خود بهرهبرداری مینماید و به مصارف خصوصی میرساند».
در اینجا لازم است، توجه خوانندگان محترم را در خصوص مصرف وجوه جمعآوری شده جهت آوارگان فلسطین که به وسیله آیتالله مرعشی نجفی برای آنان ارسال شده است، به مطالعه اسناد : «2536 ـ 8/8/46 و 2823 ـ 2/9/46» جلب نماییم.
6ـ آیتالله مرعشی نجفی همانند دیگر مراجع دینی جلسات شورای استفتأ داشتند، ساواک که با حساسیت زیاد کلیه فعالیتهای ایشان را زیر نظر و کنترل درآورده بود طی سند شماره 35563/316 ـ 8/6/46» به ساواک قم دستور میدهد:
«خواهشمند است دستور فرمایید به نحو غیرمحسوس در جلسات متشکله نامبرده بالا ]آیتالله مرعشی[ نفوذ نموده و علت این که جلسات مورد بحث به طور سری و برای عده مخصوص تشکیل میشود روشن و منعکس نمایند...»
7ـ ساواک برای کنترل و مراقبت هر چه بیشتر و دقیقتر از فعالیتهای آیتالله مرعشی نجفی همواره از مجموع اقدامات مستقیم و غیرمستقیم ایشان مراقبت مینمود از جمله سانسور، جمعآوری و جلوگیری از ارسال و ایصال مکتوبات و مراسلات معظمله به مقصد بود، در اسناد زیادی در این مجموعه اسنادی ساواک به بخشنامه و یا گزارش در این راستا پرداخته است، برای نمونه ساواک در سند شماره «4274/21 ـ 16/11/46» به اداره کل سوم گزارش مینماید :
«هر ماه به طور غیرمستقیم از توزیع نامههای وی جلوگیری که عیناً در اداره پست ضبط گردیده...» 8ـ ساواک پیوسته تلاش میکرد با سیاست تهدید و تطمیع بتواند آیتالله مرعشی نجفی را به کنترل سیاستهای خود درآورد، اما به مشاهدت زندگی سرشار از مجاهدات و مبارزات آن فقیه فرزانه و نیز با استناد به اسناد متعدد در این مجموعه اسنادی، سیاستهای تهدیدی و تطمیعی ساواک در خصوص معظمله هیچگاه تحقق نیافت. برای نمونه ساواک قم در سند شماره «4575/21 ـ 3/12/46» طی استفساریهای از اداره کل سوم ساواک مرکز درخواست مینماید:
«با توجه به اینکه طی امریه شماره «77285/316 ـ 18/11/46» ابلاغ گردیده به منظور تضعیف موقعیت و از بین بردن وجهه مشارالیه ]آیتالله مرعشی نجفی[ طرح تضعیفی تهیه و تقدیم گردید و در امریه 77740/316 ـ 28/11/46 ابلاغ گردیده تسهیلاتی جهت مشارالیه در مورد ساختن کتابخانه فراهم گردد تا بتوان از وجود وی استفاده نمود، با عرض این که اوامر صادره یکی در جهت تضعیف نامبرده و دیگری مربوط به تسهیل امور کتابخانه میباشد، مقرر فرمایید نظریه در ثانی ابلاغ تا اقدامات لازم به عمل آمده و نتیجه به استحضار برسد» همانطور که قبلاً نیز آمد، عوامل ساواک هرگز نتوانستند اراده حضرت آیتالله مرعشی نجفی را به کنترل خود درآورند.
سپهبد نصیری رییس ساواک در سند شماره : «17880/316 ـ 1/12/46» گفته است: «آقای مرعشی قابل اعتماد نیست»
برای توضیح بیشتر به اسناد مربوط و نیز سند «88334/316 ـ 26/12/46» رجوع کنید. 9ـ اداره کل سوم ساواک در سند «4228/316 ـ 21/9/49» به ساواک قم ابلاغ میکند: «به فرموده مقرر است برای نامبرده بالا و همچنین اطرافیان وی محدودیتهایی نظیر اقدامات معموله درباره آیتالله گلپایگانی فراهم شود».
در سند تاریخ «21/10/49» اداره کل سوم ساواک طی گزارشی به سپهبد نصیری رییس ساواک اعلام مینماید:
«به طوری که استحضار دارند وزارت دربار شاهنشاهی در نوروز سال 49 جزوهای که حاوی شرح حال اولیا دینی بوده تهیه و جهت برخی از روحانیون از جمله آیتالله نجفی فرستاده لکن نامبرده از دریافت آن خودداری نموده است، در اجرای اوامر صادره به ساواک قم ابلاغ گردیده محدودیتهایی برای تضعیف نجفی فراهم آورند. پاسخ رسیده حاکی است، تنها موضوعی که در تحکیم موقعیت نجفی کمک میکند، برگزاری نماز جماعت در اعیاد مذهبی در صحن مطهر قم میباشد».
ساواک قم در گزارش «3652/21 ـ 14/10/49» به اداره کل سوم ساواک اعلام میکند: «در نظر است از نوع طرحهایی که در مورد آیتالله گلپایگانی و ... تا به حال اجرا شده است به آیتالله نجفی مرعشی هم اجرا گردد و ابتدا با تهیه و اجاره پلاکاتی در حوالی منزل وی نسبت به نصب فرستنده در داخل هدف به منظور آگاهی از فعالیتهای وی اقدام گردد» در سند «3643/21 ـ 4/10/49» ساواک قم به مرکز اعلام میکند:
«تنها مسئلهای که به تضعیف و انکسار موقعیت نجفی لطمه وارد میآورد، انجام پیشبینیهای لازم به منظور عدم برگزاری نماز در صحن مطهر و اعیاد میباشد». اداره کل سوم ساواک به منظور کسب تکلیف از رییس ساواک در سند تاریخ «22/10/49» گزارش میدهد:
«مشارالیه ]آیتالله مرعشی نجفی[ از روحانیون مخالف دولت میباشد و به طوری که استحضار دارند یادشده در سال جاری از گرفتن جزوات اهدایی وزارت دربار شاهنشاهی امتناع نموده که مقرر گردیده برای یادشده نیز محدودیتهایی فراهم شود. ساواک قم اعلام میدارد به منظور آگاهی از فعالیتهای یادشده ابتدا با انتخاب و اجاره ساختمانی در حوالی منزل وی نسبت به نصب فرستنده در داخل هدف اقدام گردد. با عرض مراتب فوق و اینکه نصب فرستنده در منزل نامبرده ضروری میباشد، در صورت تصویب با اجرای طرح مذکور موافقت گردد». اداره کل سوم ساواک در سند «4747/316 ـ 1/11/49» به ساواک قم ابلاغ میکند : «با پیشنهاد آن ساواک موافقت میگردد خواهشمند است دستور فرمایید اقدامات معموله را اعلام نمایند».
پشتیبان نظام مقدس جمهوری اسلامی و رزمندگان اسلام
آیتالله مرعشی پس از پیروزی انقلاب تا آخرین لحظه عمر شریف و با برکت خود در کنار ملت مسلمان، با ایمان و فداکار ایران و همگام با رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی، و دیگر مسئولین مملکتی در کوران حوادث و لحظههای حساس سرنوشتساز انقلاب کشور باقی ماند و لحظهای از منویات اسلام و روحانیت مبارز دور نشد. در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، یاور رزمندگان اسلام در جبههها بود و در پشتیبانی از رزمندگان دهها بار سخنرانی کرد و اعلامیه صادر نمود. کمکهای زیادی را به جبهههای جنگ فرستاد و در ایامی که انتخابات برگذار میشد در پای صندوقهای رأی حاضر میگردید.
وصیتنامة آیتالله مرعشی نجفی
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمد
آیتالله مرعشی،. در روز پنجشنبه 20 صفر 1315 در نجفاشرف، در خانواده تقوا و فضیلت، پا به عرصة هستی نهاد. قسمتی از تحصیلات مقدماتی را در نزد پدر، مادر و جده پدری فرا گرفت. نخستین اساتید وی در این دوره عبارتند از: 1. آیتالله سیدشمسالدین محمود حسینی مرعشی،1 والد آیتالله مرعشی.
فاضله عالمه، بیبی شمس شرف بیگم (م 1328 ق)، جده آیتالله مرعشی، که مبادی احکام شرعی، قرائت قرآن و ادبیات عرب تا کتاب مغنیاللبیب را نزد وی فرا گرفت. پس از این دورة اولیه آموزش، پدرش او را به مدارس جدید فرستاد تا علوم ریاضی، هندسه، جغرافی و دیگر علوم رایج را بیاموزد. وی دروس جدید را در مدت پنج سال به صورت شایسته و با نمرات بالا به پایان رساند و با احراز مقام اول، موفق به اخذ گواهینامة عالی آن زمان گردید. برخی از علوم جدید را، پس از اتمام دورة مدارس جدید نیز نزد اساتید خصوصی ادامه داد؛ در این مقطع ریاضیات، هیئت و طب را از دانشمندان بزرگ و عالمان متخصص در این رشتهها فرا گرفت.
ریاضیات
اساتید آیتالله مرعشی در ریاضیات عبارتند از :
1. محقق و ریاضیدان، حجتالاسلام شیخ عبدالکریم بوشهری معروف به سعادت (1297 ـ 1327 ق)، مؤلف کتابهای شش هزار مسئله، چاپ بمبئی در 1327 قمری و میزانالتعلیم، تهران، 1342 قمری.
2. عباس بن شیخ اسدالله خلیلی، معروف به «اقدام»، مدیر جریدة اقدام که آن را در 1299 قمری در تهران منتشر میکرد.2
3. محقق فاضل، میرزا علیخان بن حاج عندلیب الذاکرین تهرانی نجفی. 4. علامة متکلم، حجتالاسلام والمسلمین آقامحمد محلاتی ، فرزند آیتالله حاج شیخ محمداسماعیل محلاتی.
5. حاج میرزا عبدالرحیم بلبلهای بادکوبهای، ملقب به ثقةالاسلام (م 1365 ق)، مؤلف کتاب عزت دیروز ذلت امروز.
6. حجتالاسلام والمسلمین حاج سیدابوالقاسم موسوی خوانساری (1313 ـ 1380 ق)3 7. علامة محقق حجتالاسلام والمسلمین میرزامحمود اهری (م 1341 ق)، مدرس ریاضیات در نجف اشرف و مؤلف رسالة اثبات واجب که به سبک اثبات الواجب جلالالدین دوانی سامان یافته است. آیتالله مرعشی پس از خروج از مدرسة جدید باز هم به تحصیل علوم ریاضی و هندسه پرداخت.
طب
آیتالله مرعشی که هنوز به شانزده سالگی نرسیده بود، و پس از تحصیل علوم ریاضی، هندسه، جغرافی و برخی علوم مقدماتی دیگر، تمایل به فراگیری علم طب پیدا کرد و در نزد اساتید این فن برخی کتب طبی را فرا گرفت. اساتید معروف وی در این رشته عبارتند از:
1. آیتالله سیدشمسالدین محمود مرعشی نجفی، پدر بزرگوارشان که کتابهای طبّالنبی؛ طبالائمة؛ مخزنالادویة؛ قرابادین اکبری و جواهرالطّب را نزد وی آموخت.
2. محمدعلی خان بختیاری، معروف به مؤیدالاطبا (م 1342 ق).4 آیتالله مرعشی مدت دو سال نزد ایشان طب یونانی و علم تشریح را از کتاب شرح نفیسی؛ شرح اسباب و علامات و نیز بخشی از کتاب قانون ابنسینا را آموخته است.
فقه و اصول
آیتالله مرعشی با توشة فراوانی که از علوم مقدماتی و پایه برگرفته بود، قدم به دایره تحصیلات دوره سطح فقه و اصول فقه گذاشت. دیگر اساتید ایشان در دوره سطح فقه و اصول عبارتند از:
1. آیتالله حاج میرزا علیبن شیخ عبدالحسین ایروانی نجفی (1301 ـ 1354 ق).5
2. آیتالله حاج سیدمحمدرضا مرعشی رفسنجانی (1285 ـ 1342 ق).6
3. آیتالله شیخ غلامعلی قمی (م 1355 ق).7
4. آیتالله میرزا حبیبالله اشتهاردی (1310 ـ 1373 ق).8
5. آیتالله شیخ عبدالحسین بن شیخ عیسی رشتی نجفی (1292 ـ 1373 ق).9
6. آیتالله میرزا محمدبن رجب علی تهرانی عسکری (1281 ـ 1371 ق).10
7. آیتالله میرزا محمدعلی بن حسن جمالی خراسانی کاظمینی نجفی (1309 ـ 1365 ق).11
8. آیتالله میرزا حسن رشتی.12
9. آیتالله سیدابراهیم بن میرزا حسن حسینی، مشهور به میرزاآقا اصطهباناتی (1297 ـ 1379 ق).13
10. آیتالله حاج سیدعلی طباطبایی یزدی (م 1370 ق).14
11. حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد جعفر بن محمدباقر بن علیبن رضا بن آیتالله بحرالعلوم طباطبائی نجفی (1289 ـ 1377 ق).15
12. آیتالله میرزا محمدعلی بن محمد نصیر چهاردهی رشتی (1252 ـ 1334 ق)16
13. آیتالله شیخ محمدحسن تهرانی تویسرکانیالاصل (م 1340 ق).17
حدیث، درایه، رجال و تراجم18
آیتالله مرعشی نجفی از همان دوران تحصیلات علوم پایه و پس از آن در دوره های سطح و خارج، همیشه در تلاش خستگیناپذیر برای فراگرفتن این رشتههای گوناگون بود و در سفر و حضر به آموختن آنها نزد اساتید فن میپرداخت. نخستین استاد ایشان در این علوم نیز پدر بزرگوارش آیتالله سیدشمسالدین محمود مرعشی نجفی بود. برخی اساتید معظمله در این مقطع به این شرح است:
1. آیتالله سیدابوتراب خوانساری نجفی (1271 ـ 1346) ق).19
2. آیتالله ابومحمد سیدحسن صدرالدین موسوی کاظمی، معروف به سیدحسن صدر (1272 ـ 1354 ق).20
3. آیتالله علامه حاج شیخ عبدالله بن آیتالله محمدحسن مامقانی نجفی (1292 ـ 1351 ق).21
4. آیتالله شیخ موسی کرمانشاهی بن محمدجعفر، معروف به کتابفروش (م 1343 ق).22
5. آیتالله علامه، حاج میرزا محمدعلی حسینی مرعشی شهرستانی حائری (م 1344 ق).23
6. آیتالله میرزا ابوالهدی بن میرزا ابوالمعالی بن ملامحمد ابراهیم کرباسی اصفهانی (م 1356 ق).24
7. آیتالله حاج شیخ علی زاهد قمی نجفی (1283 ـ 1371 ق).25
8. آیتالله شیخ محمدحسین قمشهای کبیر نجفی (حدود 1250 ـ 1336 ق).26
9. آیتالله حاج محمدحسن بن حاج محمدصالح بن حاج مصطفی آل کبّةالربیعی البغدادی النجفی (1269 ـ 1336 ق).27
10. علامه سیدناصر حسین بن علامه میر حامد حسین هندی لکهنوی (1284 ـ 1361 ق). 28
11. آیتالله سید عبدالصمد بن سید احمد موسوی جزائری شوشتری (1243 ـ 1337 ق).29
12. آیتالله علامه سیدعبدالحسین بن سیدعلی حسینی آل کمونه بروجردی نجفی (1268 ـ 1336 ق).30
13. آیتالله سیدمحمدعلی حسینی شاهعبدالعظیمی نجفی (1258 ـ 1334 ق).31
14. آیتالله سیدمیرزا هادی بن سیدعلی خراسانی بجستانی حائری راثی (1297 ـ 1368 ق).32
فلسفه و منطق
از جمله علوم رایج در حوزههای علمیه، فلسفه و منطق است، آیتالله مرعشی در این رشتهها نیز در محضر اساتید بزرگی تلمذ فرموده است که برخی از آنان عبارتند از:
1. حجتالاسلام حاج ملاعلی محمد نجفآبادی اصفهانی (م 1332 ق).33
2. علامه میرزا طاهر بن فرجالله تنکابنی (1280 ـ 1360 ق).34
3. علامه میرزا مهدی آشتیانی (1306 ـ 1372 ق).35
اخلاق و عرفان
آیتالله مرعشی «اخلاق و عرفان» را همانند علوم دیگر که در حوزههای علمیه رایج بوده است از محضر اساتید صاحب نام تلمذ نموده است ما در اینجا به ذکر برخی از آنان اشاره مینماییم: الف ـ آیتالله سیدمیرزا علی آقا بن سید میرزا حسین طباطبایی تبریزی، معروف به قاضی (1285 ـ 1366 ق).36
ب ـ علامه سالک، سیداحمد بن سیدابراهیم موسوی تهرانیالاصل، معروف به سیداحمد کربلائی (م 1332 ق).37
ج ـ آیتالله حاج میرزا جوادآقا ملکی تبریزی (م 1343 ق).38
خارج فقه و اصول
برخی از اساتید آیتالله مرعشی در دوره خارج فقه و اصول همان اساتید دوره سطح ایشان نیز بودهاند. اسامی آنان به این شرح است: علامه محقق آیتالله آقامیرزا آقا اصطهباناتی شیرازی نجفی، آیتالله علامه شیخ محمد اسماعیل بن محمدعلی محلاتی نجفی، آیتالله آقا حسین نجمآبادی ، آیتالله حاج میرزا محمدعلی مرعشی شهرستانی و آیتالله سیدابوتراب خوانساری. برخی دیگر از اساتید معظمله عبارتند از:
1. آیتالله آقا ضیأالدین بن مولی محمداکبر عراقی سلطانآبادی، معروف به آقاضیأ (م 1361 ق).39
2. آیتالله شیخ احمدبن علی بن محمدرضا بن موسی جناجی نجفی، معروف به آل کاشفالغطأ (م 1344 ق).40
3. آیتالله شیخ محمدحسین بن علی شیخالعراقین آل کاشف الغطأ نجفی (1294 ـ 1374).41
4. آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (1276 ـ 1355 ق).42
5. آیتالله حاج میرسید علی یثربی حسینی کاشانی (1311 ـ 1379 ق).43
6. آیتالله شیخ محمد مهدی بن حسین بن عزیز خالصی کاظمی (1277 ـ 1343 ق).44
7. آیتالله العظمی حاج شیخ محمدحسین بن محمدحسن معینالتجار اصفهانی غروی، معروف به کمپانی (1296 ـ 1361 ق).45
اوج اجتهاد و مدارج علمی
کوششهای خستگیناپذیر و مستمر آیتالله مرعشی نجفی ـ قدسالله نفسهالزکیة ـ در 27 سالگی به ثمر نشست. او خود از تلاشها، کوششها و جدیتهای تحصیلی خود چنین یاد کرده است:
«هیچگاه در سنین جوانی به دنبال تمایلات نفسانی نرفتم، همیشه در پی تحصیل علم بودم، به صورتی که شبانهروز بیش از چند ساعت نمیخوابیدم و هر کجا نشانی از استادی یا عالمی و یا جلسه درسی که مفید تشخیص میدادم، مییافتم، لحظهای در رفتن به نزد آن استاد، عالم و جلسه درس درنگ نمیکردم».
آیتالله مرعشی نجفی بهترین دوره عمر خود را در راه تحصیل علم و ملکات نفسانی گذراند و از هیچ کوششی در راه نیل به مدارج عالی علمی، فرهنگی، معنوی و اخلاقی دریغ نورزید تا به قله اجتهاد رسید و مدارج کامل علمی، عملی و اخلاقی را پشت سر نهاد.
اجازات اجتهاد
اجازات اجتهادی و روایتی که به آیتالله مرعشی داده شده بسیار است. در اینجا به نام برخی از کسانی که به معظمالیه اجازه اجتهاد و روایت دادهاند، اشاره میشود:
1ـ آیتالله شیخ محمدباقر بیرجندی جازاری قائنی خراسانی ـ1276 ـ 1352 ق)
2ـ آیتالله میرزامحمدحسین نائینی (1296 ـ 1361 ق)
3ـ آیتالله حاجآقا حسین طباطبائی بروجردی (1292 ـ 1380 ق)
4ـ آیتالله آقابزرگ تهرانی (1293 ـ 1389 ق)
5ـ محدث جلیلالقدر حاج شیخ عباس قمی (1294 ـ 1359 ق)
6ـ آیتالله آخوند ملامحمدحسین فشارکی اصفهانی (م 1353 ق).
7ـ آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم (م 1355 ق).
8ـ آیتالله علامه سیدمحمد بن محمود حسینی لواسانی معروف به عصار تهرانی، متخلص به «آشفته» (1264 ـ 1365 ق).
9. آیتالله العظمی آقا ضیأالدین عراقی (م 1361 ق).
10. آیتالله آقاشیخ محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی (م 1362 ق).
11. آیتالله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی (م 1365 ق).
12. آیتالله العظمی شیخ محمدکاظم شیرازی (م 1366 ق).
13. آیتالله العظمی میرسید علی یثربی کاشانی (م 1379 ق).
مهاجرت آیتالله مرعشی نجفی به ایران
حضرت آیتالله مرعشی نجفی، پس از رحلت پدر بزرگوارش در سال 1338 قمری، برای تکمیل معلومات خویش و حضور در جلسات اساتید، فقها و علمای دیگر شهرهای عراق، به کاظمین، سامرا و کربلا عزیمت کرد و چند سالی در حوزههای درس علمای بزرگ این سه شهر شرکت نمود و پس از سالها تلاش مستمر در کسب علم و فضیلت و اندوختن تجربههای ارزشمند در عراق، به قصد زیارت و عتبهبوسی آستان امام هشتم، علیبن موسیالرضا (ع) و نیز دیدار با اقوام و صله ارحام به ایران مسافرت کرد. گفتنی است، مهاجرت آقای مرعشی به ایران در زمانی بود که اوضاع داخلی ایران دچار بحران و ناآرامیهایی بود، علاوه بر آن که تبوتابهای پیامدهای جنگ جهانی اول در جای جای این کشور ملموس بود، آثار و عوارض نهضتهای میرزا کوچکخان در گیلان، شیخ محمد خیابانی در آذربایجان، محمدتقی پسیان در خراسان، رئیسعلی دلواری در خطه جنوب و بوشهر و سیطره شوم رضاخان که بوسیله کودتای استعماری انگلیس در سوم اسفند ماه 1299 بر ملت مسلمان ایران تحمیل شد، در هر کوی و برزن مشهود بود.
ایشان در 21 محرمالحرام 1342 از نجف اشرف مهاجرت کرد و در 6 صفرالمظفر همان سال وارد کرمانشاه شد. پس از چند روز استراحت و دیدار با برخی از علمای آن دیار، از طریق همدان و زنجان به تبریز رفت و با ارحام، اقوام و دوستان خود ملاقات نمود.
باری شوق عتبهبوسی ثامنالحجج که او را به ایران کشانده بود، مجال درنگ بیشتر را در تبریز به او نداد. از این رو در همان سال عازم سفر به مشهد مقدس شد و سر بر آستان مقدس حضرت علی بن موسیالرضا (ع) سایید، آیتالله مرعشی نجفی در زمان تشرف در مشهد مقدس از کتابخانه و گنجینههای نفایس آستان قدس رضوی (ع) دیدار کرد، آنگاه به دیدار علما و مدارس علمی مشهد مقدس رفت.
توقف در تهران
آیتالله مرعشی نجفی در 21 جمادیالثانی همان سال وارد تهران گردید و نزدیک به یک سال یا کمتر در تهران توقف کرد و در حوزههای درس شخصیتهای بزرگ علمی، مانند آیتالله شیخ عبدالنبی نوری (م 1344 ق)، آیتالله آقاحسین نجمآبادی (م 1374 ق)، آیتالله میرسیدحسن رضوی قمی (م 1352 ق)، آیتالله میرزاطاهر تنکابنی (م 1360 ق)، آیتالله میرزامهدی آشتیانی (م 1372 ق) و آیتالله میرزا حیدرعلی نائینی، دروس فقه، اصول، فلسفه و کلام را دنبال کرد و از کتابخانههای مهم آن روز تهران نیز بازدید به عمل آورد.
ورود به قم، شهر علم و فقاهت
آیتالله مرعشی نجفی عصر روز 7 شعبان 1343 تهران را به قصد زیارت مرقد مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) ترک کرد و پس از زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در 12 شعبان همان سال وارد شهر علم و اجتهاد قم گردید و بنا به درخواست حضرت آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس و زعیم حوزه علمیه قم در این شهر رحل اقامت افکند و مدتی در جلسات درس آنحضرت و نیز حضرات آیات: آیتالله حاج شیخ مهدی حکمی قمی، آیتالله میرسیدعلی یثربی کاشانی و حاج میرزا علیاکبر مدرس یزدی، معروف به حکیم الهی، و دیگر دانشمندانی که از شهرستانهای دور و نزدیک به قم مسافرت و یا مهاجرت کرده بودند، مانند آیتالله حاج میرزا محمدصادق اصفهانی، شرکت کرد و بهرههای فراوان برد.
همانطور که اشاره رفت معظمله یکی از کسانی بود که به دعوت و امر آیتالله حائری یزدی در قم رحل اقامت افکند و این درست سه سال پس از تأسیس حوزه علمیه این شهرستان بود. ایشان از همان 1343 قمری که در قم رحل اقامت افکند، به دستور آیتالله حائری، جلسات تدریس سطح تشکیل شد و هر روز به صورتی مرتب و منظم بین شش تا هفت جلسه درس در مدرسه فیضیه، صحن و حرم مطهر حضرت معصومه (س)، برقرار میکرد.
آیتالله مرعشی پس از رحلت آیتالله حائری با آیات و مراجع وقت، (آیتالله حجت، آیتالله صدر و آیتالله خوانساری)، همکاری نزدیکی در نگهبانی و حفظ و حراست از این سنگر علم و آزادی داشته است.46 این فقیه فرزانه در این مقطع تاریخی درس خارج فقه و اصول را شروع کرد. و از جمله کسانی بود که از آیتالله العظمی بروجردی دعوت کرد تا به قم عزیمت نماید و زعامت حوزه را به دست گیرد.
روش تدریس آیتالله مرعشی نجفی
آیتالله مرعشی ابتدا به تدریس سطح پرداخت و کتابهای معالمالاصول؛ شرح لمعه ؛ قوانینالاصول؛ فرائدالاصول؛ متاجر و کفایةالاصول را تدریس میکرد. ایشان علاوه بر فقه و اصول، منطق، کلام، تفسیر، فلسفه، رجال، درایه و علم انساب را نیز تدریس میکرد. این تدریس از 1343 قمری تا آخر عمر ایشان ادامه یافت. او در روزهای آخر عمر نیز همان قدر به بحث و درس اهتمام داشت که در ایام جوانی. گرچه در این چند سال اخیر به علت ضعف بینایی و کسالتی که داشت برخی از درسهایشان تعطیل شده بود، اما با این حال کوشش داشت که وقفهای در درسها پیش نیاید و حداکثر فرصت خود را در راه پرورش نیروی علمی و فکری طلاب به کار میگرفت.
آیتالله مرعشی از بیانی گرم و فصیح برخوردار بود. مطالب را به صورت دستهبندی شده و فشرده و پیوسته بیان میکرد؛ چنان که طلاب و شاگردان را به تأمل و تعمق وامیداشت. درس فقه معظمله براساس شرایعالاسلام محقق حلی بود و از رجال و درایه، معانی و بیان و ریشهیابی لغات غافل نبود.
مشاهیر شاگردان آیتالله مرعشی نجفی
در اینجا تنها فهرستی از برخی مشاهیر شاگردان معظمله را بدون در نظر گرفتن مقام علمی آنها در تقدم و تأخر، ذکر میکنیم.
1. آیتالله شهید حاج شیخ حسین غفاری ، که پیش از انقلاب در زندان ساواک به شهادت رسید.
2. آیتالله شهید حاجآقا مصطفی خمینی، فرزند ارشد امام خمینی که به طرز مشکوکی در عراق به شهادت رسید.
3. آیتالله شهید علامه شیخ مرتضی مطهری.
4. آیتالله شهید دکتر محمد مفتح.
5. آیتالله شهید دکتر سیدمحمد حسین حسینی بهشتی.
6. آیتالله شهید محمد صدوقی، امام جمعه یزد (شهید محراب).
7. آیتالله شهید حاج سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی تبریزی ، امام جمعه تبریز (شهید محراب).
8. آیتالله مجاهد حاج سیدمحمود طالقانی، ابوذر زمان.
9. آیتالله شیخ شهابالدین اشراقی، داماد امام خمینی.
10. آیتالله حاج سیدمرتضی فقیه مبرقعی.
11. آیتالله سیدجمالالدین مجدی قزوینی.
12. مرحوم آیتالله سیدحسین شاهعبدالعظیمی، معروف به اثنی عشری.
13. آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی.
14. حجتالاسلام والمسلمین شیخ محمد محققی لاهیجانی.47
15. آیتالله آقا جلالالدین محلاتی شیرازی.
16. حاج سیدمهدی غضنفری خوانساری.
17. آیتالله حاج میرزا محمدصادق نصیری سرابی.
18. آیتالله شیخ محمد فکور احمدآبادی یزدی.
19. آیتالله شیخ عباس مستقیم قمی.
20. آیتالله سیداحمد مشرف قمی.
21. آیتالله شیخ حسن غروی.
22. حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ غلامرضا فقیهی بروجردی.
23. آیتالله حاج میرزاجوادآقا تهرانی، استاد حوزه علمیه مشهد.
24. آیتالله شیخ محمدرضا نائینی.
25. آیتالله سیدمحمد رضوی قمی.
26. آیتالله میرزا ابوالقاسم انصاری کمرهای.
27. آیتالله سیدعلی علوی قزوینی.
28. حجتالاسلام والمسلمین آقاشیخ حسین کبیر قمی.
29. آیتالله شیخ اسدالله کرمانشاهی.
30. آیتالله شیخ محمد ابوترابیان اردکانی.
31. آیتالله شیخ علیاکبر دبیری.
32. آیتالله شیخ عبدالرحیم شاهعبدالعظیمی.
33. آیتالله سیدحسن شجاعی.
34. آیتالله شیخ یوسف علی مامقانی.
35. آیتالله آقانجفی شهرستانی.
36. آیتالله حاج سیدرضا علمایی قمی.
37. آیتالله شیخ حسن نوری همدانی.
38. حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی علوی.
39. حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدتقی واحدی.
40. آیتالله حاج آقا صدرا اراکی.
41. آیتالله حاج شیخ عبدالله شهیدی قزوینی.
42. آیتالله امام موسی صدر، رهبر سابق شیعیان لبنان.
43. آیتالله حاج شیخ قوامالدین وشنوهای قمی.
44. آیتالله حاج شیخ قدرتالله وجدانی فخرسرایی.
45. آیتالله سیدحسن نبوی بیرجندی.
46. حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود مرعشی نجفی.
47. آیتالله سیداحمد روضاتی اصفهانی.
48. حجتالاسلام والمسلمین دکتر احمد احمدی.
49. آیتالله سلطانالواعظین شیرازی.
50. آیتالله علامه سیدمرتضی عسکری.
51. آیتالله حاج شیخ مصطفی اعتمادی تبریزی.
52. آیتالله حاج میرزا جواد تبریزی.
53. آیتالله سیدمهدی یثربی کاشانی.
54. آیتالله حاج میرزا مسلم ملکوتی سرابی.
55. آیتالله شیخ محیالدین انواری.
56. آیتالله حاج سیدعبدالعلی موسوی آیتاللهی لاری.
57. آیتالله سیدمهدی مرعشی رفسنجانی اخوان مرعشی.
58. آیتالله سیدکاظم مرعشی رفسنجانی اخوان مرعشی.
59. آیتالله شیخ صادق احسانبخش گیلانی.
60. آیتالله سیدرضا صدر.
61. آیتالله شیخ مجدالدین محلاتی شیرازی.
62. آیتالله سیدمهدی روحانی.
63. آیتالله شیخ حسین نوری همدانی.
64. آیتالله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی.
65. آیتالله شیخ علیپناه اشتهاردی.
66. آیتالله شیخ محمدتقی ستوده.
67. آیتالله سیدجلالالدین طاهری.
68. آیتالله محیالدین حائری شیرازی.
69. آیتالله سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی.
70. آیتالله شیخ محمدرضا مهدوی کنی.
71. آیتالله سیدجواد مدرسی یزدی.
72. آیتالله شیخ مهدی حائری تهرانی.
73. آیتالله شیخ محمدحسین مسجدجامعی تهرانی.
شایان ذکر است، آیتالله مرعشی طی نزدیک به هفتاد سال تدریس که در حوزههای علمیه نجف اشرف و قم داشته است. شاگردان بسیاری را به حوزههای علمیه و عالم تشیع تحویل داده است که فهرست همه آنان از حوصله این مقدمه خارج است.
مرجعیت آیتالله مرعشی
آیتالله مرعشی نجفی پس از رحلت آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری، درس خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در شمار علمای طراز دوم حوزه علمیه قم مطرح گردید و پس از رحلت آیات عظام، آیتالله سیدمحمد حجت، آیتالله سیدصدرالدین صدر و آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری، به عنوان یکی از مراجع حوزه علمیه قم شناخته شد و نخستین رسالههای عملیه ایشان با عنوان نخبةالاحکام و دیگری با نام سبیلالنجاة در بین سالهای 1366 تا 1373 قمری منتشر گردید. بعد از رحلت آیتالله العظمی بروجردی، معظمله به عنوان یکی از مراجع طراز اول ایران مطرح گردید و جمع زیادی از شیعیان در ایران، هند، پاکستان، افغانستان و برخی از کشورهای عربی از ایشان تقلید کردند.
مقدمهها و تقریظهای آیتالله مرعشی بر کتابها و تألیفات دیگران یکی دیگر از جلوههای شخصیت آقای مرعشی، تقریظها و مقدمههایی است که بر دهها کتاب نوشتهاند. در اینجا به ذکر برخی از آنها فهرستوار اشاره میکنیم. مقدمه و تقریظ بر کتابهای: دررالاخبار فیما یتعلق بحالالاحتضار؛ ذرایعالبیان فی عوارضاللسان، محمدرضا طبسی نجفی؛ مجموعه نفیسه، که به امر معظمله چاپ شده است؛ کتاب المخازن سیدعباس حسینی کاشانی؛ اثنی عشر رسالة، للمعلمالثالث؛ عشق و رستگاری، احمد زمردیان؛ مدائنالفشائل و المعاجز ، شمسالمحدثین اصفهانی نجفی حسینی ؛ السعید والسعادة، عادل علوی؛ السیدالبطحأ؛ جواهرالاخلاق، محمود امینی؛ کشفالحجب والاستار عن اسمأالکتب والاسفار، سیداعجاز حسین نیشابوری کنتوری ؛ خودآموز معالم، سیدمهدی لاجوردی حسینی قمی؛ رساله اسدیه، عبیدلی سبزواری؛ چهره درخشان امام زمان یا ترجمه الزام الناصب، سیدمحمدجواد مرعشی نجفی؛ شرح نفیس، سیدمصطفی حسینی مازندرانی؛ رهنمای سعادت یا راه هدایت، محبوب ابراهیمزاده سرابی؛ دروس، شهید اول؛ اقوالالائمة، ج 5 و 6، محبالاسلام؛ کشفالاستار عن وجهالکتب والاسفار، سیداحمد صفایی خوانساری؛ بیانالمطالب (حاشیه مکاسب)، الیاسی مراغی؛ تأسیسات، بستانالرزای ؛ عوالیاللألی؛ آئین پارسائی، محسن طالقانینیا ؛ وسیلةالمحبین الی زیارةالمقربین، فارس حسون؛ کاوشهای علمی، میرزا حسن غفاری؛ گفتار شیعه در اصول و فروع، شمسالدین مجتهدی نجفی؛ تحفةالواعظین، شیخ محمدحسن شهیدی قمی؛ مفتاحالکتب الاربعة، دهسرخی؛ سلکالدرر، جعفر صبوری قمی؛ مؤتمر علما بغداد؛ نهجالبلاغه منظوم، محمدعلی انصاری قمی؛ اکتفأالقنوع بما هو مطبوع ، الاجازةالکبیرة، سیدعبدالله موسوی جزائری تستری؛ الفخری فی انساب الطالبین، اسماعیل مروزی ازورقانی؛ المجدی فی انسابالطالبین، نجمالدین عمری نسابه؛ لبابالانساب، بیهقی؛ بهجةالآمال فی شرح زبدةالمقال، ملاعلی علیاری تبریزی، و دهها کتاب دیگر که فهرست تمام آنها از حوصله این مقدمه خارج است.
تألیفات آیتالله مرعشی نجفی :
آیتالله مرعشی در طول زندگی پربرکت و توأم با نشیب و فرازهای زیاد، پیوسته از هر فرصت کوتاهی سود جسته و به تألیف و تصنیف و نگارش کتاب و رساله پرداخته است. تألیفات معظمله به چند دسته تقسیم میشوند: دستهای از آنها به چاپ رسیدهاند، برخی دیگر آثاری است که به صورت مخطوط باقی مانده و اکنون در کتابخانه آیتالله مرعشی موجود هستند و شماری از دستنوشتههای ایشان نیز به صورت اوراق پراکنده است که در وصیتنامه معظمله خطاب به فرزندشان حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود مرعشی آمده است:
سفارش میکنم او را به تدوین و تنظیم کتاب خودم، مشجرات آل رسولالله الاکرم (ص)، و نیز حواشی و تعلیقاتی که بر کتاب عمدةالطالب دارم و تمامی آثار حقیر و آنچه از قلم من بر صفحات جاری شده، چه بسا شبهای بسیاری را تا صبح بیدار بوده و چه رنجهایی در روزها جهت استخراج از گوشه و کنار صدها کتاب، بلکه هزاران کتاب در فنون مختلف کشیدهام. سفارش میکنم او را به تکمیل آنچه از قلم من صادر شده، از تألیف و تصنیف و نیز نشر آنها شامل نوشتجات زیادی در فقه، اصول، کلام، انساب، رجال، درایه، تفسیر، حدیث، تاریخ، تراجم، مجموعهها، سیر و سلوک و عرفان و مقامات و نیز نوشتجات دیگر در حالات معنوی، مکاشفات، مجاهدات، ریاضتها و سختیهایی که متحمل شدهام، میباشد.
فهرست آثار و تألیفات آیتالله مرعشی به صورت تفکیک شده به این شرح است:
علوم قرآن، تفسیر، تجوید و قرائت
1. التجوید، مشتمل بر فواید مهم علم تجوید (عربی ـ مخطوط).
2. الردّ علی مدّعیالتحریف، رد بر کتاب فصلالخطاب ثقةالاسلام نوری (عربی ـ مخطوط).
3. حاشیة علی انوار التنزیل بیضاوی که در 22 سالگی در نجف اشرف نوشتهاند (عربی ـ مخطوط).
4. سندالقرّأ والحفاظ ، تألیف 1389 قمری (عربی).
5. مقدمة تفسیرالدررّ المنثور ، جلالالدین سیوطی ، تألیف 1377 قمری که در ابتدای جلد اول این تفسیر چاپ شده است.
ادبیات
6. قطفالخزامی من روضةالجامی، حاشیه بر شرح کافیة جامی (عربی ـ مخطوط).
7. المعوّل فی امرالمطوّل، حاشیه بر شرح تخلیص تفتازانی (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
8. الفروق، در بیان فرق بین الفاظ متشابه (عربی ـ مخطوط).
حدیث
9. مفتاح احادیث الشیعة، شامل تعیین موارد احادیث و مواضع آنان (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
10. حاشیه بر الفصول المهمة، شیخ حر عاملی (عربی، مخطوط ـ ناتمام).
11. حاشیه مختصر بر «کتاب من لایحضرهالفقیه»، شیخ صدوق (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
ادعیه و زیارات
12. مجموعهای در ادعیه و زیارات، با مقدمهای در شجرهنامه خاندان مرعشی (فارسی ـ چاپ تهران، 1371 ق).
13. شرح دعای شریف سمات، تألیف در 22 سالگی (عربی ـ مخطوط در مدرسه سامرا).
14. شرح زیارت جامعه کبیری، تألیف در کاظمین (عربی ـ ناتمام).
15. مقدمة مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی، تألیف 1389 قمری (فارسی ـ چاپ با کلیات مفاتیح همان سال).
16. شمسالامکنة والبقاع فی خیرة ذات الرقاع (عربی).
17. فوائد چند در خصوص صحیفه کامله سجادیه، تألیف 1361 قمری، قم (عربی ـ چاپ تهران).
فقه
18. رساله در اثبات حلّیت لباس مشکوک (عربی ـ مخطوط).
19. رساله در بیع خیاری، (عربی ـ مخطوط).
20. لغات الفقه و یا: مصطلحات الفقهأ (عربی ـ مخطوط).
21. توضیحالمسائل (رساله عملیه)
22. حاشیه مختصر بر مبحث وقت و قبله کتاب شرح لمعه، تألیف 1345 قمری.
23. حاشیه بر کتاب متاجر، شیخ مرتضی انصاری (عربی ـ مخطوط).
24. حاشیه بر کتاب الوسیله آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
25. راهنمای سفر مکه و مدینه، که به وسیله مرحوم آیتالله حاج شیخ رضا سراج، با فتاوای ایشان تنظیم شده است (فارسی ـ چاپ تهران).
26. سبیل النجاة (رساله عملیه) که قبل از توضیحالمسائل ایشان در 1373 قمری چاپ شده است (فارسی).
27. سیصد مسأله در احکام اموات، توسط حجتالاسلام حاج شیخ محمد منتظری یزدی تنظیم شده است (فارسی ـ چاپ تهران).
28. الغایةالقصوی لمن رامالتمسک بالعروةالوثقی، حاشیهای استدلالی بر عروةالوثقی، در دو جلد.
29. مسارحالافکار فی توضیح مطارح الانظار، حاشیه بر تقریرات شیخ انصاری که در نوزده سالگی نوشته است (عربی ـ مخطوط).
30. مصباحالناسکین، آخرین رساله ایشان در مناسک حج، به کوشش حجج اسلام حاج میرزا یدالله غروی و حاج سید شمسالدین مرعشی، زیر نظر سیدمحمود مرعشی نجفی (چاپ قم، 1368 ش.
31. مناسک حج، ترجمه حجتالاسلام سیدخادم رضا (اردو ـ چاپ پاکستان ، 1977 م).
32. منهاجالمؤمنین، نخستین رساله عملیه فارسی مختصر ایشان که بین سالهای 1366 ـ 1373 قمری در قم چاپ شده است.
33. هدایةالناسکین، در مناسک حج و زیارت حرمین شریفین (فارسی ـ چاپ قم).
اصول فقه
34. حاشیه بر فرائدالاصول، شیخ انصاری (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
35. حذفالفضول عن مطالب الفصول، تلخیصی از کتاب فصول، که در نوزده سالگی نوشتهاند (عربی).
36. حاشیه بر قوانینالاصول، میرزای قمی (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
37. الهدایة إلی مقاصد الکفایة، که مصباحالهدایة فی سالکالکفایة نیز خوانده شده است.
منطق
38. رفعالغاشیة عن وجه الحاشیة ملا عبدالله یزدی بر تهذیب المنطق تفتازانی ، (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
لغت
39. الامثال التی ئگوردهاالعلامةالنویری فی کتاب نهایةالارب (عربی ـ مخطوط).
تاریخ
41. تعیین مدفن رأس الحسین (ع) (عربی ـ مخطوط).
42. حاشیة وقایع الایام محدث قمی (مخطوط ـ ناتمام).
رجال و تراجم
42. التبصرة فی ترجمة مؤلف التکملة، تألیف 1397 قمری در شرح حال میرزا محمدمهدی کشمیری لکهنوی، صاحب کتاب تکملة نجوم السمأ، چاپ 1397 قمری (عربی).
43. تراجم اعیان السادة المرعشیین، تألیف 1371 قمری (عربی ـ مخطوط).
44. تکمیل کتاب تذکرةالقبور آخوند گزی اصفهانی (چاپ شده در ضمیمه تذکرةالقبور، 1328 ق، اصفهان).
45. الحدیقةالوردیة حول روضةالبهیة، تألیف 1403 قمری (عربی ـ چاپ قم با ترجمه شرح لمعه).
46. ریاض الاقاحی، شرح حال زینالدین بیاضی نباطی عاملی (عربی ـ تهران، ضمیمةالصراط المستقیم).
47. زهرالریاض ترجمة صاحب الریاض، شرح حال مولی عبدالله افندی اصفهانی (عربی ـ ق، 1401 ق).
48. ساداتالعلمأالذین کانوا بعدالألف منالهجرة، (عربی ـ مخطوط).
49. سجعالبلابل فی ترجمة صاحبالوسائل، شرح حال شیخ حرّ عاملی (عربی ـ قم، ضمیمه اثباتالهداة).
50. شرح حال ادوارد فندیک (عربی ـ قم، مقدمه اکتفأالقنوع، 1409 ق).
51. شرح حال سیدابوالقاسم طباطبایی تبریزی نجفی حائری (تهران، ضمیمه مشجرة اجازات علما امامیه، 1378 ق).
52. شرح حال سیداعجاز حسین نیشابوری کنتوری (قم، ضمیمه کشفالحجب و الاستار، 1409 ق).
53. شرح حال بهلول بهجت افندی، قاضی زنگهزوری «تهران، مقدمه تشریح و محاکمه تاریخ آل محمد (ص»).
54. شرح احوال حضرت سلطان علی فرزند امام باقر (ع) که در مشهد اردهال کاشان مدفون است.
55. شرح حال مولی عبدالواسع کاشانی (عربی ـ قم، در مقدمه کتاب شرح دعأالسمات، 1396 ق).
56. شرح حال شیخ عزالدین ابن اثیر موصلی جزری (عربی ـ تهران، در مقدمه اسدالغابة، 1342 ق).
57. شرح حال آیتالله شیخ محمد محلاتی نجفی، (فارسی ـ تهران، ضمیمه گفتار خوش یارقلی، 1384 ق).
58. الصرفة فی ترجمة صاحب کتاب النفحة، نام دیگر آن التحفة الطالب النفحة، شرح حال سیدابوالفُضیل محمدکاظم موسوی یمانی مؤلف کتاب النفحة العنبریة (عربی ـ مخطوط).
59. الضوءالبدری فی حیاة صاحبالفخری (عربی ـ قم، مقدمه الفخری، 1409 ق).
60. العِزِّیه، شرح حال امامزاده یحیی (عربی ـ تهران، 1341 و 1354 ش).
61. غایةالآمال فی ترجمة صاحب بهجةالآمال، شرح حال ملاعلی علیاری تبریزی (عربی ـ قم، مقدمه همان کتاب، 1395 ق).
62. رسالة طریفه، شرح حال شیخ محمدجعفر یا شیخ علینقی کمرهای (فارسی ـ تهران، ضمیمه تحفة سلطانی، 1380 ق.
63. الظرائف فی ترجمة صاحبالطرائف، شرح حال جاپلقی بروجردی (عربی ـ قم، مقدمه همان کتاب، 1410 ق).
64. التفحیة، شرح حال میرابوالفتح حسینی شریفی عربشاهی، صاحب تفسیر شاهی (عربی ـ تبریز، ضمیمه همان کتاب چاپ شده است).
65. رسالهای در حالات نصربن مزاحم منقری، مؤلف کتاب وقعة صفین (عربی).
66. الفوائد الرجالیة (عربی ـ مخطوط).
67. کاشفةالحال فی ترجمة مؤلف خزانةالخیال (عربی ـ قم، مقدمه همان کتاب، 1352 ش).
68. کشفالاستار عن حیاة مؤلف کشفالاستار (عربی ـ قم، مقدمه همان کتاب، 1409 ق).
69. کشفالارتیاب فی ترجمة صاحب لبابالانساب بیهقی (عربی ـ قم، مقدمه همان کتاب، 1410 ق).
70. کشف الظنون عن صاحب کشف الظنون (عربی ـ مقدمه همان کتاب، تهران، 1388 ق).
71. اللئالی المنتظمة والدررالثمینة در شرح حال علامه حلی، قاضی نورالله شوشتری و فضل بن روزبهان (عربی ـ تهران، مقدمة احقاق الحق، 1377 ق).
72. لمعةالنور والضیأ فی ترجمةالسید ابیالرضا، فضلالله راوندی کاشانی (عربی ـ تهران، مقدمه کتاب المناجاة الالهیات در مناقب امیرالمؤمنین (ع)، 1343 ش).
73. لؤلؤةالصدف فی حیوةالسید محمدالاشرف (عربی ـ قم، مقدمه فضائلالسادات، 1380 ق).
74. المُجدی فی حیاة صاحبالمَجدی (عربی ـ قم، مقدمه همان کتاب، 1409 ق).
75. مستدرک کتاب شهدأالفضیلة، علامه امینی (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
76. المشاهد والمزارات (عربی ـ مخطوط).
77. مطلعالبدرین، شرح حال فخرالدین طریحی (عربی ـ تهران، ضمیمه مجمعالبحرین، 1339 ش).
78. مفرّج الکروب، شرح حال دیلمی، صاحب ارشادالقلوب (فارسی ـ تهران، مقدمه همان کتاب، 1387 ق).
79. مقدمه ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد (عربی ـ قم، 1388 ق).
80. مقدمه تتمیم امل الامل، قزوینی (عربی ـ قم، 1407 ق).
81. مقدمه روضةالمتقین فی شرح کتاب من لایحضرةالفقیه، علامه مجلسی (عربی ـ قم، 1393 ق).
82. مقدمه کاوشهای علمی، ترجمه آیتالله غفاری نژاد تبریزی (فارسی ـ قم، 1405 ق).
83. مقدمه کتاب معجمالثقات و ترتیب الطبقات، ابوطالب تجلیل تبریزی (عربی ـ قم، 1391 ق).
84. مقدمه کتاب مجموعه نفیسه (عربی ـ قم، 1406 ق).
85. مقدمه کتاب مؤتمر علما بغداد (عربی ـ تهران، 1399 ق).
86. مقدمه کتاب وقایعالسنین والاعوام خاتونآبادی (عربی ـ تهران، 1352 ش).
87. المنن والمواهب العددیة، شرح حال عبیدلی سبزواری (عربی ـ تبریز، مقدمه کتاب الاسدیه، 1393 ق).
88. منیةالعاملین، شرح حال ابن فتّال نیشابوری (عربی ـ قم، ضمیمه روضةالواعظین، 1377 ق).
89. منیةالرجال فی شرح نخبةالمقال در علم رجال (عربی ـ قم، جلد اول ضمیمه منظومه نخبةالمقال ، 1378 ق).
90. المواهب العلیة فی ترجمة شارحالرسالةالذهبیة، شرح حال محمدبن حسن مشهدی (عربی ـ قم مقدمه کتاب الفوائدالرضویة، 1400 ق)
91. منهجالرشاد فی ترجمةالفاضل الجواد الکاظمی (عربی ـ تهران، ضمیمه مسالکالافهام فی آیاتالاحکام، 1387 ق.
92. المیزان القاسط فی ترجمة مورخ واسط (عربی ـ تهران، مقدمه مناقب علی بن ابیطالب (ع)، 1394 ق).
93. نبراسالنور والضیأ فی ترجمة مؤلف نجوم السّمأ (عربی ـ قم، مقدمة نجومالسمأ، 1394 ق).
94. وسیلةالمعاد فی مناقب شیخناالاستاذ، شرح حال بلاغی (عربی ـ تهران، ضمیمه مدرسه سیّار، 1383 ق).
95. وفیاتالأعلام، نام دیگر آن وفیات العلمأ (عربی ـ مخطوط)، به ترتیب الفبا در یک جلد.
96. هدیة ذویالفضل النهی بترجمةالمولی علمالهدی (عربی، تهران، ضمیمه معادن الحکمة فی مکاتیب الائمة، 1388 ق.
انساب
97. مقاله «اثبات صحت نسب خلفأ فاطمیین مصر» (مجله هدیالاسلام، عربی، قاهره).
98. کتاب در انساب و تبارشناسی غیرسادات (عربی ـ مخطوط).
99. الافطسیّة، در نسب سادات روستای «طَغَرود» قم (فارسی ـ تهران، ضمیمه وقایعالایام).
100. حاشیه بر بحرالانساب سیدعمیدالدین نجفی (عربی ـ قاهره، حاشیه همان کتاب، 1355 ق).
101. رساله در خصوص سادات مدینه منوره «فارسی ـ تهران، ضمیمه کتاب پیشوای اسلام حضرت محمد (ص).
102. شجرهنامه سادات حسینی کاشانی (فارسی ـ قم، مقدمه کتاب کشکول ریاضالانس یا گلهای ارغوان، 1394 ق و در مقدمه کتاب حدائقالانس).
103. رساله در شرح اعقاب و ذراری حضرت ابوالفضل العباس (ع) (فارسی ـ تهران، ضمیمه کتاب تاریخ زندگانی قمربنیهاشم (ع)، عمادزاده اصفهانی، 1321 ش).
104. حاشیه بر کتاب عمدةالطالب فی انساب آل ابیطالب (ع) (عربی ـ مخطوط، چندین جلد).
105. طبقات النسابین (عربی ـ مخطوط، دو مجلد بزرگ).
106. مزارات العلویین (عربی ـ مخطوط)، به ترتیب حروف الفبأ. نام دیگر آن مزارات الطالبین است.
107. ملجای ألهارب فی اغلاط عمدةالطالب (عربی ـ مخطوط).
108. مشجرات آل رسولالله الاکرم و یا مشجرات الهاشمیین، شامل انساب علویان و سادات کشورهای مختلف به ویژه ایران.
هیئت
109. کتاب الوقت والقبلة (عربی ـ مخطوط).
سفرنامه
110. الرحلةالآذربایجانیة (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
111. الرحلةالاصفهانیة (عربی ـ مخطوط).
112. الرحلةالخراسانیة، تألیف 1342 قمری (عربی ـ مخطوط).
113. الرحلةالشیرازیة (عربی ـ مخطوط).
نوادر و علوم غریبه
114 حاشیه بر کتاب سرخاب، در رمل (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
115. حاشیه بر کتاب مفتاح علامه ایدمُر جلدکی در اعمال شمسی و قمری و زحلی (عربی ـ مخطوط).
116. حاشیه بر کتابالسرّالمکنون، در علم حروف (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
117. سلوةالحزین و مونس الکئیب و یا مونسالمضطهد و یا روضالریاحین و یا نسماتالصبا، کشکولی در فواید علم جفر، رمل، حروف، اعمال شمسی، زحلی، زهری، مریخی، ختومات، اوراد و اذکار مجرب، مثلثا، بعضی مجربات طبی و غیر آن از مطالب متنوعة نفیسه (عربی و فارسی ـ مخطوط).
118. الشمعة فی مصطلحات اهلالصنعة (عربی ـ مخطوط).
متفرقات
119. جذبالقلوب الی دیار المحبوب، که در عنفوان جوانی در سامرا نوشتهاند (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام، تألیف 1339 ق). این کتاب را فاکهةالنوادی نیز نامیده است.
120. اجوبةالمسائلالرازیة (عربی ـ مخطوط).
121. اجوبةالمسائلالعلمیة والفنونالمتنوعة (عربی ـ مخطوط).
122. اُنسالوحید، کشکولی است که در عنفوان جوانی در سامرا نوشتهاند (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
123. مقدمه کتاب چهره درخشان امام زمان (ع)، قم، 1399 قمری.
124. رسالهای در حقیقت غنا و اقسام آن، با اصول موسیقی و بیان مشخصات غنا از غیر غنا (عربی ـ مخطوط ـ ناتمام).
125. مجموعه بیاضی شکل در اسامی کتب تراجم و رجال و تاریخ و حدیث و لغت از عامه و خاصه (عربی ـ مخطوط).
126. رساله نظرات اصلاحی درباره پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (فارسی ـ قم، 1399 ق).
127. شمعالاندیة والبقاع فی خیرة ذاتالرقاع، در استخارات (عربی ـ قم، 1350 ق)
128. الفوائدالنسبیّة والرجالیّة والادبیّة والحدیثیّة (عربی ـ مخطوط، یک مجلد بزرگ).
129. شقائقالنعمان و نفحاتالریحان (عربی ـ مخطوط).
130. رسالهای درباره افرادی که شبیه رسول خدا (ص) بودهاند (عربی ـ مخطوط).
131. مجموعه مکاتبات، شامل پارهای از مکاتبات ایشان با علما و اندیشمندان دیگر مذاهب.
کلام
132. ملحقاتالاحقاق (احقاقالحق).48
خدمات فرهنگی
تأسیس مدارس علمی و مراکز تحقیقی
1. مدرسه مهدیه واقع در خیابان باجک قم، کوی یزدیها49
2. مدرسه مؤمنیّه واقع در خیابان چهارمردان قم، چهارراه سجادیه، کوی سفیدآب، که مدرسه بزرگ و مجللی است.50
3. مدرسة شهابیّه واقع در خیابان امام.51
4. مدرسه مرعشیه، واقع در خیابان آیتالله مرعشی نجفی.52
5. ایجاد واحد تحقیق و انتشارات کتابخانه عمومی که تاکنون بیش از 120 عنوان کتاب مهم و مرجع در بیش از سیصد جلد منتشر ساخته است.
علاوه بر مدارس و امکان تحقیقی و پژوهشی مذکور در شهرستان قم، حضرت آیتالله مرعشی نجفی در خصوص تعمیرات و خرید مایحتاج مدارس در شهرستانهای مختلف ایران کوششها و خدمات زیادی را انجام دادهاند.
تأسیس کتابخانه عمومی
آیتالله مرعشی نجفی، از آن زمان که در نجف اشرف مشغول به تحصیل بود، به فکر گردآوری کتب و آثار دانشمندان و میراث بزرگ جهان اسلام و گنجینههای عظیم و نفیس عالم تشیع افتاد. او که خود شاهد به غارت رفتن منابع اسلامی و نسخ منحصر به فرد خطی بود با اینکه توان مالی خریداری این نسخهها را نداشت و توان مقابله با دلالان کتاب که برای کشورهای اروپایی این نسخ را به ثمن بخس و نازلترین قیمت خریداری و به آن کشورها میفرستادند، نداشت، با این حال، لحظهای درنگ نکرد، ایشان در راه گردآوری این نسخهها و آثار با مشکلات فراوانی دست به گریبان بود. برای جبران عدم توان مالی، شبها در یک کارگاه برنجکوبی به کار میپرداخت و روزها روزه میگرفت و نماز استیجاری میخواند و بیشتر اوقات یک وعده از غذایش را حذف میکرد و درآمد حاصل این چند مورد را صرف خرید کتاب مینمود. گاهی هم عبا یا قبا و یا کفشهای خود را گرو میگذاشت، تا کتاب مورد نظر از چنگش بیرون نرود. بر بیشتر نسخههای خریداری شده که از این راه به دست آمدهاند، چگونگی خرید آنها را با خط خود یادداشت کردهاند.53
سعی و تلاش آیتالله مرعشی نجفی در جمعآوری گنجینههای فرهنگی و کتب نفیس درحدی بود که بعضاً برای خرید یک کتاب با دلالان (که برای سودجویان و دولتهای خارجی اقدام به جمعآوری کتاب مینمودند) به مقابله میپرداخت. پافشاری ایشان در این باب تا سرحد محکوم شدن به زندان میرسید. برای نمونه آقای مرعشی نجفی در یکی از خاطرههای خود چنین نوشتهاند: «آن وقتها من در مدرسه قوام که در محله مشراق نجف اشرف واقع است، حجرهای داشتم. یک روز از مدرسه، به قصد بازار، که جنب صحن علوی بود، حرکت کردم. در ابتدای بازار ناگهان چشمم به زنی تخممرغفروش افتاد که در کنار دیوار نشسته بود و از زیر چادر وی گوشه کتابی پیدا بود. حس کنجکاوی من تحریک شد، به طوری که مدتی خیره به کتاب نگاه کردم. طاقت نیاوردم، پرسیدم این چیست؟ گفت: کتاب، و فروشی است. کتاب را گرفتم و با حیرت متوجه شدم که نسخهای نایاب از کتاب ریاضالعلما علامه میرزا عبدالله افندی است که احدی آن را در اختیار ندارد. مثل یعقوبی که یوسف خود را پیدا کرده باشد، با شور و شعفی وصفناشدنی به زن گفتم این را چند میفروشی؟ گفت: پنج روپیه [آن زمان در عراق روپیه رواج داشته است] من که از شوق سرازپا نمیشناختم، گفتم: دارایی من صد روپیه است و حاضرم همه آن را بدهم و کتاب را از شما بگیرم. آن زن با خوشحالی پذیرفت. در این هنگام سروکله کاظم دجیلی، که دلال خرید کتاب برای انگلیسیها بود، پیدا شد. او نسخههای کمیاب، نادر و کتابهای قدیمی را به هر طریقی به چنگ میآورد و توسط حاکم انگلیسی نجف اشرف [در زمان تسلط انگلستان بر عراق] که گویا اسمش و یا عنوانش «میجر» [سرگرد] بود، به کتابخانه لندن میفرستاد. کاظم دلال کتاب را به زور از دست من گرفت و به آن گفت: من آن را بیشتر میخرم و مبلغی بالاتر از آنچه من به آن زن گفته بودم، پیشنهاد کرد. در آن لحظه من اندوهگین رو به سمت حرم شریف امیرالمؤمنین (ع) کردم و آهسته گفتم: آقاجان من میخواهم با خرید این کتاب به شما خدمت کنم، پس راضی نباشید این کتاب از دست من خارج شود. هنوز کلامم تمام نشده بود که زن تخممرغفروش، رو کرد به دلال و گفت: این کتاب را به ایشان فروختهام و به شما نمیفروشم. کاظم دجیلی، شکستخورده و عصبانی از آنجا دور شد. پس من به آن زن گفتم: بلندشو برویم تا پول کتاب را بدهم. زن همراه من به مدرسه آمد، اما در حجره بیشتر از بیست روپیه نداشتم. از اینرو تمام لباسهای کهنه و قدیمی را با ساعتی که داشتم به فروش رساندم تا پول کتاب فراهم شد و به آن زن دادم و او رفت. اما طولی نکشید که کاظم دلال، همراه چند شرطه پلیس به مدرسه حمله کردند و مرا دستگیر نموده و پیش حاکم انگلیسی (میجر) بردند. او نخست مرا به سرقت کتاب متهم کرد و بسیار عربده کشید، و بعد چون نتیجه نگرفت به زبان انگلیسی شروع به فحاشی و تهدید کرد. از این کار هم نتیجه نگرفت. دستور داد مرا زندانی کنند. آن شب در زندان مدام با خدا رازونیازی کردم که کتاب در مخفیگاهش محفوظ بماند. روز بعد مرجع بزرگ آن وقت، آیتالله میرزا فتحالله نمازی اصفهانی، معروف به شیخالشریعه، فرزند مرحوم آخوند خراسانی را به نام میرزا مهدی، با جماعتی برای آزادی من به نزد حاکم شهر فرستاد. بالاخره نتیجه این شد که من از زندان آزاد شوم با این شرط که در مدت یک ماه کتاب را به حاکم انگلیسی تسلیم کنم.
پس از آزادی به سرعت به مدرسه رفتم و همه دوستان طلبهام را جمع کردم و گفتم: باید کار مهمی انجام بدهیم که خدمت به اسلام و شریعت است! طلاب گفتند: چه کاری؟ و من گفتم: نسخهبرداری و استنساخ از روی این کتاب، و فوراً دست به کار شدیم و قبل از مهلت مقرر چند نسخه از روی آن استنساخ گردید و من اصل نسخه ریاض را برداشتم و به منزل شیخالشریعه رفتم و گفتم: شما امروز مرجع مسلمین هستید و این هم کتابی است که مثل و نمونهاش در جهان اسلام پیدا نمیشود و حالا یک نفر انگلیسی میخواهد آن را تصاحب کند. شیخالشریعه چون کتاب را دید، چند بار به احترام کتاب از جای خود بلند شد و نشست و گفت: الله اکبر، لاالهالاالله. بعد کتاب را از من گرفت و تا پایان مهلت مقرر نزد خود نگهداشت. جالب است که پیش از پایان مهلت مقرر حاکم وقت انگلیسی به دست عدهای از مردم نجف به قتل رسید و کتاب نزد شیخالشریعه اصفهانی باقی ماند و پس از رحلت ایشان دیگر نمیدانم آن کتاب چه شد و به دست چه کسی افتاد. اما از روی آن نسخه کتاب، تعداد دوازده نسخه دیگر تهیه شد که یک نسخه نزد آیتالله سیدحسن صدر و دیگری نزد آیتالله علامه سیدعبدالحسین شرفالدین عاملی باقی ماند. و نسخهای هم که اینجانب استنساخ کرده بودم، اکنون در کتابخانه موجود است و از روی همین نسخه، چاپ کنونی ریاضالعلمأ انجام گرفته است. تاریخ این واقعه به سالهای 1340 ـ 1341 قمری بازمیگردد.» سرانجام کوششهای خستگیناپذیر آیتالله مرعشی نجفی ثمر داد و بسیاری از نسخ خطی و کتب نادر و نفیس جمعآوری گردید. پس از مهاجرت به ایران و سکونت در قم نیز معظمله به کار گردآوری نسخ خطی و خریداری کتب مهم و ارزنده ادامه دادند تا این که منزل آن حضرت دیگر گنجایش کتابهای جمعآوری شده را نداشت. از این رو در مدرسه مرعشیه کتابخانه کوچکی تشکیل گردید و این کتابخانه سنگ بنای اولیه کتابخانه عمومی فعلی ایشان گردید.
اما دیری نپایید که در اثر استقبال روزافزون مراجعهکنندگان به آن کتابخانه و کمبود فضای مناسب برای پذیرش مراجعین بیشتر و کمبود فضای لازم جهت استقرار کتابهای جدید، حضرت آیتالله مرعشی را به فکر تأسیس کتابخانهای عمومی انداخت. از این رو قطعه زمینی در خیابان ارم در چند نوبت و در مجموع با 2400 متر مربع فراهم گردید. و کارهای ساختمان آن طی چند مرحله آغاز گردید. در مرحله اول طرح توسعه جدید، حدود شانزده هزار متر مربع زیربنا در هفت طبقه با ظرفیت سه میلیون جلد کتاب چاپی و بیش از 120000 جلد کتاب خطی درنظر گرفته شده است. هماکنون این کتابخانه از شهرت جهانی برخوردار است و با چهارصد مؤسسه، مرکز علمی، دانشگاه و کتابخانه در سراسر جهان ارتباط مبادلاتی و فاکسی دارد و همهروزه میزبان جمع زیادی از طالبان علم، دانشمندان، محققان و نویسندگان است.
گفتنی است، آیتالله مرعشی نجفی علاوه بر تأسیس کتابخانه مزبور در شهرستان قم، در خصوص تأسیس و یا کمک و مساعدت به کتابخانههای مدارس علمیه و دانشگاهی اهتمام وافری داشتند، از جمله تعداد 278 نسخه خطی نفیس از کتبی که با تحمل رنج و زحمتهای زیاد فراهم نموده بود به کتابخانه دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) دانشگاه تهران اهدا کرد، و شمار زیادی از کتب چاپ و نسخ خطی نفیس را به کتابخانه آستان قدس رضوی (ع)، کتابخانه آستان مقدس حضرت عبدالعظیم در شهرری، کتابخانه آستانه حضرت معصومه (ع) در قم، کتابخانه مدرسه فیضیه قم، کتابخانه آستان مقدس شاهچراغ در شیراز و دهها کتابخانه داخلی و خارجی اهدا کردند که فهرست آنها از حوصله این مقدمه خارج است.
خدمات اجتماعی
از آیتالله مرعشی نجفی در حوزه خدمات اجتماعی نیز آثار و خدمات گرانسنگ و جاودانهای در داخل و خارج ایران باقی مانده است که در این مقدمه به برخی از آنها که در داخل ایران تحقق یافته است اشاره میکنیم:
الف: ساخت و تجدید و تعمیر مدارس، مساجد و حسینیهها
آیتالله مرعشی صدها مسجد، حسینیه و مدرسه را در ایران و کشورهای هند، پاکستان، امیرنشینهای خلیج فارس و برخی کشورهای دیگر از طریق هزینه وجوه شرعیه و سهم مبارک امام (ع)، به افراد نیکوکار اجازه ساخت و تعمیر دادهاند و یا این که خود اقدام کردهاند. از باب نمونه ایشان در قم، مسجد راهآهن را که متفقین در زمان جنگ به عنوان کلیسا از آن استفاده میکردند، پس از رفتن آنان به عنوان مسجد تجدید بنا کرد و همچنین مسجد راهآهن ازنا را در استان لرستان بنیان نهاد و نیز مقبره مرحوم علامه مجلسی در اصفهان به همت معظمله تجدیدبنا گردید و ...
ب. بیمارستان و درمانگاه
آیتالله مرعشی در قسمت امور درمانی و بیمارستانی نیز همانند احداث و یا تعمیر مساجد، حسینیهها و مدارس یا خود شخصاً اقدام کرده و یا به افراد خیر و نیکوکار اجازه داده است که از باب وجوهات با هزینه کردن وجوهات شرعیه بسازند؛ از جمله آنها بیمارستان کامکار در قم میباشد که مرحوم کامکار به اجازه ایشان آن را تأسیس کرد، و یا درمانگاه جدّا را که در بیمارستان نکویی قم بنیان نهاد. یا کمک ایشان به مخارج ضروری آسایشگاه معلولین قم، واقع در جاده سراجه، و همچنین کمک به مخارج ماهیانه بیمارستان سهامیه قم در 1343 شمسی و مدتی پس از آن. و نیز احداث ساختمان بخش قلب بیمارستان نکویی که خود معظمله هزینههای ساخت آن را پرداخت نمودند و یا مرکز توانبخشی و بهزیستی واقع در میدان امام قم که زمین آن را مرحوم حاجآقا طاهری قزوینی به آقای مرعشی واگذار نمود و ایشان آن را وقف امور خیریه کردند که به عنوان مرکز توانبخشی (بهزیستی) و یا «دارالشفای آل محمد (ص») ساخته شد و هماکنون از آن بهرهبرداری میگردد.
ج ـ احداث مسکن طلاب علوم دینی قم
از جمله خدمات اجتماعی آیتالله مرعشی نجفی، احداث ساختمان جهت مسکن طلاب علوم دینی میباشد، ایشان در انتهای خیابان طالقانیدر قم، اقدام به ساختن 140 باب خانه برای طلاب کردند که در قطعات کوچک و بزرگ به صورت یک شهرک ساخته و در اختیار طلاب محروم قرار گرفت. این شهرک هماکنون به عنوان «کوی حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی» معروف است.
د. خدمات متفرقه اجتماعی
از سوی آیتالله مرعشی نجفی به تناسب نیازها و ضرورتها و به اقتضای زمانها و مکانها خدمات متفرقهای در داخل و خارج کشور ایران انجام شده است که در این جا به نام برخی از آنها بسنده میشود الف: کمک به سازمان آب منطقهای قم در 1358 شمسی ب: احداث واحد موتور برق امامزاده سلطان علیبن امام محمد باقر (ع) واقع در اردهال کاشان در 1381 قمری ج: کمک به زلزلهزدگان و سیلزدگان، د: کمک به مسلمانان جنوب لبنان که در اثر هجوم ددمنشانه رژیم صهیونیستی خانه و کاشانه خود را رها کرده و به کشورهای اردن و سوریه آواره شده بودند. û : کمک به پناهندگان جنگ تحمیلی و ...
مبارزات سیاسی
همانگونه که قبلاً اشاره شد آیتالله مرعشی حدود سه سال پس از کودتای 1339 ق / 1299 ش / 1920 م رضاخان میرپنج، دو ماه پیش از سفر احمدشاه قاجار به اروپا (24 ربیعالاول 1342 / 14 مهر 1302)، یعنی در محرم 1342 / شهریور 1302، پس از مهاجرت از نجف اشرف وارد ایران شد. ورود معظمالیه به ایران مصادف بود با دوره سخت کشمکشهای سیاسی روس و انگلیسی در ایران، مبارزات آزادیخواهانه شیخ محمد خیابانی در تبریز و میرزاکوچک خان جنگلی در گیلان (ربیعالثانی 1340 / آذر 1300) و کودتای فرمایشی رضاخان که با طراحی و سازماندهی دولت استعمارگر انگلیس انجام گرفته بود.
ایشان که از مبارزات سیاسی علمای عراق علیه انگلستان تجربیات خوبی کسب کرده بود، در تهران با آیتالله شهید مدرس دیدار کرد و در جریان امور سیاسی کشور ایران قرار گرفت، در همین جا با روحیات مستبدانه، قلدرمآبانه و ضددینی رضاخان آشنا گردید.55 او بعدها از رضاشاه با عنوان «خبیث» یاد نموده و سپس اضافه کرده که به امر این طاغوت در 1355 قمری کشف حجاب زنان در ایران روی داد.
آیتالله مرعشی به همراه مراجع دیگر و در پیشاپیش آنان حضرت امام خمینی (ره) کوششهای زیادی کرد تا حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت شیعه را از ضربات پیدرپی عوامل رضاخان و پس از آن فرزند سفاکش محمدرضا پهلوی (که همواره سعی در متلاشی ساختن آنها داشتند) نجات دهد. وی نوعی مبارزه منفی با رژیم رضاخانی را آغاز کرد. این مبارزه منفی و پنهانی در تمام دوران استبداد پهلوی نیز ادامه یافت و در موارد بسیاری به کمک انقلابیون شتافت. از جمله ارتباط بسیار نزدیکی میان ایشان و فدائیان اسلام وجود داشت. چند نامه در میان اسناد زندگی معظمله موجود است که یکی از شهید سیدمجتبی نواب صفویو دیگری از شهید سیدعبدالحسین واحدی است که در 1375 ق / 1334 ش به درجه رفیعه شهادت رسیدند.57
قیام 15 خرداد و مواضع آیتالله مرعشی نجفی
محمدرضا پهلوی شاه ایران گرچه در شهریور 1320 با دخالتهای ظاهریِ متفقین و سیاستهای مزورانه بریتانیا روی کار آمده بود، ولی در کودتای 28 مرداد 1332 این دیگر آمریکا بود که شاه را یکهتاز صحنه سیاست ایران کرد.
رژیم دستنشانده پهلوی که حیات سیاسی خود را مدیون آمریکا و صهیونیستها میدانست با طراحی و پشتیبان آمریکا، حادثه 19 دی 1341 را با عناوین فریبنده «انقلاب شاه و مردم» و با تبلیغات گسترده از مردم مسلمان ایران خواست در انتخابات عمومی شرکت نمایند، این انتخابات که بعدها به «لوایح ششگانه شاه» معروف شد، ترفند دیگری بود که رژیم بتواند در پوشش آن به اهداف آمریکا در ایران جامه عمل بپوشاند، که البته با هوشیاری امام و روحانیت آگاه شیعه بار دیگر این ترفند و نقشه رژیم نقش بر آب شد، با این حال محمدرضا پهلوی که چارهای جز اطاعت از خواستههای امریکا نداشت پس از چندی طرح فاجعهآمیز و استعماری «کاپیتولاسیون» را بر مردم مسلمان و انقلابی ایران تحمیل کرد. شاه و هواداران آمریکاییاش گمان میکردند با رحلت آیتالله بروجردی راه برای اجرای سیاستهای استعماری آمریکا در ایران کاملاً هموار شده است از این رو با تبلیغات گسترده و فریبنده از یک سو درصدد تصویب و اجرای سیاستهای امریکایی برآمدند و از سوی دیگر با ایجاد جو رعب و وحشت در کشور و دستگیری عالمان آزاده و مجاهدین سبیلالله به تضعیف جبهه روحانیت و حوزههای علمیه پرداختند.
این حادثه وقتی اوج گرفت که آیتالله العظمی امام خمینی اعلامیههای شدیداللحن و سخنرانیهای شورانگیز خود را در مدرسه فیضیه قم آغاز کرد و به شدت به دخالت بیوقفة آمریکا در اوضاع ایران و سرسپردگی رژیم پهلوی و حتی اطاعت بیچون و چرای شاه از سیاستهای استعماری آمریکا و صهیونیستهای جنایتکار، اعتراض کرد و بر این نکته تأکید کرد: «مصمم هستم که از پا ننشینم» تا دستگاه فاسد را به جای خود بنشینم و یا در پیشگاه مقدس حق تعالی با عذر وفور کنم».58 در آن ایام حضرت امام خمینی در سخنرانی 29 اسفند 1341 در مسجد اعظم قم با اشاره به مسؤولیت سنگین روحانیت در برابر توطئههای استعمار بر ضد اسلام فرمودند: «.. دستگاه جبار بداند که اگر بخواهد به اسلام تجاوز کند و احکام کفر را در بلاد اسلامی جاری سازد، من در کمین آنها ایستادهام. من تا آخرین لحظههای زندگیام از نوامیس اسلام و مسلمین دفاع میکنم. من به حکم اسلام که به ما دستور جهاد و مقابله داده است در برابر خیانت به اسلام دست روی دست نمیگذارم و ساکت نمینشینم، اگر میخواهند راحت باشند. بیایند مرا که مزاحم هستم از این کشور تبعید کنند. تا من هستم نمیگذارم قوانین مخالف اسلام تصویب و اجرا شود. تا من هستم نمیگذارم که دستگاه جبار استقلال این مملکت را برباد دهد...59
در پی سخنرانی امام خمینی در عصر روز عاشورا، مأمورین شاه شبانه به منزل ایشان ریختند و او را به تهران بردند. در پی دستگیری امام خمینی، مردم شهرهای قم، تهران و برخی از شهرهای دیگر ایران به کوچه و خیابان ریختند و این حرکت رژیم شاه را به شدت محکوم کردند. مأمورین مسلح مردم را به گلوله بستند و علما و مراجع با صدور اطلاعیهها، اعلامیهها، تلگرافهای متعدد و سخنرانیهای آتشین خواستار آزادی امام خمینی شدند. برابر اسناد موجود آیتالله مرعشی نجفی طی اعلامیة شدیداللحنی آزادی سریع حضرت امام خمینی (ره) را خواستار شدند. ایشان به همراه سایر مراجع و علمای طراز اول به منظور حمایت از حضرت امام خمینی، از شهرستانها به تهران سفر کردند و مدت چهار ماه به صورت جمعی به مبارزات خود علیه رژیم پهلوی ادامه دادند. جنایات رژیم دستنشانده آمریکا در ایران و خیانتهای آنان نسبت به مقدسات اسلام در زمان نخستوزیری اسدالله علم، (مهره مزدور و سرسپرده آمریکا)، به اوج خود رسید. او در اندک مدتی تمامی مظاهر آزادیهای نسبی را نیز از میان برد. فعالیت گروهها را تعطیل ساخت و رهبران احزاب و گروهها را تبعید و یا به زندان افکند و فعالیت سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) را گسترش داد و کوشش فراوانی کرد تا از نفوذ روحانیت و مراجع شیعه بکاهد و مسلمانان متعهد و مومن را از نیروهای مقننه، قضایی و مجریه اخراج و یا حداقل آنها را محدود سازد و غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی را که ضد قانون اساسی و اسلام بود، به راه انداخت. علما و مراجع حوزه علمیه قم و دیگر شهرستانها بلافاصله واکنش نشان دادند.60
آیتالله مرعشی نیز همگام با دیگر علما و مراجع و جامعه اسلامی ایران نخست تلگرافی به شاه زد و از او خواست که تصویبنامه غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی را لغو کند. اما وقتی جوابی از سوی شاه داده نشد، چندین تلگراف به اسدالله علم، نخستوزیر وقت، زد و آن قدر با دیگر علما پا فشرد تا نخست وزیر و هیئت دولت را مجبور ساختند تا غیرقابل اجرا بودن این تصویبنامه را اعلام کردند.61
آیتالله مرعشی که از دیرباز با امام خمینی همراه بود با صدور بیانیهها، اعلامیهها و تلگرافها از مقام و منزلت علمی امام خمینی دفاع کرد و خواستار آزادی و رفع محدودیتها از معظمله گردید. آیتالله مرعشی از جمله اولین مراجعی بود که پس از دستگیری امام خمینی با صدور اعلامیه از مردم مسلمان ایران خواست هشیاری خود را حفظ کرده و صحنه مبارزه خالی نکنند ایشان در این اعلامیه فرمود «خون ما رنگینتر از خون برادر عزیزمان آیتالله خمینی نیست و مادامی که ایشان را صحیح و سالم به دست ما ندهند، دست از اقدام برنمیداری و تا آخرین قطره خون خود از حریم اسلام دفاع خواهیم کرد».62
آیتالله مرعشی در جواب جمعی از طلاب حوزه علمیه قم در خصوص مقام و منزلت علمی امام خمینی، سرسختانه اظهار میدارد که:
«چنانچه کراراً اینجانب عقیده خود را اظهار کردهام، باز هم به موجب این سوال عرض میکنم که حضرت آیتالله خمینی ـ دامت برکاته ـ یکی از مراجع تقلید عالم تشیع هستند و از اساطیر روحانیت اسلام و از مفاخر عالم تشیع. امید است خداوند متعال موجبات رفع نگرانیهای مسلمین و انجام منویات مقدسه روحانیت اسلام را فراهم فرماید».
پس از دستگیری امام خمینی (ره) و تبعید ایشان به ترکیه آیتالله حاجآقا مصطفی خمینی برای انجام مذاکراتی به منزل آیتالله مرعشی رفته بودند، عوامل رژیم از این ماجرا اطلاع یافته و از پشتبام به منزل آیتالله مرعشی هجوم بردند و فرزند امام را دستگیر کردند و آنگاه که معظمله مانع دستگیری حاجآقا مصطفی میشوند، عوامل رژیم با مشت به سینه ایشان میزنند و حاج آقا مصطفی را میبرند که از همان جا به ترکیه تبعید میشود.
آیتالله مرعشی در پاسخ به نامه علما و فضلای حوزه علمیه قم اظهار میدارد: «در خصوص وظیفه گویندگان و آقایان طلاب عظام که سوال فرمودهاید، البته متوجهید که در این مورد پس از تبعید المجاهد فی سبیلالله حضرت مستطاب آیتالله خمینی ـ دامت برکاته ـ چه در منبر و چه شفاهاً و چه در منشورات کتباً گفته و نوشتهام. در آنجا به طور صریح و مشروح، هدف و وظیفه را شرح دادهام. مجدداً نیز تذکر میدهم که وظیفه روحانیون و خدام شرع انور این است که مردم را به وظایف دینی خود آشنا نموده و احکام الهیه را مشروحاً بیان فرمایند...» پس از تبعید امام خمینی از ترکیه به عراق «تبعیدگاه ثانوی» با ارسال تلگرافهایی به نجف اشرف برای آیتالله حکیم، آیتالله خویی و آیتالله شاهرودی از آنان میخواهد از میهمان عزیز و بزرگوار خود به گرمی استقبال نموده و احترام نمایند.
آیتالله مرعشی نجفی طی سخنرانی که در 23 رجب 1384 در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه (س) اظهار داشتند:
«نقش برجسته روحانیت شیعه در دفاع از احکام اسلام و قوانین شریعت و حفظ استقلال مملکت در طول تاریخ ایران و در مواقع حساس و بحرانی، واقعاً به یادماندنی است. ایشان در این سخنرانی از علمای مجاهدی یاد میکند که به هنگام هجوم بیگانگان به این کشور و تجاوز به مقدسات اسلام چگونه فداکارانه جان باختند، اما استقلال کشور را حفظ کردند و از اسلام دفاع نمودند». سپس خطاب به رژیم پهلوی میپرسد: آیا این علما و فقها و مراجع مرتجع هستند؟!! آیا اینان نبودهاند که در طول تاریخ بهترین دفاع را از استقلال کشور انجام دادهاند؟ سپس تجاوزات و فتنهگریهای رژیم پهلوی را علیه اسلام و روحانیت شدیداً محکوم مینماید.
آیتالله مرعشی نه تنها در صحنه داخلی ایران از اسلام و مسلمین دفاع کرد، بلکه در مواقع بسیار حساس از دیگر مسلمانان نیز که مورد تجاوز و ستم قرار میگرفتند، دفاع کرد. از جمله اعلامیههای متعددی که در دفاع از مسلمانان مظلوم فلسطین و محکومیت اسرائیل جنایتکار و تقاضای کمک از تمامی مسلمانان جهان برای دفاع از ملت مظلوم فلسطین، صادر کرده است. معظمله هنگامی که رژیم بعثی عراق ایرانیان مسلمان را با وضع فجیعی از عراق اخراج کرد، به این اقدام ضدانسانی و جنایتکارانه بعثیان در عراق اعتراض کرد و از اهانت و بیحرمتی به عتبات مقدسه اظهار تأسف کرد.
آقای مرعشی در سال 1352 شمسی فتوایی علیه خریدوفروش کالاهایی که سود آن هزینة تبلیغات حزب جاسوسپیشه بهائیت استفاده میشد، صادر کرد و آن را حرام خواند؛ حزبی که به کمک رژیم پهلوی بر بیشتر منابع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور مسلط شده بود. ایشان در تاریخ 22 خرداد 1354 نیز طی نامهای به حضرت آیتالله آشتیانی، تهاجم بیرحمانه عوامل رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه و دستگیری جمعی از طلاب و ضرب و شتم آنان را محکوم کرد و از آیتالله آشتیانی خواست در جهت استخلاص محبوسین بیگناه معجلاً اقدام کند. پس از شهادت آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی، اولین مجلس ترحیم از سوی آیتالله مرعشی نجفی در حسینیه ایشان منعقد گردید و پس از ختم مراسم شرکتکنندگان با شعارهای کوبنده خود مظالم رژیم پهلوی را بازگو کرده که عدهای دستگیر شدند.
در جریان سرمقاله موهن و فرمایشی در روزنامه اطلاعات در سال 1356 که در آن به ساحت مقدس حضرت امام خمینی اهانت شد، باز هم وی از نخستین افرادی بود که اعلامیه شدیداللحنی صادر کرد و از مقام شامخ امام و روحانیت دفاع نمود و نسبت به حوادث تلخ و ضرب و شتم طلاب و مردم مسلمان و کشتار آنان اظهار تأسف نمود و مجازات جنایتکاران را خواستار شد. پس از هجرت امام خمینی از عراق، آیتالله مرعشی نجفی طی تلگرافی به رئیس جمهور عراق، از وی میخواهد که سریعاً ترتیب بازگشت امام را به محل اقامت قبلیشان فراهم نماید. بعد از مهاجرت امام به پاریس، معظمله با ارسال تلگرافی به امام از پیشامد ناگواری که برای ایشان اتفاق افتاده بود، فوقالعاده اظهار تأثر مینماید و پس از آن تلگرافی برای رئیس جمهور فرانسه، والری ژیسکاردستن، میفرستد و از او و ملت فرانسه میخواهد که مهماننوازی خود را به مرتبه کمال برسانند.
با اعلام نخستوزیری شاپور بختیار و ادعای وی مبنی بر موافقت اکثر روحانیون بزرگ با نخستوزیری او، آیتالله مرعشی در تاریخ 30 دی 1357 اعلامیهای منتشر میکند و قویاً ادعای وی را تکذیب و بختیار را نیز دستنشانده رژیم فاسد، ظالم و دیکتاتور که دستش به خون ملت مسلمان ایرانآلوده شده، به شمار آورده و او را غیرقانونی و مردود میشمارد. و هنگامی که بختیار فرودگاههای کشور را به روی هواپیمای امام میبندد، این حرکت مذبوحانه را محکوم مینماید. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی و پس از بازگشت امام به ایران، آیتالله مرعشی نجفی از همگامی با سایر مراجع، با رهبر انقلاب، از هیچ کوششی فروگذاری نکرد و پس از انتخاب مهندس مهدی بازرگانبه سمت نخستوزیری دولت موقت از طرف امام، او نخستین کسی بود که این حسن انتخاب را به مهندس بازرگان تبریک میگوید و اظهار امیدواری میکند که ایشان در این مسئولیت خطیر وظایف خویش را به نحو احسن و مطلوب به انجام رساند.
بالاخره در 22 بهمن 1357، روز پیروزی انقلاب اسلامی، اعلامیه مهمی خطاب به ملت ایران صادر کرده و از عموم طبقات، که با فداکاریها و جانبازیهای خویش در راه اعتلای کلمه حق و پیشبرد اهداف عالیه اسلامی و خواستههای مشروع خود تا پای جان استقامت کردند واز علمای اعلام و حجج اسلام شهرستانها و مدرسین و طلاب حوزههای علمیه و افسران و درجهداران و همافران نیروی هوایی و دیگر اقشار جامعه، صمیمانه تشکر میکند.
توطئهها و اقدامات ساواک در تضعیف آیتالله مرعشی نجفی
رژیم دستنشانده پهلوی به وضوح دریافته بود، تا هیمنه و نفوذ معنوی فقها و علمای راستین اسلام بر عقاید و فرهنگ اجتماعی مردم مسلمان ایران وجود داشته باشد، هرگز نخواهد توانست مأموریتهای ضداسلامی صهیونیستها و آمریکا را در این کشور به اجرا درآورد، به همین جهت با طرح توطئههای گوناگون همواره سعی کرد مانع نفوذ قدرت روحانیت در میان مردم مسلمان شود. رژیم شاه که از پایداری و مجاهدات آیتالله مرعشی نجفی در برابر تهاجم فرهنگی غرب و طرحهای انحرافی و ضداسلامی آنان آگاه بود، با ایجاد تضییقات، کارشکنیها و اقدامات ناجوانمردانه و با بسیج عوامل پیدا و ناپیدای خود مجموعه فعالیتها، موضعگیریها و مراسلات آیتالله مرعشی نجفی را در مراقبتها و کنترل خود درآورده بود در اینجا به برخی از توطئهها و عملیات ساواک علیه معظمله را که در این مجموعه اسنادی آمده است اشاره میکنیم:
1ـ اداره دوم ارتش طی گزارشی به شماره : 14604 ر د 2 تاریخ 9/6/42 اعلام میکند:
«آقای شهابالدین نجفی مرعشی که از علمای طراز اول قم هستند، در پاسخ اطلاعیهای که سازمان امنیت در مورد آزادی آقای خمینی و تعهد ایشان مبنی بر عدم مداخله در امور سیاست دادند. اطلاعیهای منتشر و در آن شدیداً به تشکیلات ساواک و اهانت ایشان به مقام روحانیت تاخته است. این اطلاعیه سوءظن و تردیدی که بسیاری از مؤمنین در مورد آقای خمینی ایجاد کرده بود برطرف ساخت.»
2ـ آیتالله مرعشی نجفی که در جریان نهضت 15 خرداد و دفاع از موضعگیریهای حضرت امام خمینی علیه رژیم پهلوی به تهران مهاجرت نمودند، ساواک حضور ایشان را در تهران خطرناک تلقی کرد. در سند شماره 1212 س ت / 7 تاریخ 27/5/42 میگوید :
«وجود آیتالله نجفی در وسط بازار و آزادی عملی که در ملاقات با معین و روحانیون دارد موجبات تقویت او را فراهم آورده و چنان که مشهور است از هیچگونه مخالفتی با خواستههای دولت کوتاهی نمینماید. ساواک در سند 25/6/42 اداره دوم عملیات (321) طی اطلاعیهای به مقامات ساواک به نقل از مدیرکل اداره سوم ساواک اعلام میکند: وجود آیتالله نجفی از نقطه نظر این که در وسط بازار از آزادی کامل برخوردار است برای تقویت روحانیون مخالف دولت دور از مصلحت است.»
مدیرکل اداره سوم ساواک طی سند شماره : 24754/316 ـ 24/4/46 به ساواک قم دستور سپهبد نصیری رییس ساواک را ابلاغ میکند:
«به فرموده با توجه به این که اخیراً فعالیت نامبرده فوق ]آیتالله مرعشی[ به طور محسوس افزایش یافته شخصاً با مشارالیه تماس حاصل و توجه داده شود که ادامه رویهای که در پیش گرفته عواقب وخیمی برای او دربر خواهد داشت»
3ـ مفاد اسناد : 7071 ـ 27/6/42 و 7093 ـ 28/6/42 و 7098 ـ 28/6/42 و 25031/321 ـ 28/6/42 حاکی از تعقیب و مراقبت دقیق از فعالیتهای ایشان است، ساواک مرکز طی تلگرافی دستور میدهد: «آیتالله مرعشی با هواپیما به مشهد حرکت کرد اقدامات و فعالیتهای وی را تحت کنترل قرار داده نتیجه را گزارش نمایند».
4ـ آیتالله مرعشی نجفی در جریان مخالفت با طرحها و لوایح ضداسلامی رژیم پهلوی، طی نامهای به آیتالله حاج سیداحمد خوانساری در خصوص مخالفت «با لایحه خانواده» متذکر شدند:
«در حالی که ملت اسلام مبتلا به تجاوز دولت منفور اسرائیل شده و افکار متوجه این ضایعة بزرگ میباشد از چنین موقعیت حساس سوءاستفاده شده است و این مواد و طرح غیراسلامی تصویب شده ...»
مفاد اسناد شماره : 24636/316 ـ 15/4/46 و 1136/21 ـ 14/4/46 و ... حاکی است سپهبد نصیری رئیس ساواک، به مجرد اطلاع از موضوع فوراً به ساواک قم دستور داد با صحنهسازی، عکاس اعلامیهها را جهت تهیه کپی قبول و پس از این که به عکاسخانه برد، در حال تهیه کپی از آنها ترتیبی داده شود که با تظاهر به این که این اطلاع از منبع دیگری رسیده، عکاسخانه بازرسی و ضمن ضبط اعلامیهها و وسایل فتوکپی مربوطه ظاهراً عکاس مزبور توقیف و همراه با اعلامیهها به مرکز اعزام و نتیجه را سریعاً اعلام دارند».
5ـ آیتالله مرعشی نجفی در فاجعه تجاوز ظالمانه صهیونیستها به مسلمانان بیپناه فلسطین در سال 46 با پخش اطلاعیهای از مردم مسلمان ایران خواستند با کمکهای مالی خود به یاری مردم ستمدیده فلسطین بشتابند و به همین منظور شماره حسابی را در بانک باز کردند. در همین راستا ایشان از مردم خواستند به منظور اظهار همدردی با مصیبتزدگان مسلمین از تظاهر به جشن و چراغانی در روز مولود مسعود پیغمبر اکرم (صلوةالله علیه و آله) خودداری نمایند، در ضمن اعلام نمودند، به همین مناسبت آن روز را جلوس نخواهند داشت. نصیری رییس ساواک دستور داد: «هر چاپخانهای که اعلامیه را چاپ کرده و هر کس دستاندرکار چاپ آن بوده است، بازداشت شوند. «سند شماره : 629/316 ـ 5/4/46»
فرزند ارشد آیتالله مرعشی که دستیار مورد اعتماد ایشان نیز بود، در جریان کمکها و اعانات مردم ایران به مسلمانان آواره فلسطین، به امر آیتالله مرعشی وجوه مذکور را، از بانک تحویل گرفته تا به آوارگان فلسطین برسانند.
برابر سند «35552/316 ـ 7/6/46» سپهبد نصیری رییس ساواک دستور میدهد: «در شهر شایع نمایند که فرزند آیتالله نجفی وجه مزبور را که جهت آوارگان عرب جمعآوری شده، به منظور استفاده شخصی از بانک برداشت نموده».
در سند «2613/21 ـ 17/7/46» امنیت داخلی ساواک اظهارنظر میکند : «با اشاعه اینکه پسر نجفی وجوه جمعآوری شده آسیبدیدگان جنگ را به مصارف شخصی رسانده، افکار روحانیون را متوجه آن ساخته که تحقیقاً بدانند این وجوه که وسیله ایشان از بانک اخذ شده به چه مصرفی رسانده شده».
در سند «45629/316 (8/8/46» مدیرکل اداره سوم ساواک به رییس ساواک قم دستور میدهد: «... نتیجه اقدامات آن ساواک را نسبت به شایع نمودن این که فرزند نامبرده بالا ]مرعشی نجفی[ وجوه جمعآوری شده را به مصرف شخصی رسانیده اعلام نمایند».
مفاد سند «2955 ـ 13/8/46» حاکی است که رییس ساواک قم به اداره سوم اعلام میکند: «در اجرای اوامر، اقدامات لازم در زمینه شایع نمودن مفاد امریه شماره 35552/316 ـ 7/6/46 از طرف این ساواک وسیله منابع به عمل آمده و سپس ساواک قم پیشنهاد میکند «در صورتی که با درج مقالهای در روزنامه موافقت حاصل است ابلاغ که اقدام گردد» در سند «3285/21 ـ ساواک قم همچنان اصرار بر اشاعه حیف و میل وجوه مزبور را دارد، در سند «37370/316 ـ 13/7/47» ساواک مرکز دستور میدهد:
«خواهشمند است دستور فرمایید به منظور تضعیف بیش از پیش نامبرده، به نحو غیرمحسوس شایع نمایند مشارالیه وجوه جمعآوری شده را به نفع شخصی خود بهرهبرداری مینماید و به مصارف خصوصی میرساند».
در اینجا لازم است، توجه خوانندگان محترم را در خصوص مصرف وجوه جمعآوری شده جهت آوارگان فلسطین که به وسیله آیتالله مرعشی نجفی برای آنان ارسال شده است، به مطالعه اسناد : «2536 ـ 8/8/46 و 2823 ـ 2/9/46» جلب نماییم.
6ـ آیتالله مرعشی نجفی همانند دیگر مراجع دینی جلسات شورای استفتأ داشتند، ساواک که با حساسیت زیاد کلیه فعالیتهای ایشان را زیر نظر و کنترل درآورده بود طی سند شماره 35563/316 ـ 8/6/46» به ساواک قم دستور میدهد:
«خواهشمند است دستور فرمایید به نحو غیرمحسوس در جلسات متشکله نامبرده بالا ]آیتالله مرعشی[ نفوذ نموده و علت این که جلسات مورد بحث به طور سری و برای عده مخصوص تشکیل میشود روشن و منعکس نمایند...»
7ـ ساواک برای کنترل و مراقبت هر چه بیشتر و دقیقتر از فعالیتهای آیتالله مرعشی نجفی همواره از مجموع اقدامات مستقیم و غیرمستقیم ایشان مراقبت مینمود از جمله سانسور، جمعآوری و جلوگیری از ارسال و ایصال مکتوبات و مراسلات معظمله به مقصد بود، در اسناد زیادی در این مجموعه اسنادی ساواک به بخشنامه و یا گزارش در این راستا پرداخته است، برای نمونه ساواک در سند شماره «4274/21 ـ 16/11/46» به اداره کل سوم گزارش مینماید :
«هر ماه به طور غیرمستقیم از توزیع نامههای وی جلوگیری که عیناً در اداره پست ضبط گردیده...» 8ـ ساواک پیوسته تلاش میکرد با سیاست تهدید و تطمیع بتواند آیتالله مرعشی نجفی را به کنترل سیاستهای خود درآورد، اما به مشاهدت زندگی سرشار از مجاهدات و مبارزات آن فقیه فرزانه و نیز با استناد به اسناد متعدد در این مجموعه اسنادی، سیاستهای تهدیدی و تطمیعی ساواک در خصوص معظمله هیچگاه تحقق نیافت. برای نمونه ساواک قم در سند شماره «4575/21 ـ 3/12/46» طی استفساریهای از اداره کل سوم ساواک مرکز درخواست مینماید:
«با توجه به اینکه طی امریه شماره «77285/316 ـ 18/11/46» ابلاغ گردیده به منظور تضعیف موقعیت و از بین بردن وجهه مشارالیه ]آیتالله مرعشی نجفی[ طرح تضعیفی تهیه و تقدیم گردید و در امریه 77740/316 ـ 28/11/46 ابلاغ گردیده تسهیلاتی جهت مشارالیه در مورد ساختن کتابخانه فراهم گردد تا بتوان از وجود وی استفاده نمود، با عرض این که اوامر صادره یکی در جهت تضعیف نامبرده و دیگری مربوط به تسهیل امور کتابخانه میباشد، مقرر فرمایید نظریه در ثانی ابلاغ تا اقدامات لازم به عمل آمده و نتیجه به استحضار برسد» همانطور که قبلاً نیز آمد، عوامل ساواک هرگز نتوانستند اراده حضرت آیتالله مرعشی نجفی را به کنترل خود درآورند.
سپهبد نصیری رییس ساواک در سند شماره : «17880/316 ـ 1/12/46» گفته است: «آقای مرعشی قابل اعتماد نیست»
برای توضیح بیشتر به اسناد مربوط و نیز سند «88334/316 ـ 26/12/46» رجوع کنید. 9ـ اداره کل سوم ساواک در سند «4228/316 ـ 21/9/49» به ساواک قم ابلاغ میکند: «به فرموده مقرر است برای نامبرده بالا و همچنین اطرافیان وی محدودیتهایی نظیر اقدامات معموله درباره آیتالله گلپایگانی فراهم شود».
در سند تاریخ «21/10/49» اداره کل سوم ساواک طی گزارشی به سپهبد نصیری رییس ساواک اعلام مینماید:
«به طوری که استحضار دارند وزارت دربار شاهنشاهی در نوروز سال 49 جزوهای که حاوی شرح حال اولیا دینی بوده تهیه و جهت برخی از روحانیون از جمله آیتالله نجفی فرستاده لکن نامبرده از دریافت آن خودداری نموده است، در اجرای اوامر صادره به ساواک قم ابلاغ گردیده محدودیتهایی برای تضعیف نجفی فراهم آورند. پاسخ رسیده حاکی است، تنها موضوعی که در تحکیم موقعیت نجفی کمک میکند، برگزاری نماز جماعت در اعیاد مذهبی در صحن مطهر قم میباشد».
ساواک قم در گزارش «3652/21 ـ 14/10/49» به اداره کل سوم ساواک اعلام میکند: «در نظر است از نوع طرحهایی که در مورد آیتالله گلپایگانی و ... تا به حال اجرا شده است به آیتالله نجفی مرعشی هم اجرا گردد و ابتدا با تهیه و اجاره پلاکاتی در حوالی منزل وی نسبت به نصب فرستنده در داخل هدف به منظور آگاهی از فعالیتهای وی اقدام گردد» در سند «3643/21 ـ 4/10/49» ساواک قم به مرکز اعلام میکند:
«تنها مسئلهای که به تضعیف و انکسار موقعیت نجفی لطمه وارد میآورد، انجام پیشبینیهای لازم به منظور عدم برگزاری نماز در صحن مطهر و اعیاد میباشد». اداره کل سوم ساواک به منظور کسب تکلیف از رییس ساواک در سند تاریخ «22/10/49» گزارش میدهد:
«مشارالیه ]آیتالله مرعشی نجفی[ از روحانیون مخالف دولت میباشد و به طوری که استحضار دارند یادشده در سال جاری از گرفتن جزوات اهدایی وزارت دربار شاهنشاهی امتناع نموده که مقرر گردیده برای یادشده نیز محدودیتهایی فراهم شود. ساواک قم اعلام میدارد به منظور آگاهی از فعالیتهای یادشده ابتدا با انتخاب و اجاره ساختمانی در حوالی منزل وی نسبت به نصب فرستنده در داخل هدف اقدام گردد. با عرض مراتب فوق و اینکه نصب فرستنده در منزل نامبرده ضروری میباشد، در صورت تصویب با اجرای طرح مذکور موافقت گردد». اداره کل سوم ساواک در سند «4747/316 ـ 1/11/49» به ساواک قم ابلاغ میکند : «با پیشنهاد آن ساواک موافقت میگردد خواهشمند است دستور فرمایید اقدامات معموله را اعلام نمایند».
پشتیبان نظام مقدس جمهوری اسلامی و رزمندگان اسلام
آیتالله مرعشی پس از پیروزی انقلاب تا آخرین لحظه عمر شریف و با برکت خود در کنار ملت مسلمان، با ایمان و فداکار ایران و همگام با رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی، و دیگر مسئولین مملکتی در کوران حوادث و لحظههای حساس سرنوشتساز انقلاب کشور باقی ماند و لحظهای از منویات اسلام و روحانیت مبارز دور نشد. در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، یاور رزمندگان اسلام در جبههها بود و در پشتیبانی از رزمندگان دهها بار سخنرانی کرد و اعلامیه صادر نمود. کمکهای زیادی را به جبهههای جنگ فرستاد و در ایامی که انتخابات برگذار میشد در پای صندوقهای رأی حاضر میگردید.
وصیتنامة آیتالله مرعشی نجفی
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمد
نظرات