تهران در روز اول کودتا
در اولین ساعات سپیده دم سوم اسفند 1299 رضاخان فرمانده تیپ همدان همراه با نظامیان قزاق تحت فرمانش از قزوین وارد تهران شدند. آنان بلافاصله کلانتریها، وزارتخانهها، پستخانهها و ادارات دولتی و مراکز حساس تهران را به تصرف درآوردند. این عملیات کودتایی بود که سفارت انگلستان هدایت آن را بر عهده داشت. رضاخان عامل نظامی کودتا و سیدضیاءالدین طباطبایی ـ مدیر روزنامه رعدـ عامل سیاسی آن بود. ورود نیروهای تحت امر رضاخان به تهران، در حقیقت نقطه شروع رویدادهایی بود که به فروپاشی سلسله 125 ساله قاجار منتهی شد. قزاقها با ورود خود به تهران دروازههای شهر را بستند و سفارتخانهها را به محاصره خود درآوردند تا کسی به این مکانها پناهنده نشود. سپس تمامی تلفنها و خطوط ارتباطی داخل و خارج کشور را قطع کردند. در این روز زد و خوردهای پراکندهای در جریان تصرف شهر به وقوع پیوست و تعدادی نیز کشته و زخمی شدند، ولی با توجه به اینکه فرمانده نیروهای ژاندارم و دیگر محافظان شهر قبلاً توسط انگلیسیها مطلع و تطمیع شده بودند، رضاخان و نیروهایش مشکل جدی در تصرف تهران نداشتند.
رضاخان به محض تصرف تهران، در اولین انتصاب، کلنل کاظمخان را به فرمانداری نظامی تهران منصوب کرد.1
در این روز نیروهای قزاق تمامی زندانیان را آزاد کردند ولی در عوض موج تازهای از بازداشت ناراضیان و شخصیتهای سیاسی اعم از حکومتی، نمایندگان مجلس و غیره آغاز شد. تمام وزرای کابینه سپهدار به غیر از خود او2 بازداشت شدند. بقیه توقیف شدگان که تعداد آنها بین 400 الی 500 نفر تخمین زده میشد، شاهزادگان، رجال، روزنامهنگاران، نمایندگان مجلس، نخستوزیران سابق و وزیران اسبق بودند. در مراحل بعد جمعی از بازداشتشدگان محکوم به زندان، جمعی از آنان تبعید و بقیه آزاد شدند.
از طرف رضاخان اعلامیهای در 9 ماده تحت عنوان «حکم میکنم» منتشر شد و به در و دیوار و معابر شهر نصب گردید. براساس این اعلامیه تمامی ادارات دولتی و روزنامهها تعطیل شدند و به جز دوایر تامین ارزاق به هیچ اداره یا مغازهای اجازه کسب داده نشد. مفاد این اعلامیه چنین بود: 3
حکم میکنم مواد مطروحه ذیل را مردم تهران نصبالعین قرار داده و فرداً فرد تشریک مساعی نمایند و در صورت تخلف شدیداً عقوبت خواهند شد.
1ـ تمامی اهالی شهر تهران باید ساکت و مطیع امر نظامی باشند.
2ـ حکومت نظامی در شهر برقرار و از ساعت هشت بعد از ظهر غیر از افراد نظامی و مأموران انتظامی شهر کسی نباید در معابر عبور نماید.
3ـ کسانی که از طرف قوای نظامی و پلیس مظنون به مخل آسایش و انتظامات واقع شوند فوراً جلب و مجازات سخت خواهند شد.
4ـ تمامی روزنامهجات و اوراق مطبوعه تا موقع تشکیل دولت بکلی موقوف و بر حسب حکم و اجازهای که بعداً داده خواهد شد، باید منتشر شوند.
5ـ اجتماعات در منازل و نقاط مختلفه بکلی موقوف، در معابر هم اگر بیش از سه نفر گرد هم باشند با قوه قهریه متفرق و جلب خواهند شد.
6ـ تا دستور ثانوی تمام مغازههای مشروبفروشی و تئاترها و قمارخانهها و کلوپها تعطیل است و هر کس مست دیده شود به محکمه نظامی جلب خواهد شد.
7ـ تا زمانی که دولت تشکیل نشده است ادارات و دوایر دولتی به استثنای اداره ارزاق، تعطیل خواهند بود، پستخانه و تلگرافخانه و تلفونخانه هم مطیع این حکم خواهند بود.
8ـ کسانی که در اطاعت از موارد فوق سرپیچی نمایند، به محکمه نظامی جلب و به سختترین مجازات خواهند رسید.
9ـ «کاظمخان» به سمت کماندانی شهر انتخاب و معین می شود و مامور اجرای مواد فوق است. چهاردهم جمادیالثانی 1339، رئیس دیویزیون قزاق و فرمانده کل قوا ـ رضا
در عصر روز کودتا «نورمن» سفیر انگلستان در تهران با احمدشاه آخرین پادشاه قاجار ملاقات کرد و ظاهراً بی آنکه از لندن دستوری داشته باشد، به شاه گفت تنها راهی که برایش باقی مانده آن است که با سرکردگان کودتا رابطه برقرار سازد و خواستههای آنها را بپذیرد و تاکید کرد که این تنها راه باقی مانده است. 4
در این روز نورمن طی تلگرافی به لردکرزن وزیر خارجه بریتانیا نوشت: بسیاری از کسانی که توسط قزاقها دستگیر شدهاند، تحریک کننده، توطئهگر و ضد انگلیسی هستند و این موجب رضایت ماست. 5
پیرو تهدیدات «نورمن» سفیر انگلستان، احمد شاه در غروب سوم اسفند سرگرم نوشتن احکام جداگانه رضاخان پهلوی و سیدضیاءالدین طباطبائی شد. او احکام را صبح روز بعد انتشار داد. رضاخان لقب «سردار سپه» گرفت و سیدضیاءالدین مامور تشکیل کابینه شد. در حکم احمد شاه راجع به سیدضیاء که خطاب به استانداران و فرمانداران سراسر کشور انتشار یافت آمده است:
حکام ایالات و ولایات ـ در نتیجه غفلت کاری و لاقیدی زمامداران دوره گذشته که بیتکلیفی عمومی و تزلزل امنیت و آسایش را در مملکت فراهم نموده، ما و تمامی اهالی را از فقدان هیات دولت ثابتی متأثر ساخته بود، مصمم شدیم که با تعیین شخص دقیق و خدمتگزاری که موجبات سعادت مملکت را فراهم نماید، به بحرانهای متوالی خاتمه دهیم. بنابر این به اقتضای استعداد و لیاقتی که در جناب میرزا سید ضیاءالدین سراغ داشتیم عموم خاطر خود را متوجه معزیالیه دیده، ایشان را به مقام ریاست وزراء انتخاب و اختیارات تامه برای انجام وظایف خدمت ریاست وزرائی به معزیالیه مرحمت فرمودیم
«شهر جمادیالآخر 1339 ـ احمد شاه»
پانوشتها:
1ـ کلنل کاظمخان یا کاظم سیاح از افسران ژاندارمری و از دوستان نزدیک و مورد اعتماد رضاخان بود. او در سفری که سیدضیاءالدین طباطبائی در 28 اسفند سال 1295 به دستور وثوقالدوله رئیسالوزرا به روسیه انجام داد، به عنوان نماینده وزارت جنگ حضور داشت. کاظمخان که در اروپا تحصیلات نظام را فرا گرفته بود به زبانهای فرانسوی و روسی تسلط کامل داشت. به هنگام کودتای سوم اسفند 1299 متحد و وفادار سیدضیاء و رضاخان بود و حتی پس از خلع سیدضیاء از نخستوزیری با او در خروج از کشور همسفر شد. پس از استقرار سلطنت پهلوی در آبان 1304 به ایران بازگشت اما صاحب هیچ شغلی در ارتش نشد و در وزارتخانههای فوائد عامه، پیشه و هنر و سپس سازمان برنامه، صاحب مناصب مختلف گردید.
2ـ سپهدار آخرین صدر اعظم قاجار در اولین ساعات پس از نیمه شب و به محض اطلاع از ورود قریبالوقوع نیروهای قزاق به تهران، به سفارت انگلیس گریخته بود. اما در ساعات میانی روز سوم اسفند، با میانجیگری سفیر انگلستان از سفارت خارج و رهسپار فرانسه شد. او قریب یک سال در ویلای بزرگ خود در جنوب فرانسه اقامت گزید. سپس وقتی آرامش در کشور برقرار شد به ایران بازگشت و به عنوان نماینده مردم طوالش وارد مجلس پنجم شد.
3ـ تاریخ روابط خارجی ایران، ج 1، دوره اول مشروطه، علی اکبر ولایتی ، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ص 94.
4. انگلیسیها در ایران، سردنیس رایت، به نقل از «رضاشاه از تولد تا سلطنت» ص 473.
5ـ همان، ص 474.
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
نظرات