زندگی نامه شهید محمد صادق اسلامی


 زندگی نامه شهید محمد صادق اسلامی

محل تولد: تهران
سن در هنگام شهادت : 49 سال
مدارک علمی : مقدمات حوزه ،‌دانشجوی رشته انسان‌شناسی
تخصص : زبان و ادبیات عرب و انگلیسی ، احکام و معارف اسلامی
سوابق مبارزاتی : ارتباط با فدائیان اسلام ، همکاری در تأسیس گروه شیعیان ، همکاری با گروه‌های مبارز ، برپایی اعتراضات مردمی ، حرکت در مسیر نهضت عاشورایی امام خمینی (ره) ، عضو مؤسس هیئت‌های مؤتلفه اسلامی ، دستگیری وتحمل شکنجه و زندان‌های مخوف رژیم پهلوی
کارهای تشکیلاتی : عضو شورای مرکزی هیئت‌های مؤتلفه اسلامی ، راه‌اندازی گروه مخفی حمایت از زندانیان سیاسی در دوران طاغوت، تقویت فعالیت‌های مذهبی و سیاسی مساجد و هیئت‌های مذهبی ، همکاری در شرکت سهامی فیلم در خدمت دین، ‌تأسیس بنیاد رفاه و تعاون اسلامی ، ‌عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی
مسئولیت‌ها : عضو کمیته استقبال از حضرت امام(ره) ، همکاری با کمیته انقلاب اسلامی ،‌ مسئول نظارت بر اندوخته اسکناس ، سرپرست وزارت بازرگانی ، معاون پارلمانی و هماهنگی وزارت بازرگانی در کابینه شهید رجائی
تولد تا جوانی
محمدصادق اسلامی دوم فروردین سال 1311 ه . ش در خانواده‌ای مذهبی در یکی از محلات قدیمی شهر تهران متولد شد. پدرش شیخ محمدباقر فرزند شیخ نصرالله از روحانیان با تقوا و پرهیزگاری بود که تحصیلات حوزوی خود را از حوزه علمیه گیلان آغاز کرد و در قزوین ادامه داد. سپس مدتی به تهران مهاجرت کرد و در حوزه علمیه مروی اقامت گزید.دوباره به قم بازگشت و از آن‌جا به تهران مراجعت نمود. در همین ایام بود که با سیده خدیجه مطیع‌ها معروف به خانم سادات ازدواج کرد و به زادگاه خود منطقه شلمان (بین رودسر و لنگرود) بازگشت.
محمدصادق در دامان چنین پدر و مادری رشد و نمو یافت و با چشمه‌های زلال اخلاق و سیره اهل‌بیت عصمت و طهارت (س) آشنا شد. تحصیلات ابتدایی را در تهران و لنگرود سپری کرد. پس از بازگشت به تهران ، تحصیلات دوره متوسطه را به صورت شبانه و متفرقه از سرگرفت. محمدصادق اسلامی در این مدت هم چنین به همراه دوستان خود شهید سیداسدالله لاجوردی و آقایان خاموشی و مقصودی ، در کلاس‌ درس مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین شاهچراغی (ره) حاضر ‌شد و احکام و علوم حوزوی را فراگرفت. وی در جوانی با شهید صادق امانی آشنا و در جامعه تعلیمات اسلامی در گذرقلی واقع در خیابان خیام به فعالیت دینی پرداخت.
او از همان دوران تحصیل در مقطع ابتدایی به کار نیز مشغول بود. ابتدا در محله یافت‌‌آباد تهران به همراه یکی از برادرانش به کارگری روی‌ آورد ،‌پس از مدتی در بازار زرگرها در یک حجره طلافروشی مشغول به کار شد و سپس در سال 1329 ه . ش به استخدام شرکت تلفن درآمد و رفته رفته با لیاقت و کارآمدی که از خود نشان داد به عنوان سرپرست بخش منصوب شد. با دولتی شدن شرکت تلفن، شهید اسلامی از آیت‌الله ‌العظمی بروجردی (ره) برای ادامه همکاری استفتاء نمود و با دریافت پاسخ از ایشان با اینکه برای معیشت خویش و خانواده‌اش به حقوق آن نیاز داشت ، از ادامه همکاری صرف‌نظر کرد.
اوایل سال 1336 ه . ش در خیابان سیروس (شهید مصطفی خمینی)،یک مغازه خرید و به تولید پلاک روی آورد. وی پس از آن با فروش مغازه، یک دستگاه خودرو تاکسی خریداری نمود. سپس در سال‌های 1336 تا 1340 در شرکت آب تهران مشغول به کار شد.
با روی کارآمدن منصور روحانی(عضو فراماسون و بهایی) به عنوان مدیر عامل شرکت، از وی به دلیل دزدی و تضییع حقوق کارگران به دادگستری شکایت نمود. پیگیری این پرونده، ‌موجب اخراج وی و برخی کارمندان شرکت آب شد و بر اساس حکم بیدادگاه پهلوی،او برای همیشه از اشتغال در اماکن دولتی ممنوع گردید.
در حکم ممنوعیت اشتغال به کار شهید اسلامی که مدیرکل وقت سازمان آب تهران آن را صادر کرده ، چنین آمده است:
« آقای محمدصادق اسلامی، کارمند اداره شبکه توزیع ،عطف به گزارش شماره 85/7823 مورخ 1/6/40 اداره شبکه توزیع و رسیدگی که به عمل آمده است چون علاوه بر اهمال و قصور در انجام وظایف محوله در ساعات اداری اقدام به تحریکاتی نموده‌اید که مغایر با مصلحت سازمان آب تهران می‌باشد، بنابراین به موجب این ابلاغ به خدمت شما در سازمان تهران خاتمه داده می‌شود. مقتضی است جهت تصفیه حساب به اداره حسابداری مراجعه نمائید.»
پس از آن به بازار آمد و با تحصیلداری در مغازه برادران امانی که در تجارت حبوبات اشتغال داشتند، ‌به تأمین معیشت پرداخت.
او در سال 1346 ه . ش در یک مغازه آهن فروشی مشغول به کار شد و سپس مدیر فروش شرکت تولید لوله‌های چدنی پارس متال گردید و بعد از آن به عنوان مدیر عامل شرکت ظروف لعاب قائم و سپس به عنوان مدیر یک شرکت مرغداری به کار مشغول شد.
شهید اسلامی به زبان‌های عربی و انگلیسی تسلط و آشنایی داشت و در سال 1347 ه .ش دوره مدیریت فروش را در سازمان مدیریت صنعتی گذراند.
اشتغال به کار و مبارزه ، مجال تحصیلات دانشگاهی را به شهید محمدصادق اسلامی نداد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با شرکت در آزمون سراسری دانشگاه در رشته انسان‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران پذیرفته شد.
شهید اسلامی در سال 1336 به واسطه آشنایی با شهید حاج صادق امانی،‌با خواهرزاده ایشان،‌خانم زهرا بادامچیان، ‌خواهر دکتر اسدالله بادامچیان ازدواج نمود.
شهید اسلامی و مبارزه علیه طاغوت
فعالیت‌های سیاسی شهید محمدصادق اسلامی به آشنایی او با شهید نواب صفوی و شرکت در جلسات و برنامه‌های عمومی فدائیان اسلام باز می‌گردد. این آشنایی موجب پرورش روحیه مبارزه و ظلم ستیزی در وجود شهید اسلامی شد. او هم چنین در کلاس‌های درس جامعه تعلیمات اسلامی حضور جدی داشت و همین امر موجب آشنایی او با شهیدان امانی ،‌لاجوردی ،‌رجائی و برخی چهره‌های دیگر گردید و در سال 1330 به همراه شهید حاج صادق امانی ، گروه شیعیان را تشکیل داد.
این افراد برای ایجاد فرهنگ عمومی اسلام در کشور و امر به معروف و نهی از منکر(سیاسی و غیرسیاسی) در پوشش فراگیری زبان عربی و علوم اسلامی و بحث و گفتگوی آزاد دینی گردهم جمع شده بودند و با توجه به فضای فرهنگی آن روز جامعه تصمیم به ایجاد تشکلی منسجم گرفتند. بر این اساس از مرحوم آیت‌الله سیدمحمدتقی خوانساری (ره) کسب تکلیف نمودند و ایشان در پاسخ گفت : « چون امر به معروف واجب است ،‌مقدمات آن نیز که ایجاد تشکیلات است واجب است».
او در مدت همکاری با گروه شیعیان ،‌یک بار از سوی جلادان رژیم دستگیر و شکنجه شد. شهید اسلامی پس از آن، به فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی خود، شدت بیشتری بخشید و موفق شد با همکاری برخی دوستانش جوانان بیشتری را جذب این فعالیت‌ها نماید. از آنجا که با مشکل مکان روبرو شده بودند به اتفاق شهید حاج صادق امانی تصمیم به احیای مسجد شیخ علی در بازار‌ آهنگرهای تهران گرفته و آنجا را از حالت متروکه خارج کردند. از این به بعد فعالیت‌های شهید اسلامی و دوستانش، با نام هیئت مسجد شیخ علی شناخته می‌شد. .وی همچنین در دوران اشتغال در شرکت آب ، با برخی چهره‌های ملی آن روزگار نیز آشنا شد و همین امر موجب ارتباط او با گروه تازه تأسیس نهضت آزادی شد. این همکاری بعدها پس از تشکیل هیئت‌های مؤتلفه اسلامی نیز ادامه داشت و شهید اسلامی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی رابط بین نهضت آزادی و هیئت‌های مؤتلفه اسلامی بود.
با تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در مهرماه سال1341ه .ش،‌ حضرت امام خمینی(ره) به مخالفت با آن برخاستند. در این ماجرا ، شهید اسلامی به همراه دیگر همرزمانش تلاش گسترده‌ای کردند و با پخش اعلامیه‌ها و بیانیه‌ها، پرده از ماهیت رژیم سرسپرده پهلوی برداشتند که از آن جمله می‌توان به برگزاری مراسم روز پنجشنبه هفتم آذر سال 1341 ه .ش در مسجد حاج عزیزالله بازار تهران ،‌ حرکت به سوی قم و اجتماع در بیت حضرت امام خمینی (ره) و ترتیب برگزاری نخستین راهپیمایی از مسجد اعظم قم به طرف منزل امام خمینی (ره) در 8 آذر همان سال اشاره کرد.
شهید اسلامی هم چنین در سال 1341 ه .ش پس از طرح موضوع رفراندوم لوایح ششگانه ( انقلاب سفید) ، با تبعیت از مرجعیت و روحانیت ، با همکاری دوستانش دست به تعطیلی بازار تهران و راه‌اندازی تظاهرات زد که نتیجه آن درگیری با مأموران جلاد شاه شد.
وی تا قبل از واقعه خونین 15 خرداد سال 1342 فعالیت‌ سیاسی و مبارزاتی خود را به همراه دوستان خویش به ویژه شهید حاج صادق امانی در قالب هیئت مسجد شیخ علی انجام می‌داد. اما اوایل سال 1342 شهید اسلامی و دیگر مبارزان اسلامی مرکب از هیئت‌های مؤید، بازار، دروازه و اصفهانی‌ها، در پاسخ به ندای استنصار حضرت امام خمینی(ره) هیئت‌های مؤتلفه اسلامی را بنا نهادند و در قالب کانونی منسجم با حرکت در خط فقاهت و مرجعیت، مبارزه بی‌امان با رژیم پهلوی را در سرلوحه برنامه‌های خود قرار دادند.
حدود یک ماه پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور توسط شاخه نظامی هیئت‌های مؤتلفه اسلامی،شهید اسلامی نیز پس از شهیدان حاج صادق امانی ، محمد بخارایی ، مرتضی نیک‌نژاد و رضا صفار هرندی دستگیر و در 15/12/43 در زندان قزل قلعه و عشرت آباد زندانی شد. او ابتدا چهار ماه در زندان انفرادی تحت سخت‌ترین شکنجه‌ها قرار گرفت سپس در تیرماه سال 44 به زندان قصر منتقل گردید و در تاریخ 5/12/1345 پس از تحمل حدود دو سال آزار و شکنجه از زندان آزاد شد.
اداره کل سوم ساواک طی نامه‌ای به ساواک تهران چنین اعلام می‌کند: « نامبرده بالا (محمدصادق اسلامی)، از اعضای سازمان مرکزی و فعالین سر سخت هیئت مؤتلفه اسلامی بوده که به همین اتهام دستگیر و به دو سال حبس تأدیبی محکوم گردیده است . اینک طبق اعلام شهربانی کل کشور مدت محکومیت مشارٌالیه در تاریخ 5/12/45 خاتمه و از زندان آزاد گردیده است. با ایفاد یک قطعه عکس وی خواهشمند است ، دستور فرمایند به منابع مربوطه آموزش داده شود که اعمال و رفتار و تماس‌های مشارٌالیه را تحت نظر قرار داده و به محض مشاهده فعالیت‌های مضره و مشکوکی ، مراتب را به موقع به این اداره کل اعلام دارند».
او طی مدتی که در زندان قصر به سر می‌برد با مرحوم آیت‌الله طالقانی بیش از پیش آشنا و همین امر زمینه‌ساز همکاری با ایشان در سال‌های آتی شد.
شهید اسلامی پس از آزادی از زندان ارتباط خود با آیت‌الله طالقانی را تقویت نمود و فعالیت‌های مبارزاتی مختلفی با همکاری برخی همفکران مسلمان خود، پایه‌گذاری کرد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- انجمن مخفی حمایت از زندانیان سیاسی
2- تقویت فعالیت‌های ضد رژیم در پایگاه‌های مساجد و هیئت‌های مذهبی
3- تأسیس شرکت سهامی فیلم در خدمت دین، با همفکری شهید رجائی و دوستان دیگر( این شرکت با هدف مقابله با فرهنگ منحط غربی و تهیه فیلم‌های اخلاقی و آموزنده برای جوانان و خانواده‌ها بود).
4- تأسیس بنیاد رفاه و تعاون اسلامی با هدایت شهید آیت‌الله دکتر بهشتی و همکاری همرزمانش در هیئت‌های مؤتلفه اسلامی(به منظور کمک به تأمین و بهبود وضع زندگی مادی و معنوی نیازمندان).
او هم چنین در جلسات مذهبی _ سیاسی مختلفی مانند جلسات هفتگی که به مدیریت شهید بهشتی برگزار می‌شد ، شرکت می‌کرد.
او قبل از تغییر ایدئولوژی در سازمان مجاهدین خلق، با آنان ارتباط داشت،‌ اما پس از تغییر رویه از سوی این گروه و اتخاذ عقاید مارکسیستی ، ‌به مخالفت آنان برخاست ، تا جایی که چند بار از سوی آنان تهدید به قتل ‌شد. شهید اسلامی در برابر این تهدیدها می‌گفت : « این‌ها[ اعضای فریب خورده سازمان مجاهدین خلق ] چه قدر ناشی‌اند که ما را به شهادت که آرزوی بزرگ‌مان است تهدید می‌کنند».
شهید اسلامی نخستین کسی بود که قبل از شهادت حاج آقا مصطفی خمینی؛ در تابستان سال 1356 ه .ش ، در صحن حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در شهر ری ، طی یک سخنرانی آتشین از رهبر انقلاب اسلامی ایران به عنوان " امام خمینی" یاد کرد. وی طی سال 55 و 56 به همراه شهید حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی اندرزگو،‌یک گروه ضربت علیه شاه را تشکیل داد که به دلیل شهادت سیدعلی اندرزگو در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 1357ه .ش ، این برنامه انقلابی آنان ناتمام و شهید اسلامی سحر روز 31/6/57 ه .ش به همراه فرزندان و برخی بستگانش دستگیر شد.
قرار بازداشت شهید اسلامی پس از حدود دو ماه در تاریخ 15/8/57 به قرار التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران تبدیل و از زندان آزاد شد. این ایام مصادف بود با روزهای پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی که شهید اسلامی نقش بی‌بدیلی در توزیع اعلامیه‌ها و سخنرانی‌های حضرت امام (ره) و برگزاری مجالس بزرگداشت شهدا و راهپیمایی‌ها داشت. وی در سال‌های 56 و 57 عضو شورای مخفی مدیریت تحرکات انقلاب اسلامی بود. شهید اسلامی همچنین مسئول کار انتظامات 65 هزار نفره کمیته استقبال از حضرت امام خمینی(ره) بود و جلسات به کلی سرّی 9 سرگروه این انتظامات در منزل او تشکیل می‌گردید.
وی در 22 بهمن سال 1357 که حکومت الله جایگزین حکومت شیطان و طاغوت شد نقش مهمی ایفا کرد و در اقامتگاه حضرت امام راحل، یکی از مسئولان انتظامات بود.
شهید اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(قدس‌سره الشریف)، شهید اسلامی خود را آماده خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نمود. با تشکیل حزب جمهوری اسلامی به عضویت شورای مرکزی حزب درآمد و ابتدا مسئولیت واحد استان‌ها و پس از آن شاخه اصناف این تشکل انقلابی را برعهده گرفت. با حکم آیت‌الله مهدوی کنی (حفظه‌الله)تا دی‌ماه سال 1358 ه . ش در کمیته انقلاب اسلامی مشغول حراست از دستاوردهای انقلاب اسلامی بود.سپس با حکم شورای انقلاب،‌مسئول نظارت بر اندوخته اسکناس در کشور شد. در زمان نخست وزیری شهید رجائی ،‌از سوی وی به عنوان وزیر بازرگانی معرفی شد اما بنی‌صدر با مخالفت خود، مانع از تحقق این امر شد و شهید اسلامی ابتدا سرپرستی و سپس معاونت پارلمانی و هماهنگی این وزارت‌خانه را برای خدمت به انقلاب پذیرفت.
او تا لحظه شهادت در این مسئولیت خدمت می‌کرد و در شامگاه هفتم تیر سال 1360 به دست منافقین کوردل در قتلگاه سرچشمه تهران به شهادت رسید.« وَ ما نَقَموُا مِنْهُم اِلّا اَنْ یُؤمِنوُا بِالله العزیز الحمید»
و با آن مؤمنان هیچ عداوتی جز آن که آن‌ها به خداوند عزتمند و ستوده خصال ایمان آورده بودند نداشتند.
او شهادت را برای تثبیت پایه‌های انقلاب ضروری می‌دانست و دو روز قبل از شهادتش خطاب به دوستان خود چنین گفت : «انقلاب ما در شرایطی به سر می‌برد که نیاز شدید به شهیدان و خون‌های پاک آن‌ها دارد. بگذار ما ناقابل‌ها برویم و فدای اسلام شویم تا آن‌ها که در تداوم نهضت مؤثرترند باقی بمانند و این بارگران را به سر منزل مقصود رسانند».
از شهید محمدصادق اسلامی پنج فرزند به نام‌های علیرضا (1340) ، جواد(1342 ) ، فاطمه ( 1344) ، صدیقه (1350) ، و زینب (1359) به یادگار مانده است.
ساده زیستی ویژگی‌ بارز شهید
شهید محمدصادق اسلامی ، خود را از مردم می‌دانست و هیچ‌گاه برای خود مقام و منزلتی را قائل نمی‌شد . او از اسراف و زیاده‌روی در امور پرهیز می‌کرد و از تجملات دوری می‌‌جست. خانم زهرا بادامچیان همسر فداکار شهید در این خصوص می‌گوید : « ایشان اصلاً تشریفاتی نبود، یک ذرّه به فکر پست و مقام نبود، ‌هرگز نماز شب را ترک نکرد و آن چنان نماز می‌خواند که گویی در این دنیا نیست و من همیشه به این حالت او رشک می‌بردم . مردی بود که [همه] فامیل و دوستان ، دوستش داشتند و مورد احترام همه بود. او یک پدر نمونه بود . با این که مشغله زیادی داشت اما در رابطه با خانواده بسیار علاقه‌مند بود و برای ما وقت می‌گذاشت».
شهید اسلامی هرگز از موضع تکبر و غرور با کسی برخورد نکرد و بسیار ساده و بی‌آلایش بود.
فرزند شهید اسلامی در این باره می‌گوید: « ... تا قبل از سرپرستی وزارت بازرگانی ، از دوچرخه برای رفتن به جلسات و کار استفاده می‌ کرد و از پرخوری و اسراف پرهیز می‌نمود.... پس از انقلاب به دستور شهید رجائی[ به همراه برخی دیگر] برای موضوعی به خارج از کشور می‌روند ، در آن‌جا هوا خیلی سرد بوده و [ پدرم] فقط با یک کت و شلوار رفته بود. دوستانش به وی اصرار می‌کنند که پالتویی را در آن‌جا خریداری کند اما شهید اسلامی در پاسخ می‌گوید : « آیا من به عنوان مسئول بازرگانی از پول بیت‌المال برای خودم امکانات تهیه کنم؟».
فرزند شهید هم چنین در خاطره دیگری از پدرش نقل می‌کند :‌« هنگامی که از
طرف شهید بهشتی به منظور بررسی وضع آذربایجان و نیز شناسایی [نامزدهای اصلح]‌ برای انتخابات مجلس به تبریز سفر کرده بود،‌یک بار با والده رفتیم تا با او ملاقات کنیم ،‌دیدیم در یک اطاق محقر و کوچکی در یک مسافرخانه با چند کتاب به سر می‌برد» .
آری ، شهید اسلامی هرگز به خود اجازه نداد تا هوی و هوس دنیوی در وجود او رخنه کند و در سراسر زندگانی خود سعی کرد ضمن ساده‌زیستی، با مردم و به ویژه افراد مستضعف و دیندار هم‌نشین باشد.
ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی شهید
- تقوی
- دین محوری
- دوستدار فامیل
- ساده و بی‌آلایش
- گشاده‌رو
- سعه‌ی صدر
- انتقادپذیری
- حق‌طلبی
- خضوع وخشوع
از سجایای اخلاقی شهید محمد صادق اسلامی بود و قلم و زبان از بیان آن عاجز است.


برگرفته از سایت کانون قابیلیان