آتشسوزی مسجدالاقصی توسط صهیونیستها
روز اول شهریور 1348 وزارت دربار تحت تاثیر نفرت شدید افکار عمومی نسبت به اقدام صهیونیستها در به آتش کشیدن مسجدالاقصی با انتشار بیانیهای بدون اشاره به مسبب این حادثه از وقوع آن اظهار تأسف کرد. روز 30 مرداد 1348 بخشی از مسجدالاقصی در فلسطین اشغالی توسط افراد متعصب صهیونیست به آتش کشیده شد و خسارات قابل توجهی به آن وارد آمد. اسرائیل این حادثه را که خشم و انزجار مسلمانان سراسر جهان را برانگیخت به یک جهانگرد یهودی استرالیایی نسبت داد. «دنیس مایکل روهان» سیاح استرالیایی که صهیونیستها وی را عامل به آتش کشیدن مسجدالاقصی معرفی کردند، در یک حرکت نمایشی محاکمه شد و متعاقباً منابع خبری اسرائیل اعلام کردند که چون نامبرده دچار بیماری روانی بوده آزاد شده است. 1
حادثه آتشسوزی در مسجدالاقصی یک سال پس از تصرف بخش شرقی بیتالمقدس توسط نیروهای اسرائیلی در جریان جنگ 6 روزه ژوئن 1967 (خرداد 1346) صورت گرفت. در آن زمان گلدامایر عضو حزب کار اسرائیل که به تازگی در پی مرگ «لوی اشکول»2 تصدی دولت را بر عهده داشت، نخست وزیر اسرائیل بود. او از جمله سیاستمدارانی بود که بر کاوش در بخشهای زیرین مسجدالاقصی برای یافتن آنچه که «هیکل سلیمان و سایر ابنیه مقدس یهودیان» خوانده شده بود، اصرار میورزید. رژیم صهیونیستی از نخستین روزهای اشغال بیتالمقدس اقدامات زیادی برای زدودن آثار و تعلقات اسلامی این شهر به عمل آورد. از جمله این اقدامات بستن بانکهای عربی، تخریب خانهها و یا اماکن اسلامی، افزایش آبادیهای یهودی نشین، جمعآوری پولهای عربی و رواج پول اسرائیلی، مجبور ساختن اعراب به تعویض شناسنامههای عربی و تبدیل آنها به شناسنامههای اسرائیلی، سایر اشکال هویت زدائی از مردم مسلمان بیتالمقدس بود. در جریان جنگ اول اعراب و اسرائیل و همچنین جنگ 6 روزه رژیم صهیونیستی علیه کشورهای اسلامی چندین بار بیتالمقدس توسط جنگندههای اسرائیلی بمباران شد . و در یکی از حملات هوائی دروازه مرکزی مسجدالاقصی و یکی از منارهای آن خسارت دید.3 از ماه مارس 1968 (اسفند 1346) صهیونیستها به وسیله گروههای باستان شناسی و به بهانه کشف آثار معبد سلیمان در اطراف و زیر عمارت مسجدالاقصی دست به کار حفاری شدند و در محیط حرم شریف نیز حفاریهائی انجام داده و در بخش زیرین مسجد تونلهای متقاطعی حفر کردند. هدف از این گونه اقدامات، تخریب تدریجی مسجدالاقصی، نماد اتحاد ملت مسلمان فلسطین و سپس احداث دوباره معبد یهود به جای آن بود. حادثه به آتش کشیدن مسجدالاقصی نیز یکی دیگر از همین اقدامات است که ویران کردن این بنا را دنبال میکند.
در ماجرای آتش سوزی مسجدالاقصی دست کم 200 متر مربع از سقف مسجد کاملاً ویران شد، گنبد مجسد در 5 نقطه آن سوخت و یکی از آثار مسجد همراه با یک منبر قدیمیِ با ارزش که هشتصد سال سابقه داشت طعمه حریق شده و از بین رفت. 4 این جنایت که خشم مسلمانان جهان را برانگیخت، سبب شد تا بسیاری از نشریات کشورهای اسلامی از لزوم عکسالعمل در برابر صهیونیستها سخن به میان آوردند. این بزرگترین جنایت صهیونیستها علیه مسجدالاقصی طی 10 ماهی بود که از تصرف بیتالمقدس شرقی توسط آنان میگذشت.
شهر بیتالمقدس در سالهای اولیه بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص) با روشهای مسالمتآمیز از سلطه رومیها بیرون آمد و به مسلمین سپرده شد. در سال 74 هـ در همان مکانی که پیامبر اسلام به معراج رفتند، مسجدالاقصی احداث گردید. این مسجد با شکوه، مرحله تکمیل همان مسجد کوچک بود که پیش از آن در همان مکان وجود داشت. سابقه تاریخی و حرمتی که از دیر باز بر این مکان مقدس مترتب بوده، سبب شد اقدام شوم صهونیستها در به آتش کشیدن مسجدالاقصی به صورت یک فاجعه دینی جلوه کرده، واکنش خشمآلود بینالمللی را به ویژه در جهان اسلام به همراه آورد.
تأسیس سازمان کنفرانس اسلامی؛ نتیجه آتشسوزی در مسجدالاقصی
آتشسوزی در مسجدالاقصی یکی از دلایل شکلگیری سازمان کنفرانس اسلامی در مهر 1348 بود. سازمان یک ماه پس از این حادثه، طی اجلاسی با شرکت سران کشورهای اسلامی در رباط پایتخت مراکش اعلام موجودیت کرد.
شکست اعراب از رژیم صهیونیستی در جنگ 6 روزه که اثرات خرد کنندهای در روحیه مردم و بسیاری از دولتها گذارده بود، خلأ یک تشکل اسلامی را به روشنی نشان میداد. در این جنگ به فاصله 6 روز، نیروهای اسرائیلی توانستند صحرای سینا را از مصر، جولان را از سوریه وکرانه باختری از جمله بخش شرقی بیتالمقدس را از اردن به تصرف خود درآوردند. تأسیس سازمان کنفرانس اسلامی به عنوان جلوهای از اتحاد و تشکل دولتهای اسلامی، مرهمی بر این زخم رومی بود؛ هر چند که در تأسیس هدایت و سازماندهی این کنفرانس چهرههائی مانند شاه ایران و ملک فیصل عربستان، نقش اصلی و شاخص را داشتند.
موجودیت سازمان کنفرانس اسلامی در پایان اولین نشست سران دولتهای اسلامی در سوم مهر 1348 در رباط مراکش اعلام شد. ملک حسن دوم پادشاه پیشین مراکش میزبان اجلاس و محمد رضا پهلوی شاه وقت ایران افتتاح کننده آن بود. نکتهای که در این رابطه قابل تأمل است، حمایت دولتهای غربی از برگزاری این اجلاس و اصرار آنها به عدم برگزاری اجلاس اتحادیه عرب بود. مخالفت غرب با برگزاری نشست کشورهای عربی به این خاطر بود که در آن زمان بسیاری از دولتهای عربی تحت نفوذ جمال عبدالناصر قرار داشتند و تشکیل هر اجلاسی که محدود به کشورهای عرب میشد، ممکن بود با توجه به نفوذ ناصر، منجر به تندروی علیه اسرائیل گردد و آمریکا و اروپا مخالف چنین پیشامدی بودند. از این رو دولتهائی مانند عربستان و شاه ایران در پی رایزنی غربیها پیشگام برگزاری اجلاس خنثی و بدون واکنش شدند. نشست رباط که با سخنان شاه ایران افتتاح شد حاصل همین نگرش و مبدأ تأسیس سازمان کنفرانس اسلامی بود. شاه در سخنان خود کلمهای از آتشسوزی در مسجدالاقصی به میان نیاورد و تنها دولتهای اسلامی را به تفاهم و همدلی با یکدیگر دعوت کرد.اجلاس رباط به گونهای اداره شد که در قطعنامه پایانی آن حتی از آوردن کلمه بیت المقدس نیز امتناع شده بود و به جای آن از واژه عبری «اورشلیم» استفاده شده بود. 5 در این کنفرانس حتی پیشنهاد سازمان آزادیبخش فلسطین در مورد متشکل شدن کشورهای اسلامی در برابر اسرائیل و تحریم علیه حکومت تل آویو مجال طرح نیافت و شدیدترین موضع اجلاس رباط علیه اسرائیل، درخواست از این کشور برای بازگشت به پشت مرزهای قبل از جنگ ژوئن 1967 بود.
واکنش امام خمینی(ره)
اقدام صهیونیستها در آتش زدن مسجدالاقصی با واکنش تند حضرت امام خمینی (ره) روبرو شد. امام خمینی که در نجف اقامت داشتند، اقدام جنایتکارانه صهیونیستها و تشکیل اجلاس رباط و سیاستهای رژیم شاه را مورد انتقاد شدید قرار دادند. روزنامه «الجمهوریه» چاپ بغداد در شماره 588 خود در1/8/1348 تحت عنوان «مرجع دینی حضرت آیتالله خمینی خواستند که مسجدالاقصی تجدید بنا نشود» چنین نوشت:
«حضرت آیتالله خمینی،مرجع دینی، از کلیه مسلمانان خواستند که صفوف خود را در برابر دشمنان متحد سازند. حضرت آیتالله طی گفتگوئی با خبرگزاری عراق اظهار داشتند: کنفرانس اسلامی که در رباط منعقد گردید منشأ خدمتی به سود مسلمانان نشد،بلکه به دشمنان اسلام کمک کرد زیرا بعضی از شرکت کنندگان در این کنفرانس نیت صادقانه نداشتند و به علاوه تناقضاتی میان شرکتکنندگان در این کنفرانس وجود داشت.
حضرت آیتالله افزودند: تا زمانی که فلسطین اشغال شده آزاد نشده است مسلمانان مسجدالاقصی را نباید تجدید بنا کنند. بگذارند جنایت صهیونیسم هماره در برابر چشمان مسلمانان مجسم باشد و مایة حرکتی برای آزادی فلسطین گردد.» 6
امام خمینی ضمن بحث راجع به «حکومت اسلامی» در بهمن 1348 نیز نظر خود را راجع به آتشسوزی مسجدالاقصی و نقشه صهیونیستی و غارتگرانهای که رژیم شاه در زیر پوشش جمعآوری اعانه برای تجدید بنای مسجدالاقصی دنبال میکرد، چنین بیان کرد:
«... مسجدالاقصی را آتش زدند، ما فریاد میکنیم که بگذارید مسجدالاقصی به همین حال نیم سوخته باقی باشد،این جرم را از بین نبرید ولی رژیم شاه حساب باز میکند و صندوق میگذارد و به اسم بنای مسجدالاقصی از مردم پول میگیرد تا شاه بتواند از این راه استفاده نماید و جیب خود را پر کند و ضمناً آثار جرم اسرائیل را از بین ببرد...» 7
پاورقی
1 ـ «کیهان سال» ؛ سال 1348؛ روز شمار رویدادهای جهان.
2ـ «لوی اشکول» از 16 ژوئن 1963 تا زمان مرگش در 26 فوریه 1969 نخست وزیر اسرائیل بود.
3 ـ روزنامه جمهوری اسلامی، پنجشنبه 22 فروردین 137، صفحه سیاسی.
4 ـ نهضت امام خمینی؛ سید حمید روحانی؛ جلد اول؛ ص 445
5 ـ همان ص 456.
6 ـ همان ص 459.
7 ـ همان ص 459.
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
نظرات