مرکزی برای خشن‌ترین شکنجه گران ایران


مرکزی برای خشن‌ترین شکنجه گران ایران

نمودار تشکیلاتی کمیته مشترک شامل سه واحد اطلاعاتی، اجرائی و پشتیبانی با ۳۷۵ پست سازمانی دائم و ۱۸۸ پست موقت بود. کمیته، محل استقرار مجرب‌ترین و خشن‌ترین شکنجه‌گران رژیم شاه بود.

روز چهارم بهمن ۱۳۵۰ به دستور محمدرضا شاه پهلوی، مجموعه‌ای تحت عنوان «کمیته مشترک ضد خرابکاری » در محل زندان موقت اطلاعات شهربانی تشکیل شد. تشکیل این کمیته گامی در جهت هماهنگی میان عملکرد همه ادارات و سازمان‌هایی بود که به نوعی در ایجاد امنیت مورد نظر حکومت شاه در کشور ایفای نقش می‌کردند. تا پیش از این، ادارات شهربانی، ساواک، ضد اطلاعات ارتش و سایر مراکز اطلاعاتی رژیم پهلوی هر یک به تنهایی اهداف اطلاعاتی و امنیتی خود را دنبال می‌کردند. این اقدامات جداگانه در بسیاری موارد سبب ایجاد ناهماهنگی و حتی اصطکاک میان سازمان‌های عمل‌کننده می‌شد. هریک از این سازمانها پیروزی عملیات را منحصراً به حساب خود می‌گذاشتند و یا شکست آن را نتیجه دخالت سازمان رقیب قلمداد می‌کردند.

این پدیده علاوه بر آنکه ضریب توفیق عملکرد این مراکز را کاهش می‌داد نیروهای این سازمان های اطلاعاتی و امنیتی را نسبت به ادامه کار بی‌انگیزه نیز می کرد. در آبان 1349 کمیته‌ای برای بررسی اغتشاشات در دانشگاه‌ها، در اداره سوم به وجود آمد که خیلی زود از مسیر اصلی خودش خارج شد و گروه‌های برانداز و مسلح را کشف کرد. همچنین در سال 1350 در اوین کمیته‌ای ضد خرابکاری به سرپرستی منوچهر هوشنگ ازغندی(معروف به دکتر منوچهری) و در شهربانی نیز کمیته‌ای به همین منظور (مقابله با گروه‌های مبارز و برانداز) زیر نظر رئیس شهربانی به سرپرستی حسن ختائی و کارمندان اداره اطلاعات شهربانی به وجود آمده بود. هر یک از این کمیته‌ها ساز خود را می‌زد و هماهنگی میان آنها مفهومی نداشت.

 

در آذر ۱۳۴۹ شورای امنیت کشور تصمیم گرفت برای توقف این روند و اجتناب از برخورد میان تیم‌های عملیاتی با ایجاد یک تشکل واحد، زمینه هماهنگی و وحدت رویه را میان سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور بوجود آورد. این تصمیم در بهمن ۱۳۵۰ عملی شد و ظهور تشکیلاتی به نام «کمیته مشترک ضدخرابکاری» در چهارم این ماه حاصل همین تلاش بود. با انحلال دو کمیته ساواک که در اوین مستقر بودند- که اولی مسئول شناسایی عاملین تظاهرات دانشجویی سال 1349 و گروه‌های کمونیستی و دومی مسئول شناسایی و دستگیری اعضای آشکار و مخفی سازمان مذهبی مجاهدین خلق و گروه‌های وابسته به آن بودند- مقرر شد با تشکیل کمیته مشترک ضد خرابکاری، تمام سرنخ‌های عملیاتی در اختیار این کمیته قرار گیرد و همه مامورین دو کمیته قبلی ساواک مامور به خدمت در کمیته جدیدالتاسیس شوند. علاوه بر این کمیته مشترک مرکب از واحدهای اطلاعاتی و امنیتی شهربانی، ارتش، ژاندارمری و اداره کل سوم ساواک (اداره تأمین امنیت داخلی) نیز بود.

پس از این رویداد تمامی سازمان‌ها و کمیته های فعال در زمینه درگیری با مخالفان منحل و کارمندان شان مأمور به خدمت در کمیته مشترک گردیدند و کلیه سرنخ‌های عملیاتی نیز در اختیار کمیته جدیدالتأسیس قرار گرفت، در کمیته مشترک نیز ابتکار عمل در دست اداره کل سوم ساواک بود و غالب مأموران به کار گرفته شده دوره های ویژه را در ساواک طی می کردند، این مأموران با شرکت در کلاس های آموزشی زیر نظر مدرسان ایرانی و اسرائیلی و نیز کسب تجربه، مهارت فراوانی در تعقیب و مراقبت، عملیات ضد خرابکاری، بازجویی و شکنجه دست یافتند.

کمیته مشترک ضد خرابکاری فعالیت خود را در اداره اطلاعات شهربانی کشور مستقر در ساختمان زندان موقت شهربانی در مجاورت شهربانی کل کشور واقع در مرکز شهر (باغ ملی) شروع کرد، اما مدتی بعد به ساختمان مستدیر (ساخت آلمان ها به سال 1316) واقع در میدان مشق (شمال غرب میدان توپخانه) منتقل شد.

نمودار تشکیلاتی کمیته مشترک شامل سه واحد اطلاعاتی، اجرائی و پشتیبانی با ۳۷۵ پست سازمانی دائم و ۱۸۸ پست موقت بود. کمیته، محل استقرار مجرب‌ترین و خشن‌ترین شکنجه‌گران رژیم شاه بود. شکنجه مخالفان و مبارزان سیاسی که در تمام دهه ۱۳۴۰ جریان داشت پس از تشکیل «کمیته مشترک ضد خرابکاری» به اوج رسید. اسناد و مدارک بی‌شمار و خاطرات مبارزان و مخالفان سیاسی و آثار و مدارک بر جای مانده در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها به ویژه پس از تشکیل «کمیته مشترک ضد خرابکاری» حاکی از رواج شکنجه‌های مرگباری است که از سوی ساواک اعمال می‌شد. بخش عمده ابزار‌ها و ادوات این کمیته برای شکنجه زندانیان از سوی سازمان‌های اطلاعاتی موساد و سیا تأمین می‌شد.

سایروس ونس، وزیر خارجه آمریکا در دوران کار‌تر در کتاب خاطرات خود بدون اشاره به نقش سازمان «سیا» در تجهیز و آموزش ساواک، به رواج روش‌های غیرانسانی در رفتار ماموران «کمیته مشترک ضد خرابکاری» با متهمان و محکومان اشاره کرده، آن را از عمده‌ترین دلایل گسترش نارضایتی عمومی و گرایش نهایی مردم به سوی تحرکات انقلابی و به سقوط کشاندن نظام سیاسی حاکم بر کشور خوانده است.

ادارات اطلاعات و ضد اطلاعات ارتش و ژاندارمری نیز به منظور هماهنگی، هر یک نمایندگانی در کمیته مشترک داشتند. بازداشتگاه کمیته مشترک از اوایل سال ۱۳۵۱ مهم‌ترین محل بازداشت، شکنجه و تخلیه اطلاعاتی انقلابیون بود. بر اساس اسناد ساواک، طی سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷، هزاران نفر از مبارزین و انقلابیون، طی عملیات کمیته مشترک دستگیر و بازداشت شدند. تعدادی از بازجو‌ها برای دیدن آموزش به اسرائیل و آمریکا رفتند و ابزارآلات زیادی هم در اختیار آن‌ها قرار داده شد.

اولین رئیس کمیته مشترک ضد خرابکاری سپهبد جعفر قلی صدری (رئیس موقت شهربانی) و معاون کمیته تیمسار فضل الله جعفری (ریاست وقت گروه اطلاعات شهربانی) و رئیس ستاد آن پرویز ثابتی از مقامات بلند پایه ساواک (معروف به مقام امنیتی) بود ، سرتیپ رضا زندی پور ، دومین رئیس آن بود که توسط تیمی از سازمان مجاهدین خلق در 26 اسفند 1353 ترور شد و جای خود را به سرتیپ علی اصغر ودیعی داد ، سرتیپ جلال سجده ای نیز آخرین رئیس کمیته مشترک بود . در اوایل خرداد 1352 پیشنهاداتی به تصویب محمد رضا پهلوی رسید که بر اساس آن سازمان کمیته مشترک به سه واحد (هر واحد در حد یک اداره ساواک) اطلاعاتی ، اجرایی و پشتیبانی تقسیم و رئیس کمیته نیز از بین امرای ساواک انتخاب می شد ، همچنین باید بولتن های ویژه کمیته از طریق ساواک به دست شاه می رسید ، از دیگر پیشنهادهای مصوب شاه ، تأمین اعتبارات مالی کمیته از بودجه نخست وزیری و تعیین محل استقرار آن در شهربانی بود .

بازداشتگاه کمیته مشترک ضد خرابکاری دارای چهار بند انفرادی با 86 سلول 5/2×5/1 متر و دو بند عمومی با 18 سلول بزرگ دویست نفری ، محل اعمال وحشیانه ترین شکنجه ها بود ، سلول ها و اتاق های هر بند در راهرویی بود که در طول از هم جدا شده بود تا زندانیان نتوانند سلول های روبرو را ببینند ، اختر رودباری می گوید : گاهی سه سلول انفرادی (سلول های کوچک 2×1 متر) در کوچه ای قرار داشت و وقتی ما می خواستیم به آنجا وارد شویم ابتدا از جایی به اندازه یک در می گذشتیم ، در آن کوچه با فاصله یک متر از دیوار بیرونی سه سلول انفرادی قرار داشت ، به نظر می رسید که سلول ها حاصل تبدیل سلول های جمعی به سه سلول است . در سه طبقه ساختمان مدور بازداشتگاه کمیته ، اتاق های مخصوص بازجویان و شکنجه گران تعبیه شده بود ، از جمله آنها اتاق تمشیت یا اتاق حسینی بود که در آن متهم و زندانی تا سر حد مرگ شکنجه می شد تا اعتراف و اقرار نماید ، محوطه دوار بازداشتگاه با نرده هایی حافظ بندی و محصور شده بود که در تمامی قسمت های آن حرف S دیده می شد ، تا متهم نتواند خود را از طبقات بالا به پایین بیندازد و خودکشی کند . زندانیان در بازداشتگاه کمیته به لحاظ استفاده از دستشویی و حمام در مضیقه بودند ، دوش های حمام در طبقه همکف قرار داشت ، زخم ها و جراحت های ناشی از شکنجه ها و ضربات شلاق در تنها بهداری کمیته به طرز نامطلوبی پانسمان می شد و پزشکیار کم سواد این بهداری برای کاهش دردهای زندانیان فقط به تجویز چند مسکن (نوالژین) و آسپرین اکتفا می کرد . آویزان کردن از سقف ، دستبند قپانی ، آویزان کردن صلیبی ، شوک الکتریکی ، آپولو ، سوزاندن نقاط حساس بدن با فندک و شعله شمع ، قفس هیتردار ، صندلی هیتردار ، باتوم برقی و از همه بالاتر شلاق با کابل برقی را می توان از متداول ترین شکنجه های جلادان و مأموران شکنجه گر کمیته مشترک برشمرد .

ساختمان کمیته مشترک که همان ساختمان زندان موقت شهربانی در محل باغ ملی بود، در سال ۱۳۱۶ هجری شمسی و در زمان رضاخان توسط آلمانی‌ها به عنوان قسمتی از نظمیه تهران طراحی و ساخته شد و کاربری آن از ابتدا، زندان و بازداشتگاه بود. این ساختمان در چهار طبقه به صورت مدور بنا شد و شامل بندهای انفرادی، عمومی و محل‌هایی برای شکنجه بازداشت‌شدگان بود. این بازداشتگاه سه طبقه و ۶ بند دارد، ۴ بند انفرادی و ۲ بند عمومی. تعداد سلول بندهای ۱ و ۲ و ۳ و ۴ جمعاً ۸۶ سلول بود و بند‌ها دو به دو قرینه و در یک طبقه قرار داشتند. بندهای عمومی شامل ۸ اتاق می‌شد و در طبقه دوم ساختمان قرار داشت. بند‌ها توسط یک هشتی به فلکه‌ای متصل می‌شد که دور تا دور آن اتاق‌های بازجویی و اتاق مخصوص شکنجه قرار داشت. حیاط مدور با حوضی گرد در وسط آن به علاوه اتاق افسر نگهبان، راهرو حمام، بهداری و دسترسی به راه پله‌ها از چهار طرف در طبقه همکف قرار داشت. ظرفیت معمولی این بازداشتگاه حداکثر ۲۰۰ نفر می‌شد؛ اما در شرایط خاص تا ۵۰۰ نفر هم در آن نگهداری می‌شدند که پس از تکمیل پرونده و تخلیه اطلاعاتی تدریجاً به سایر زندان‌ها مانند قصر، اوین و... منتقل می‌شدند. در اوایل خرداد سال ۱۳۵۲ با اوج‌گیری مبارزات مردم و گروه‌ها، ساختار کمیته مشترک تجدید و توسعه یافت و با اصلاحاتی به تصویب شاه رسید. از این پس رئیس کمیته می‌بایست از بین مقامات بلندپایه ساواک انتخاب می‌شد و اطلاعات و اخبار روزانه کمیته از طریق ساواک به شاه ‌می‌رسید تا دستورات لازم صادر شود. در این زمان کمیته به فعالیت‌های خود توسعه داد و به سرعت زیر نفوذ و سلطه اداره سوم ساواک و تحت فرمان چهره‌هایی چون پرویز ثابتی، نصیری و پاکروان درآمد. اکثر مأمورین این کمیته را نیز مأموران باسابقه ساواک تشکیل می‌دادند. این مأموران با شرکت در کلاس‌های آموزشی امنیتی - اطلاعاتی در ساواک به مهارت‌های قابل توجهی در تعقیب و مراقبت، عملیات ضد براندازی، بازجویی و شکنجه دست یافتند. بودجه کمیته مشترک ضد خرابکاری رژیم شاه در سال ۵۷ بر اساس برآوردی که از دولت درخواست شده بود، ۲۳۰ میلیون ریال بود که همه این هزینه‌ها بدون هیچ مشکلی به تصویب مقامات رژیم و شخص شاه می‌رسید و بلافاصله پرداخت می‌شد.

از معروف ترین شکنجه گران و بازجویان کمیته می توان از ناصر نوذری (رسولی) ، محمد علی شعبانی ( حسینی) ، منوچهر وظیفه خواه (منوجهری) ، بهمن نادری پور (تهرانی) ، فریدون توانگری (آرش) ، زمانی ( زمردی) ، محمد تفصیلی (محمد خوشگله) ، مصطفی هیراد ( مصطفوی) و .... نام برد . همچنین برخی از زندانیان سیاسی کمیته عبارت بودند از : آیت الله خامنه ای ، محمد علی رجایی ، کاظم ذوالانوار ، آیت الله قاضی طباطبایی ، آیت الله اشرفی اصفهانی ، آیت الله ربانی شیرازی ، خسرو گلسرخی ، دکتر علی شریعتی ، مسعود رجوی ، بهزاد نبوی ، مصطفی جوان خوشدل ، عزت الله شاهی ، مهدی غیوران ، مرضیه حدیدچی (دباغ) ، رضوانه دباغ ، عصمت باروتی ، فاطمه (عفت) موسوی ، زهرا جزایری ، طاهره سجادی ، اختر رودباری ، فریده کمالوند ، معصومه (مهین) محتاج ، رقیه واثقی ، وجیهه ملکی ، اکرم شیخ حسنی ، فاطمه حسینی ، وجیهه مرصوصی (همسر سعید حجاریان ) ....

از کسانی که بر اثر شکنجه های مأموران کمیته جان باختند می توان از امیر مراد نانکلی ، حسین کرمانشاهی اصل ، محمد دزیانی و فاطمه امینی نام برد . این مکان مخوف اکنون تبدیل به موزه ای شده که در آن گوشه ای از سیاهی ها ، درنده خویی ها و ظلم بی حد بازجویان و شکنجه گران در طرفی و نیز مقاومت ها ، حماسه ها و ایستادگی ها را در طرف دیگر به تصویر کشیده است .

به دنبال اوج‌گیری مبارزات مردم و مخالفت‌هایی که با ساواک و عوامل آن در مطبوعات آن زمان مطرح بود، هیات وزیران وقت مصوبه‌ای را از تصویب گذراند که بر اساس آن وزیر دادگستری موظف شد تا لایحه تجدیدنظر در وضع تشکیلاتی ساواک را به قید فوریت تهیه و به مجلس ارائه کند و همزمان برای آرام کردن تظاهرات خشمگینانه مردم، نصیری، رئیس ساواک نیز به بند افتاد و تا پیروزی انقلاب در بند ماند. با اوج‌گیری انقلاب اینگونه لوایح هم در فرونشاندن خشم مردم کارگر نیفتاد و افرادی همچون نصیری که قربانی این ترفند شده بودند، زندانی و نهایتاً محاکمه و اعدام شدند. ساختمان کمیته مشترک ضد خرابکاری تا سال‌ها پس از انقلاب تحت عنوان زندان توحید همچنان کاربری خود را به عنوان بازداشتگاه حفظ کرد اما سرانجام در سال ۱۳۸۱ تعطیل و تبدیل به «موزه تاریخ اطلاعات کشور» یا‌‌ همان «موزه عبرت ایران» شد که گوشه‌ای از شکنجه‌های زمان پهلوی را بازسازی می‌کند.

منابع:

1 - آرشیو مقالات موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

2 - کمیته مشترک؛ کلکسیونی از انواع شکنجه، خاطرات دکتر مهیار خلیلی، فارس، ۱۳۸۷

3 - شکنجه گران می گویند ، قاسم حسن پور ، انتشارات موزه عبرت


مشرق نیوز