گزارش ساواک از فعالیت های سیدعلی اکبر ابوترابی

تاریخ سند: 19 آذر 1352

متن سند:

از : 21 به : 312 شماره : 3637 /21 ساعت 8 صبح روز 12 /9 /52 سید علی اکبر ابوترابی1 اظهار می داشت که به اتفاق محمد محمدزاده و مسعود محمدزاده و شیخ غفاری وسیله اتومبیل سواری که متعلق به یکی از دوستان تهرانی بود به مسافرت رفتیم ابتدا به شیراز و از آنجا به تفت رفته و به ملاقات مولانا کتابفروش که در آنجا تبعید می باشد رفتیم مولانا کتابفروش مبالغی بدهکار است و قرار بر این شد که یکی از کتابفروشان تهران به نام محمدی به قم آمده و کتابفروشی وی را در قم دائر و دیون مولانا را بپردازد بعد از آنجا به ماهان کرمان نزد مشکینی رفته شب را خدمت آقای مشکینی بودیم و روز بعد به نیریز نزد آقای جعفری گیلانی رفتیم و یک شب نیز نزد ایشان بودیم از ابوترابی سؤال شد آیا پولی هم به آنها دادید اظهار داشت قبل از مسافرت یک نفر را خدمت آقای گلپایگانی فرستادیم که برای تبعیدیها پول بدهد آقای گلپایگانی گفتند قبلاً پول فرستاده ام و فعلاً احتیاجی نیست ابوترابی در ضمن مذاکرات اظهار داشت که اخیرا آقای حسن زاده را هم گرفته اند و همسرش تازه فارغ شده و این موضوع خیلی ناگوار است.
نظریه شنبه ـ محمد محمدزاده دانشجوی دانشگاه ملی است مسعود محمدزاده بیکار است این دو برادر فرزندان حاج علی اکبر محمدزاده می باشند و اهل قزوین هستند.
حاج علی اکبر محمدزاده برادر زن علی اکبر ابوترابی است و در بازار تهران مغازه بزازی دارد و ساکن خیابان آشتیان است.
شهرت نامبردگان قبلاً صدیقی بوده که بعدا به محمدزاده تعویض نموده اند.
نظریه یکشنبه ـ مفاد گزارش صحیح است با این کیفیت ارتباط علی اکبر ابوترابی با عوامل افراطی مشخص گردیده منبع در زمینه تماس و کسب اطلاع هر چه بیشتر توجیه گردید.
شراره نظریه سه شنبه ـ ضمن تأیید مفاد گزارش خبر لزوم کنترل اعمال و رفتار محمد محمدزاده دانشجوی دانشگاه ملی را پیشنهاد می نماید.
آذرخش نظریه 21 ـ نظری نیست آقای علیخانی از گزارش بهره برداری شود و از این نفرات مراقبت دقیق به عمل آید مسعود و محمد محمدزاده شناسایی و پرونده انفرادی تشکیل و تکمیل شود و تحت مراقبت قرار گیرند.

توضیحات سند:

1ـ سیدعلی اکبر ابوترابی فرد فرزند سیدعباس در سال 1318 شمسی متولد شد.
شناسنامه وی صادره از طالقان و ولی مشهور است که از اهالی قزوین می باشد.
آقای ابوترابی که محصل علوم دینی بود، برای ادامه تحصیل به نجف اشرف رفت و در سال 1349 به هنگام ورود به ایران به علت همراه داشتن 1240 برگ اعلامیه امام، بازداشت و به 6 ماه حبس محکوم گردید.
پس از آزادی به قم رفت و به علت ارتباطاتی که با شهید اندرزگو داشت، مورد مراقبت ساواک قرار گرفت.
در پی متواری شدن شهید اندرزگو در سال 1351، براساس گزارشی که یکی از منابع ساواک ارائه کرده بود، در تاریخ 15 /12 /51 دستگیر شد، ولی به علت اینکه اخبار رسیده به ساواک منحصرا در اختیار فردی گذاشته شده بود که از دوستان آقای ابوترابی و منبع ساواک بود، در بازجوئی ها مستقیما طرح نگردید و بدین ترتیب او آزاد شد.
آقای ابوترابی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی به سوی جبهه شتافت و به اسارت نیروهای عراقی درآمد و در سیاه چال ها و اردوگاه های دشمن بعثی حماسه ها آفرید و پس از بازگشت اسرا به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه یافت و نمایندگی ولی فقیه در ستاد آزادگان را دارا شد.
وی در سال 1379 در راه سفر به مشهد مقدس، در سانحه تصادف درگذشت و به دیدار حق شتافت.
ابوترابی را می توان نماد مقاومت اسیران ایرانی در سالهای اسارت در عراق نامید.