هفته‌نامه فاتح


محمد قبادی سند پژوه تاریخ معاصر
2344 بازدید
هفته نامه فاتح کرمان حسین فاتح پهلوی

هفته‌نامه فاتح

اشاره:

داوری درباره مطبوعات دوره حکومت استبدادی پهلوی‌(چه‌ در‌ دوره رضـا شـاه و چـه در حکومت محمد رضا شاه)،جز در دهه 1320 و نیمه دوم‌ سال 1357،چندان پیچیده‌ نیست.هرچند که اسـناد اندکی از فعالیتهای فرهنگی(مطبوعاتی‌)در اختیار داریم،اما‌ آنچه‌ که موجود است بیشتر مـتوجه نشریان مشهور و بویژه نـشریاتی اسـت که در مرکز چاپ‌ و نشر می‌یافته است. ازاین‌رو نشان دادن مناسبات درونی برخی از نشریات محلی که دوام‌ زیادی داشته‌اند و برخی‌ از مقاطع سیاسی کشور را در دوره حیات خود تجربه کرده‌اند، می‌تواند دستاوردهای ارزشمندی برای خوانندگان و پیـش از آن تاریخ‌نگاران علاقه‌مند به‌ این موضوع فراهم آورد.در این مقاله به هفته‌نامه محلی‌ فاتح پرداخته‌ایم.

*******

موردپژوهی درباره مطبوعات دوران پهلوی «هفته نامه فاتح»

هفته‌نامه فاتح به صاحب امتیازی حسین فاتح،در کرمان و در دوره سلطنت محمد رضا شاه‌ منتشر می‌شد.حـسین فـاتح در ششم دی 1329 امتیاز‌ این‌ نشریه را دریافت کرد و در سی و یکم‌ اردیبهشت 1330 نخستین شماره آن را منتشر کرد و در نهایت در زمستان 1354 ش پس از نزدیک به 25 سال فعالیت مطبوعایی در‌ زمره‌ نشریات«غیر مفید»تشخیص داده شد و امتیاز آن‌ باطل گـردید.1

حـضور 25 ساله هفته‌نامه فاتح آن هم در دوره‌ای که انتشارش هم‌زمان با نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق شروع می‌شود‌ و وقایعی‌ مهم‌ چون کودتای 28 مرداد 32‌،15‌ خرداد‌ 42،13 آبان 43 و بسیاری از وقایع دیگر را تا زمستان 1354 پشت سـر مـی‌گذارد،بدون مواجهه با هیچ‌ خللی و یا‌ توقیفی‌،بیانگر‌ گوشه‌ای از تاریخ مطبوعات در حکومت پهلوی است‌ و می‌توان‌‌ سیاستهای مطبوعاتی آن دوره را به طور ملموس‌تری در صفحات آن مشاهده کرد وگرنه‌ هفته‌نامه فاتح نکته بارز و یـا‌ فـعالیت‌ بـرجسته‌ای‌ درعرصه خبر انجام نداده اسـت. ارائه اخـبار دسـته چندم‌ آن هم در هفته نامه‌ای که از چهار صفحه آن، حداقل دو صفحه با آگهی های انحصار وراثت،ثبت‌ اسناد‌،مزایده‌،حراج و اطلاعیه‌های دولتی و در بعضی مـواقع ارتـقای درجـه‌ افسران ارتش و گاهی‌ هم‌ با آگهی ازدواج فلان نـظامی یـا صاحب منصب با فلان دوشیزه،پر می‌شد،نمی‌توان فعالیتی به‌ حساب‌ آورد‌ که باعث دوام یک نشریه در طول ربع قرن باشد، اگـرچه نـشریه‌ای‌ مـحلی‌ باشد‌.با بررسی اسناد پرونده حسین فاتح و هفته‌نامه‌اش می‌توان بـه چند مسئله پی برد که‌ شاید‌ رمز‌ دوام 25 ساله هفته‌نامه هم باشد:

1-طرفداری از شاه و حمایت کلی از سیاستهای حکومت‌ پهلوی‌ و دولتـهای آن.

فـاتح مـی‌نویسد:«چون دولتهای وقت مجریان اوامر خیرخواهانه اعلی حضرت همایون‌ شاهنشاه‌‌ مـعظم‌ هـستند بنده هم روزنامه خود را پیرو آنها می‌دانم.»2

2-همکاری با ارتش(رکن 2)و ساواک‌ در‌ ارتباط با تحرکات بـر ضـد حـکومت پهلوی که از جمله آنها می‌توان به‌ شناسایی‌ و معرفی‌ افراد حزب توده و نـیز درج مـقاله بـه نفع حکومت یا سکوت خبری در جریان وقایع‌ و رویدادهای‌ نهضت امام خمینی،اشاره کرد.سـاواک در گـزارشی بـا اشاره به این‌ موضوع‌،می‌نویسد‌:«مدیر روزنامه مزبور با توجه به موقعیت محلی و بـا در نـظر گرفتن نفع شخصی خود‌،تاکنون‌ در‌ حدود مقدورات،با این ساواک همکاری داشته و اقـدامات نـسبتا قـابل توجهی هم‌ به‌ موقع خود انجام داده است...روزنامه او نسبت به روزنامه دیگر موجود در کـرمان(انـدیشه)از‌ نظر‌ ساواک قابل توجه‌تر است...»3

3-علاوه بر این،فاتح هیچ‌گاه دولت مردی از‌ حکومت‌ پهـلوی را بـه بـاد انتقاد نگرفت. مهم‌ترین‌ مطالب‌ فاتح‌ را در دهه 40 سلسله نوشته‌هایی تحت‌ عنوان‌«خاطرات شاهنشاه. مأموریت برای وطـنم»و بـخشهایی از کتاب انقلاب سفید تشکیل می‌داد که‌ ظاهرا‌ همان مقالاتی‌ بود که بـه‌ گـفته‌ سـاواک از‌ طرف‌ اداره‌ اطلاعات و رادیو استان به هفته نامه‌ ارسال‌ می‌شد.«روزنامه‌ فاتح که به طـور هـفتگی و در چـهار صفحه منتشر می‌شود‌ اکثر‌ مندرجات آن را آگهیهای محلی تشکیل‌‌ می‌دهد و چون روزنامه مـزبور‌ سـردبیر‌ و نویسنده لایق و کاردانی که بتواند‌ مندرجات‌ روزنامه را از نظر مقالات سیاسی-علمی-ادبی و غیره تأمین نماید،نـدارد اخـیرا‌ از‌ طرف اداره اطلاعات و رادیو استان‌ مقالاتی‌ برای‌ درج به آن‌ داده‌ می‌شود...»4

4-حمایتهای مـتنفذین مـحلی‌ بویژه‌ پایتخت‌نشینها»که در این مورد اسنادی چـند مـوجود اسـت‌ که در یکی از آنها‌ آمده‌:«...آقای حسین فـاتح یـکی از روزنامه‌نگاران‌ بی‌سواد‌ و بی‌پایه می‌باشد‌ که‌‌ در‌ اثر کمی معلومات،خود‌ را به متنفذین محلی و بـعضی زا رؤسـای ادارات دولتی نزدیک کرده و از وجود آنـان سـوء‌ استفاده‌ مـی‌نماید...»6

بـررسی مـواردی ازاین‌رو دست بویژه‌ با‌ اعتراف‌ سـاواک‌ مـبنی‌ بر اینکه هفته‌نامه‌ فاتح‌«هیچ‌گونه‌ اثر وجودی برای تنویر افکار عمومی نـداشته و صـرفا برای تأمین منافع یک طبقه خـاص متنفذ‌ گام‌‌ برداشته‌...»7راز حـیات طـولانی آن را بر ملا‌ می‌کند‌.

زندگی‌نامه‌ حـسین‌ فـاتح‌

حسین‌ فاتح فرزند محمد در 1280 ش در کرمان به دنیا آمد.برادرش محمد فاتح یکی از افـسران ژانـدارمری بود.حسین فاتح تحصیلات خـود را ا مـکتب‌خانه‌های زادگـاهش آغاز کرد‌ و از هـر آنـچه آموخت به عنوان«تـحصیلات قـدیم»8یاد کرد.

او در 1296 ش به اداره پلیس جنوب (S.P.R) 9پیوست و تا 1299 ش در خدمت آنان بود. این تشکیلات نظامی در شـوال 1334‌/مـرداد‌ 1295،یعنی اواسط جنگ جهانی اول،توسط انـگلیسیها و تـحت نظارت،تـعلیم و فـرماندهی صـاحب‌منصبان انگلیسی در ولایات فارس، کـرمان،یزد و اصفهان و با بودج دولت انگلیس تأسیس گردید.این نیروهای نظامی‌ در‌ ظاهر وظیفه«حفظ امنیت راهـهای جـنوب ایران»را بر عهده داشتند،اما در واقـع حـافظ مـنافع انـگلیس‌ و تـحکیم‌کننده موقعیت آنان در مـنطقه بـودند‌.در‌ طول فعالیت پنج-شش ساله‌ پلیس‌ جنوب که‌ چند هزار سرباز ایرانی را در خدمت داشت،هیچ‌یک از دولتـهای وقـت ایـران آن را به رسمیت‌ نشناخته و فعالیتهای آن را مجاز‌ نمی‌شمردند‌ و تـنها سـید ضـیاء الدیـن‌ طـباطبایی‌ کـه با کودتای‌ 1299 ش به ریاست الوزرایی رسیده بود تا حدی آن را به رسمیت شناخته درصدد بود تا این‌ نیروی نظامی را ضمیمه ژاندارمری کند اما با سقوط کابینه‌ سید‌ ضـیاء در خرداد 1300 این هدف‌ به نتیجه نرسید و در پی آن پلیس جنوب هم در پاییز 1300 ش منحل شد و تمام وسایل و تجهیزاتش را همان انگلیسیهای مؤسس،یا نابود و یا‌ به‌ هند منتقل‌ کردند.تعدادی از افسران و افراد آن در اختیار ژانـدارمری و قـزاق‌خانه قرار گرفتند و این زمانی بود که رضاخان‌(سردار سپه) درصدد تشکیل قشون متحد الشکل بود.

در دی 1300‌ طی‌«حکم‌ عمومی قشونی»هسته اصلی ارتش نوین ایران رسما تشکیل شد که‌ مـرکب بـود از پنج لشکر،یک ‌‌ارکان‌ حرب و یک هیئت شورای قشونی در ارکان حرب کل قشون‌10که پنج‌ دایره‌ داشت‌. در این تشکیلات جدید،نیروهای بازمانده از پلیـس جـنوب نیز قرار داشتند که در ژانـدارمری‌ قـزاق‌خانه ادغام شده بودند.11که حسین فاتح نیز از جمله آن افراد‌ بود.اودر 14 فروردین‌ 1301‌ به طور رسمی وارد ارتش شد و تا 20 آبان 1305 در لشکر جنوب به مرکزیت اصفهان خـدمت کـرد که نواحی اصفهان،فـارسی،کـرمان،بلوچستان، خوزستان،بنادر،یزد و کاشان را در بر‌ می‌گرفت.آن‌گاه در 29 آبان 1305 به واحد امنیه‌ لشکر منتقل شد که وظایف ژاندارمری را بر عهده داشت.واحدهای امنیه لشکرهای ارتش بعد از شهریور 1320 از ارتش جدا و دوبـاره‌ بـا‌ نام ژاندارمری احیا شد و فاتح نیز در آن به خدمت‌ مشغول بود تا در اسفند 1322 با درجه گروهبان یکمی از ژاندارمری بازنشسته شد.12

فعالیتهای فاتح از زمان بازنشستگی‌ در‌ 1322 تا 1329 ش نامشخص است و آنچه در اسناد به آن اشـاره شـده این اسـت که«از سال 1322 تا 1329[به‌]کارهیا متفرقه»پرداخته است.او در همین زمینه در‌ جواب‌ تمایلات سیاسی و سوابق خود می‌نویسد:«اول جزو حـزب عامیون‌13

و اراده ملی‌14-بعدها جزو حزب ملیون.15مدتها با همکاری رکن دو لشـکر کـرمان بـا وجود سوابق‌ موجود‌ علیه‌ حزب‌ منحله توده همکاری می‌کردم‌[...]و‌ از‌ سال‌ 1329 که روزنامه داشتم روزنامه‌ گواه هدفهای سـیاسی ‌ ‌بـنده است...»16

فاتح به صراحت اشاره می‌کند که سوابق مخالفت علیه حزب‌ توده‌ داشـته‌ اسـت کـه می‌توان آن‌ را از مهم‌ترین فعالیتهیا‌ سیاسی‌ فاتح در آن سالها به حساب آورد.فاتح حتی قبل از گرفتن امتیاز هـفته‌نامه،با لشکر کرمان بویژه رکن‌ 2 همکاری‌ می‌کرد‌ و چه بسا همین فعالیتها در دریافت‌ امـتیاز هفته‌نامه‌اش بی‌تأثیر نبوده‌ بـاشد.در مـجموعه اسناد حسین فاتح سندی وجود دارد بدین‌ مضمون که:

وزارت جنگ

شماره 649 مورخ 2/6/1329‌ بازپرسی‌ بکلی‌ محرمانه

آقای حسین فاتح،نظر به اینکه وظیفه هر شخص میهن‌پرست‌ خدمت‌ به میهن می‌باشد در این‌ موقع کـه اشخاص نامعلومی در این استان به نشر اوراق حزبی‌ مبادرت‌ ورزیده‌ و افکار جامعه را به مرام کمونیستی که برخلاف اصل آزادی است متوجه‌ می‌سازند‌،چون‌ بایستی سران و کارمندان حزب توده به کلی ریشه‌کن گردند چـنانچه بـتوانید این قبیل اشخاص‌ مفسده‌جو‌ را‌ به‌ لشکر معرفی یا به وسیله مأمورین اداره شهربانی در دستگیری آنان اقدام نمایید‌،زحمات‌ شما فراموش نشده و این لشکر به موقع جبران خواهد نمود.

فرمانده لشکر 7 کـرمان‌ و مـکران‌-سرلشکر‌ گلشائیان‌17

حسین فاتح در اواخر 1330 ش در اداره اصل چهار کرمان به فعالیت‌ پرداخت‌ و ریاست دایره‌ اطلاعات و انتشارات این اداره را در کرمان بر عهده گرفت.اداره‌ اصل‌ چهار‌،حاصل چهارمین‌ بند از سیاستهای اقتصادی-سـیاسی هـری ترومن،رئیس جمهور وقت امریکا بود که‌ در‌ پیامی به‌ کنگره این کشور در ژانویه 1949/دی-بهمن 1327 اعلام‌ شد‌.بر‌ مبنای این اصل،کشورهای‌ ضعیف یا فقیری که پس از جنگ جهانی دوم(1318-1324‌ ش)در‌ معرض‌ خـطر کـمونیسم و بـه طور کلی بلوک شرق بـودند،از جـهت اقـتصادی،نظامی‌ و فنی‌ تحت حمایتهای امریکا قرار می‌گرفتند.

این کمکها بیشتر در قالب وام و به صورت مشارکت در طرحهای‌ توسعه‌ روستایی،بهبود و ترویج کشاورزی،بـهداشت و امـور فـرهنگی عرضه می‌شد.اولین موافقت‌نامه همکاری‌ برای‌‌ ارائه این کـمکها در مـهر 1329 به‌ امضای‌ هنری‌ گریدی،سفیر کبیر و نماینده تام الاختیار ایالات‌‌ متحده‌ در ایران و حاجیعلی رزم‌آرا،نخست‌وزیر،رسید.فعالیت و همکاریهای اداره اصـل چـهار در ایـران‌ در‌ اواخر دهه 1330 محدود شد‌18‌و در ظاهر‌ به‌ همین‌ علت هم،هـمکاری حسین‌ فاتح در‌ سالهای‌ 37-1338 ش که‌ ریاست دایره اطلاعات و انتشارات این‌ اداره را در کرمان‌ بر‌ عهده داشت،پایان‌ یافت.

از دیگر‌ فعالیتهای حـسین فـاتح کـه‌ در‌ اسناد ساواک نیز منعکس شده‌ است‌‌ تأسیس حزبی است که در 1332 ش از مـحمد رضـا شاه طرفداری و به نام‌ حزب‌‌ اعلامیه صادر می‌کرد.او می‌گوید‌:«... در‌ همه‌ حال پیرو منویات‌ و طرفدار‌ سلطنت‌ مـشروطه بـوده‌ام.در‌ فـروردین‌ ماه 1332 حزبی به طرفداری شاهنشاه در کرمان‌ تشکیل دادم که اعلامیه‌های منتشره‌ فروردین‌ مـاه‌ 1332 در ادارات انـتظامی‌ مـوجود است‌.»19‌

در مورد‌ این‌ حزب‌،هیچ سابقه‌ای در میان‌ اسناد موجود به دست نیامد،ضمن‌ آنکه،فعالیتهای او در‌ ماههای‌ منتهی به کودتای 28 مرداد 1332‌ با‌ نوشته‌هایش‌ در‌ میان‌ اسناد مغایرت داشـت‌ و مـؤید‌ پاسخهای او به پرسشهای ساواک نیست چرا که طبق گزارشهای ساواک‌ «آقای حسین فـاتح در گـذشته‌ از‌ طـرفداران‌ دکتر محمد مصدق بوده و در سرمقاله خود‌ از‌ رفراندوم‌‌ زمان‌ مشار‌ الیه‌‌20تمجید و تجلیل نموده اسـت...»21و در گـزارشی دیگر آمده است:«در دوران‌ حکومت مصدق خصوصا در اواخر حکومت مصدق و تا 28 مرداد مـداح حـکومت مـصدق بوده‌ و مطالب این روزنامه برخلاف مصلحت عالیه مملکت بدوه است.»22همچنین در سندی دیگر گزارش شـده کـه«...به قرار اطلاع،روزنامه فاتح در مورد رفراندوم مرداد سال 32 که وسیله‌ دکـتر‌ مـصدق انـجام شد در همان موقع ضمن تأیید موضوع،سرمقاله‌ای نوشته و در آن احساسات مردم‌ برای شرکت در رفراندوم و اینکه بـه نـدای پیـشوای خود جواب مثبت داده‌اند و گفته‌اند مصدق‌ پیروز‌ است و انحلال مجلس را خواستار مـی‌شده‌اند،یـاد کرده و احساسات مردم را در این مورد ستوده‌ است.»23

در این مورد مشخص که برای‌ ساواک‌«از نظر دانستن سـابقه مـورد‌ اهمیت‌ بوده»،گزارشهایی‌ وجود دارد که تأکید می‌کند فاتح در پی کسب منافع شخصی بـوده،بـرای حفظ آن به هر سمت و سویی می‌رفته اسـت و«بـه‌ طـوری‌ که در این مدت‌ استنباط‌ گردیده آقای حـسین فـاتح مدیر روزنامه‌ فاتح از افراد دورو و زیرکی است که هر موقع به مناسبت زمان،تـغییر رنـگ می‌دهد.این شخص که‌ در گـذشته چـنین سرمقاله‌هایی در روزنـامه‌ خـود‌ درج مـی‌نموده در حال حاضر نیز سنگ اصلاحات و پیـروی از انـقلاب را به سینه می‌زند...»24

هفته نامه فاتح

نخستین شماره هفته‌نامه فاتح در 31 اردیبهشت 1330 مـنتشر شـد. دو‌ شماره‌ نخست این‌ هفته‌نامه ارگان حـزب عامیون بود و پس از آن حسین فـاتح آن را مـنتشر کرد.در بین سالهای‌ 1337 ش تا 1339 ش کـه حـزب ملیون فعالیت می‌کرد،فاتح مدتی ارگان‌‌ این‌ حزب‌ به شمار می‌رفت،تا ایـنکه چـند سال پس از تشکیل حزب ایران نـوین،بـا ایـن حزب به‌‌ ‌‌هـمکاری‌ پرداخـت و25هفته‌نامه فاتح از شماره 1068(3/2/1349)در سـه شـماره ارگان‌ حزب‌ ایران‌ نوین‌ به شمار می‌آمد تا اینکه کمیته استانی حزب در نامه‌ای،خـواستار تـوقف این‌ همکاری شد‌.

حزب ایران نـوین 22/2/49

کـمیته استان کـرمان شـماره 682

آقـای حسین فاتح‌،مدیر روزنـامه فاتح

ضمن‌ اظهار‌ تشکر از همکاری جنابعالی که روزنامه فاتح را آزمایشی به عنوان ارگان در اختیار کـمیته اسـتان قرار داده‌اید چون در حال حاضر امـکانات مـالی و اداری کـمیته اسـتان اجـازه انتشار روزنامه مـزبور‌ را نـمی‌دهد لذا بدین وسیله قرارداد مربوطه کان لم یکن تلقی می‌گردد.

سرپرست کمیته استان کرمان-ایرانپور26

نکته جالب تـوجه آنـکه پس از الغـای قرارداد حزب ایران نوین با فاتح‌،ظـاهر‌ هـفته‌نامه نـیز تـغییر کـرد؛چـرا که در همان سه شماره همکاری،جنس کاغذ و رنگ‌بندی نشریه تغییر کرده بود و البته‌ این تغییر حتی در چیدن اخبار استانی و حزبی نیز مشهود بود‌،اما‌ به هر تـرتیب پس از آن،انتشار اخبار حزبی در هفته‌نامه فاتح متوقف شد مگر در آستانه برگزاری انتخابات و اعلام نتایج آن.

اطلاع‌رسانی هفته‌نامه فاتح نیز همچون دیگر رسانه‌های‌ خبری‌ در حکومت پهلوی بود. چنانچه ساواک امر به سکوت مـی‌کرد بـاید سکوت خبری برقرار می‌شد و یا اگر تخریبی در کار بود باید انجام می‌شد و به طور کلی«مصالح عالیه‌ کشور‌»می‌بایست‌ حفظ می‌شد و این مطلب‌ را‌ فاتح‌ به‌ صراحت تأکید می‌کند و بـدین تـرتیب موقعیت خود را به مقامات ساواک گوشزد می‌نماید.

«...نامبرده اظهار داشت با توجه‌ به اینکه در‌ مندرجات‌ نشریه‌ خود همیشه رعایت مصالح کشور را کرده و در‌ مـواقع‌ لزوم طـبق‌ نظریات مقامات مسئول بویژه‌ سـاواک مـحل انجام وظیفه نموده‌ ولی به خواسته‌های وی و تقویت‌ این نشریه به‌ هیچ‌وجه‌ توجه‌‌ نگردیده...»27

انجام وظیفه در نظر فاتح،همانا سیاستهای مطبوعاتی‌ رژیم پهلوی بوده‌ است.چـنانچه:

1-هـفته‌نامه فاتح در مورد حمله‌ مـأموران حـکومتی به مدارس فیضیه قم‌ و طالبیه تبریز‌ در‌ فروردین‌ 1342 و نیز واقعه 15 خرداد 1342 سکوت کرد.

 فاتح در این موارد هیچ مطلب یا خبری‌ هـرچند مـختصر‌ درج‌ نکرده‌،سکوت‌ خبری مورد نظر ساواک را برقرار می‌کند.شاهد این مدعا صفحات‌ انتشار‌ یافته‌ هفته‌نامه فاتح است.

2-هفته‌نامه فاتح درباره تبعید امام‌ خمینی در 13 آبان 1343 مطلبی‌ درج‌‌ می‌کند‌ که از جـانب سـاواک دیکته شـده‌ بود.این تجربه را ساواک در سال‌ 1356‌ نیز‌ تکرار کرد.اما موجی از مخالفتهای مردمی،پایه‌های حکومت‌ پهلوی را لرزاند.مـقاله‌ توهین‌آمیز‌ رشیدی‌ مطلق در روزنامه اطلاعات‌ همان چیزی بود که در زمستان 1356 از عـوامل شـتابزای‌ انـقلاب‌ به شمار می‌آی.

در 14 آبان 1343،یک روز پس از تبعید امام‌ خمینی‌ به‌ ترکیه،در هفته‌نامه مقاله‌ای علیه ایشان انتشار یافت کـه ‌ ‌خـشم مردم را برانگیخت.حسین فاتح‌ در‌ گزارشی در 13 شهریور 1344 خطاب به سرهنگ ناصر مقدم- مدیر کـل‌ سـاواک‌-مـی‌نویسد‌:«...بنده برحسب دستور اداره اطلاعات و رادیو کرمان در چهاردهم‌ آبان ماه 43 مقاله‌ای علیه آقای‌ خمینی‌ در‌ شماله 744 روزنـامه چاپ و منتشر نمودم.[...]خلاصه در نتیجه انتشار روزنامه فاتح‌،آقای‌ شیخ محمد مهدی مـوحدی روزنامه را بالای منبر بـرد،مـردم را علیه‌ جان بنده تحریک کرد‌.همین‌طور‌ آقای فخر یکی از وعاظ دیگر کرمان.در نتیجه چاپخانه بنده را‌ آتش‌‌ زدند...»28

مؤلف کتاب بررسی و تحلیلی از‌ نهضت‌ امام‌ خمینی،در بیان عکس العمل مردم نسبت‌ به‌‌ درج چـنین مقاله‌ای می‌نویسد:«هتاکیها و ناسزاگوییهای این مزدوران شاه و روزنامه‌ای مبتذل‌ ایران علیه‌ قائد‌ بزرگ،خشم شدید توده‌های غیور‌ و مسلمان‌ ایران را‌ برانگیخت‌ و به‌ واکنش‌ عصیان‌بار و شدید واداشت.مردم مسلمان‌ و مبارز‌ کرمان دفتر روزنـامه مـحلی را که فاتح نام داشت و به مقام شامخ‌ قائد‌ بزرگ اسلام توهین و جسارت کرده بود‌ آتش زدند...»29

حجت‌ الاسلام‌ سید محمود دعایی در خاطرات‌ خود‌ از عکس العمل مردم نسبت به اقدام فـاتح مـی‌گوید: «...در ایامی که امام‌ را‌ تبعید کردند،ساواک بیانیه‌ای تند‌ صادر‌ کرد‌ که بعضی از‌ نشریات‌‌ آن را چاپ کردند‌ که‌ از جمله آنها هفته‌نامه فاتح در کرمان بود...دوستان انقلاب پیشنهاد دادند که از‌ آن‌ انـتقام گـرفته شود.در آن موقع‌ تشکلهای‌ نوپایی از‌ علاقه‌مندان‌ امام‌ و مبارزان وجود داشت که‌‌ حرکتهایی تقریبا هماهنگ و به نوعی سازمان‌یافته را دنبال می‌کرد.در همان مجامع تصمیم گرفته شد‌ که‌ فاتح را گوشمالی دهند.من هـم‌ مـسئول‌ اجـرای‌ این‌ برنامه‌ بودم که بـه‌ اتـفاق‌ دو نـفر از دوستان‌ دانش‌آموز با احساس و متدین،مقداری بنزین تهیه کردیم و در فرصتی مناسب چاپخانه‌ فاتح‌ را‌ که در محله‌ای نه چندان شلوغ قرار‌ داشت‌،آتـش‌ زدیـم‌.دربـ‌ چوبی‌ چاپخانه و قسمتهای دیگر هم آتش‌ گرفت.البـته خـیلی بحران ایجاد نشد و مسئله ایجاد نکرد اما انعکاس وسیع و زیادی در شهر ایجاد کرد.یعنی همه فهمیدند که فاتح‌ سـزای عـمل خـودش را دیده و دوستان امام انتقال این گستاخی را گرفته‌اند...»30

این عکس العـمل به همین جا ختم نمی‌شود.همان‌طور که حسین فاتح در ادامه نامه‌اش‌ می‌نویسد،عده‌ای‌ نامه‌ای‌ تهدیدآمیز با امضاءهای مـختلف بـرایش مـی‌فرستادند و او را محکوم‌ به مرگ می‌نمودند.31سید محمود دعایی در ادامه یادآوری خاطراتش در ایـن زمـینه می‌گوید: «دوستان هر وقت یک دو‌ قرانی‌ گیرشان می‌آمد،نذر فاتح می‌کردند و می‌رفتند از تلفن عمومی او را تهدید مـی‌کردند.»32

حـسین فـاتح در نامه مذکور پس از بیان مطالب‌ گذشته‌،مطالبات خود را عنوان کرده‌‌ می‌نویسد‌:«...حال عـلاوه بـر آنـکه آقای بهرامی رئیس اداره اطلاعات و رادیو کرمان کمکی به ما نمی‌کند،سهمیه حقه بنده را هـم پایـمال کـرده،آگهی حصر‌ وراثت‌ شهرستانهادر پنج ماهه اول‌ سال‌‌ را عموما روزنامه اندیشه چاپ کرده و هرچه هـم مـا نوشته‌ایم ترتیب اثری نداده‌اند...»33

این اولین و آخرین باری نبود که حسین فاتح از طـریق یـادآوری هـمکاریهایش با ساواک‌ مطالبات مالی‌ خود‌ را بیان می‌کرد،بلکه او بارها از این طریق و یا از راه ارائه اطلاعات،در خـواستهای خـود را اعلام کرده بود.در یکی از گزارشهای ساواک پس از بیان این‌ مطالبات‌ از زبان‌ فاتح آمده اسـت.

«...نـامبرده در خـاتمه افزوده در منطقه کرمان افرادی وجود دارند که مخل نظم و آرامش‌ آن ناحیه‌ گردیده از جمله شیخ مـهدی مـوحدی روضه‌خوانی که از‌ طرفداران‌ خمینی‌ می‌باشد.در مجالس و مجامع،مصالح کشور را رعایت ننموده و اکـثر مـطالبی بـر له خمینی اظهار می‌دارد ک در ‌‌روحیه‌‌ مردم آن منطقه بسیار مؤثر واقع می‌شود.مضافا برادرن مشارزاده که یـکی دبـیرفرهنگ‌ و دیـگری‌‌ رئیس‌ دبیرستان پهلوی کرمان می‌باشند از طرفداران خمینی بوده و اغلب از اقدامات دولت و مقامات عـالیه کـشور‌ انتقاد به عمل می‌آورند...»

در پایان گزارش نیز پیشنهاد می‌دهد که«اصلح است‌ یکی از آنان که‌ دبـیر‌ فـرهنگ می‌باشد و فعالیت شدیدتری دارد از آن منطقه منتقل گردد.»32

اسناد دیگر نیز نشانگر حمایت لشـکر کـرمان«رکن 2)و استانداری از حسین فاتح و هفته‌نامه‌اش می‌باشد کـه خـدمات فـاتح را«فراموش‌شدنی»نمی‌دانند‌.

ارتش شاهنشاهی ایران

نیروی زمـینی

از اداره تـیپ پیاده کرمان تاریخ 4/4/40

دائره رکن 2 شماره 1848/2

ریاست سازمان اطلاعات و امنیت

 

درباره فاتح مدیر روزنـامه فـاتح

به طوری که استحضار دارنـد روزنـامه‌ فاتح‌ کـرمان هـمه هـفته بدون تعطیلی منتشر و خوانندگان‌ زیادی در اسـتان کـرمان و همچنین بلوچستان دارد و آقای حسین فاتح مدیر روزنامه مذکور نیز از روزنامه‌نگاران شاه‌دوست و مـیهن‌پرست بـوده و خدمات وی مورد توجه‌ خاص‌ دستگاههای‌ انـتظامی و دوایر دولتی می‌باشد.بـا زحـمات و مخارجاتی که در راه این وظیفه مـلی مـتحمل‌ گردیده،عایداتی جز درج آگهیها ندارد و طبق صورتجلسه 7 اسفند ماه 39 کمیسیون نشر آگهیهای‌ مـنطقه‌ بـلوچستان و صورت مجلس مورخ 10/12/39 کمیسیون قـانونی شـهرستان‌ رفـسنجان مقرر شده آگـهیهای دولتـی‌[را]به روزنامه فاتح چاپ کـرمان بـدهند.اینک آقای فاتح‌ شرحی به تیپ اعلام،مبنی بر‌ اینکه‌ در‌ جریان تقسیم آگهیها بـرخلاف قـانون‌ و عدالت‌ حق‌ این‌ روزنامه پایمال گـردیده اسـت. علی هـذا ضـمن ایـنکه طبق لایحه تقسیم آگـهیها حتی الامکان‌ آگهیهای هر منطقه بایستی به روزنامه‌ نزدیک‌تر‌ به‌ آن منطقه داده شود و شهرستان رفسنجان نـیز جـزو‌ استان‌ کرمان است خواهشمند است در ایـن مـورد بـذل تـوجه خـاص مبذول و تصمیمی اتـخاذ فـرمایند که به پاس شاه‌دوستی نامبرده‌ و ادامه‌ این‌ وظیفه ملی سهمیه از آگهیهای دولتی مناطق‌ فوق الذکر را‌ به مـنظور درج بـه روزنـامه مزبور ارسال فرمایند.

فرمانده تیپ 6 پیاده کـرمان‌ سـرتیپ مـهرابپور35

امـا داسـتان چـاپ‌ آگهیهای‌ دولتی‌ در هفته‌نامه فاتح حکایت دیگری داشت:

طبق دستور العمل نحوه اجرای‌ قانون‌ تمرکز و توزیع آگهیها،کلیه آگهیهای مناقصه و مزایده‌ بایستی در دو ستون و با حروف معمولی(12 سفید‌)در‌ جـراید‌ چاپ شود و برای انجام این‌ دستور بر روی نسخه‌های این نوع آگهیها‌ مهر‌(دو‌ ستونی با حروف معمولی)زده می‌شود

ولی روزنامه فاتح با توجه به گزارشات قبلی‌ به‌ این‌ مطلب توجه نمی‌کند و آگـهیهای اداراتـ‌ را به منظور دریافت وجه بیشتر با حروف درشت‌ و در‌ سه ستون چاپ می‌نماید...36

فاتح به استناد این گزارش،ژاندرمری کرمان را‌ که‌ باید‌ در 27 سطر چاپ می‌شد و حداکثر 695 ریال دریافت می‌کرد در حـدود 3770 ریـال‌ مطالبه‌ کرده بود.علاوه بر این،فاتح‌ روشهای دیگری در تأمین احتیاجات داشت.مقالات‌ تأییدی‌ و یا‌ تخریبی مؤسسه یا اداره‌ای‌ می‌توانست برای مدیر هـفته‌نامه فـاتح سودآور باشد.درباره این نـحوه کـسب‌ درآمد‌ در میان اسناد، چند سند گویای این مطلب است.برای نمونه به‌ سندی‌ که‌ در شهریور 1347 توسط ساواک‌ تنظیم شده اشاره می‌شود:مهندس صالحی،یـکی از مـسئولان شرکت‌ برق‌ منطقه‌ای‌ کـرمان در سـخنانی از ابو القاسم هرندی،یکی از متمولان و اشخص ذی‌ نفوذ‌ محلی،تعریف می‌کند فاتح‌ که خود از ارادتمندان هرندی بود،در مقاله‌ای به تمجید از شرکت‌ برق‌ برمی‌آید و هزینه درج آن‌ مقاله را نیز از شرکت برق مـطالبه مـی‌کند‌.

سند‌ مذکور در ادامه این مطلب می‌نویسد:«...حسین‌ فاتح‌ که‌ سوابق او نشان می‌دهد روزنامه‌ را بر‌ کلاشی‌ و روشن نگه داشتن آتش‌ وافورش می‌خواهد پس از چاپ مطلب‌ به شرکت برق‌ مراجعه‌ می‌کند و تقاضای‌ حـق الدرج مـی‌نماید‌ درحالی‌که‌ شـرکت‌ برق‌ هیچ‌گونه‌ درخواستی‌ نداشته که وی‌ در روزنامه‌اش مبادرت‌ به‌ چاپ این‌ موضوع نماید و چون مبلغ زیادی را مـطالبه می‌کند مسئولان مربوط‌ جوابی‌‌ نمی‌دهند و در نتیجه به آنان اولتیماتوم‌‌ می‌دهد...».فـاتح در پیـ‌ ایـن‌‌ اولتیماتوم،اشخاصی را وادار به‌ تنظیم‌‌ شکایت‌نامه از شرکت برق می‌کند و او نیز این شکایت‌نامه را چاپ می‌کند«در‌ نتیجه‌ مبلغ ده هزار ریـال ‌ ‌بـه‌ او‌ پرداخت‌‌ می‌نمایند.مدیر روزنامه‌ فاتح‌ پس از دریافت وجه‌ مبادرت‌ به تعریف در شماره‌ 40 مورخ 20 تـیر مـاه 47 از بـرق منطقه‌ای‌ می‌نماید و نامه‌ی بر‌ له‌ آنها در‌ روزنامه‌ می‌گذارد‌...»37

فاتح از ایـن‌ شیوه علوه بر کسب موقعیتهای مالی در پی استفاده از رانتهای دیگر از طریق‌ همکاریهایی‌ با‌ واحـدهای انتظامی-نظامی و دوایر دولتـی بـود‌.

از‌ جمله‌ این‌ موقعیتها‌ حضور او در‌ مصاحبه‌های‌ مطبوعاتی ماهیانه در«پیشگاه مبارک‌ ملوکانه»بود که جزء با وساطت صاحب‌منصبان و منتفذین محلی در مرکز‌ به‌ دست‌ نمی‌آمد. نمونه این وساطتها که در میان‌ اسناد‌ حسین‌ فاتح‌ بـه‌ چشم‌ می‌خورد نامه‌ای است در 5 آبان‌ 1337 از استانداری کرمان خطاب به وزارت کشور:

آقای حسین فاتح صاحب امتیاز و مدیر روزنامه فاتح که از عناصر شاه‌دوست و میهن‌خواه واقعی‌‌ این استان‌[...]و از اشخاص خوش‌سابقه و خیرخواه کرمان بوده و مـراتب فـداکاری خود را نسبت به مقام شامخ سلطنت به ثبوت رسانیده و شایستگی شرکت در مصاحبات مطبوعاتی‌ ماهیانه را در پیشگاه‌ مبارک‌ ملوکانه دارد،بدین وسیله معرفی می‌گردد.متمنی است مقرر فرمایند درباره معرفی مشار الیه اقـدام مـقتضی معمول و نتیجه را اعلام دارند.استانداری استان هشتم.38

پنج روز پس از‌ ارسال‌ این معرفی‌نامه(وساطت‌نامه)نامه دیگری از ستاد نیروی زمینی‌ (رکن 2)به همین مضمون به«تیمسار ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران»ارسال مـی‌شود.39

بـدین‌ ترتیب‌ و با مساعدت صاحب‌منصبان محلی،فاتح‌ در‌ جلسات ماهیانه شرکت می‌کرد و گزارش آن را هم در هفته‌نامه‌اش به چاپ می‌رساند.اما سرانجام در زمستان 1354 ش‌ هفته‌نامه فاتح در زمره نشریات‌ غیر‌ مفید از ادامه انتشار‌ بـازماند‌ و امـتیازش بـاطل گردید و حسین‌ فاتح نیز چـند سـال پس از آن درگـذشت.

نکته آخر

نگارش این مقاله نیازمند دوره کاملی از هفته‌نامه فاتح بود که بسیاری از کتابخانه‌های محلی‌ و سراسری‌ از‌ جمله کتابخانه ملی(کرمان)،کتابخانه مـلک(تـهران)و کـتابخانه مرکز اسناد انقلاب اسلامی(تهران)فاقد نسخه‌هایی از ایـن نـشریه بود و تنها در کتابخانه ملی(تهران)و کتابخانه مجلس شورای اسلامی(تهران)نسخه‌هایی‌ از‌ این هفته‌نامه‌ یافت شد:

1-کتابخانه ملی(تهران):از شـماره 1081(اول مـرداد 1349)تـا شماره 1386(18 دی‌ 1354‌)و تک شماره 514(6 بهمن 1339).

2-کتابخانه مجلس شورای اسلامی(تـهران):از‌ شماره‌ 631‌(20 دی 1341)تا شماره‌ 704(22 اسفند 1342)و از شماره 912(26 مرداد 1346)تا شماره ‌‌1387‌(25 دی‌ 1354).

پانوشتها

(1)-رزم‌آسا،اسماعیل،تاریخ مطبوعات کرمان،تهران،زوار،1367 ش.

(2)-پرونده‌ هـفته‌نامه‌ فـاتح‌،مـؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.

(3)-همان.

(4)-همان.

(5)-در آستانه نوزدهمین سال انتشار هفته‌نامه فـاتح(347 ش)امـیر‌ عباس هویدا،نخست‌وزیر،نصرت اللّه معینیان، رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی و جواد منصور،وزیر‌ اطلاعات،هریک پیام تـبریک‌ جـداگانه‌ای‌ بـه مناسبت سالروز انتشار فاتح به دفتر هفته‌نامه ارسال کردند و حسین فاتح در جـوابشان نـوشت:«از ابـراز عنایت و لطف جناب آقای‌ هویدا،نخست‌وزیر،جناب آقای منصور،وزیر اطلاعات و جناب آقای مـعینیان‌،ریـاست دفـتر مخصوص شاهنشاهی‌ که به نحو سخاوتمندانه‌ای حمایت مطبوعات را وجهه نظر بلند خود قرار دادهـ‌اند صـمیمانه سپاسگزاری می‌کنیم.» این پیامهای تبریک در سالهای 1348 و 1349 ش نیز تکرار شد(فاتح‌،س 19‌،شمـ 984،16 آبان 1347،صـ‌ 1).

(6)-پرونـده هـفته‌نامه فاتح،مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.

(7)-همان.

(8)-تحصیلات قدیم شامل ادبیات فارسی و عربی و قسمتی از مـنطق،فـقه و اصول را در بر می‌گرفت و در‌ بعضی‌ مواقع‌ ریاضیات و علوم طبیعی را هم شامل می‌شد.

(9)- /S.P.R تفنگچیان جـنوب ایـران (South Persia Rifles)

(10)-ارکـان کل حرب قشون یا ستاد فرماندهی و قرارگاه مرکزی نیروهای نظامی،پس از تأسیس‌ ارتش‌،در 1301 ش‌ سازمان یـافت و تـا آخر آن سال شکل ثابتی،به خود گرفت.قرارگاه مرکزی(ارکان کل حـرب قـشون)تـحت فرماندهی‌ مستقیم رضاخان(وزیر جنگ)قرار داشت و این‌ در‌ حالی‌ بود که فرماندهی کل ارتش‌ نـیز‌ در‌ عـهده وی بـود.ارکان کل‌ حرب قشون دو زیرمجموعه داشت:1-ارکان حرب(ستاد فرماندهی و قرارگاه مـرکزی یـک واحد)به ریاست سرتیپ‌‌ امان‌ اللّه‌ خان جهانبانی و معاونت سرهنگ حبیب اللّه خان شیبانی‌ بود‌؛2-هیئت شـورای قـشونی به ریاست سرتیپ‌ سردار مقتدر،این هیئت توصیه‌های لازم را به فرمانده کل،در مـورد طـرحها‌ و خطمشی‌ نظامی‌ می‌کرد و نیز مسئولیت‌ اجرای اصـول آمـوزش و آمـاده‌سازی جزوات مربوطه را‌ بر عهده داشت.(کرونین،اسـتفانی،ارتـش و تشکیل حکومت‌ پهلوی در ایران،ترجمه غلامرضا علی بابایی،تهران،خجسته،1377‌ ش).

 

(11‌)-قائم‌ مقامی،جـهانگیر،تـحولات سیاسی نظام ایران...،تهران،عـلمی،1326 ش؛عـلی بابایی‌، غـلامرضا‌، تـاریخ‌ ارتـش ایران،تهران،آشیان،1382 ش.

(12)-پرونده هفته‌نامه فـاتح،مـؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.

(13)-حزب‌ عامیون‌:این‌ حزب که نام خود را از حزب مـعروف صـدر مشروطیت گرفته بود‌،در‌ دهه‌ 1320 ش توسط سـید حسن تقی‌زاده و چند تـن دیـگر از جمله محمود عرفان تأسیس شـد‌(مـدیر‌ شانه‌چی‌،محسن،احزاب سیاسی‌ ایران...،تهران،رسا،1375 ش).

(14)-حزب اراده ملی:این حزب در‌ بهمن‌ 1323 تـوسط سـید ضیاء الدین طباطبایی تأسیس شـد.اولیـن کـنگره حزبی که‌ «مـجلس‌ بـزرگ‌»خوانده‌ می‌شد در فروردین 1324 تـشکیل شـد و بیشتر از یک سال فعالیت نکرد.از مشخصه‌های‌‌ بارز‌ این حزب مخالفت با حزب توده در هـمه زمـینه‌ها بود و درگیریهایی که در‌ قالب‌ جنگ‌ تـبلیغاتی یـا درگیری و بـرخوردهای خـیابانی مـیان اعضای این دو حزب وجـود داشت(طیرانی،بهروز،اسناد‌ احزاب‌ سیاسی ایران...،ج 1،قتهران،سازمان اسناد ملی ایران،1376 ش).

(15)-حزب ملیون:ایـن‌ حـزب‌ در‌ زمستان 1337 ش شروع به فعالیت کرد.هـیئت مـؤسس حـزب،دکـتر مـنوچهر اقبال‌ را به دبـیر‌ کـلی‌ و ریاست‌ کمتیه مرکزی برگزید.ملیون،حزبی دولتی تلقی می‌شد که حمایت‌های شاه و اقبال‌- نخست‌وزیر‌-را به هـمراه داشـت و در مـنازعات سیاسی عنوان یک حزب اکثریت را در مقابل اقـلیت(حـزب‌ مـردم‌) یـدک مـی‌کشید.تـابستان 1339 نقطه فراز و در عین حال فرود حزب بود‌ چرا‌ که برگزاری انتخابات تابستان‌ 1339 باعث شد‌ که‌ حزب‌ در شهریور 1339 از صحنه سیاست کنار‌ گذاشته‌ شود و جای آن را حزب ایران نوین‌ بـگیرد.

(16)-پرونده هفته‌نامه فاتح،مؤسسه‌ مطالعات‌ و پژوهشهای سیاسی.

(17)-همان.

(18‌)-اسنادی‌ از اصل‌ چهار‌ ترومن‌ در ایران،2 ج،به کوشش تیمور بشیر‌ کنبری‌،تهران،وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،1382 ش.

(19)-پرونده هفته‌نامه فاتح،مؤسسه مطالعات‌ و پژوهشهای‌ سیاسی.

(20)-رفـراندوم مـور نظر اشاره‌ای‌ است به پیام رادیویی‌ دکتر‌ مصدق در 5 مرداد 1332،درباره‌ برگزاری‌ رفراندوم در تعطیلی مجلس هفدهم شورای ملی.

(21)-پرونده هفته‌نامه فاتح،مؤسسه مطالعاتی‌ و پژوهشهای‌ سیاسی.

(22)-همان.

(23)-همان‌.در‌ ذیل‌ همین اسـناد،سـند‌ دیگری‌ وجود دارد که به‌ نظر‌ می‌رسد حسین از سر اجبار و ناچاری اقدام به‌ چاپ این سرمقاله و امثال آن کرده‌ است‌.«...آقای حسین فاتح مدیر روزنـامه فـاتح‌ ضمن‌ ملاقات با‌ منبع‌،از‌ نـظر درددل،سـوابق گذشته‌ خود و چاپخانه‌اش را مطرح می‌نماید و اظهار می‌دارد که سالهای 32 و 33 چاپخانه را آتش‌ زده‌اند‌ که‌ منبع بعدا در این مورد از‌ همکاران‌ چاپخانه‌ای‌ مدیر‌ روزنامه‌ مذکور تحقیق نـموده‌ و نـامبردگان‌ اظهار داشته‌اند که مـشار الیـه در روز رفراندوم چنین مقاله‌ای در روزنامه خود درج نموده است‌.»

(24‌)-پرونده‌ هفته‌نامه فاتح،مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.

(25‌)-رزم‌آسا‌،اسماعیل‌،تاریخ‌ مطبوعات‌ کرمان‌،تهران،زوار،1367 ش.

(26)-فاتح(هفته‌نامه)،شمـ 1071(23/2/49)،ص .

 

(27)-پرونده هفته‌نامه فاتح،مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سـیاسی.

(28)-هـمان.

(29)-روحانی،حمید بررسی و تحلیلی از نهضت‌ امام خمنی،قم،دار الفکر و دار العلم،1358 ش.

(30)-مصاحبه با سید محمود دعایی.

(31)-پرونده هفته‌نامه فاتح،مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.

(32)-مصاحبه با سید محمود دعایی.

(33)-پرونده‌ هفته‌نامه‌ فـاتح،مـؤسسه مطالعات و پژوهـشهای سیاسی.

(34)-همان.

(35)-همان.

(36)-همان.

(37)-همان.

(صفحه 257)

(38)-همان.

(39)-همان.


فصلنامه مطالعات تاریخی،شماره 9،پاییز 1384،صفحه 243 تا257