آیت الله شهید بهشتی: دستگاه قضائی نباید تسلیم جنجال ها و هوچی گری ها بشود
10261 بازدید
اشاره :
آیت الله دکتر بهشتی رئیس دیوانعالی کشور در تاریخ 6 اسفند 1359، در یکی از نشست های خبری خود در جمع خبرنگاران حضور یافته و به سؤالات آن ها در زمینه های گوناگون از جمله سازوکارهای دستگاه قضائی، نحوه آزادسازی چهارنفر تبعه انگلیسی بازداشت شده، مسأله «چماقداری»، مقابله با «گران فروشی»، و «لایحه قصاص» پاسخ داد، که متن سؤالات خبرنگاران و پاسخ آن به حضورتان تقدیم می گردد:
خبرنگار: امروز یک سال است که شما به سمت رئیس دیوان عالی کشور انتخاب شده اید به نظر شما میراث طاغوت در دادگستری چه بوده است و چه کارهایی را انجام داده اید و چه برنامه هایی را در دست اجرا دارید؟
آیت الله بهشتی: بسم الله الرحمن الرحیم همان طور که در حکم امام نوشته شده بود وظیفه اصلی ما ایجاد دستگاه قضائی اسلامی بر پایه های جدید تهیه قوانین حقوقی و جزایی و آئین نامه های دادرسی مدنی و کیفری بر طبق موازین اسلام و استفاده از همکاری همه عناصری که در این راه مشتاقانه تلاش کنند بوده است. همراه با این وظیفه باید دادگستری موجود را برای انجام کارهای جاری فعال نگه داریم و فعال تر کنیم. ما در این یک سال آشنائی خوبی با وضع موجود دادگستری بدست آوردیم که شناخت مفیدی و سودمندی درباره بافت دادگستری موجود داریم، مشکلات دادگستری را در تهران و در چند استان دیگر فعال تر و سامان تر کرده ایم. بر حسب گزارش هایی که از کار همه دادسراها و دادگاه ها در سراسر کشور می دهند در بسیاری از جاها دادسراها و دادگاهها به نسبت فعال هستند. در دادسرای تهران با برنامه ای که در چند ماه اخیر اجرا شده است کار مراجعین به دادسرا ساده تر شده است و حتی در همان مرحله مراجعه نخستین قسمتی از مسائل حل میشود و دیگر به مراحل بعدی نمی کشد. همچنین شعبه دیوان عالی کشور را اضافه کردیم تا بتواند بهتر به کارها برسد. دادگستری استان خراسان و اصفهان و برخی جاهای دیگر فعال تر شده است و به هر حال در این زمینه به نسبت موفقیتی به چشم می خورد. اما نیروی اصلی ما و قسمت مهم از توان ما همان طور که قرار بود، صرف کار مربوط به ایجاد دستگاه قضائی اسلامی جدید شده است. ما دادگاه های مدنی خاص و دادگاه های انقلاب را توسعه داده ایم و کیفیت آنها را بهتر کرده ایم. در قم و تهران قضاتی را برای قبول مسئولیت بر این دو واحد قضایی آماده می کنند و عده ای از کسانی که در تهران هستند در همین هفته های اخیر کارشان را در دادگاه انقلاب آغاز کرده اند. ما معتقدیم با قاطعیتی که در این شیوه هست بهتر می توانیم به نیازهای قضائی جامعه مان پاسخ بدهیم، به خصوص در این مقطع حساس از انقلاب. به عنوان نمونه می گویم که دادگاه انقلاب ۹ مخصوص تخلفات صنفی در رابطه با کشف یک تخلف از کارخانه پارچه بافی کاشان با قاطعیت عمل کرد و بر طبق مجوز قانونی که دارد سریع به این تخلف رسیدگی کرد و افرادی را که در این کارخانه رعایت مصلحت مردم و نرخ مقرره را نکرده بودند، جریمه سنگینی کرد. بیش از ۲۵ میلیون تومان به سود بیت المال و همین روی نرخ قسمتی از پارچه های مورد نیاز مردم در این موقع حساس اثر گذاشت. به نظر ما دستگاه قضائی باید بتواند صحیح کار کند، اما سریع هم کار کند، سریع و قاطع باشد، و ما امیدواریم بدین کیفیت مطلوب برسیم. البته تأکید می کنم در کار دادگاههای انقلاب هم نقایص هست، حتی تخلف هست. ما هم اکنون یک قاضی متهم به یک تخلف را که در دادگاه انقلاب بوده برای محاکمه بازداشت کرده ایم و بزودی محاکمه او انجام خواهد گرفت. با این رسیدگی های قاطع می توان به یک دستگاه قضایی سالم و مؤثر رسید. مسأله بسیار مهم دیگر تهیه قوانین است که در این زمینه پیشرفتهای خوبی داشته ایم، قوانین زیادی تهیه شده است. هزاران ماده قانونی جدید باید بر طبق موازین اسلامی و انقلابی تهیه بشود و قسمت بسیار زیادی از اینها تهیه شده است و شورای عالی قضائی بر طبق وظیفه به این قوانین رسیدگی می کند و آنها را بررسی می کند و برای تصویب در اختیار قوه مقننه می گذارد . قسمتی از این لایحه های قانونی هم اکنون در مجلس شورای اسلامی در دست رسیدگی است و به محض تصویب و ابلاغ اجرا خواهد شد. دستگاه بسیار مؤثر بازرسی کل کشور که می تواند نقش مؤثری در سالم سازی اداره کشور داشته باشد، بر اساس لایحه قانونی که تهیه کرده ایم و برای تصویب به مجلس فرستاده ایم، به محض تصویب این قانون بازسازی خواهد شد و با فعال شدن این دستگاه قسمتی از مشکلات بر طرف خواهد شد. دیوان عدالت اداری که لایحه آن هم تهیه و آماده شده است، همراه با بازرسی کل کشور به وجود خواهد آمد. دادگاه انتظامی قضات با قوانینی که جدیداً برای آن تهیه و آماده کرده ایم بازسازی خواهد شد. یکی از مسائل مهم در دستگاه قضائی این است که واحد ابلاغ و اجرا و ضابطین دادگستری خوب عمل کنند. ما برای این منظور پلیس قضائی را در نظر گرفته ایم که قانون آن تصویب شده است و واحد آن بوجود آمده است و هم اکنون مشغول آماده کردن آنها هستند برای کار خطیری که در پیش دارند. البته حالا مقدمات تشکیل کلاس ها را فراهم می کنند. بدین ترتیب ما در زمینه قوه قضائیه از همه سو اقدامات مفیدی را آغاز کرده ایم و تا حدودی موفق شده ایم. مثلاً در مورد دادگاه مدنی خاص همان طور که بار دیگر هم عرض کرده بودم نزدیک به ۵۰ شعبه در سراسر کشور به وجود آمده است و بیش از 4/5 این ها در همین مدت یک ساله به وجود آمده و اینها برای حل بسیاری از مسائل خیلی سریع و قاطع و خوب عمل می کنند. باز هم تکرار می کنم که دادگاه های مدنی خاص هم بی نقص نیستند و ملت ما باید توجه داشته باشد که این نقایص در کار هست. ما باید خودمان را بسازیم و این سازمان ها را هم بسازیم و ضمن عمل با انتقاد سازنده و با هوشیاری و آگاهی می توانیم به این ساختن موفق شویم. بنابر این کارها از همه سو آغاز شده است و در حال پیشرفت است و امیدوار هستم که به سرعت کار متناسب نیازهای وضع جامعه اسلامی و انقلابی ما باشد.
خبرنگار: آقای قدوسی گفته اند که سه انگلیسی از این چهار انگلیسی بازداشت شده، بی گناه تشخیص داده شده اند و از نظر قوه قضائیه آزادیشان بلامانع است و گفته اند که تحویلشان ممکن است منوط به تصمیم دولت[ ایران] باشد. در این مورد که مثلاً با دو دانشجوی زندانی که ما در آنجا داریم معاوضه شوند این مطلب غیرمستقیم به این معناست که ممکن است این آزادی طولانی بشود. نظر شما در این مورد چیست؟
آیت الله بهشتی: نه فکر نمی کنم این طور باشد، منظورشان اینست که دولت[ایران]، باید دولت انگلستان را هم موظف کند که نسبت به این دو دانشجو و نسبت به مسایل دیگر طبق موازین عمل بکند و به آنها بگوید که باید از موازین تخلف نکنند و مسایل سیاسی را در این امور قضائی دخالت ندهند. همین طور که ما این گونه مسایل سیاسی را در مسائل قضائی دخالت ندادیم و نمی دهیم و می بینید که این سه نفر انگلیسی اصولاً به دست یک مسیحی دیگر در این دام افتاده اند که اسناد جعلی را داشته و همان طور که شنیدید این مسیحی متهم است که سالها در خدمت ساواک رژیم بوده، بنابراین ممکن است توطئه ای در کار بوده است و به نظر ما همین مسأله رسیدگی قاطع دادگاه انقلاب به مدارک اینها و تصمیم گیری صادقانه که در این باره داشته است، خود یکی از جلوه های اصالت قضا در جمهوری اسلامی خواهد بود. این مسأله باید نسبت به همه افراد، چه ایرانی هایی که [و] چه اتباع ایران که در دادگاهها تحت تعقیب هستند و چه بیگانه هایی که از طریق این دادگاه ها تحت تعقیب هستند مستمراً رعایت بشود و دستگاه قضایی هم قاطع عمل بکند و تسلیم جنجال ها و هوچی گری ها نشود و هم سالم و صادق عمل بکند و مسایل دیگر را در کار قضا دخالت ندهد. قضا باید صرفاً بر طبق موازین اصیل اسلام صورت بگیرد.
خبرنگار: پس بدین ترتیب این ها آزاد شده اند؟
آیت الله بهشتی: من تا این لحظه اطلاعی ندارم. به هرحال فکر نمی کنم که مسأله به یک اشکال قابل ملاحظه ای برخورد بکند.
خبرنگار: وقایعی که اخیراً در رابطه با چماقداری اتفاق افتاده، در مورد خود شما یا آقای رفسنجانی یا شخصیت های مملکتی دیگر که اتفاق افتاده هیچ صحبتی در این باره نشده بود. چرا وقتی که در مورد آقای لاهوتی یا دیگران این عمل انجام گرفته سروصدای عمومی بپا کرد؟ آیا شما فکر نمی کنید که این تصفیه حساب سیاسی باشد و اینها واقعاً دلشان برای چماقداری و این مسایل نمی سوزد؟
این سؤالی است که مردم می کنند و در سخنرانی هائی که می رویم، شنوندگان همین سؤالات را می نویسند و می دهند، ولی آنچه مهم است، اینست که ملت ما امروز می تواند به روشنی بیابد که ما همواره با این شیوه ها مخالف بوده ایم و در طول این دو سال چندین بار در مصاحبه ها و سخنرانی هایی که منتشر شده این شیوه ها را محکوم کرده ایم، ولی نه فقط چماق مجسم و چماق چوبی، بلکه چماق لفظی و قلمی را هم؛ همان طور که امام هم دیدید با تأکید به نقش ویرانگر همه این چماقها تکیه فرمودند، این یک حقیقت بزرگ است، باید همه این چماقها زمین گذاشته شود. باید گفتگوها و سخن ها با زبان ارشاد و زبان دلسوزی و روشنگری صادقانه باشد، اگر یک گوینده و یا یک نویسنده ای در رابطه با رویدادها، دروغ پردازی کرده، وقایع کوچک را خیلی بزرگ کرد و به عکس وقایع بزرگ را خیلی کوچک کرد، این خودش آمده جو تحریک را به وجود آورده. باید از آنچه جو پریشانی آور و اختلاف آور و تفرقه انگیز را تقویت می کند خودداری بشود. من نمی خواهم بگویم که آن دروغ گوئی ها و آن چماقهای قلمی مجوز استفاده از این چماقهای چوبی است و نمی خواهم بگویم استفاده از چماقهای چوبی مجوز استفاده از آن چماقهای قلمی و زبانی است، می خواهم بگویم ملت ما فشار می آورد تا همه این فشارها از بین برود و زمینه اجتماعی ما برای رشد سالم و سازنده افراد و سازمان ها و جمعیت های متشکل فراهم تر باشد. به امید این که بیداری و آگاهی و تعهد ملّتمان و مخصوصاً رشد و هوشیاری نسل جوان و نوجوانمان به سرعت این جریان کمک کند.
خبرنگار: شما در مصاحبه هفته قبل در رابطه با این مسأله گفتید که یکی از راههای مبارزه با چماقداری تقوای آن نویسندگان و گویندگانی هست که بعد به مردم حمله می کنند. این فرمایش شما یک سری سؤالات را به وجود آورده است، من جمله اینکه آیا شما فکر می کنید وقتی به سخنرانی آقای لاهوتی حمله می شود یا خود شما این تقوا وجود نداشته است که اینها حمله می کنند؟
آیت الله بهشتی: خیر، من منظورم این است که در جمع وقتی در یک جامعه ای جو سخنرانی به تعبیر امام جو نیش زدن و انتقاد غیرسالم کردن و خلاف واقع گفتن هست در جمع روی جامعه این وضع بوجود می آید. در نتیجه ممکن است به جوهای دیگر هم سرایت بکند. البته باید بگویم که در جلسات سخنرانی که من داشتم هیچ وقت کار به این گونه چیزها کشیده نشده است. در این جلسات معمولاً یک عده کوچکی آمده اند اخلال کنند و بعد با فشار جمعیت و تحت تأثیر فشار روانی که در محیط برایشان بوجود آمده است اینها ناچار شده اند بنشینند یا جلسه را ترک کنند. در هیچ یک از جلساتی که تا کنون من بودم زد وخوردی پیش نیامده است.
آنچه می خواهم بگویم این است که باید دقیقاً کل نویسندگان یا گویندگان یا لااقل قسمت اعظم نویسندگان و گویندگان این نکته را رعایت کنند که جو اجتماعی ما یک جو سالم باشد. وقتی جو، جو تحریک است خود به خود پیدایش این گونه پدیده ها آسان تر می شود. این یک امر روشنی است بهتر است واقعاً ما با این پدیده ها به آن صورت برخورد کنیم که علاج شوند. و الا اگر باز پدیده ای را خواستی سرکوب بکنی، فکر نمی کنم با سرکوب بشود پدیده ها را از بین برد.
خبرنگار: آقای قدوسی در مورد نفر چهارم گفته بودند که ایشان به جرم اختلاس و جاسوسی محاکمه خواهند شد، آیا شما از جزئیات پرونده ایشان مطلع هستید؟
آیت الله بهشتی: نه، همان طور که می دانید معمولاً من در جریان جزئیات پرونده نمی توانم باشم. پرونده را دادگاه مربوط در جریانش باید قرار بگیرد.
خبرنگار: سابقه نشان داده است که بیشتر ناراحتی ها در جامعه [وابسته] به رشد [و]بالا رفتن قیمت های مایحتاج مردم می باشد. در وضع حاضر همه مردم آگاه هستند که روز به روز تمام مایحتاج ضروری مردم نه مایحتاج تفننی، قیمت ها بالا رفته و مردم قدرت خرید ندارند. به طور مثال کارمند دولت حقوقش همان حقوقی است که[در قبل بوده، ولی] بر روی میوه جات و سایر مایحتاج قیمت های آن چند برابر بالا رفته است. در تمام این مدت هم با این که مردم انتظار داشتند که دولت جمهوری اسلامی در این زمینه واقعاً انقلابی عمل بکند یک عده تاجر و سرمایه دار سودجو که این جو را بوجود آورده اند تیرباران[!] بشوند برای عبرت سایرین، چهار نفر اگر تیرباران بشوند مطمئن باشید که این اوضاع و احوال بدین کیفیت نخواهد بود. جنابعالی در این زمینه که صلاحیت از هر جهت و بیش از هر کس دیگری دارید نظرتان را بفرمائید؟
آیت الله بهشتی: مسئله گران شدن نرخ اجناس در درجه اول راه حلش راه حل اقتصادی است نه راه حل قضائی و همه کسانی که به مسائل اقتصادی آشنا هستند به این نکته آگاهند و برادرهای ما هم اکنون مشغول کار کردن بر روی راه حل اقتصادی آن هستند. ولی علاوه بر این، دو راه حل دیگر هم مؤثر است که هر دوی آن دنبال می شود یکی که آن هم باز راه حل اقتصادی است مربوط است به کیفیت پخش کالا، می بینید با روشی که انتخاب شده کالاهای ضروری دارد یکی پس از دیگری به صورت سهمیه بندی به دست همه می رسد با قیمت مشخص، اکنون برای کالاهایی که سهمیه بندی شده است دیگر امکان گرانفروشی وجود ندارد و این برای ملت ما یک تجربه می باشد و بداند که اگر سهمیه بندی می شود بدین منظور است که اولاً یک کالا به دست همه برسد، نه به دست یک عده معدودی و ثانیاً به قیمت[مناسب به دستشان] برسد، نشود آنرا گران بفروشد. این سهمیه بندی نسبت به کالاهای ضروری مردم می تواند توسعه پیدا کند و نتیجه مطلوب داشته باشد و یک راه حل قابل ملاحظه ای برای حل مسأله گرانفروشی خواهد بود. راه حل دیگر راه حل قضائی است، راه حل قضائی برای آن کالاهائی است که هنوز سهمیه بندی نشده یا تخلفات در خود سهمیه بندی و توزیع سهمیه ها. ما برای این منظور آمدیم قسمتی از دادگاه انقلاب را بسیج کرده ایم در همین هفته اخیر دادگاه انقلاب مسئول رسیدگی به تخلفات صنفی دادستانی آنرا تقویت کرد و گروههای رسیدگی را به اطراف شهر فرستاده است و این طور که من در نوشته هایی که بعد از سخنرانی ها دریافت می کنم همین امروز خواندم اقدامی بوده است که نسبتاً مؤثر واقع شده است. همین طور که در آغاز مطالب گفتم همین دادگاه راجع به تخلف یکی از کارخانه های تولید کننده پارچه چه خوب و سریع رسیدگی کرده است، یعنی شیوه آن دادگاه این است که اگر یک نفر رفت پارچه ای را گران خرید می رود سراغ فروشنده اگر فروشنده گفت که بنکدار به من گران فروخته است می رود سراغ بنکدار، اگر بنکدار گفت که کارخانه به من گران فروخته است می رود سراغ کارخانه و متوقف می شود. اینها درست همین کار را کرده اند رفته سراغ کارخانه پارچه بافی کاشان دیده اند که بیست وهفت قلم کالا را در طول این ماه اخیر بیش از نرخ مقرر فروخته و در طی مدت کوتاهی حدود یک ماه نزدیک به ۳ میلیون و چهارصد هزار تومان سوءاستفاده کرده است. طبق قانون که داشتند این پول را از او گرفته اند و قرار داشتند که با حدود هشت برابر هم او را جریمه کنند تا دیگر به این کار دست نزند. این ها راههای عملی است. به شما می گویم که این طرز تفکر که همه چیز را با تیرباران کردن می خواهیم علاج کنیم این طرز تفکر سالمی نیست. اگر ما درست در مسیر کارها حرکت کنیم می توانیم خیلی از چیزها را بدون تیرباران حل کنیم و به نظر بنده آنهائی که پول پرست هستند اگر داغشان کنیم، اما درست نقره داغشان کنیم، همچنین که با این آقا کرده اند سه میلیون و چهارصد هزارتومان این کارخانه تقریباً سوءاستفاده کرده و نزدیک به سی میلیون تومان از او گرفتند، اگر ما این طور عمل بکنیم فکر می کنم دیگر این طماعان حریص نقره داغ شوند و دست از کارشان بردارند. البته این بدان معنا نیست که اگر این ها در تخلفاتشان خیره سری کردند مجازات های دیگر نشوند، نه، مجازات های دیگری هم در انتظار اشخاص خیره سر خواهد بود.
خبرنگار: همان طوری که [به] اقلیت های مذهبی، به علت اینکه ما اکنون در حال جنگ هستیم و واقعا ملّت عزادار است، گفتیم هیچ گونه جشن نخواهیم داشت، آیا بهتر این نیست که ملت ما اعلام بکند که ما در این ایام جشنی نخواهیم داشت در نتیجه خودش یک مبارزه ای باشد.
آیت الله بهشتی: فکر می کنم این تصمیماتی است که هر مسلمان خودش می گیرد بنابراین، این را واگذار می کنم به انتخاب خود مردم، بگذارید که مردم در این مسائل خودشان براساس تعهدشان آزادانه تصمیم بگیرند.
خبرنگار: یکی از روزنامه ها به عنوان افشاگری، سندی را منتشر کرده است که شما در زمان شاه مخلوع ممنوع الخروج بوده اید که بعداً نامه ای توسط آقای... به شریف امامی [نوشته شده] که شاه موافقت کند که شما خارج شوید. لطفاً در این مورد برای روشن شدن اذهان عمومی مردم توضیحاتی بدهید؟
آیت الله بهشتی: بله، از این جور حرف ها مرتب همه روز می سازند و می پردازند و من نمی دانم باید که به همه این ها توضیح داد، یا اینکه ملت ما فهمیده است که این مسائل از کجا آب می خورد. این مسئله، مسئله ساده ای است.
مرحوم آیت الله میلانی در پی مراجعه مسلمانان مقیم هامبورگ و آلمان دعوت کرده بودند که من به عنوان عالم دینی به آنجا بروم در سال 1343، من درآن موقع به دلیل فعالیت های مؤثری که در ایران داشتم خودم نمی خواستم از ایران بروم هر چند در همان موقع خطرات زیادی مرا تهدید می کرد، اما گفته شد که یک وظیفه است باید بروید برای اینکه آنجا می تواند یک پایگاه اسلامی خوبی باشد، زیرا مسجد هامبورگ مسجدی است که به دست روحانیت بنا نهاده شده بود.
و اگر... ارتباط نمی گرفتند از طریق برخی از دولتی های آن موقع اقدام می کردند. از جمله کسانی که در آن موقع آیت الله خوانساری از طریق او این اقدامات را می کردند، آقای شریف امامی بود. ایشان به او گفته بودند که من باید برای اداره امور آن مسجد از طرف روحانیت بروم، گذرنامه به من نمی دهند، اقدام کند که گذرنامه بگیرد و چون حساسیت رژیم روی من پیاده بود شریف امامی حتی خودش جرأت نکرده بود مستقیماً این کار را بکند با این که یک کارساده ای بود، این بود که رفته بود با شاه مخلوع معدوم در میان گذاشته بود و جرأت نکرده بود بعد از این که صحبت کرده بود باز به شهربانی بگوید که به من گذرنامه بدهند. حتی در نامه اش نوشته است که من به شاه گفته ام و شاه هم گفته است عیبی ندارد و در حقیقت آنها در رودربایستی که با آیت الله خوانساری در آن موقع داشتند موافقت کردند که من از ایران خارج بشوم. این راهی بود که بتوانم من از ایران بیرون بروم و به وظایفی که در آنجا داشتم بپردازم، بی اینکه هیچ گونه تعهدی و هیچ گونه تغییری در کارهای من به وجود بیاید. به همین جهت به محض اینکه من به آنجا رفتم کارهایم در همان مسیر خودم، مسیری که برای ادامه درگیری و مبارزه با رژیم فاسد شاه بود ادامه دادم و مسجد را به صورت یک کانون فعال درآوردم، دانشجویان مسلمان را متشکل کردم و اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مسلمان را و اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان گروه فارسی زبان را با همکاری عده ای از برادرها به وجود آوردیم و فعالانه حرکت کردیم و پنج سال که من آنجا بودم نمی توانستم به ایران بیایم، برای اینکه می دانستم اگر به ایران بازگردم باز هم ممنوع الخروج خواهم بود. به همین دلیل بعد از اینکه من سال 49 ناچار شدم سفری به ایران بیایم از همان موقع ممنوع الخروج شدم. البته آنها فکر می کردند که باید مرا بازداشت کنند. بعد گفته بودند که اگر آن را بازداشت کنی این بر شخصیت اجتماعی او می افزاید، پس بهتر است [که] ما [او را] بازداشت نکنیم. این حرفی است که یکی از مسؤولان درجه اول ساواک آن موقع به یکی از آقایانی که الان هست گفته بود و مرحوم استاد مطهری رحمت الله علیه از قول او برای من نقل کردند، ولی ناقل اصلی هنوز هم هست. البته بازهم مرا به ساواک بردند و تذکراتی که در ساواک بوده در پرونده هاست. بعد هم باز نتوانستند در برابر کارهایی که من اینجا داشتم بی تفاوت باشند و در سال ۵۶ مرا بازداشت کردند ولی در آنجا هم ما توانستیم شیوه هایی که برای هر کسی که بخواهد مبارزه مخفی بکند وجود دارد خودمان را از چنگ آنها خلاص کنیم.
خبرنگار: در مورد لایحه قصاص و اینکه بسیاری از حقوقدانان اظهار می دارند که این لایحه که در رابطه با صدر اسلام است دیگر معنی ندارد نظر شما بعنوان یک مقام قضائی چیست؟
آیت الله بهشتی: مسأله همین است که عده زیادی از این آقایان حقوقدان هایی که تفکر حقوقی را از غرب گرفته اند در برخورد با قوانین مدنی و جزایی اسلام با طرز فکر غربی برخورد می کنند و به همین جهت است که فرآورده های حقوقی این آقایان همین دستگاه قضایی، دادگستری موجود را که همه از آن به تنگ آمده اند به وجود آورده است. ما صریحاً می گوئیم که نظام حقوق مدنی و جزایی و قضائی جمهوری اسلامی ما بر پایه تعالیم اسلام خواهد بود. البته ما به اجتهاد زنده و پویای در زمینه قوانین و مقررات سخت معتقدیم، اما اجتهاد زنده و پویایی که به وسیله مجهزات در شناخت اسلام و فقه اسلامی انجام پذیرد، نه آنچه دیگران با معلومات سطحی از فقه اسلامی درباره جهان بینی اسلام و معارف اسلامی بسازند و بپردازند. امیدواریم مجموعه قوانینی که تهیه شده است و تکمیل می شود بتواند پاسخگوی نیاز جامعه و راه حل بسیاری از مشکلات حقوقی ما باشد.
خبرنگار: در رابطه با قصاص یکی از ایرادهایی که به این لایحه گرفته می شود، این است که فقط از سه عدله یعنی اقرار و شهادت و قسم در این لایحه اسم برده شده است و می گویند در این جامعه کنونی چگونه قاضی می تواند با توجه به این جمعیت این را عملی کند و چرا از سایر عدله برای اثبات جرائم استفاده نشده است؟
آیت الله بهشتی: این هم نشانه این است که انتقاد کنندگان لایحه را فقط در همان حد لایحه مطالعه کرده اند و به سایر جنبه های ظریفی که در این رابطه است توجه ندارند. در شیوه قضایی که ما خواهیم داشت قاضی در محکمه می کوشد تا از راههای گوناگون و با استفاده از دلایل و برگه های گوناگون به واقعیت مطلب پی برد. انگشت نگاری و سایر راههای کشف جرم همه در این سری قرار دارد. اگر قاضی با کاوش ها و تحقیقاتی که می کند و در این تحقیقات از همه راههای سودمند استفاده می کند ممکن است این راههای سودمند همین ها باشد که گفتید، ممکن است دهها جور دیگر باشد که الان به ذهن کسی نمی آید. قاضی با استفاده از همه این راهها می کوشد تا نسبت به واقعیت امر آگاه بشود. پس از این کوشش اگر قاضی نسبت به واقعیت امر علم پیدا کرد، یعنی آگاهی قطعی پیدا کرد بر طبق آن آگاهی حکم می دهد، نوبت به شهود و قسم و این ها نمی رسد و اگر قاضی علم پیدا نکرد آن وقت نوبت به استفاده از شهود و اگر شهود نبود با استفاده از سوگند حل بکند. بنابراین معلوم می شود که انتقادکنندگان به این اصل مهم توجه کافی نکرده اند.
خبرنگار: آیا این در لایحه صراحت هم دارد؟
آیت الله بهشتی: من الان دقیقاً یادم نیست که در این لایحه چه گفته شده است، ما در آئین دادرسی مدنی و جزائی که جایش آنجاست با صراحت گفته ایم کا قاضی میتواند برطبق علم خود حکم کند، علمی که از راه شواهد به دست آمده باشد و البته باید دلایل و شواهد این علمی را که بدست آورده در پرونده ذکر بکند. حتی مسأله اقرار در وقتی است که قاضی علم نداشته باشد. اگر قاضی علم داشته باشد اقرار مطرح نیست. مسأله اقرار و شاهد و قسم این ها همه مربوط به جایی است که کاوشهای گوناگون فنی قاضی برای او علم و آگاهی روشنی به دست نداده باشد.
خبرنگار: علت بسته شدن دوایر کلیساها چیست؟
آیت الله بهشتی: ما با هر نوع فعالیت دینی مربوط به مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان که برای تأمین و نیازهای فرهنگی پیروان ادیان در ایران باشد موافق هستیم و قانون اساسی آن را آزاد اعلام کرده است. ولی تبلیغ مسیحیت در ایران و تبلیغ آیین های دیگر در میان مسلمان ها ممنوع است، مگر این که با روشنگری های کافی اسلامی همراه باشد.
ما این نقطه نظر را در رابطه با حدود مشروع آزادی بیان و قلم راجع به گروهها و احزاب بیان کرده ایم، نظر به شورای عالی قضایی تنظیم شده است که به اطلاع همه خواهد رسید. علاوه براین ما نقطه نظرمان را در رابطه با این مسائل به تفصیل و مشروحاً در این تفصیل مواضع حزب جمهوری اسلامی هم بیان کرده ایم.
خبرنگار: آیا قسم می تواند راه حلی برای این کار باشد؟
آیت الله بهشتی: قضای اسلامی می گوید دعوا را باید برید. اگر آگاهانه دعوا تمام شد و حل و فصل را کردید چه بهتر و اگر نه به استناد اقرار و باز اگر نشد به استناد شاهد و در پایان کار اگر دعوا تمام نشد اسلام می گوید با سوگند دعوا را قطع کنید، در حقیقت در قضای اسلامی روی حل سریع دعاوی بسیار تکیه می شود و امروز هم مردم ما از همین به سطوح آمده اند، و این سوگند امروز در دنیا مطرح است و فقط مخصوص ایران نیست و در محاکم دنیا سوگند به عنوان چیزی که در آخر کار از آن استفاده می شود وجود دارد.
روزنامه جمهوری اسلامی؛ 7 اسفند 1359
نظرات