یعقوب توکلی: ایران حججیها با ایرانِ زمان اشغال فرق دارد
سفرای خارجی باید بفهمند چگونه روی صندلی بنشینند!
آقای یعقوب توکلی مورخ و پژوهشگر گفت: سفیران روس و انگلیس باید بفهمند ایرانِ امروز، سرزمین حججی و حاجیزادههاست. ایران سرزمین «فهمیده»هایی است که به قدرتهای جهانی میفهمانند چطور باید در سرزمین آنها روی صندلی بنشینند.
سفرای انگلستان و روسیه تلاش کردند دقیقا صحنه دیدار نمایندگان سه قدرت جهانی و عکس مشهور دیدار سران سه کشور رهبر متفقین در جنگ جهانی دوم در تهران را که سال ۱۳۲۲ در سفارت روسیه گرفته شده بود، شبیهسازی کنند. این تصویر، موجی از خشم در میان ایرانیان برانگیخت و وزارت امور خارجه کشورمان، سفرای هر دو کشور را برای ادای توضیح به این وزارتخانه دعوت کرد. در این زمینه با یعقوب توکلی، مورخ و نویسنده بیش از ۳۰ جلد کتاب به گفتوگو نشستیم.
آقای دکتر، تصویر و بازنمایی کنفرانس تهران توسط سفیران روس و انگلیس ـ مربوط به دوره زمانی که ایران در اشغال نیروهای اشغالگر بود ـ موجی از نفرت در میان ایرانیان برانگیخت. چرا احساسات ایرانیان نسبت به اقدام نابجای سفیران این دو کشور برانگیخته شد؟
تصویری که سفیران روس و انگلیس در محل سفارت انگلیس ـ محل برگزاری کنفرانس سران جنگ جهانی دوم ـ منتشر کردند، موجی از نفرت در میان ایرانیان برانگیخت. سفیران این دو کشور قصد داشتند تا با یادآوری آن رویداد و نحوه نشستن سران متفقین در کنفرانس تهران به نوعی به رخنمایی قدرت دولت خود بپردازند. این امر برای مردم ایران مایه تاسف و ناراحتی بود؛ چرا که یادآور روزهایی بود که «آدمکشان بینالمللی تاریخ» این سرزمین را تصرف کرده بودند؛ بدون آن که ایران کوچکترین نقشی در این جنگ خونین و بازی گسترده جنایتکاران جنگ جهانی دوم داشته باشد. این جنگ، محصول مناقشه آلمان، انگلیس و فرانسه در رقابت سرمایهداری جهانی، کمونیسم و فاشیسم بینالمللی بود.
انگلستان به رهبری چرچیل با زیرکی بار جنگ جهانی دوم را بر دوش روسیه گذاشت. شوروی و آلمان را به جان هم انداخت؛ آن گونه که بیشترین تلفات و خسارت جنگ با آلمان را روسیه محتمل شد. به این طریق به جای آن که میدان جنگ در سرزمین انگلستان باشد عرصه نبرد در سرزمین روسیه روی داد.
شاید ساده لوحی امروز سفیر روسیه و همراهی او با سفیر انگلستان از همین جنس باشد. سفیر انگلیس همانند چرچیل توانست سفیر روسیه را به بازی گرفته و فریب دهد تا به بازآفرینی گذشته تاریخی ایران و روس بپردازد؛ در حالی که که عقلای دو ملت در حال فراموش کردن آن گذشته بودند.
اما همه ملتهای جهان باید بدانند که سالهاست عصر استثمار تاریخی ایران گذشته است و ظاهرا انگلیسیها در گوش خود قیر ریختهاند و نمیخواهند این حقیقت را بفهمند و برخی از سیاسیون اروپایی و غربی از درک این حقیقت عاجزند. آن روزگار گذشته است که سران دولتهای متفق تصمیم گرفتند شبانه ایران را اشغال کنند و ساعت دو نیمه شب سرریدر بولارد، سفیر انگلیس و اسمیرنف سفیر روسیه اشغال کشور را به نخست وزیر اطلاع داده و متاسفانه او نیز قادر به انجام هیچ کاری نباشد.
پادشاه ایران پیشاپیش از پایتخت فرار کرده بود. ارتش و پاسداران وطن دیگر ارتش وابسته و مزدور شاهنشاهی ایران نیست که در مقابل متخاصم در زمان اشغال کشور اعلام ترک مخاصمه و مهمتر و زشتتر از آن سربازان را ترخیص کند تا نتواند حداقل وظیفهاش ایفای نقش امنیت مردم را داخل کشور را انجام دهد.
امروز پهپاد گلوبال هاوک آمریکایی قادر نیست حتی چند کیلومتر وارد فضای ایران شود و سرباز و پاسدار این وطن، مرد و جوان و زن و همه با هر انگیزه سیاسی اجازه نخواهند داد که کسی بخواهد آمرانه با این ملت رفتار کنند.
آن تاریخ دیگر گذشته و آن فضا به فراموشی سپرده شده است و دیگر تکرار نخواهد شد. اما واقعیتی هم وجود دارد و آن این است که انگلیس و دولتهای غربی تصور میکنند که میتوانند با اطلاعات ناقص به دست آمده از چند عنصر جاسوس چند جانبه که همزمان با دولتهای مختلف از جمله اسرائیل و عربستان و فرانسه و آمریکا و ...در ارتباط هستند با مردم ایران رویاروی شوند، اما باید منطق فکری مواجهه با مردم ایران را در خود تغییر دهند. آنها باید بفهمند که ایرانِ امروز، سرزمین حججیها و حاجیزادههاست؛ ایران سرزمین فهمیدههایی است که به قدرتهای جهانی میفهمانند چطور باید در سرزمین آنها روی صندلی بنشینند.
ایران سرزمین دجالهایی که در بنگاههای خبریشان کار میکنند، نیست. ایران سرزمین سربازی است که ظرف چند ثانیه گلوبال هاوک آمریکایی را در ارتفاع چند هزار پایی به پودر تبدیل کرد. ما از آن کنفرانس که در نهایت بیخبری و بیاطلاعی پادشاه ساده لوح و مزدور ایران و روشنفکران وابسته به غرب برگزار شد و ملت ایران را تحقیر کرد، به هیچ وجه خاطره خوشی نداریم و هر کس که بخواهد ژست آن کنفرانس را بگیرد، نزد مردم ایران منفور خواهد شد.
اما این عکس بدون اینکه سفرای روس و انگلیس به آن توجه کرده باشند، نشانگر واقعیت دیگری نیز هست و آن این که پای هر نابسامانی دربرابر ملت ایران دراز شود، مردم ایران آن را جمع خواهند کرد. همانطور که دیگر آمریکاییها در ایران جایگاهی ندارند. آمریکاییها براساس منطق غلط و فهم اشتباه اشغالگرانه و آمرانه خواستند با مردم ایران صحبت کند که ایرانیان پای آنها را از کشور قطع کردند. آنها نیز بسیار کوچکتر از آن هستند که بخواهند با مردم ما شبیه دوره جنگ جهانی دوم یا دورههای بعد از آن صحبت کنند.
فارس: بعد از انتشار این عکس، تفسیرهای متفاوتی از آن شد که بخشی جسارت روسیه و انگلیس را به دلیل تحریمها و محدود بودن تعامل ایران با جهان و نداشتن رابطه اقتصادی قوی با کشورهای گوناگون ذکر کردند. آیا عدم تعامل با جهان، ریشه این گستاخی است؟
- برایتان یک مثال تاریخی میزنم. در دوره رضاخان و پهلوی دوم ما همکاری گستردهای با فرانسویها و آمریکاییها و شبه دانشمندان باستانشناس کشف مراکز باستانیمان داشتیم. یکی از مشهورترین این دلالان و کسانی که منافع فراوانی از کشف آثار باستانی ما برد، آقای «رومن گریشمن» است که از مشهوترین نویسندگان حوزه باستانگرایی است. گریشمن در کنفرانسی در تهران با حضور وزیر امور خارجه ایران و سفرای متعدد کشورهای مختلف با موضوع خلیج فارس به عنوان سخنران حضور داشت. او در حضور عموم مقامات ایرانی وقتی که به واژه اسکندر رسید از او با عنوان اسکندر کبیر یاد کرد. آقای احمد اقتداری از دانشمندان این حوزه اعتراض میکند و میگوید اگر ما در کشور شما و در حضور مقامات ارشدتان از لقب هیتلر کبیر استفاده کنیم، واکنش شما چیست. اسکندر از نظر ما یک گجستگ (پلید و ناپاک) است. چرچیل رهبر کشوری است که دو کودتا را به کشور ما تحمیل کرده است. در نزد ما چرچیل از بدترین و کریهمنظرترین سیاستمداران تاریخ است و همه این بازیها بازیهای چرچیل بود.
همین باستانشناس فرانسوی و دیگر باستانگرایان دوره رضاخان از شعار باستانگرایی آن دوره منفعت بسیار برده بودند با این حال از اسکندر با نام اسکندر کبیر یاد میکند. آنها هنوز سودای روم در سر میپرورانند و نسبت به این سرزمین و جغرافیا دشمنی تاریخی دارند. همانها خامدستانه در فیلم «۳۰۰ » افسانهپردازی و احساس مشترک خود را نسبت به مردم و سرزمین ایران نشان میدهند.
فارغ از انقلاب اسلامی و تشیع، هر کس نسبت به این سرزمین و جغرافیا در طول تاریخ دشمنی کند، منفور ماست. از نظر ما نه تنها اسکندر گجستگ (پلید و ناپاک) بود، چرچیل و همه متجاوزین به سرزمین ما هم پلید و ناپاکاند. دولتهای روس، انگلیس و آمریکا باید بدانند ما به این جغرافیا و آیین تعصب داریم و مومنانه و متعصبانه و عاشقانه از آن دفاع خواهیم کرد.
خبرگزاری فارس
نظرات