افشای جزییات دیدار بختیار و صدام برای حمله به ایران
به تازگی پس از انتشار اسناد سال 1980 آرشیو ملی بریتانیا بحثهایی پیرامون آن، به ویژه روایتش از جزییات آغاز حمله عراق به ایران در محیط مجازی صورت گرفته و اشتیاق زیادی را برای ملاحظه اصل این اسناد در پی داشته است.
مطلب زیر مختصر به ارایه شهادت طرفهای عراقی و انگلیسی در این باره پرداخته است.
به گزارش «تابناک»، مجید تفرشی، پژوهشگر تاریخ به تازگی دو گزارش با نام «شاپور بختیار در آیینه اسناد تازه آزاد شده آرشیو ملی بریتانیا» در رادیو فردا منتشر کرده که دارای نکات مهمی است.
وی در گزارش دوم به ارایه گزارشهای محرمانهای درباره رابطه شاپور بختیار با صدام و جزییات شروع جنگ پرداخته که در این نوشته بخشهای مهم این گزارش به همراه اصل اسناد که آقای تفرشی در وبلاگشان قرار داده اند، ارایه میشود:
مواضع اویسی و بختیار در موضوعات گوناگون، موجب شده بود تا دیگر گروههای اپوزیسیون علاقهای به همگامی با آنان نداشته باشند. برای نمونه در گزارش پانزدهم آگوست/ ۲۴ مرداد سر جان گراهام، سفیر فراخوانده شده بریتانیا از تهران از قول ریچارد اپنهایمر روزنامه نگار بریتانیایی آمده بود که دکتر خسرو شاکری، پژوهشگر و فعال سیاسی ایرانی، در دیدا اخیرش به اپنهایمر گفته که او عضو جبههای از مصدق گرایان بوده و مصمم است تا خود را از شاپور بختیار، ژنرال اویسی و پالیزبان و منابع مالی و حمایت خارجی جدا نگاه دارد.
گزارش سری دیوید میرز، مسئول بخش خاورمیانه وزارت خارجه بریتانیا به تاریخ ۲۵ سپتامبر/ سوم مهر، خبر از سفر بختیار به عراق در آستانه حمله نظامی عراق به ایران (۲۲ سپتامبر /۳۱ شهریور) می دهد.
در ادامه این گزارش عنوان شده که عراق از اپوزیسیون ایرانی خواسته تا در جبهههای نبرد پشت سر نیروهای عراقی حاضر شوند تا دولت خود را در مناطق اشغالی تشکیل دهند. در پایان این گزارش درباره بازتاب چنین اقدامی این گونه هشدار داده شده است: «من معتقدم که ایجاد دولت جایگزین تبعیدی مثلا در خوزستان، به شدت میتواند بخت آنان را برای این که هرگز توسط مردم ایران پذیرفته شوند را کاهش دهد، مگر آن که عراقیها خود را آماده فتح کل ایران کنند تا تبعیدیها را به قدرت برسانند».
روند این رایزنیها در دیدارهای بعدی لرد جورج براون با مقامات عراقی، بختیار و اویسی در پاریس و مقامات وزارت خارجه بریتانیا ادامه یافت. معاون سابق وزیر خارجه بریتانیا، در آخرین روزهای اکتبر ۱۹۸۰ با صدام و طارق عزیز، معاون نخست وزیر عراق دیدار کرد. در بازگشت او از بغداد، سفارت بریتانیا در کویت دو گزارش در تاریخ ۲۹ و ۳۰ اکتبر / هفتم و هشتم آبان، شمهای از دیدار براون با مقامات عراقی را به لندن فرستاد. در گزارش نخست، جورج براون بر اساس گفتوگو با سران عراق عنوان کرد با توجه به مواضع ضدغربی خمینی و معتدلتر بودن صدام از این جهت، به صلاح حکومت بریتانیاست که به اپوزیسیون ایرانی برای سرنگونی حکومت تهران کمک کند.
براون با تشبیه کردن اقدام احتمالی گروه بختیار و اویسی تأکید کرد که آنان میتوانند به شیوه نهضت مقاومت ملی فرانسه در جنگ جهانی دوم، با همکاری با طرف مقابل ضمن استفاده از ضعف حکومت ایران، خوزستان را جدا کرده و حکومت خود را در آن جا شکل دهند. لرد کرینگتون، وزیر خارجه بریتانیا در پاسخ به این گزارش، با اشاره به تماسهای مداوم لرد جورج براون با صدام، بختیار و دیگر گروههای تبعیدی ایرانی و حمایت از او از نقشه «خوزستان آزاد» و ترویج آن در بین دوستان ایران ـ عراقی او، خواستار دریافت توضیحات بیشتری درباره این نقشه شد.
بر پایه این گزارش، براون تصریح کرد، به دنبال رایزنیهای او با مقامات عراق، قرار است در همین هفته، اویسی، امینی و بختیار در پاریس جلسه ای تشکیل داده و تصمیم دارند در بیانیه خود این گونه بیان کنند: «آنان نمی توانند به عنوان میهن پرست حضور اشغالگران خارجی در ایران را بپذیرند، ولی با این حال، با حمایت ضمنی عراق، خواهند توانست، حکومتی را در جنوب ایران تشکیل دهند تا دیگر میهن پرستان نیز به آن ملحق شوند».
در همین ارتباط، کریس رندل، یکی از مسئولان بخش تحقیقات خاورمیانه وزارت خارجه بریتانیا در یک گزارش توصیفی محرمانه که در آغاز نوامبر ۱۹۸۰ تهیه شده و مهر بایگانی هفتم نوامبر/ شانزدهم آبان بر آن خورده، در بررسی تحولات گذشته و حال خوزستان نوشت: «یکی از دلایل یورش بیمهابای حکومت عراق به خاک ایران، اطلاعات گمراه کننده ایرانیان تبعیدی از جمله شاپور بختیار، مبنی بر این بود که احتمالا به دلیل وجود اغتشاش در ارتش و بیثباتی رژیم به دلیل مخالفت مردم، به ویژه در خوزستان، ایران قادر به جنگ نخواهد بود و مخالفت مردم موجب برافراشته شدن پرچم نیروهای آزادیبخش خواهد شد».
بر پایه گزارشهای تازه آزاد شده درباره نخستین روزهای آغاز جنگ ایران و عراق، در این دوره، شماری از کشورهای عربی و اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور، به ویژه اویسی و بختیار، بر این باور بودند که با حمله عراق به ایران ظرف یک هفته ارتش ایران شکست خواهد خورد و در یک ماه حکومت اسلامی سرنگون شده و دولت جدید تحت حمایت عراق در تهران، یا دست کم مناطق اشغالی مستقر خواهد شد. این پیش بینی هرگز به وقوع نپیوست و موجب آغاز یک بازی بدون برنده و دو سر باخت برای مردمان هر دو کشور ایران و عراق شد.
البته این باور اول نیست که اسناد و شواهد دال بر تشویق صدام توسط بختیار و اویسی به حمله به ایران منتشر شده است، حامد الجبوری وزیر امور ریاست جمهوری و امور خارجی و فرهنگ عراق در زمان حسن البکر و صدام در مصاحبه با تلویزیون الجزیره ۲۵ جولای ۲۰۰۸ (۵ تیر ۱۳۸۷) نیز از این حقیقت پرده برداشته بود:
http://www.aljazeera.net/NR/exeres/FB79DA8E-CEE5-4C2F-AF37-46604A2E5E59.htm
وی در این گفتوگو تصریح کرده است که جورج براون، وزیر امور خارجه انگلستان در زمان حزب کارگر، شاهپور بختیار و یک ژنرال ایرانی (نامش را دقیق به خاطر ندارد) در جلسه ای این پیام را به صدام دادند که بهترین وقت برای حمله به ایران است. در این جلسات همه کسانی که با صدام دیدار می کردند، تأکید داشتند که ایران در آستانه فروپاشی است و ارتش این کشور متلاشی شده و نیروی هوایی این کشور به علت اعدام افسرانش زمین گیر شده است. همه آنها به گونه ای صحبت می کردند که گویا عملیات نظامی در ایران صرفا تفریح است و همین مسئله صدام را به آغاز جنگ با ایران تشویق می کرد.
اصل اسناد : آرشیو ملی بریتانیا
تابناک ، اول شهریور 1390
نظرات