«مفتح» پرچمدار وحدت حوزه و دانشگاه
4338 بازدید
روز 27 آذر 1358 دکتر محمد مفتح به هنگام ورود به محل کار خود در دانشکده الهیات، به همراه دو پاسدارش توسط گروهک تروریستی فرقان ترور شد و به شهادت رسید. محمد مفتح از علما و مدرسان مبارز ایران در 1307 در خانوادهای روحانی در همدان به دنیا آمد. پدرش شیخ محمود از وعاظ معروف شهر بود. او پس از گذراندن دوره دبستان، مقدمات علوم عربی و ادبیات را نزد پدرش آموخت و سپس تحصیلاتش را در مدرسه آخوند ملاعلی ادامه داد و در 1322 برای تکمیل آن وارد حوزه علمیه قم گردید او در قم از درس استادان و مدرسان بزرگی چون امامخمینی، علامه طباطبایی، آیتالله حجت و آیتالله داماد استفاده کرد و خود به تدریس معقول پرداخت.
مفتح در کنار تحصیل در حوزه، وارد دانشگاه تهران شد و پس از چند سال موفق به اخذ درجه دکترای فلسفة اسلامی گردید. تحصیل در دو محیط آموزشی حوزه و دانشگاه، سبب شد تا اندیشه وحدت میان این دو حوزه علمی، از مبرمترین دغدغههای فکری او شود که عملاً محورهمه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی او گردید. در مقالهای که در حدود 1340 تحت عنوان «وحدت مسجد و دانشگاه» در مجله مکتب اسلام نوشت، به تبیین اندیشه و آرمان خود پرداخت. در همین راستا، وی شروع به تدریس در دبیرستانهای قم نمود و کانون دانشآموزان و طلاب را در آن شهر دایر کرد که روحانیون فاضلی چون آیتالله بهشتی با وی همکاری داشتند.
با قیام امامخمینی در سالهای 1341 تا 1343، او در منابر و مجالس عمومی به انتقاد و افشاگری علیه دولت و رژیم شاه پرداخت که بارها موجب دستگیری، تبعید و سرانجام ممنوعیت منبر او گردید.
آیتالله مفتح به منظور پیریزی نهضت فکری اسلامی «مجمع علمی اسلامشناسی» را مرکب از فضلا و نویسندگان حوزه علمیه قم تشکیل داد که در آن مهمترین مسائل فکری و فرهنگی جامعه مورد بحث قرار میگرفت و اعضا موظف بودند پیرامون موضوعات مطرح شده، مقاله یا کتاب مستقلی تألیف کنند. در مدت کوتاهی 10 عنوان کتاب انتشار یافت که به دلیل مخالفت ساواک جلسات مذکور تعطیل شد و او نیز از آموزش و پرورش، اخراج و به یکی از نقاط بد آب و هوای کشور تبعید گردید.
پس از اتمام زمان تبعید، ساواک از ورود او به قم جلوگیری کرد و او ناگزیر از 1349 در تهران ساکن شد و در دانشکده الهیات دانشگاه تهران به تدریس پرداخت. وی ارتباط خود را بیش از پیش با استادان و دانشجویان گسترش داد و در مساجدی که امام جماعت آنها را برعهده داشت، به دعوت او و به مناسبتهای گوناگون سخنرانان معروف انقلابی از حوزه و دانشگاه ـ و حتی از دیگر کشورهای اسلامی برای انبوه جوانان و دانشجویان مسلمان انقلابی سخنرانی میکردند. علاوه بر آن کلاسهای گوناگونی از جمله اصول عقاید، تفسیر قرآن، نهجالبلاغه، عربی، تاریخ اسلام، فلسفه، جامعهشناسی و اقتصاد برای پسران و دختران دانشجو در مساجد تشکیل داد که با استقبال فراوان مواجه گردید. این فعالیتها از چشم ساواک پنهان نماند و سرانجام در 3 آذر 1353 آیتالله مفتح دستگیر و به مدت دو ماه بازداشت شد و مسجد جاوید نیز ـ که امامت جماعت آن را به عهده داشت تعطیل گردید.
دو سال پس از آزادی از زندان، وی امام جماعت مسجد قبا در شمال تهران شد و به زودی مسجد به صورت کانون انقلابیون و مخالفان مذهبی رژیم درآمد و فعالیتهای مذهبی و سیاسی آیتالله مفتح در این مسجد متمرکز شد. از جمله اقدامات وی، ایجاد کتابخانه عمومی و صندوق قرضالحسنه و تشکیل اردوهای دانشآموزی و برگزاری نخستین نمایشگاه بزرگ کتابهای اسلامی در آن بود.
در جریان جنگهای داخلی لبنان، آیتالله مفتح اقدام به جمعآوری کمکهای نقدی قابل توجهی برای شیعیان و فلسطینیهای آن کشور نمود و طی چند سفر به لبنان و دیدار با امام موسی صدر و دیگر شخصیتهای ایرانی مخالف رژیم که در آن کشور فعالیت داشتند، کمکهای مردمی را به نیازمندان لبنانی هدیه کرد.
در 1356 که رژیم شاه بر اثر سیاست جدید حقوق بشر امریکا ناگزیر به ایجاد فضای باز سیاسی نسبی در کشور گردید، آیتالله مفتح، جلسات سخنرانی پرشوری در ایام رمضان آن سال برگزار کرد که با استقبال فراوان مردم انقلابی مواجه شد. وی مراسم سخنرانی ایام رمضان 1398 ق/ شهریور 1357 را پرشکوهتر از سال گذشته در مسجد قبا برگزار نمود که سخنوران انقلابی برجستهای در آن، به ایراد سخنرانی پرداختند و خود نماز عید را با شرکت بیش از یکصد هزار نفر در تپههای قیطریه خواند. پس از نماز، جمعیت نمازگزار راهپیمایی با شکوهی از شمال شهر به سمت جنوب برگزار کردند و طی آن، شعارهایی علیه رژیم شاه و به طرفداری از امام خمینی سر دادند. قرار شد سه روز بعد (16 شهریور 1357)، راهپیمایی دیگری از تپههای قیطریه به سمت مرکز شهر انجام شود که پلیس قبلاً محل را به اشغال خود در آورد. آیتالله مفتح ناگریز خود، به تنهایی در خیابان به راه افتاد و در اندک زمانی، جمعیت زیادی پشت سر وی به راه افتاد که پلیس با حمله به آنها، تظاهرکنندگان را متفرق ساخت و متعاقب آن آیتالله مفتح در 17 شهریور 1357، توسط ساواک دستگیر و بازداشت شد و پس از دو ماه، رژیم به ناچار وی را آزاد کرد.
پس از آزادی، به همراه تعدادی از علما و روحانیون برجسته تهران و به منظور ایجاد هماهنگی و وحدت عمل حرکتهای انقلابی، «جامعه روحانیت مبارز تهران» را تشکیل داد. این تشکل، نقش مؤثری در راهپیماییهای تاریخی تاسوعا و عاشورا و نیز استقبال از امامخمینی در 12 بهمن 1357 ایفا کرد.
آیتالله مفتح از اعضای شورای انقلاب بود و پس از انقلاب، سرپرستی دانشکده الهیات دانشگاه تهران و کمیته منطقه چهار تهران را نیز برعهده داشت. در مدت کوتاه تصدی وی در دانشکده الهیات، این دانشکده محل رفت وآمد شخصیتهای برجسته علمی داخل و خارج از کشور بود.
دکتر مفتح از جمله شخصیتهای فعال و مؤثر انقلاب اسلامی ایران بود و از همین رو آماج کینه و حمله استکبار جهانی و ایادی داخلی آن قرار داشت. سرانجام در صبح روز سهشنبه 27 آذر 1358 به هنگام ورود به محل کار خود در دانشکده الهیات، به همراه دو پاسدارش توسط گروهک تروریستی فرقان ترور شد و به شهادت رسید. پیکر او روز بعد، از مسجد دانشگاه تهران با حضور انبوه مردم تشییع و به همراه دو پاسدارش در صحن مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد. امامخمینی در پیامی که در همان روز به مناسبت شهادت ایشان فرستاد از مقام علمی وی تمجید نمود و اظهار داشت: «امید بود از دانش استاد محترم و از زبان و قلم او بهرهها برای اسلام و پیشرفت نهضت برداشته شود و امید است از شهادت امثال ایشان بهرهها بر داریم.»
از آثار علمی او میتوان از کتاب روش اندیشه درعلم منطق؛ حاشیه بر کتاب اسفار ملاصدرا؛ ترجمه تفسیر مجمعالبیان با همکاری آیتالله حسین نوری همدانی و مقالاتی در مجلات دینی مکتب اسلام، مکتب تشیع و معارف جعفری نام برد.
کتاب علمای مجاهد، نوشته محمدحسن رجبی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نظرات