بررسی دلایل واهمیت اشغال لانه جاسوسی در شبکه چهار
5658 بازدید
اشاره:
برنامه تلویزیونی «چهل سیزده» روز دوشنبه چهاردهم آبان 1397 با اجرای مسعود دهنمکی از تلویزیون پخش شد. حسن بهشتیپور، یکی از پژوهشگران در حوزه تاریخ شفاهی و سندنگاری ماجرای 13 آبان 1358 و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، مهمان این برنامه بود و از یافته های پژوهشی مهم خود درباره اسناد لانه جاسوسی سخن گفت.
متن پیاده شده این گفتگو در اینجا ارائه می شود:
حسن بهشتیپور در ابتدای صحبتهای خود به ماجرای پرداختن به تاریخنگاری 13 آبان اشاره کرد و گفت: خاطرم هست که در سال 1383، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و آقای فخرزاده در بخش تاریخ شفاهی این سازمان، به من پیشنهاد کردند که راجع به این موضوع یک کار تحقیقاتی انجام دهم. خود من در مواجهه اولیه با این موضوع، از آنجا که اعتقاد داشتم که این کار به جز خسران هیچ چیز دیگری برای ایران نداشته است، مخالفت کردم و صراحتا به ایشان گفتم که عقیده و نظر من راجع به این واقعه چنین است، حال چگونه میتوانم راجع به این موضوع تحقیق کنم؟ صادقانه باید بگویم که در ابتدا، نظر و باور من راجع به این موضوع، همین بود و فکر می کردم که این کار ضرر بزرگی برای کشور بوده است اما وقتی وارد موضوع شدم دیدم که موضوع خیلی عمیق تر و دقیق تر از این حرفها است و در قضاوت کاملا در اشتباه بودم . خاطرم هست زمانی که کار را آغاز میکردم، آقای بهبودی به من میگفت که وارد موضوع بشو تا ببینیم بالاخره چه اتفاقاتی در این واقعه رخ داده است؟ یعنی تحقیق به این مساله مهم توجه کند که این ماجرا چرا و چگونه اتفاق افتاد تاثیرات آن چه بود و چگونه مدیریت شد و سرانجام به کجا رسید.
مشکل ما در ایران آن است که قبل از هر پژوهش دقیق در باره یک رویداد به قضاوت در باره آن می نشینیم در حالی که در باره واقعه به این مهمی و بزرگ و تاثیرگذار لازم است به صورت دقیق تحقیق کنیم.
هنوز هم بعد از گذشت 39 سال که از زمان وقوع این حادثه تحقیقی همه جانبه و جامع درباره اینکه این رویداد به چه دلایلی رخ داد، چه ابعادی داشت و چرا امام این واقعه را انقلاب دوم نامید. انجام نشده است. در حقیقت، با تعدادی از سوالات بیپاسخ روبهرو هستیم که هنوز هم بیجواب مانده است. در نهایت، من با این شرط، کار پژوهش را پذیرفتم. که وارد قضاوت نشوم . وقتی وارد کار شدم دیدم عجب پیشداوری غلطی داشتم و این ماجرا، چه ابعاد گستردهای داشته است که پیش از پژوهش من از آن بی اطلاع بودم . کار را از سال 1384 آغاز کردیم. در اینجا من و همکاران پژوهشی ام باید هم مصاحبه میگرفتیم و هم مطالعه میکردیم که بتوانیم به تعریف درست از حقیقت برسیم. بر اساس طرح پیشنهادی برای آنکه بتوانیم به نتیجه دقیق تر و سریع تر دست پیدا کنیم فقط با کسانی مصاحبه گرفتیم که در متن واقعه حضور داشتند و تمام اتفاقات را از نزدیک دیده بودند. به همین دلیل، به دنبال کسانی که از این واقعه تحلیل داشتند و یا فقط تعریف میکردند که چه اتفاقی افتاده است، نرفتیم.
برای انجام مصاحبهها، 4 گروه اصلی را تعریف کردیم. اولین گروه، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بودند که تسخیر را انجام دادند. این افراد حدود 400 نفر بودند که ما موفق شدیم با 100 نفر از آنان گفتگو بگیریم. دلیل این موضوع این بود که خیلی از این 400 نفر، در کل 444 روز حضور نداشتند و در میانه راه جدا شده بودند. در میان دانشجویان مسلمان پیروخط امام ، 3 نفر اصلی حضور داشتند که آقایان حبیب الله بیطرف، ابراهیم اصغرزاده و محسن میردامادی بودند. این افراد در ادامه به 6 نفر رسیدند و در نهایت 15 نفر شورای مرکزی را تشکیل میدهند که به نوعی شورای اصلی هدایت دانشجویان در داخل سفارت بودند. این 3 نفر اصلی، از اعضای دفتر تحکیم وحدت دانشجویان بودند که ایده اولیه تسخیر لانه جاسوسی را مطرح میکنند و سپس با دیگر افراد آن را در میان میگذارند. این موضوع، در جلسهای با حضور نماینده دفتر تحکیم وحدت هر یک از دانشگاههای بزرگ تهران مطرح میشود. دانشگاههای علم و صنعت (آقای احمدی نژاد)، صنعتی شریف (آقای اصغر زاده )، تهران (اقای بیطرف)، امیرکبیر (آقای میردامادی ) و تربیت معلم (آقای سید زاده) در این جلسه نماینده داشتند . جالب است بدانید در جلسهای که با حضور این آقایان تشکیل میشود، آقای احمدینژاد و آقای سید زاده با انجام چنین کاری (تسخیر لانه جاسوسی) مخالفت میکنند. آنان اعتقاد داشتند که در وضعیت فعلی، اولویت آن است که به جای سفارت آمریکا، سفارت شوروی تسخیر شود . چرا که شوروی از طریق حمایت از گروه های چپ در حال توطئه در ایران است. البته از آنجا که بنده مستقیما با آقای سیدزاده و احمدینژاد انجام نداده ام ، نمی توانم جزئیات دقیق تری از دیگر دلایل این مخالفت ارائه کنم.
بهشتیپور در پاسخ به سوال مسعود دهنمکی مجری این برنامه مبنی بر گرایش سیاسی این هیئت 5 نفره گفت: در ابتدا باید به دانشجویان پیرو خط امام اشاره کنم. از مدتها قبل از تسخیر لانه جاسوسی، این دانشجویان، سلسله جلساتی را داشتند که در آن به بررسی مفهوم خط امام میپرداختند و جلسات متعددی با آقایان بنیصدر،حبیبی، آیتالله خامنهای، محمد مجتهدشبستری، آقای خوئینیها و ... داشتند. در حقیقت دانشجویان از امام خواسته بودند که افرادی را معرفی کند که بتوانند در مورد خط امام با آنها صحبت کنند و امام خمینی نیز این آقایان را معرفی کرده بود. دقت کنید که در آن زمان، اختلاف های زیادی بین حزب جمهوری اسلامی و جناح بنیصدر و دولت موقت وجود داشت. بر همین اساس، این دانشجویان تصمیم میگیرند که با پیروی از خط امام، خود را به دور از جناح های سیاسی آن زمان خود را دانشجوی پیرو خط امام معرفی کنند. تا بتوانند مستقل از گروه ها و سازمان ها و احزاب عمل کنند. در مورد گرایش سیاسی این دانشجویان باید بگویم که خودشان مدعی هستند و افراد زیادی نیز تایید میکنند که این افراد، تلاش کردند تا وارد جریان حزب جمهوری اسلامی یا بنی صدر و دولت موقت نشوند و به عملکرد دولت موقت هم اعتراض داشتند که این دولت روند انقلابی گذشته را ادامه نمیدهد.
حسن بهشتیپور در بخش دیگری از صحبتهای خود ضمن اشاره به دسته دوم افرادی که باید مصاحبه میشدند، گفت: دسته دوم مصاحبهشوندگان کسانی بودند که در آن زمان مسئولیت داشتند؛ از امام خمینی که در راس امور بوده است، بگیرید تا دیگر افراد مسئول در کشور . یافتههای پژوهشی من نشان میدهد که بعد از آن که امام از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی باخبر میشوند، مدیریت کلی کار را به دست میگیرند و در تمام 444 روز، ایشان روند کار را در سطح اتخاذ تصمیم های کلیدی و کلان مدیریت می کند. در این دسته به سراغ فیش برداری از خاطرات افرادی نظیر بنی صدر رئیس جمهور وقت، شهید رجایی نخست وزیر وقت ، بهزاد نبوی مسئول تیم مذاکره کننده نهایی با آمریکا و ... رفتیم و با مطالعه مصاحبههای آنان در آن زمان، پژوهش خود را تکمیل کردیم.
دسته سوم مصاحبه شوندگان، گروگانها بودند که تاریخنگاریهای خود را از آن ایام مینوشتند. بسیاری از آنان خاطرات خود را از این 444 روز نوشتهاند. خیلی از آنان نیز، مصاحبههای مفصلی را بعدا داشتهاند که آنان را نیز استخراج کردم و در پژوهش خود آوردم. باید بگویم چیزی که برای من محل رجوع بود، حرفهای خود این افراد بود و اصلا به سراغ تحلیلها، بیان خاطرات از زبان دیگران نرفتم . یکی دیگر از کارهایی که در نوشتن این مجموعه از انجام آن پرهیز کردم این بود که در هیچ جا، نقش قاضی را بازی نکردم و همیشه سعی کردم که نقش یک پژوهشگر را داشته باشم. در هیچ جا داوری نکردم و فقط صحبتهای کسانی را آوردم که در متن ماجرا حضور داشتند.
گروه چهارم هم افرادی بودند که درآمریکا مسئولیت داشتند خاطرات کارتر رئیس جمهوری وقت آمریکا ، برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر ، سایروس ونس وزیر خارجه وقت ، همیلتون جردن رئیس کارکنان کاخ سفید، وارن کریستوفر معاون وزیر خارجه ، گری سیک معاون برژینسکی ، پرشت مسئول میز ایران وغیره
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر انتشار اسناد در منابع آمریکایی گفت:
اولا بخشی از اسنادی که در سفارت بود در همان چند ساعت اولیه اشغال سفارت در اتاق مخصوصی توسط آمریکاییها از بین رفته است. البته خاطراتی از افراد گروگان آمریکایی مختلف منتشر شده است که خیلی نمیتواند به عنوان سند مطرح باشد. باید بگویم که آمریکاییها هیچ سندی را که به جزئیات بپردازد، در اختیار پژوهشگران قرار ندادهاند. جالب است بدانید که جیمی کارتر یک سایتی را ایجاد کرده که در آن تمام حرفها و خاطرات آمریکاییها را به عنوان تاریخ شفاهی منتشر کرده است. به غیر از این سایت، مرکز آرشیو ملی آمریکا هم خاطرات و اسناد مربوط به بخش آمریکایی ها را که قابل انتشار بوده است منتشر کرده اند.. البته باید بگویم که آمریکاییها فیلمهایی در این حوزه ساختهاند که کاملا یک طرفه است. آنان با نمایش این فیلمها تلاش کردهاند تا بگویند که این اقدام، یک اقدام تروریستی، ماجراجویانه و ... بوده است. علاوه بر این، تعدادی از سربازان آمریکایی در خاطرات خود گفتهاند که ما در ایران شکنجه شدیم و یا با افرادی روبهرو شدیم که هیچ چیز نمیفهمیدند. برای یافتن حقیقت به سراغ دانشجویان از جمله آقای بیطرف رفتم و از او پرسیدهایم که آیا شما این سربازان آمریکایی را شکنجه میکردید؟ ایشان هم کاملا جزئیات را توضیح داده است و گفته است که اصلا این کار موضوعیت نداشته است. دقت کنید که ما بعد از 444 روز، این افراد را صحیح و سالم تحویل کشورشان دادهایم و .... حتی آشپز اختصاصی سفارتخانه در آن ایام، غذای ویژه آنان را میپخته است. با بودجه خود سفارت از منابعی که باقی مانده بود بهترین پذیرایی ممکن از آنها شده است.
بهشتیپور درباره دلیل رخداد واقعه 13 آبان و تسخیر لانه جاسوسی گفت:
یافته های پژوهشی من که محصول مصاحبه های یک تیم چهار نفره با صد نفر از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام است نشان می دهد این کار به دو دلیل مهم انجام شده است؛ اولا این دانشجویان میخواستند صدای اعتراض خود و مردم ایران را در باره ورود شاه به خاک آمریکا به گوش مردم جهان برسانند. زیرا آنها می دانستند تصرف سفارت آمریکا بازتاب گسترده ای در جهان خواهد داشت . ثانیا آنان احتمال می دادند که آمریکا علیه انقلاب در ایران توطئه میکند و به همین دلیل تلاش کردند با ورود به سفارت اسناد و مدارک موجود را از آنجا خارج کنند . به همین دو دلیل مهم دست به تسخیر لانه جاسوسی زدند. دانشجویان به خوبی درک کرده بودند که روند کاری دولت موقت به سمتی نیست که کشور را انقلابی کند بلکه به نوعی همکاری با آمریکا است. دانشجویان اعتقاد داشتند که اگر این روند ادامه پیدا میکرد، انقلاب منحرف میشد. آنان پیشبینی میکردند که روند دولت موقت به سمت سازش با آمریکا است. نکته مهمتر این است که آمریکاییها نیز به شیوهای دیگر این ادعا را تایید میکنند. دقت کنید که قبل از انقلاب، دو جریان در آمریکا وجود داشت؛ یکی جریان برژینسکی بود و دیگری جریان سایروس ونس بوده است. جریان برژینسکی اعتقاد داشت که باید در برابر انقلابیون به سختی بایستیم در حالی که جریان سایروسونس اعتقاد داشت که باید با انقلابیونی که طرفدار غرب هستند و با آن مناسبات دارند، کار کنیم تا پایگاه آمریکا از دست نرود. در حقیقت، آنان میدانستند که شاه مهره سوخته و رفتنی است بنابراین تلاش میکردند که با برقراری ارتباطاتی، پایگاه خود در ایران را حفظ کنند. خب چه کسانی میتوانستند با دولت آمریکا کار کنند؟ کسانی مانند دولت بازرگان، آقای امیر انتظام، آقای ابراهیم یزدی و ... بنابراین آمریکاییها از جنبه دیگری، آن اعتقاد دانشجویان را تایید میکنند و به دنبال این بودند. که با افراد مستعد در ایران ارتباطاتی را برقرار کنند.
او در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: نتایج تحقیقات من نشان میدهد که از خرداد 1358 به بعد، امام خمینی موضعهای کاملا ضد آمریکایی میگیرند. این موضوع خیلی مهم است چرا که امام از 6 ماه قبل از تسخیر لانه جاسوسی حرفهای بسیار مهمی را راجع به مداخلات آمریکا در ایران مطرح می کند. حال، دانشجویان با توجه به موضعگیریهای امام و کارهایی که دولت موقت انجام میداده است، حس میکنند که انتظاراتشان از انقلاب محقق نشده است و دست به تسخیر لانه جاسوسی میشوند. علاوه بر این، دیدار بازرگان با برژینسکی در حاشیه سفر به الجزایر، این حدس را قوی ترمیکند چرا که این ظن را به وجود میآورد که قرار است کودتای 28 مرداد تکرار شود و ... حال جالب است بدانید که ماجرای دیدار احتمالی و برنامه ریزی شده با برژینسکی قبل از سفربه الجزایر با امام مطرح نمی شود و این ماجرا بعدا توسط روزنامه جمهوری اسلامی مورد اعتراض واقع می شود که سر و صداهای زیادی را نیز به راه میاندازد.
شبکه جهارم صدا و سیما
نظرات