پنج دسته از خادمان انگلیس در ایران

بخشی از یاداشتهای روزانه دکتر قاسم غنی


پنج دسته از خادمان انگلیس در ایران

شنبه سوم جون 1950-13 خرداد 1329

در منزل مانده‌ام.

امروز در ایران پنج طبقۀ انگلوفیل را داریم که هریک از نظری و به شکلی تابع سیاست انگلیس و مجری نیات آنها هستند:

1. یک طبقه پادو حقوق‌بگیر و گاهی شغل‌بگیر معروف و جاسوس و خبرچین، امثال: لسان‌الملک سپهر که می‌دوند و کارشان خبرکشی و جاسوسی و کارچاق‌کنی و واسطۀ ابلاغ پول بین توده، خلاصه نوکر سرپائی هستند. اینها را مردم می‌شناسند، منفور هم هستند، به چشم بد نگریسته می‌شوند، خود انگلیس‌ها هم به چشم خاصی به آنها می‌نگرند: امام جمعه (ناخوانا)، سیدمحمد تمدن، شاهزاده معتضدی، سیدالعراقین، حاج مشار سعدیه.

2. طبقه‌ئی که عملاً وارد کار انگلیس‌ها و دوائر و ادارات مربوط به آنها هستند، مثل اعضای ایرانی نفت جنوب و بانک شاهنشاهی از قبیل مصطفی فاتح، مستنصر، و امثال آنها. نفس شغل آنها را بسته به آنها قرار داده، بد و نیک حکومت انگلیس را بد و خوب خود می‌دانند. کس و کار آنها هم دارای همان روحیه هستند. اینها را هم مردم می‌شناسند و به چشم خارجی به آنها نگاه می‌کنند. آنها هم زیاد تظاهر نمی‌کنند و فقط در پرده کارهائی می‌کنند و کارچاق‌کنی‌های مناسبی و محرمانه‌ئی دارند. روحاً انگلیسی‌ مآب بارآمده، زن‌های خود را یاد داده‌اند که چگونه با انگلیسی‌ها حشر و نشر کنند و رفت و آمد دارند. گاهی وسائل خوشی و هرزگی آنها را فراهم می‌سازند. از کوچک‌ترین حرکات مقلد انگلیس‌ها هستند، حتی وضع دست دادن و رفت‌وآمد، تعارف و تواضع، سلام و علیک. به کریسمس اهمیت می‌دهند. اول ژانویه را تاریخ می‌گیرند، تحقیر به باقی مردم که آنها زیادی ایرانی هستند. عادات و اخلاق مهم‌تر از قانون است. به طول مدت عادت کرده‌اند، طبیعت ثانوی شده. حتی بعضی در تلفظ کلمات فارسی دهان را مثل انگلیسی‌ها برمی‌گردانند (مثل عطاپور). به هر حال انگلیسی هستند، انگلیسی حرف می‌زنند، و یک نوع قاطری محسوبند که نه خرِخراند و نه اسبِ اسب. (مصطفی فاتح، فتح‌الله نوری اسفندیاری، مشرف نفیسی، عیسی خان‌فیض، شادمان، ...، منتصر امامی، اردشیر، ...).

3. اشخاصی که خودشان یا بعضی از آنها مثل قوام شیرازی و ناصرالملک پدران و چند پشت‌شان تحت‌الحمایه بوده در سایۀ آنها محفوظ بوده‌اند حالا هم حفظ ملک و دارائی و خان و خانبازی که دارند در سایۀ همان انگلیسی‌ها است. اینها مؤمنین پابرجا هستند که مواظب‌اند همیشه در مواقع حساس امتحان خوب بدهند و بعضی که دودوزه‌بازی می‌کنند خود انگلیسی‌ها حساب آنها را دارند و در موقع گوشمالی می‌دهند. این دسته فراوانند و بسیار خطرناک. کادر حسابی را اینها تشکیل می‌دهند. مثالش فراوان است، امثال منصور، سیدضیاءالدین طباطبائی، مشرف نفیسی، ... ساعد، علی‌اصغر حکمت، سردار فاخر حکمت، سیدمحمد تدین. در بین کسبه، تجار، خوانین و ایلات، نظامی‌ها، آخوندها. عدد این دسته فراوان است که تعزیه‌گردان مهم اینها هستند. البته اینها مختلفند. بعضی موروثی است مثل خانوادۀ ناصرالملک و قوام شیرازی و بعضی خودشان این زمینه را پیدا کرده‌اند، مثل منصور و حکمت. انواع مختلف هم هستند از قبیل خوانین قاینات که موروثی است تا حقه‌بازان درجه اول مثل حکمت و منصور. اینها به ترتیب پس و پیش می‌روند. هر روز در تئاتری آنهائی که آن رُل را بازی می‌کنند می‌آیند و بعد می‌روند. اینها در بین خودشان مثل زنان و صیغه‌های مختلف یک نفر خان با هم رقابت‌ها دارند، با هم بداند، برای هم می‌زنند. ولی همه ناظر به شوهر مشترک خود هستند و در مقام او تخطی نمی‌کنند. اشخاصی که کج می‌روند امثال نصرةالدولۀ فیروز مجازات می‌بینند ولی آنهایی که وفادارند امثال قوام شیرازبی، در هر کشمکشی محفوظ می‌مانند.

4. اشخاصی هستند که تازه‌کارند و می‌خواهند وارد طبقات سه‌گانۀ مذکور شوند یعنی می‌خواهد جاسوس انگلیس‌ها شود یا به بانک و نفت آنها برود، یا نمایندۀ ایران در کمپانی نفت لندن شود، یا داخل هیأت حاکمۀ ایران، مجلس سنا، کابینه، ادارۀ اقتصاد و غیره شود و از راه انگلیس‌ها و تقرب به آنها می‌کوشد. اینها غالباً برای وصول به مقصد و حسن‌خدمت نشان‌دادن از هیچ چیز فروگذار نمی‌کنند تا ارباب‌ها تصدیق کنند که به درد می‌خورد و او را مطابق تخصص و توانائی او به کاری می‌گمارند، مثل هرمز پیرنیا در دربار، شکرائی در دربار که حالا وکیل شده، نجومی معاون وزارت پست،... وکیل مجلس و امثال آنها، مرحوم عبدالحسین هژیر، دکتر اقبال، بعضی از نزدیکان. این‌ها فعالیت زیاد دارند و غالباً خطرناک‌تر از سایرین هستند.

5. یک دستۀ دیگرهستند غیر از همۀ این طبقات و آنها جماعتی هستند که ایران را دوست دارند، جاسوس هم نیستند، حریص کارهم نیستند ولی عقیدۀ سیاسی آنها این است که ما قائم بالذات نیستیم و خودمان به‌تنهائی نه قابل ادارۀ خود هستیم و نه توانا به ادارۀ خود. با روسیه که غیرممکن است کنار بیائیم. آمریکا منافعی ندارد و حکومت دورافتادۀ غیرمعتمدی است که در سیاست خارجی از موضوع سیاست مونرو و سیاست وحدت آمریکا (آمریکای جنوبی و کانادا) که گذشت، دیگر سیاست خارجش متزلزل است و بهترین مثال سبک کار آنها در چین است یا کناره‌جوئی از کارهای دنیا بعد از جنگ عمومی اول در زمان ویلسون. حالا هم مشکلات دنیا حل شود این ملت جوان، کم‌حوصله، بی‌تجربه باز محتمل است پشت به دنیا کند. به هر حال علاقۀ خاصی به ایران و خاورمیانه نداشته و نخواهد داشت. پس بهتر است و لازم است با انگلستان کنار بیائیم و در پناه صولت آنها باشیم. اینها به حُسن سیاست انگلیس ایمان زیاد هم دارند و غالب اینها چون وجاهت ملی دارند از بهترین مروج‌های سیاست انگلیس و حیثیت معنوی آن دولت بشمارند: تقی‌زاده، حکیم‌الملک، مرحوم فروغی.

امروز در صحنۀ سیاست اینها مدیر و مدبراند و همه هر یک به نوعی خدام انگلیس هستند و هر پنج طبقۀ مذکور بر ضد آنهایی هستند که می‌خواهند ایران به آمریکا نزدیک شود. اینها با مصدق و طرفداران او بد هستند چون مصدق می‌خواهد آمریکا را به عنوان قوۀ سومی وارد صحنۀ ایران کند. کسی که سیاست ثابت پابرجا ندارد شخص شاه است که الآن هم که محصور به انگلوفیل‌ها شده است، من تصور می‌کنم در بزنگاه او را از میان خواهند برد و همین‌که تکلیف اوضاع و احوال عمومی دنیا معلوم شود، انگلیس‌ها به جان پادشاه ایران و پادشاه مصر خواهند افتاد. البته یک دسته لوطی هم داریم که در آن واحد می‌خواهند شش‌جانبه بازی کنند مثل محمدحسین میرزا فیروز که زنش توی آمریکائی‌ها و انگلیس‌ها وول می‌زد. خواهرش مریم و محمد ولی‌میرزا صیغۀ روسها شده بودند. مظفرفیروز عامل سیدضیا بود، خود محمدحسین‌ میرزا بین همه لول می‌زد. حاصلش برکنارش کردند و چوب دو سر پلید شد و حالا به دنیا لعن می‌کند که چرا قدر نوابغ را نمی‌داند، فعلاً تمام پست‌های حساس مملکت دست انگلوفیل‌ها است.

رئیس دولت منصور، وزرای او عزالممالک اردلان، حسین علا، اسدالله علم...، کیهان، دکتر اقبال. معاونین مالیه: فروزان و...، تولیت خراسان و بدر، والی: صدرالاشراف، رئیس قوا: شاه‌بختی، ستاد پشت‌های حساس قشون. سفرای خارج: محسن رئیس، لندن – سهیلی، پاریس- علی دشتی، قاهره- انتظام، واشنگتن- ابوالقاسم فروهر، برن و امثال اینها. نقشۀ هفت‌ساله: منصور، مشرف نفیسی، فتح‌الله نوری اسفندیاری و امثال آنها...، جهانگیر، عبدالله دفتری، حکام ولایات، متنفذین محل‌ها، 80 درصد سناتورها و وکلا، همه رقم دارند از آنهائی که ضدانگلیس‌ها می‌نویسند و ....


کتاب یاداشتهای دکترقاسم غنی به کوشش سیروس غنی،انتشارات زوار،چاپ دوم، تهران 1378 ، صفحه 178 تا 182