تظاهرات تاسوعا و عاشورای 1357


تظاهرات تاسوعا و عاشورای 1357

از رویدادهایی که توانست روند حرکت انقلاب اسلامی را سرعت و حمایت عامه مردم را به خود جلب نماید، تظاهرات تاسوعا و عاشورای در روزهای نوزدهم و بیستم آذرماه 1357 بود. روحانیت و رهبری انقلاب توانست از این طریق صدای حق‌خواهی خود را بیش از پیش به گوش جهانیان برساند و موجبات تقویت روحیه مردم را فراهم آورد. کشتار مردم تهران در اول محرم که همراه به تعمیق نفرت مردم به رژیم پهلوی گردید، موجب شد تا شاه و دولت در یک عقب نشینی اعلام کنند که  که با تظاهرات تاسوعا و عاشورا هیچ‌گونه برخورد نظامی نخواهند کرد. گفته می شود در روز تاسوعا، در تهران میلیون ها معترض در نهایت نظم به خیابانها آمدند و مقدمات تظاهرات گسترده در تهران و شهرستان ها برای روز عاشورا فراهم آورند. راه‌پیمایی‌ تاسوعا خیلی‌ گسترده‌ بود تا حدی‌ که‌ چشم‌ هر بیننده‌ای‌ راخیره‌ می‌کرد. این‌ راه‌پیمایی‌ از ابتدای‌ خیابان‌ دماوند در میدان‌ امام‌ حسین‌شروع‌ و به‌ میدان‌ آزادی‌ ختم‌ می‌شد. آن‌ گونه‌ که‌ خبرگزاری‌ها اعلام‌کردند طول‌ صف‌ راه‌پیمایی‌ 7 کیلومتر بود و 4 میلیون‌ نفر هم‌ در آن‌شرکت‌ کرده‌ بودند. این‌ ارقام‌ را همان‌ کسانی‌ اعلام‌ کردند که‌ می‌خواستندعظمت‌ انقلاب‌ را کوچک‌ جلوه‌ دهند. قطعاً طول‌ صف‌ راه‌پیمایی‌ از 7کیلومتر بیشتر بود.

راه‌پیمایی‌ عظیم‌ و گسترده‌، تاسوعا با شعارهای‌ مذهبی‌ نظیر: «حزب‌فقط‌ حزب‌الله‌، رهبر فقط‌ روح‌الله‌» همراه‌ بود. راه‌پیمایی‌ عظیم‌ این‌ روز ، که‌ یک‌ رفراندوم‌ باشکوه‌ بود،به‌ پایان‌ رسید و هیچ‌ قطع‌نامه‌ای‌ نیز در خاتمه‌ صادر نشد. همه‌ وعده‌دادند که‌ فردا (عاشورا) نیز به‌ این‌ حرکت‌ ادامه‌ دهند و حرف‌ها وبحث‌های‌ نهایی‌ را در آن‌ روز مطرح‌ کنند. رفراندوم‌ تاسوعا عمق‌ نفوذحضرت‌ امام‌(ره‌)، بر مردم‌ نشان‌ داد و مشخص‌ کرد که‌ اگر امام‌(ره‌)بگویند هیچ‌ حادثه‌ای‌ به‌وجود نیاید و آرامش‌ حفظ‌ شود، آرامش‌ حفظ‌می‌شود و اگر به‌ مردم‌ بگویند بیرون‌ بیایید، بیرون‌ می‌آیند و بگویندراه‌پیمایی‌ با فلان‌ شکل‌ و فلان‌ شعار برگزار شود، همان‌ خواهد شد. یعنی‌مشخص‌ شد که‌ امام‌ حرف‌ آخر را می‌زنند و شاه‌ و دار و دسته‌اش‌ کاره‌ای‌نیستند. سکوت‌ و آرامش‌ حاکم‌ در راه‌پیمایی‌ تاسوعا نشانی‌ از طمأنینه‌ی‌درونی‌ انقلابیون‌ بود.

موج عظیم مردمی در تهران و دیگر شهرستانهای ایران در عاشورا، بسیار فراتر از تظاهرات روز تاسوعا بود؛ آن‌گونه که هم دوستان انقلاب و هم دشمنان آن به خوبی به این نکته واقف شدند که این حضور بی‌مانند عملاً رفراندومی برای سلب مقبولیت و مشروعیت رژیم پهلوی و شخص محمدرضا‌شاه خواهد بود.

راه‌پیمایی‌ بسیار گسترده‌تر و باشکوه‌تر از راه‌پیمایی‌ روز تاسوعا بود. کسانی‌ که‌ در روز تاسوعا نیامده‌ بودند در روز عاشورا مطلع‌  و آمدند.به‌ علاوه‌ کسانی‌ هم‌ که‌ از احتمال‌ برخورد و حادثه‌ می‌ترسیدند بامشاهده‌ی‌ آرامش‌ راه‌پیمایی‌ تاسوعا، در راه‌پیمایی‌ روز عاشورا نیزشرکت‌ کردند. در این‌ راه‌پیمایی‌ همه‌ بر این‌ باور بودند که‌ باید حرف‌ آخررا بزنند. دیگر محدودیتی‌ نیز در کار نبود و کسی‌ در میدان‌ انقلاب‌ مواظب‌مجسمه‌ی‌ شاه‌ نبود. هر کس‌، هر حرفی‌ می‌خواست‌ می‌زد و هراعلامیه‌ای‌ که‌ تمایل‌ داشت‌ می‌چسباند و پخش‌ می‌کرد. راه‌پیمایی‌ هم‌خیلی‌ طولانی‌ بود و چون‌ جمعیت‌ خیلی‌ کند حرکت‌ می‌کرد.

مردم‌ از بس‌ در این‌ روز با صدای‌ بلندشعارهایی‌ که‌ از اعماِق وجودشان‌ برخاسته‌ بود سر داده‌ بودند، صدایشان‌گرفته‌ بود. شعارهای‌ زیادی‌ در این‌ روز سر داده‌ شد ‌. مهم‌ترین‌ شعار آن‌ روز شعار «مرگ‌ بر شاه‌» بود که‌ در روزتاسوعا از آن‌ خبری‌ نبود و امام‌(ره‌) دستور دادند که‌ در روز عاشورا این‌شعار داده‌ شود. این‌ شعار در انتهای‌ شعار زیر نیز داده‌ می‌شد: «ای‌ شاه‌خائن‌، آواره‌ گردی‌، خاک‌ وطن‌ را ویرانه‌ کردی‌، کشتی‌ جوانان‌ وطن‌الله‌اکبر، کردی‌ هزاران‌ تن‌ کفن‌ الله‌اکبر، مرگ‌ بر شاه‌، مرگ‌ بر شاه‌».شعارهای‌ دیگر عبارت‌ بودند از: «ای‌ شهید حق‌ آیم‌ به‌ سویت‌، بهشت‌موعود در پیش‌ رویت‌»؛ «حکومت‌ اسلامی‌ ایجاد باید گردد»؛ «تا شاه‌ کفن‌نشود، این‌ وطن‌ وطن‌ نشود».

در قطع‌نامه‌ی‌ 17 ماده‌ای‌ که‌ در پایان‌ این‌ راه‌پیمایی‌ خوانده‌ شد برخی‌مسایل‌ برای‌ نخستین‌ بار مطرح‌ شد. فرازهای‌ این‌ قطع‌نامه‌ که‌ در تاریخ‌ثبت‌ شده‌ بدین‌ قرار است‌: «تأیید رهبری‌ بلامنازع‌ حضرت‌ امام‌، برکناری‌شاه‌ و برچیده‌ شدن‌ بساط‌ سلطنت‌، نفی‌ استعمار خارجی‌ و نیل‌ به‌استقلال‌ و خودکفایی‌ ملی‌، برقراری‌ حکومت‌ عدل‌ اسلامی‌، حفظ‌ حقوِسیاسی‌ ـ اجتماعی‌ افراد جامعه‌ و اقلیت‌های‌ مذهبی‌، اعطای‌ آزادی‌واقعی‌ و حفظ‌ حیثیت‌، شرف‌ و کرامت‌ انسانی‌ به‌ زن‌ها، اجرای‌ عدالت‌اجتماعی‌ و نفی‌ هر گونه‌ تبعیض‌ و استثمار، احیای‌ کشاورزی‌ که‌ بر اثرانقلاب‌ شاه‌ و ملت‌ نابود شده‌ بود، پیشرفت‌ صنعت‌، ادامه‌ی‌ اعتصابات‌ تاسقوط‌ رژیم‌، احتراز از احتکار و گران‌فروشی‌، اخطار به‌ ارتش‌ و دعوت‌ ازارتشیان‌ برای‌ اتحاد با مردم‌، رد اتهام‌ نفوذ کمونیست‌ها و کمونیسم‌ درانقلاب‌ اسلامی‌، آزادی‌ کلیه‌ی‌ زندانیان‌ سیاسی‌، ادامه‌ی‌ نهضت‌ تا نفی‌رژیم‌ و سقوط‌ رژیم‌ خائن‌ شاه‌.»

شاه که بنا به روایت ارتشبد فردوست از هلیکوپتر شاهد تظاهرات مردمی شهر تهران بود، از نخست‌وزیر ازهاری می‌پرسد اگر اینها مخالفین ما هستند پس دوستان ما کجایند؟ و هنگامی که ازهاری پاسخ می‌دهد دوستان اعلیحضرت در خانه‌هایشان هستند! شاه با ناامیدی می‌گوید پس فایده ماندن ما در این مملکت چیست؟

و اما امام‌(ره‌) نسبت‌ به‌ حرکت‌ عظیم‌ عاشورا در عصر همان‌ روز در مصاحبه‌ با تلویزیون‌سی‌،بی‌،اس‌ (C.B.S.) واکنش نشان دادند و فرمودند: «تمام‌ ملت‌رأی‌ داد که‌ شاه‌ نباید باشد و باید دنیا این‌ معنی‌ را بداند که‌ شاه‌ به‌ هیچ‌وجه‌ دیگر قانونیت‌ ندارد و باید برود.»

و فردای‌ آن‌ روز هم‌ امام‌(ره‌) اعلام‌ می‌کنند: «مجلس‌ آمریکا باید ازکارتر مؤاخذه‌ و او را استیضاح‌ کند که‌ چرا از یک‌ حکومتی‌ پشتیبانی‌می‌کند که‌ پایه‌ی‌ ملی‌ ندارد؛ این‌ خلاف‌ مصالح‌ آمریکا است‌. اگر این‌پشتیبانی‌ باشد نفت‌ برای‌ آمریکا نخواهد بود. آن‌هایی‌ که‌ از شاه‌ حمایت‌می‌کنند، چه‌ آمریکا، چه‌ انگلستان‌ و چه‌ شوروی‌ و چه‌ سایر ممالک‌ که‌نیازمند به‌ نفت‌ ایران‌ هستند باید بدانند که‌ ما حتی‌ با فروش‌ عادلانه‌ی‌نفت‌ موافقت‌ نخواهیم‌ کرد.»

آنچه در پس‌زمینه تظاهرات میلیونی مورد نظر برای دوست و دشمن بر جای ماند، اعجاب و تحیری بود که حضور گسترده مردم در پی داشت. در تمامی شهرهای دیگر، تظاهرات مذکور به‌رغم حجم وسیع آن بدون خشونت و درگیری گذشت، که آثاری چون تنزل روحیه شاه، بالا رفتن وزن سیاسی امام خمینی و جریان انقلاب در عرصه بین‌المللی، اذعان دشمنان  و بیگانگان به رفراندوم بودن تظاهرات بهمراه داشت.ترس حاصل از تظاهرات تاسوعا و عاشورا در بیان سیاستمداران پهلوی آشکار گردید.  ارتشبد قره‌باغی می گوید تظاهرات مذکور تماماً به نفع مخالفین تمام شد و خبرگزاریها آن را نوعی رفراندوم به حساب آورده‌اند. برگزاری راهپیمایی با آن شرایط خاص نه تنها نشانه ضعف و عدم توانایی دوست نظامی ازهاری قلمداد شد، بلکه دلیلی بر شکست دولت و نیروهای مسلح شاهنشاهی در برابر مخالفین و به خصوص مذهبیها قلمداد شده است.

در همان‌ روزها یعنی‌ بعد از تظاهرات‌ عظیم‌ عاشورا، خبرنگارروزنامه‌ی‌ فرانسوی‌ لوموند به‌ شاه‌ می‌گوید: «شما هم‌ مانند ژنرال‌ دوگل‌(رئیس‌ جمهور اسبق‌ فرانسه‌) از طرفداران‌ خود بخواهید که‌ به‌ حمایت‌شما به‌ خیابان‌ها بریزند و از شما حمایت‌ کنند. آن‌چنان‌ که‌ مردم‌ فرانسه‌ به‌خیابان‌ شانزه‌لیزه‌ ریختند و از دوگل‌ حمایت‌ کردند.» شاه‌ در جواب‌می‌گوید: «تأسف‌ در این‌ است‌ که‌ طرفداران‌ من‌ اکنون‌ در شانزه‌لیزه‌هستند!!» یعنی‌ همگی‌ از کشور فرار کرده‌اند و در اروپا و آمریکا به‌سرمی‌برند.

بازتاب‌ این‌ راه‌پیمایی‌ در خارج‌ را باید در اظهارات‌ کارتر جستجو کرد. کارتر که در نهم‌ آذر، ضمن‌ حمایت‌ مؤکد از شاه‌ می‌گوید که‌ما برای‌ برقراری‌ ثبات‌، ادامه‌ی‌ اعطای‌ آزادی‌های‌ سیاسی‌ و پیشرفت‌های‌اقتصادی‌ در ایران‌ اعتماد کامل‌ داریم‌. اما پس‌ از مشاهده‌راه‌پیمایی‌ تاسوعا و عاشورا، ناامیدانه‌ اعلام‌ کرد که‌ نمی‌داند آیا شاه‌ ایران‌می‌تواند با این‌ آشوب‌های‌ خونین‌ در کشورش‌ باقی‌ بماند یا خیر که پس‌ از اظهار نظر رسمی‌ کارتر راجع‌ به‌ ایران‌، پنتاگون‌ همان‌ روز اعلام نمود که‌ پنج‌ فروند هواپیمای‌ سنگین‌ برای‌ خارج‌ کردن‌ 670 آمریکایی‌به‌ ایران‌ می‌فرستد.

در خاتمه به پیام امام خمینی(ره)   اشاره می گردد:

بسم الله الرحمن الرحیم

11 محرّم الحرام 1399

به عموم ملت شجاع و فداکار ایران صمیمانه درود می فرستم. شما مردم عظیم الشأن با اراده آهنین خود و شعارهای زنده و تعیین کننده به جهانیان ثابت کردید که شاه را نمی خواهید و باید از قدرت غاصبانه خلع شده؛ و با این رفراندم بزرگ، بی پایگاهی او را در بین ملت برای چندمین بار اعلام کردید، و مشت یاوه گویان را که حتی در زمانی که شعارهای عمومی «مرگ بر شاه» سراسر ایران را فراگرفته بود مدعی شدند که اینان معدودی خرابکارند و ملت شاه را می خواهد- برای چندمین بار باز کردید؛ و این بار نیز با فریاد «مرگ بر شاه» مشت گره کرده خود را بر دهان آنان کوبیدید. خدای تعالی از شما راضی است و امام امت- عجل الله فرجه - از شما تقدیر می فرماید. اسلام از این پشتیبانی شما، که با فداکاری خود و اهدای خون جوانانْ پرچم توحید را به اهتزاز در آوردید، قدردانی می کند.

این جانب با چشمی پر امید و دلی فشرده از محبت از هواداری شما ملت عزیز از هدفهای بزرگ که سرنگونی رژیم شاه و برچیده شدن نظام شاهنشاهی و استقرار حکومت جمهوری اسلامی است، احساس غرور می کنم. شما در راهپیماییهای بزرگ سراسری ایران در روزهای تاسوعا و عاشورای سید مظلومان و امام فداکاران- علیه الصلاة و السلام- با آن بزرگوار تجدید عهد نمودید.

من همزمان با راهپیمایی بزرگ شما در پیامی به سران دولتها اعلام نمودم که رفراندم  این دو روز برای هیچ کس ابهامی باقی نگذاشت که ملت شاه را نمی خواهد و عدم رسمیت او را با اکثریت قاطع قریب به اتفاق اعلام کرد؛ و به همین جهت اخطار نمودم که از این پس هر کس از سران دولتها از شاه پشتیبانی کند، از نفت ایران محروم، و قراردادهای ایران با آنان غیر رسمی اعلام می شود؛ و مادامی که سران این دولتهای پشتیبان شاه بر سر کارند، قطع نفت و بطلان قراردادها ادامه دارد. و بر ملتهاست که از دولت خود مؤاخذه کنند، و بر مجلس امریکا است که دولت کارتر را استیضاح نماید.

و نیز برای افسران جوان پیام فرستادم که به صف ملت بپیوندند که ما آنان را از یوغ مستشاران نظامی نجات داده و با آغوش باز پذیرایی می نماییم. افسران محترم جوان از مقابله خصمانه با برادران و خواهران خود جداً احتراز کنند و با آنان در صف واحد که خواست اسلام است درآیند. از ملت محترم تقاضا می کنم از سربازان و افسرانی که به آنان پیوستند یا می پیوندند، به بهترین وجه- با حفظ جهات امنیتی- نگهداری و کمک نمایند.

باید ملت بداند که موضع، سخت حساس است. چه بسا اشخاصی که یا ندانسته و یا خیانتکارانه امر به سکوت و سستی می کنند، باید به آنان اعتنا نکنند و اعتراض خود را هر چه بیشتر نسبت به شاه گسترش دهند. و چون وسایل ارتباط جمعی در حال اعتصاب به سر می برند، باید به هر وسیله ممکن رابطه بین شهرستانها برقرار نموده و مسائل روز و تظاهرات و اخبار مبارزاتی خود را به یکدیگر برسانند.

این جانب مراتب تشکر خود را صمیمانه به ملت عزیز تقدیم، و نصرت آنان را که نصرت قرآن کریم و اسلام است از خداوند تعالی مسألت می نمایم. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

روح الله الموسوی الخمینی  

(صحیفه امام؛ ج 5، ص 221 - 222)


موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی