سخنرانی آیت الله گلپایگانی


2171 بازدید

سخنرانی آیت الله گلپایگانی


سخنرانى آقاى گلپایگانى1



بسم‏اله الرحمن الرحیم

اذن للذین یقاتلون

پیغمبر اکرم فرمود وضع‏الاسلام قریبا و سیعود قریبا و طوبى للغربا مفسّرین در شأن نزول آیه دو احتمال داده‏اند یکى مهاجرت مسلمین به حبشه و دومى هجرت خود پیغمبر. طبرى در مجمع‏البیان مى‏فرماید همه روزه مشرکین به مسلمانان اذیت مى‏کردند ولى حضرت امیر مى‏فرمود امروز هم اسلام همین طور شده مردم را از یاد خودشان خارج مى‏کنند بلى امروز دنیاى مادى در نظر مردم ترقى کرده و قهرا معنویات از نظر آنها ساقط شده و مردم به امور مادى توجه کرده‏اند و به اشخاصى که مادیتشان زیاده و ترقى دارد پیروى مى‏کنند و فعلاً این طور شده است. در تمام ممالک اسلامى احکام قرآن دستخوش کفار شده است معنى این حرف این است که چون مادیت ترقى کرده است و وسائل مردم مادى ترقى کرده است و آنها این اشخاص را و وسائل را خیلى دارند و...و آنهایى که در اقلیت هستند آنها را از بین مى‏برند و هر روز یکى از احکام الهى به توپ بسته مى‏شود اگر کسى هم بگوید پروردگار ما خداست یا باید حبس کنند یا تبعید نمایند و در خانه‏ها را مى‏بندند که چرا خدا مى‏گوئید ـ اناللّه‏ (الخ) و من نمى‏دانم شما به من تسلیت بگوئید و یا ما به شما تسلیت بگوئیم و یا همه‏مان به امام زمان تسلیت بگوئیم و همه به پیغمبر خدا تسلیت بگوئیم مى‏دانید امام زمان در چه حالى است آن حضرت همان طورى که براى امام حسین گریه مى‏کند و مى‏فرماید صبح و شام براى تو جد بزرگوار گریه مى‏کنم بر حسب قاعده براى قرآن هم همانطور گریه مى‏کنند و ما باید آنها را تسلیت عرض کنیم و باید امام زمان را تسلیت عرض کنیم از مصیبتهاى زیادى که براى اشخاص خداپرست وارد شده و از این مردمان مادى همه مصیبت‏زده هستند چون امام زمان بیشتر عهده‏دار حفظ قرآن است الآن ممکن است عرض کرد که قلبش محزون است مانند تمام مسلمانان باید به او تسلیت عرض کرد و از او استمداد بجوئیم تا بتوانیم موفق باشیم و عمل به وظیفه نمائیم والاّ بر همه واضح است که دنیاى مادى جلو افتاده و روحیات عقب رفته و کسى تقویت فضائل اخلاقى را نمى‏کند تقویت خداپرستى و تقویت اسلام و مذهب شیعه را نمى‏کند بلکه به مقام تضعیف درآمده‏اند و اعمالى که مرتکب مى‏شوند نوعا نافع نیست و براى امور معنوى مضر است و نوع مردم را از آخرت و خدا منصرف کرده است و لازمه‏اش این است که اغلب امور دینى از بین رفته قطع نظر از اینکه با رفتن اینها آخرت مى‏رود دنیاى مردم هم مى‏رود و اگر تقوى نباشد در دنیا هیچ چیز نمى‏شود و اگر عدل نباشد در دنیا هیچ چیز نیست. بالعدل قامت الدنیا روحانیت جماعتى است که مهیا شده‏اند مردم را به فضائل اخلاقى دعوت کنند و قهرا اگر کسى به این مقام برآید و مهیاى تبلیغ حقیقت بشود و اگر کسى از نظر عقلانى نگاه کند و اگر عقل داشته باشد از این جمعیت حمایت خواهد کرد زیرا آنها بهترین جمعیت است براى استقلال مملکت و اینهایى که حمایت نمى‏کنند یا نمى‏فهمند و یا تابع مردم کفار و دنیاپرست شده‏اند که عوض تقویت اگر کسى گوشزد ضرر کند این طور معامله مى‏کنند و معنى‏اش این است که طبیب را باید توهین کرد از این جهت که درک مرض کرده و از خوردن دارو خوددارى کرد زیرا که تلخ است و خوراک مضر را خورد زیرا هوس نمى‏گذارد الآن مردم در این مملکت و در تمامى ممالک اسلامى به طرف دنیا رفته و از نظر معنویات به عکس آن دست کشیده‏اند و باید فکر کرد که از فرهنگ شده؟ چون ما نظر مى‏کنیم به دیگران و مى‏خواهیم تقلید از آنها بکنیم و در نتیجه امور دینى از بین مى‏رود و اهل دنیا معمولاً دینشان تشریفاتى شده و احکامى که مشتمل حقوق و سیاست و تشریفات خشک باشند عمل مى‏کنند مثل جشن ولادت على علیه‏السلام ولى در مقام عمل به سایر قوانین اسلام خبرى نیست اشخاصى که در این مملکت دعواى دینى تشریفاتى انتظار دارند که ما هم به آنها تشریفاتى باشیم حالا که به ما مصیبت وارد شده و حالا که شکست مى‏خوریم نباید ساکت شویم و حالا مکلف هستیم طبق اسلام رفتار کنیم و اگر یک ناحیه شکست خورد دیگران شکست نخورد عرض کردم اسلام غریب شده است و فقط طلاب مجهز شده‏اند که مطالب دینى را ضبط کنند و به مردم برسانند. حالا هم مثل سابق دامن به کمر بزنید از قرآن حمایت کنید و امروز تشخیص داده شده محافظ اسلام فقط شماها هستید که از دین حمایت مى‏کنید و آنهایى که واسطه مابین امام و قرآن و اسلام هستند اینها هستند و اگر یکى از آنها شکست خورد نباید به کلى دست از کار برداشت تا آثار معنوى از بین برود و باز آن قدر که ممکن است آقایان باید حفظ کنند و این فرصت حساس را از دست ندهند و ما براى این حادثه و مصیبت وظیفه داریم الا اینکه بر حسب وظیفه باید عمل کنید و حالا جبران مثل مجاهده نیست بلکه جبران با اقدام است و هیچ یک از آقایان را نباید سوءظن پیدا کرد و نمى‏شود گفت که ساکت است و نباید به کسى توهین کرد. چون جنبه شخصى ندارد بلکه توهین به یک مجتهد توهین بر همه است و حبس یکى حبس کردن همه است و هدف همه ما مشترک است نهایت در تشخیص وظیفه متفاوت هستیم و مثل ما مثل یک قشون است که قلب دارد یمین دارد و یسار دارد میمنه یک وظیفه دارد میسره یک وظیفه دارد و قلب یک وظیفه دارد چنانچه از اول هم همین بوده و نمى‏شود یک مجتهد به فتواى مجتهد دیگرى عمل کند یا فضلا بفتواى جاهل عمل کنند مطلب معلوم است که حفظ قرآن واجب است و حفظ اسلام لازم از این جهت آقایان حیثیت عمل را به او واگذار کنند و تکلیف هم تعیین نکنند و اگر خودشان اقدام کنند اى بسا از دوستى، دشمنى تولید کنند و در جنات الخلود مطالعه مى‏کردم دیدم که سبب شهادت زین‏العابدین علیه‏السلام را دوستان کرده‏اند فرض آن از کثرت علاقه شد گفت و حضرترا معرفى نمود و باعث مرگ آن حضرت شد مقصود این است که متوجه باشید یک کار شما نتیجه عکس ندهد و جورى شود ترویج شما تخریب نباشد باید همه کار را عقلائى انجام داد بنده با اینکه محصور بودم معذلک اقدام کردم براى جلوگیرى از روزنامه‏ها چنانچه عرض کردم جهت مادیت جورى کرده مددى براى ما باقى نمانده است زیرا منظور از جراید نشر عقاید مردم است ولى جرائد در عوض شروع از بى عفتى‏ها مى‏کند شما عکس‏ها را ملاحظه کنید که در این جراید نشر مى‏شود علاوه قلمهاى مسموم [نامفهوم] او یکى از وسائل تخریبى اسلام این جرائد است و آنهایى است که باعث عدم استقلال مملکت است اگر اینها دین داشته باشند اینطور نمى‏کنند این نوشته هم باعث بى دینى هستند و هکذا اگر در فرهنگ و دانشگاه دین بود این قدر بى عفتى تولید نمى‏شد در اثر بى‏دینى مردم یک مملکت توده[اى] مى‏شود و با استقلال مملکت مى‏جنگد شاید یادتان باشد که تلفات چه اعدامها و چه ناراحتیها تولید شد اینهاست که باعث شد که در دنیا و در آخرت از بین رفت و این جراید عوض تسلیت به جامعه روحانیت بر مى‏دارند با قلمهاى مسموم تعدى مى‏کنند اگر دست صاحب شریعت باز بود متوقع تکفیر بودند این قدر جسارت به دین و روحانیت کرده‏اند و هکذا وکلاء در مجلس جسارتها مى‏کنند و وزراء همین طور و دیگران همین طور و ما هیچ توقع نداشتیم که اینجور باشد امروز خدا گفتن توهین دارد باید صبر کرد همین طور که مى‏بینى پیغمبر صبر مى‏کرد این یک مطلب بود که جبران به عهده آقایان بگذارید تا آن‏ها به اندازه وظیفه عمل کنند. پریشب که وزیر دربار آمدند بنده مطالبى متذکر شدم و آنها هم یادداشت کردند اقدام دیگر اینکه تلگرافى فرستادم اگر چه احتمال مى‏رود تلگراف به دست آنها نرسیده است ولى اینها براى این است که مصادر امور متنبه باشند که با هم هدف مشترک داریم و تلگراف جنبه اشارات به امور فعلى داشت که در این مملکت انجام مى‏گیرد و براى مراجعت آن‏ها هم تأکید کردم و راه عقلانى همین است نه راه مجاهدت دسته‏بندى و... آن راهها صلاح نیست و من حاضرم هر یک از آقایان رویه علقائى پیشنهاد کرده‏اند قبول کنند ولى نحوه دیگر باعث اتلاف نفوس و جرئت بى‏شرمان است و هرگز عقلائى نیست و من خوش ندارم کارى را که عقلائى نیست انجام دهم و الحمدللّه‏ هر یک از آقایان به قدر قوه عمل کرده و مى‏کنند به طورى که عرض کردم نباید آقایان به وظیفه دیگران عمل کنند ولو مجتهد در فتوا استقلال دارد. مطلب دیگر حالا که این حوادث واقع شده است هدف اصلى را چطور باید انجام داد زیرا هم این موضوعات مقدمه حفظ دین است و حتى قتل امام حسین (ع) مقدمه حفظ دین است و باید دین را حفظ کرد اینجا آقایان طلاب یک وظیفه دارند و آن اینست که حوزه را منظم کنند منظورم از تنظیم مانند تنظیم امور خارجى نیست بلکه تنظیم مثل تنظیم پیغمبر نه مثل تنظیم امور خارجى و آن این است که همه افراد مساوى باید باشند و خون مردم مسلمان محفوظ باشد و توهین به یکدیگر حرام و غیبت به یکدیگر حرام شود و توهین و غیبت هم خلاف قرآن است اینها را انجام ندهید و کارهاى ناشایسته را انجام ندهید2 متوجه آیه شریفه باشید ثم کان عاقبة الذین اساؤ السؤان کذبوا بایات اللّه‏3 بعضى از گناهان است منجر مى‏شود به تکذیب خدا و آیات خدا و باید مواظب باشیم ممکن است این توهینات این غیبتها باعث سلب اعتقاد از امام زمان هم بشود و همیشه تقوى داشته باشید چون وظیفه ما است که حیثیت خود را حفظ کنیم و حمایت ما از قرآن همین است که قرآن بخوانیم و حمایت ما فعلاً نیشتر زدن نیست به در منزل بیائید و مرا به جهاد دعوت کنید بلکه [ناخوانا ]با درس و بحث و استدلال است الآن که وسیله مى‏خواهند اعتقادات... [نامفهوم ]و حالا باید حوزه را تنظیم کنیم آن قدر که مى‏توانیم به شما کمک کنیم و آن قدر هم که شما مى‏توانید به من کمک کنید و من حتى‏المقدور در فکر امورات دنیوى و اخلاقى شما هم هستم و حتى در آن مدرسه طلاب را امتحان مى‏کنند و به اخلاقشان مواظب هستند و تشویق مى‏کنیم و در راه دوستى، دشمنى ننمائید و الآن باید حوزه را نگهداریم و باید افراد مجاهد را نگهداشت و این حوزه خیلى اهمیت دارد انشاءاللّه‏ امیدوارم که در مقام اقدام بیائیم بلکه حوادث جبران شود و اما مسلمانها که فکر کمک دارند وظیفه آنها اینست که کمک به کفار نکنند و آیات قرآن را در مقابل توپ قرار داده و با بمب منفجر نکنند. باید به آنها کمک نکنند و کمک آن‏ها این است که دختران خود را براى بى‏عفتى به مدرسه نفرستند اى مسلمانان شما اگر فکر اقدام دارید کمک به کفار نکنید اگر بیائیم در خانه‏ات ورق‏هاى قماربازى خواهیم دید شیشه‏هاى شراب پیدا مى‏کنیم اگر به فکر اقدام هستى ربا نخور و بى‏انصافى نکن چرا عالم بیچاره را مورد تهمت قرار داده‏اى مگر آن کسیکه تبعید کردند روى چه بود مگر براى خدا تبعید نشده و اگر تو هم خداپرستى بلندگویت را منتقل به موسیقى کرده و بگو چه [ناخوانا] در جشن عروسى دخترها مى‏کشند اینها تیرباران کردن قرآن است ولى شما انجام مى‏دهید و این حال در فکر اقدام هستى و اگر چه مى‏دانم نماز مى‏خوانى و حج مى‏کنى اما نادان هستى و نمى‏فهمى چه کنى آن وظیفه را یاد بگیرى بعد به مردم اعتراض کن شما وظیفه4 دارید که از قرآن حمایت کنید و از قماربازى و شرابخوارى و رباخوارى پرهیز کنید گناه آدم را بدبخت مى‏کند شما براى من تکلیف معین نکنید توبه بکنید این ظیفه شما است که باید به کفار کمک نکنید و خدا مى‏داند اگر شما کمک نمى‏کردید آنها نمى‏کردند و جائى که مدرسه دخترانه است اى مسلمانان دخترها را نگذارند [نامفهوم] و آنجا که سینما است اگر مسلمانان نروند تعطیل مى‏شود اگر مسلمانها نروند شرابخانه تعطیل مى‏شود در روایت آمده است جهاد مسلمان در آخرالزمان عمل بقرآن [و ]باحکام است جهاد [نامفهوم ]کنید و دین را تقویت نمائید و اگر هم مسلمانها عمل مى‏کردند کسى نمى‏توانست این کارها را عمل نماید تمام این کارها از سستى شماست و از سستى تمام مسلمانها است [نامفهوم] تو که خودت به قرآن عمل نمى‏کنى دیگران هم... شما هستند و پریشب اعتراض کردم به وزیر دربار جواب داد که مسلمانان سست عقیده هستند و عمل نمى‏کنند و به دیگران هم مثل شما هستند، و براى دیگران هم زمینه فراهم مى‏شود. پس سستى اعتقاد به شما مسلم است و باید شما مسلمانها اول گناه نکنید تا زمینه براى دیگران فراهم نشود وظیفه مسلمان این است که در دین خود محکمتر باشند چنانکه مادى‏پرستان به مادیت خود ارتقاء مى‏دهند شما باید به اولاد خود تربیت بدهید تا دیگران آنها را بى‏دین نکنند این وظیفه شما مسلمانهاست. خداوند به شما توفیق بدهد من این حرفها را تذکر مى‏دهم از باب نصیحت مى‏گویم و منظورم بد گفتن نیست چنانچه به دولت هم هر چه مى‏گویم تذکرات و نصیحت است و من مملکت را براى حفظ دین مى‏خواهم و صلاح دین را به ایشان مى‏گویم و نصیحت مى‏کنم آنها را که با دین مردم بازى نکنند چنانکه به شما هم نصیحت مى‏کنم به احکام دین عمل کنید و احکام اسلام را طورى قرار دهید که زمان پیغمبر اکرم بود و ما انشاءاللّه‏ به اندازه‏اى که قدرت داریم اقدام مى‏کنیم و اگر یک وقت تشخیص داده شد که به شما تذکر داده شود تذکر مى‏دهم کار باید عقلائى انجام گیرد کار غیر عقلائى ضرر دارد و حتما به کسى که تبعید شده است ضرر دارد. انشاءاللّه‏ هم توبه کنند و تابع هوا و هوس نشود و هم خواهش مى‏کنم از امروز به بعد کارى نکنند که خدا راضى نیست اگر چه بیشتر از این باید صحبت شود ولى خسته شدم کافى است. اللهم انا نشکوا الیک فقد نبیّنا اقدام گردیده.... 7/9/43



1ـ همانطور که ملاحظه مى‏فرمائید، عوامل ساواک سخنرانى 30/8/43 آیت‏اللّه‏ گلپایگانى را احتمالاً از نوار استخراج کرده‏اند. بدیهى است متن مذکور از جهات مختلف نارسا و سر و پا شکسته و از غلط‏هاى املائى و جملات نامفهوم برخوردار است، با این وصف برخى واقعیات سخنان ایشان را (مطابق آنچه در سند 18641/20 الف تاریخ 1/9/43 نیز آمده است) واژگونه گزارش کرده‏اند.

2ـ اصل : نکنید.

3ـ سوره دوم، آیه 10.

4ـ اصل : وظیفه را که به قرآن...