بعثت؛ نشریه داخلی حوزه علمیه قم


حسین نصیری
1018 بازدید
نشریه بعثت حوزه علمیه قم

بعثت؛ نشریه داخلی حوزه علمیه قم

سیدهادی خسروشاهی نامی آشنا برای پژوهشگران تاریخ انقلاب است. او از آغاز نهضت اسلامی در دهه 1340 در میدان مبارزات سیاسی روحانیون حضوری فعال داشت. یکی از فعالیت‌های وی همکاری در نشریه بعثت بود. او از دست‌اندرکاران فعال این نشریه به‌شمار می‌رفت. بعثت که در سالهای 1342 تا 1344 توسط گروهی از طلاب و روحانیون حوزه علمیه قم به چاپ می‌رسید در واقع ارگان داخلی حوزه علمیه محسوب می‌شد. در فضای اختناقی که در آن سال‌ها بر مطبوعات حاکم بود و در پی تنش‌های جدی میان روحانیون و حکومت، بعثت تریبونی شده بود برای روحانیون تا از آن طریق دست به افشاگری علیه سیاست‌های نظام حاکم بزنند. دقت در مضامین مقالات این نشریه علاوه بر اینکه سطوری از تاریخ مبارزات روحانیت را رقم می‌زند، خواننده را در فضای سیاسی اجتماعی روزهای پس از پانزده خرداد 1342 قرار داده و او را با دیدگاه‌ها و اهداف روحانیون حوزه علمیه قم آشنا می‌کند. علاوه بر خسروشاهی، اکبر هاشمی رفسنجانی، علی حجتی کرمانی و سیدمحمود دعایی از دیگر همکاران و فعالان  بعثت بودند. نویسندگان این نشریه در مقالات خود  علیه رژیم پهلوی شمشیر از رو بسته بودند و با چنین روشی، طبیعی بود که دور از چشم مخبرین امنیتی و کاملاً مخفیانه منتشر شود. ساواک به شدت به دنبال دستگیری عوامل انتشار آن بود. هر جا که آرشیوی از این نشریه موجود بود توسط نیروهای امنیتی جمع‌آوری می‌شد. شاید به همین دلیل است که در هیچ یک از کتابخانه‌ها و مراکز تحقیقاتی و اسنادی، پس از انقلاب، همه شماره های بعثت یکجا موجود نیست.
سیدهادی خسروشاهی که نقش مؤثری در انتشار این نشریه داشت، به زحمت توانسته بود آرشیوی از تمام شماره‌های آن را جمع‌آوری و دور از چشم عوامل امنیتی و مأموران ساواک در مکان‌هایی مخفی نگهداری کند. او در 1379 هر آنچه که از این نشریه باقی مانده بود یکجا و در کتابی با عنوان «بعثت؛ نشریه داخلی حوزه عمیه قم » منتشر کرد. کتاب حاضر توسط مرکز بررسی های اسلامی در قم تدوین و در 1379 توسط انتشارات «کلبه شروق» در تهران و در 330 صفحه منتشر شد. در ابتدای کتاب، خسروشاهی در مقدمه‌ای مفصل، گزارشی از چگونگی آغاز به کار و تداوم انتشار نشریه بعثت ارائه کرده و در ادامه نیز اسنادی از ساواک درباره نقش خود در تهیه و توزیع آن را ضمیمه کرده است. او از سختی‌هایی که از دوران پهلوی در نگهداری آرشیو این نشریه و دیگر اسناد و اعلامیه‌ها متحمل شده‌ بود چنین یادآوری کرده ‌است: «مجموعه تقریباً کاملی از همه اعلامیه‌ها و اسناد گردآمده که با دقت و وسواس تمام در خانه‌ها و مراکز امن ویژه‌ای نگهداری می‌شد، از آن روز – و تا به امروز-  برای جلوگیری از احتمالات نگران‌کننده: کشف توسط دشمن، گم شدن، آتش‌سوزی و یا سرانجام سرقت از سوی دشمنان نهضت اسلامی ایران، هیچوقت این مجموعه که در چندین کارتن بزرگ جای دارند، در منزل و کتابخانه شخصی اینجانب نگهداری نشده است. همین احتیاط و پنهان کاری سبب شد که علیرغم تفتیش و بازرسی رسمی منزل اینجانب در قم توسط ساواک و یکی دو بار توسط دزدان شب که فقط کتابخانه مرا به‌هم ریخته بودند، این اسناد از جمله مجموعه کامل شماره های بعثت و انتقام محفوظ بماند.»
نشریه بعثت علیرغم حجم کم در آن دوران خفقان و سانسور برای مبارزین بسیار امیدبخش بود. در واقع پس از قیام پانزده خرداد و سرکوب نهضت اسلامی و نیز ادامه حبس غیرقانونی امام خمینی، انتشار چنین مقالات تند و کوبنده، نوید از استمرار مبارزه علیه حکومت وقت را می‌داد. به نوشته خسروشاهی بعثت در میان همه محافل اسلامی، ملی و همه عناصر فعال سیاسی آن زمان «برد» داشت و چون برای نخستین بار یک نشریه سیاسی، آن هم به طور مخفی و زیرزمینی از حوزه علمیه قم منتشر می‌شد، مورد توجه همگان قرار گرفته و حتی در بعضی از شهرستان‌ها از جمله مشهد، تکثیر و توزیع می‌شد.
اندک زمانی پس از آغاز فعالیت نشریه بعثت، آیت‌الله ربانی‌شیرازی، محمدجواد باهنر، محمدتقی مصباح‌یزدی و برخی دیگر از روحانیون مبارز نیز به صف نویسندگان آن پیوستند. مبارزینی که بعدها در هیئت های مؤتلفه اسلامی تشکل یافتند، بخشی از بار مالی آن را به دوش می‌کشیدند. منزل حجت‌الاسلام رضا شریفی‌گرگانی نیز محل چاپ و آماده‌سازی بعثت بود و امکانات فنی نظیر ماشین تحریر و دستگاه پلی‌کپی، در این منزل امن قرار داشت.
خسروشاهی در مقدمه کتاب خود، تاریخچه بعثت را از قول دیگر همکاران و همراهان آن روزها نیز بیان کرده و با استفاده از برخی نشریات پس از انقلاب، خاطرات دوستان خود از دوران انتشار این نشریه را نیز ارائه کرده است. گفتگوی هاشمی رفسنجانی، علی حجتی‌کرمانی، سیدمحمود دعایی با روزنامه اطلاعات و مجلات سروش و یاد، خود به نحوی تاریخ شفاهی نشریه بعثت است که به طور مختصر، در مقدمه آقای خسرو شاهی مورد اشاره قرار گرفته و بخش‌هایی از آن نقل قول شده است.
انتشار مجله بعثت با دستگیری دست‌اندکاران و ناشرین آن متوقف شد. خسروشاهی در مقدمه خود بطور مختصر از چگونگی این تعطیلی و بازجویی همکاران خود خاطراتی نیز ذکر کرده است. ساواک علیرغم پی‌گیری‌های دوساله سرانجام موفق نشد نویسندگان، ناشرین و محل تهیه و تکثیر بعثت را شناسایی کند. اگرچه خسروشاهی و حجتی‌کرمانی چندبار برای ارائه توضیحاتی در این‌باره به ساواک احضار شدند اما با عدم اعتراف آنها نشریه بعثت از حمله عوامل ساواک در امان ماند. چندی پس از ترور حسنعلی منصور، هاشمی رفسنجانی، خسروشاهی و حجتی کرمانی دستگیر و در قزل قلعه زندانی شدند. سیدمحمود دعایی نیز که متوجه خطر شده بود از ایران گریخت و رهسپار نجف گردید. چنین شد که نشریه بعثت پس از چهارده شماره انتشار تعطیل شد.
بخش دوم کتاب حاضر با عنوان « بعثت چگونه آغاز شد » تاریخچه‌ایست از آغاز به کار و تولد تا تعطیلی این نشریه. این یادداشت 25 صفحه‌ای به قلم علی حجتی‌کرمانی نوشته شده و خاطرات ایشان از راه‌اندازی، تهیه مقالات و چاپ و انتشار مجله بعثت را روایت می‌کند. حجتی‌کرمانی چگونگی تهیه منبع مالی برای خرید ماشین‌آلات اولیه را شرح داده و در ذکر نام همراهان و یاران بعثت، از دکتر محمدمهدی جعفری از اعضاء نهضت آزادی نیز نام می‌برد. جعفری که پخش و توزیع نشریه بعثت را در سطح تهران برعهده داشت، پس از دستگیری لب از لب باز نکرد و نام فعالان بعثت را مخفی نگاه داشت. پنهان‌کاری در چاپ و توزیع این نشریه نیز در این نوشتار مورد اشاره قرار گرفته که به نوبه خود قابل توجه و خواندنی است.
بخش بعدی کتاب متن کامل کلیه شماره‌های نشریه مذکور را به خود اختصاص داده است. نخستین شماره این گاهنامه، در 23 آذر 1342 مصادف با 27 رجب 1383 و در سالروز مبعث پیامبر منتشر شد. نام بعثت نیز به همین مناسبت انتخاب شده بود. شماره چهاردهم که آخرین شماره این نشریه بود نیز در دهم خرداد 1344 همزمان با سیزدهمین شماره آن انتشار یافت.  با نگاهی به تاریخ انتشار شماره‌های مختلف، چنین به نظر می‌رسد که نشریه بعثت به طور ماهانه منتشر می‌شده هر چند در بعضی موارد این نظم و ترتیب به‌هم خورده و گاهی اوقات دو شماره با هم چاپ شده‌اند. محتوای این نشریه نیز قابل تأمل و تحقیق است. اخبار نهضت اسلامی به همراه مقالات تحلیلی که در این نشریه به چاپ می‌رسید، عموماً محاکمه و استیضاح هیئت حاکمه بود. در فضای اختناق آن روزها و در شرایطی که قیام پانزده خرداد در عملیات روانی مطبوعات دولتی، شکست خورده  قلمداد می‌شد، انتشار بعثت برای مبارزین، بسیار امیدبخش بود. اخبار مبارزات از طریق این نشریه به مخاطبین خود می‌رسید و مقالات تحلیلی آن پدافندی علیه حملات و جنگ روانی رژیم به حساب می‌آمد.
در خاتمه این قسمت، فهرست اعلامی از اشخاص نامبرده در کلیه شماره‌های بعثت ارائه شده است. در انتهای کتاب نیز کلیشه صفحه اول کلیه شماره‌های آن قابل‌ملاحظه است. در سربرگ بعثت  آیه «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» به چشم می‌خورد. در ذیل لوگو و نام آن نشریه نیز عنوان «نشریه داخلی دانشجویان حوزه علمیه قم» درج می‌شد. شاید این تأکید بدین منظور بوده که بعثت به هیچ گروه و یا سازمانی وابسته نیست. با وجود چنین تأکیدی، اسدالله بادامچیان  در کتاب «هیئت های مؤتلفه اسلامی» - شاید از آن جهت که بخشی از بار مالی این نشریه را تقبل کرده بودند -  بعثت را نشریه برون گروهی هیئت مؤتلفه می‌داند. خسروشاهی در مقدمه خود تأکید کرده که اگرچه نشریه بعثت با کمک اعضاء هیئت مؤتلفه و نیز نهضت آزادی در تهران چاپ و توزیع می‌شد، اما به هیچ یک از این دو گروه تعلق نداشت.
اگرچه شکل ظاهری و کیفیت بعثت چندان مناسب نبود و اگرچه عمر این نشریه کوتاه بود اما با توجه به امکانات محدود آن زمان و اختناق حاکم بر فضای خبررسانی، برای روحانیون موفقیتی قابل توجه بود. هم اکنون مقالات این نشریه در شمار اسنادی از مبارزات روحانیت علیه حکومت پهلوی محسوب می‌شود.