چرا آیت ترور شد؟
1074 بازدید
در این نوشتار در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که چرا سید حسن آیت ترور شد؟ در پاسخ به این سؤال، به واکاوی کنشهای سیاسیاجتماعی ایشان در پیش و پس از انقلاب خواهیم پرداخت و از این رهگذر، نسبت شهید آیت را با بنیصدر، حزب «زحمتکشان ملت ایران» و همچنین با اندیشهی ولایت فقیه ایضاح خواهیم کرد.
1. در هنگامهی انقلاب و به طور خاص با پیروزی انقلاب، بررسی کنشِ سیاسیاجتماعی انقلابیون و کشف نسب آن اقدامات با اندیشهی آنان، مقولهی حائز اهمیتی است. پس فهم و شناختِ اندیشه و کنش سیاسی افراد، متأثر از اقدامات آنان در پیش یا پس از انقلاب، اهمیت بسیاری دارد؛ چرا که این مهم، ما را در شناختِ اهداف افراد و جریانهای دخیل در انقلاب رهنمون خواهد بود. متأثر از این امر شناخت بهتر و واقعبینانهتری نسبت به انقلاب حاصل خواهد شد. انقلاب اسلامی نیز از این زاویه قابل تأمل و بررسی است.
2. از جمله افراد مهم و در عین حال مناقشهبرانگیز تاریخ انقلاب اسلامی، شهید سید حسن آیت است. در این نوشتار، با توصیف اجمالی حیاتِ سیاسیاجتماعی شهید آیت، در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که چرا سید حسن آیت ترور شد؟ از آن روی که این رخداد معلول عوامل پیشینی است. بنابراین، برای فهم و شناخت بهتر نسبت به رخداد مورد نظر و واکاوی آن، به کنشهای سیاسیاجتماعی ایشان در پیش و پس از انقلاب خواهیم پرداخت و از این رهگذر نسبت شهید آیت را با بنیصدر، حزب «زحمتکشان ملت ایران» و همچنین با اندیشهی ولایت فقیه ایضاح خواهیم کرد.
3. سید حسن آیت، در سوم تیر 1317، در نجفآباد اصفهان متولد شد. دوران ابتدایی و متوسطه را در شهرهای نجفآباد و اصفهان گذراند. از همان نوجوانی علاقهی خاصی به مسائل سیاسی و اجتماعی داشت. آیت ابتدا در سال 1337، در دانشسرای عالی تهران، در رشتهی تربیت معلم و در بخش ادبیات فارسی موفق به اخذ لیسانس گشت. در نیمهی دوم دههی 30، با جریان آیتالله کاشانی مراودان بسیاری داشت. در سال 1340 و با رتبهی اول، به اخذ فوق لیسانس در رشتهی جامعهشناسی از مؤسسهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران نایل آمد. همچنین شهید آیت در سال 1345 موفق به اخذ مدرک لیسانس از دانشکدهی حقوق شد. در دههی 40 هّم سیاسی و تشکیلاتی سید حسن آیت از «کانون تشیع» معطوف به «حزب زحمتکشان ملت ایران» و «مظفر بقایی» شد. با وجود این، نقدهای زیادی را متوجه بقایی کرد. نامهی 94صفحهای وی با بقایی نشانهی آن است. اساساً تحولات سالهای 1341و 1342 بسیاری از نیروهای حزب زحمتکشان را که با انگیزههای مذهبی وارد صفوف این تشکیلات شده بودند، در مقابل مواضع رسمی بقایی قرار داد. با پیروزی انقلاب، از مؤسسین حزب جمهوری اسلامی و عضو شورای مرکزی این حزب بود و از همان ابتدا به عنوان دبیر سیاسی حزب برگزیده شد.
اساساً در نیمهی دوم دههی 1330، تحولات مهمی در صفوف حزب زحمتکشان بروز کرد که منشأ حوادث زیادی شد. یکی از مهمترین این تحولات شکلگیری نسلی از اعضای حزب بود که تعلقات و گرایشهای مذهبی داشتند. اینان جشن گرفتن 28 مرداد را قبول نداشتند و از نهضت امام خمینی حمایت کردند. سید حسن آیت در زمرهی این دسته بود.
آیت، در مرداد 58، در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، به عنوان نمایندهی مردم استان اصفهان انتخاب شد. وی در ورود نظریهی ولایت فقیه به قانون اساسی نقش سازندهای ایفا کرد. همچنین فرماندهی کل قوا را که در واقع اساس قدرت در کشور است، به طور قانونی و رسمی در اختیار رهبر انقلاب قرار داد. رسمی کردن نهاد سپاه پاسداران در قانون اساسی و قرار دادن فرماندهی آن در اختیار رهبر انقلاب نیز از دیگر اقدامات او بود. وی در 24 اسفند 1358، در اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی، به عنوان نمایندهی مردم تهران، انتخاب شد. در این مسئولیت نیز شهید آیت از جمله نمایندگان جریانساز مجلس بود. وی، در 14 مرداد 1360، هنگام خروج از منزل هدف ترور قرار گرفت و شهید شد.
اینکه چه کسانی آیت را ترور کردند هنوز هم در هالهای از ابهام است. با این وجود، دربارهی ترور شهید آیت، آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است چرایی ترور آیت است. به بیان دیگر، چرا آیت شهید شد، مهمتر است از اینکه چه کسی آیت را کشت. برای فهم این مهم بررسی و شناخت وجوه مختلف فکری و شخصیتی شهید آیت، خاصه ابعادی از شخصیت سیاسی وی که دشمنانی برای او ایجاد کرده بود، حائز اهمیت است.
آیت وامدار مذهب
آیت در امر سیاسی و اساساً حیات سیاسی همواره به مقولهی مذهب اهتمام ویژهای داشت. این امر چه پیش از انقلاب و چه پس از آن در مواضع سیاسی و سخنان و نامههای وی مشهود است. اینکه عدهای عضویت آیت در حزب زحمتکشان را سبب ساختهاند تا وی را وامدار مظفر بقایی و مواضع محافظهکارانهی او در قبال حکومت پهلوی بدانند، وارد نیست. چنین اتهاماتی برآمده از عدم شناخت و بررسی دقیق حزب و اعضای آن است. اساساً، در نیمهی دوم دههی 1330، تحولات مهمی در صفوف حزب زحمتکشان بروز کرد که منشأ حوادث زیادی شد. یکی از مهمترین این تحولات شکلگیری نسلی از اعضای حزب بود که تعلقات و گرایش-های مذهبی داشتند. اینان جشن گرفتن 28 مرداد را قبول نداشتند و از نهضت امام خمینی حمایت کردند. سید حسن آیت در زمرهی این دسته بود. به بیان دیگر، تمایل شهید آیت به جریان مذهبی و به طور خاص شخص امام خمینی و ولایت فقیه امری نبود که به یک باره و پس از انقلاب رخ داده باشد، آیت از همان ابتدای فعالیت سیاسی خود گرایش مذهبی و اسلامی داشت و به امام خمینی متمایل بود. اقدامات طیف مذهبی حزب زحمتکشان به حدی بود که سید حسن آیت و شیخ رضا از برجستگان این طیف در نیمههای دههی 40 و دههی 50 از حزب اخراج شدند. بعد از انقلاب و در جریان طرح قانون اساسی در مجلس خبرگان، آیت سهم اساسیای در گنجاندن اصل ولایت فقیه و اختیارات آن در قانون اساسی داشت. مجاهدین خلق، که همراه با ولایت فقیه و دامنهی اختیارات آن ناسازگار بودند، از همینجا کینهی آیت را به دل راه دادند.
آیت مقابل بنیصدر
شهید آیت سابقاً در مدرسهی مطالعات و تحقیقات اجتماعی بنیصدر را دیده بود و از نزدیک با آرای وی آشنایی داشت. از طرف دیگر بنیصدر در جبههی موسوم به ملیها قرار میگرفت. آیت به این جبهه بدبین بود. وی نسبت به پایبندی این جریان به انقلاب اسلامی تشکیک جدی داشت. همین امر هم باعث میشد که به هیچ وجه مقابل آنها عقبنشینی نکند. آیت، با صریحترین واژهها و اصطلاحات، اعضای این جریان را مورد نقد قرار میداد. «او از همان ابتدا و پیش از انقلاب تذکر میداد که امثال قطبزاده و بنیصدر با نهضت امام خمینی (رحمت الله علیه) همراه نیستند و راه و روش و مرام خود را دارند.» مخالفتها و نقدهای مکرر آیت بر بنیصدر، وی را وادار کرد تا با دسیسهای علیه سید حسن آیت تبلیغات سوء انجام دهد. بنیصدر مبنای ادعای خود را محتویات یک نوار کاست قرار داده بود و با تحریف و ابتر کردن صحبتهای آیت، مدعی بود که آیت قصد کودتا علیه او را دارد. با وجود این، بنا به دستور امام (رحمت الله علیه)، آیت از شکایت علیه بنیصدر صرف نظر کرد؛ اما آیت وقتی مشاهده کرد که بنیصدر قصد ضربه زدن به انقلاب را دارد، بحث عدم کفایت سیاسی وی را مطرح کرد. به بیان دیگر، با تلاشهای شهید آیت بود که مجلس رأی به عدم کفایت بنیصدر داد. جبههی ملی و طیفهای وابسته به آن و دیگر گروههای سیاسی چپ و راست همه به نوعی مورد نقدهای تیز شهید آیت قرار گرفته بودند و همه از او کینه به دل داشتند. با این وجود، نقش این گروهها در قتل شهید آیت خیلی آشکار نیست؛ گو اینکه عزت شاهی (مطهری) در خاطراتش، مسئولیت ترور سید حسن آیت را متوجه مجاهدین خلق (منافقین) میکند.
شناخت و آگاهی آیت
بیشک سید حسن آیت از مطلعترین سیاستمداران تاریخ معاصر ایران بوده است. این مهم، که سیاستمداری به تاریخ ایران احاطه داشته باشد و جریانهای مختلف را بررسی کرده و شناخت نسبتاً خوبی از آنها داشته باشد، کمتر دیده شده است؛ اما شهید آیت از این توانایی برخوردار بود. آن طور که یار غارش، ابراهیم اسرافیلیان، از ایام نوجوانی و جوانی او میگوید: آیت همواره در پی دسترسی به اسناد و آرشیو کردن آنها بود. این خصیصه تا آخر عمر نیز در شهید آیت وجود داشت. نقل است که وی آرشیو نسبتاً کاملی از رجال و شخصیتهای سیاسی ایران معاصر داشت و حداقل بر زندگینامهی سیاسی 200 نفر از این اشخاص مسلط بود. همین اطلاعات منظم نیز انگیزهای شد تا کتابچهای در مورد تاریخ معاصر ایران به تحریر درآورد.
این شناخت وی را متوجه کرده بود که علت به انحراف رفتن جنبشهای سیاسی معاصر ایران، نظیر مشروطیت و ملی شدن صنعت نفت، فاصله گرفتن جریانهای سیاسی از روحانیت است. آیت این مهم را بارها گوشزد کرد. این گرایش، به طور خاص، در نامهی او به بقایی در قبل از انقلاب و همچنین در نطقهایش در مجلس انقلاب اسلامی نمایان است. بر همین اساس بود که همّ خود را متوجه وارد کردن تئوری ولایت فقیه و اختیارات مترتب بر آن در قانون اساسی کرد و البته بهای سنگینی هم برای این کار داد. در مجموع، شهید آیت ساختار فکری مناسبی جهت بررسی و سنجش نسبت افراد مختلف با انقلاب اسلامی ایجاد کرده بود.
نتیجه
سید حسن آیت همواره گرایش مذهبی خود را در مناسبات سیاسی مطرح میکرد و اصطلاحاً با چراغ خاموش حرکت نمیکرد. این امر در سلوک سیاسی او در حزب زحمتکشان به خوبی نمایان بود و از این طریق، با طیف دیگر حزب به رهبری سران آن، خاصه مظفر بقایی، تفکیک میشود. در بعد از انقلاب نیز این گرایش فکری او در دفاع از ولایت فقیه تبلور یافت. آیت همواره به جریانهای ملی و طیفهای مختلف آن بدبین بود و این بدبینی ریشه در رفتارهای سیاسی مصدق داشت که با فاصله گرفتن از آیتالله کاشانی، جنبش ملی شدن صنعت نفت را عقیم گذاشت. دامنهی وسیع اطلاعاتی و عمق شناختی آیت همواره وی را به عنصر خطرناکی علیه منافع گروههای وابسته و التقاطی تبدیل کرده بود. در واقع، ترور آیت برای محروم کردن جریان اسلامی یکی از مهمترین مهرههای خود بود.(*)
پینوشتها:
مصاحبه با اسدالله بادامچیان، مجلهی مهرنامه، مرداد 1391، شمارهی 24.
مظفر بقایی به روایت اسناد، جلد دوم، تهران، وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1383، ص 9: irdc.ir
برای دسترسی به این نامه و پاسخ بقایی به آیت رجوع کنید به کتاب زندگینامهی سیاسی مظفر بقایی، اثر حسین آبادیان، ص 611 تا 703، این نامه در 3 آذر 1342 نوشته شد.
حسین آبادیان، زندگینامهی سیاسی دکتر مظفر بقایی، تهران، مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 405.
رمز عبور، ویژهنامهی سیاسی روزنامهی ایران، هدیهی نوروز سال 1389، جلد اول، ص 43.
آبادیان، همان، ص 536.
مصاحبه با ابراهیم اسرافیلیان، مجلهی مهرنامه، مرداد 1391، شمارهی 24.
محسن کاظمی، خاطرات عزتشاهی، تهران انتشارات سورهی مهر، 1387، ص 622.
http://tarikhirani.ir/fa/news/4/bodyView/2657/
همچنین رجوع شود به فیلم مستند «اسرار آیت» که توسط مؤسسهی پیام گستر تهیه شده و جواد موکویی آن را کارگردانی کرده است.
گروه تاریخ برهان
نظرات