استاد شهریار، شاعر نام آور تبریز
وقتی در یکی از اتاقهای خانهی ساده و آرام آیتالله مرعشی نجفی شعرش را خواند، اشک در چشمان آن مرجع عالیقدر جمع شد. با هیجان گفت: «این همان شعری است که در حضور امام علی(ع) در خواب من خواندی.» شاعر با تعجب نگاهی کرد و گفت: «ولی من تازه چند روز است که این شعر را برای امام علی(ع) سرودهام.»
چند شب پیش، شاید همان شبی که حضرت آیتالله آن خواب عجیب را دیده بود، نام او را از امام علی(ع) شنیده بود. عدهای را به دنبالش فرستاده و حالا در منزل او شعر را دوباره برایش میخواند :
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را - که به ما سوا فکندی همه سایهی هما را...
شهریار یکی از شاعران نام آور سرزمین بزرگ ما ایران است. نام اوسید محمدحسین بهجت تبریزی است. در زمستان 1285هجری شمسی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش حاج میرآقا و مادرش خانم ننه بود. او در میان محبت و مهربانی مادری نیکو کار و پدری با صفا و بلند آوازه رشد کرد. او با صدای قرآن خواندن پدربزرگ که هر روز در گوش او میپیچید و در دلش چشمهی نور جاری میساخت و همچنین غزلهایی که آهنگشان در جانش نشست، بزرگ و بزرگتر میشد. استعداد شعر گفتن از همان کودکی در او وجود داشت. از بین کتابهایی که او روی طاقچهی اتاق کوچکشان دیده بود، دیوان حافظ، گلستان و بوستان سعدی همیشه در خاطرش بود. پدر و مادرش آرزو داشتند او پزشک شود. او به مدرسه طب رفت. سالهای سال در آنجا درس خواند، اما پزشکی روح حساس او را راضی نمیکرد. دل کوچک او با شعر گفتن آرام میشد. محمدحسین مدرسه طب را رها کرد و به شاعری پرداخت. شعرهای او روان و دلنشین بود. حیدربابا یکی از شعرهای معروف اوست که به زبان ترکی گفته شده است.
محمدحسین که در شعرهایش خود را شهریار مینامید، در 27 تیرماه سال 1367 بعد از عمری شعر گفتن به جهان باقی پرواز کرد. او در مقبره الشعرای تبریز به خاک سپرده شد. در کنار شاعران بزرگ دیگری که اسمشان در ادبیات فارسی، به یادماندنی است.
شعر «علی ای همای رحمت» و «ای وای مادرم» او در زبان فارسی در کنار شعرهای قشنگ دیگرش، از شعرهای معروف و زیبای او هستند.
نظرات