نقد کتاب تاریخنگاری انقلاب اسلامی
نقد کتاب تاریخ نگاری انقلاب اسلامی، تالیف مجموعه نویسندگان ، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامى ، چاپ اول، 1389 ، تعداد صفحات: 312
پس پیروزى انقلاب اسلامى، سه دستهى مشخص منابع با رویکردى مشخص در حوضهى تاریخنگارى انقلاب اسلامى منتشر و قابل دسته بندى است.
گونهى نخست که ادبیات پردامنه و تعداد دارد تاریخنگارى انقلاب اسلامى با رویکردى کمونیستى و چپ است. این ادبیات عاریتى با نگاه کمونیستى به روایت انقلاب اسلامى مىپردازد و تلاش دارد ریشههاى مادى آن را و تضاد طبقاتى پیشگفته مارکس و لنین و... را در انقلاب ایران اثبات کند. در سوى دیگر، مىتوان منابعى را ملاحظه کرد که در روایت انقلاب اسلامى و تاریخ معاصر رویکرد ملىگرایانه داشته و ملىگرایان را محور مبارزات دانستهاند و هیچ وزنى و جایگاهى براى نیروهاى مذهبى قائل نیستند.
در این میان، با تأخیر شاهد پیدایش نوعى تاریخنگارى اسلامى هستیم که در آن نیروهاى مذهبى و انقلابى خود به ثبت و ضبط تاریخ انقلاب اسلامى خویش دست به کار شده و وارد عرصهى پژوهش و تحقیق شدهاند. با این رویکرد مرکز اسناد انقلاب اسلامى که با فرمان حضرت امام تأسیس شده، توانسته است بدون وابستگى به دولتها گامهاى اساسى در تاریخنگارى انقلاب اسلامى بردارد 2
طى سالیان اخیر، از یک سو نقد و بررسى آثار منتشرشدهى خود مرکز اسناد انقلاب اسلامى 3 و هم نقد و بررسى منابع و آثار منتشرشده دیگر ضرورتى انکارناپذیر بود 4 بر همین اساس، مرکز اسناد انقلاب اسلامى خود پیشگام نقد و بررسى تاریخنگارى انقلاب اسلامى شد و با تأسیس گروه نقد در بخش هنر و ادبیات معاونت پژوهشى با مسئولیت آقاى دکتر رشید جعفرپور برنامههایى تدوین نمود که انتشار کتاب اول « نقد تاریخنگارى انقلاب اسلامى » در سال1388 ، از اولین دستآوردهاى این گروه است. مجلدات دِگر این مجموعه زیرچاپ است و به تدریج انتشار خواهد یافت. ضمن اینکه تدوین و مراحل ارزیابى مقالات نقد و بررسى در گروه مربوطه ادامه دارد. اولین مجموعه (نقد تاریخنگارى انقلاب اسلامى) شامل هشت مقاله با عناوین زیر است:
1 - مبانى مشروطیت و قدرت در جمهورى اسلامى ایران؛ على کردى
2 - ایران در حکومت روحانیون؛ رشید جعفرپور
3 - تاریخ سیاسى بیست وپنج ساله ایران (از کودتا تا انقلاب(؛ محمد طاهر مقدم
4- یکرنگى؛ ولى الله حامى
5- شکلگیرى انقلاب اسلامى (ازسلطنت پهلوى تا جمهورى اسلامى)؛ علیرضا نقىزاده ملایوسفى
6- مشروطه ایرانى؛ رضا تابش
7 - انقلاب ایران در دو حرکت؛ محمدعلى صدر شیرازى
8 - زمستان 62 ؛ مهدى حقبین
اولین مقاله که توسط آقاى على کردى از پژوهشگران برجسته تاریخ انقلاب اسلامى به نگارش درآمده است، به معرفى و نقد کتاب مبانى مشروطیت و قدرت در جمهورى اسلامى، نوشته عباس زارع پرداخته است. نویسنده در چهارچوب نظرى نظریه کاریزمایى ماکس وبر و با استفاده ازمنابع دیگر سعى در ثبات وظیفه خود کرده وکوشیده است شکلگیرى مبانى مشروعیت نظام جمهورى اسلامى ایران را با ظهور جنبش کاریزمایى به رهبرى امام خمینى تفسیر کند.)ص 18) ناقد در نقد خود سه گونه نقد بر کتاب مبانى مشروعیت قدرت در جمهورى اسلامى ایران وارد کرده و پیرامون آن به بررسى نشسته است: نقد شکلى، نقد محتوایى و نقد روشى. مؤلف محترم کتاب، که در تألیف خود صرفاً به دنبال اثبات نظریهى خود است، از ارائه دادههاى متعارضان نظریهى خود دورى جسته و با این نگاه یکسونگرانه بر آن است به اجبار مبانى مشروعیت قدرت و رهبرى امام خمینى را کاریزمایى مطرح نماید. درحالىکه مبانى مشروعیت قدرت علما و مراجع در تشیع ویژگىهایى دارد که نظریهى ماکس وبر ناتوان از تجزیه وتحلیل آن است.
مقالهى دوم کتاب به نقد کتاب ایران در حکومت روحانیون(The Iran under Ayatollahs) تألیف دیلیپ هیرو مىپردازد. کتاب توسط محمدجواد یعقوبى دارابى به فارسى ترجمه و در سال 1386 به همت مرکز بازشناسى اسلام و ایران، منتشر گردیده است. کتاب فوق از جمله 500 جلد کتاب برتر نوشته شده توسط خارجیان است که در آن صبغهی آکادمیک و روش تحقیق علمى رعایت شده است. نویسنده هدف خود را از نگارش این کتاب ارائه تاریخ سیاسى اقتصادى ایران عنوان کرده و تلاش مىکند میراث اسلامى جامعه ایرانى، به ویژه رویدادهاى قبل و بعد از انقلاب اسلامى در سال 1357 را مد نظر قرار دهد. از نقاط قوت کتاب فوق که ناقد به آن اشاره کرده است، پیگیرى مجدانه نویسنده براى بررسى روند تاریخ انقلاب اسلامى و سفرهاى مکرر مؤلف به ایران بوده تا از نزدیک شاهد حوادث انقلاب اسلامى باشد. نویسنده کتاب در مقدمه کتاب با شگفت ارزیابى کردن انقلاب اسلامى عنوان مى کند که امام خمینى از خارج از کشور بدون داشتن حزب سیاسى (باثباتترین جزیره) منطقه خاورمیانه را دستخوش انقلاب میکند. (ص 42)
در نقد و بررسى این کتاب عنوان شده است کتاب رویکردى ژورنالیستى به انقلاب اسلامى داشته و بسیارى از دادههاى تاریخى آن سندیت رسمى ندارند. ضمن این که مؤلف در نگارش برخى حوادث چون قیام 15 خرداد توجه کافى را نداشته است
مقاله سوم به نقد و بررسى تاریخ سیاسى و بیست وپنج ساله ایران ، تألیف غلامرضا نجاتى اختصاص یافته است. تألیف فوق در دو مجلد، در سال 1371توسط مؤسسهى خدمات فرهنگى رسا منتشر شده است. مؤلف از افسران سابق ارتش با گرایشهاى ملى است که در مقطعى وکالت سران نهضت آزادى را که توسط رژیم شاه زندانى شده بودند، برعهده گرفته است. در نقد و بررسى کتاب بهرهگیرى مؤلف از منابع مختلف از جمله کتاب، مقالات، اسناد، روزنامهها، مجلات و مصاحبهها از نقاط قوت عنوان شده است و در نقد محتوایى کتاب مىخوانیم که مؤلف در پیشگفتار کتاب عنوان کرده است «هدف کتاب دفاع یا هواخواهى از یک موضوع نیست، بلکه توصیف مستند است از یک دوره بیست و پنج سالهى تاریخ ایران از 29 مرداد 1332 تا آغاز اسفند 1357» ولى در برخى موارد او به این گفته خود وفادار نبوده است و خواسته یا ناخوسته از برخى جریانات و گروهها و شخصیتها حمایت کرده و نقش برخى از گروههاى دیگر را کمرنگ نموده و یا حتى نادیده گرفته است. (ص 90 - 91)
یکرنگى نام کتابى از خاطرات آشفته شاهپور بختیار آخرین نخستوزیر محمدرضا شاه پهلوى است که در ادامه کتاب نقد تاریخنگارى انقلاب اسلامى توسط ولىالله حامى نقد و بررسى شده است. این کتاب نخست به فرانسه در سال 1982 میلادى 1361 شمسى منتشر و توسط خانم مهشید امیرشاهى در همان جا به فارسى ترجمه و منتشر شد. مؤلف این مقاله نخست به مرور یکرنگى و بیان خلاصهى آن و سپس به نقد شکلى و سپس به روشى و محتوایى مىپردازد. در نقد محتوایى کتاب مىخوانیم: کتاب یکرنگى مجموعهاى است از خاطرههاى تظاهرت و بازگویى جریانها و وقایع رخ داده. نویسنده در جاىجاى کتاب به دنبال اثبات توانایى خویش و مذمت اطرافیان و پررنگ نمودن نظریهى توطئه در روند پیروزى انقلاب اسلامى ایران مىباشد. تناقضگویى و ادعاهاى بدون مدرک و سند قابل اتکا، این کتاب را به مجموعهاى از ادعاهاى بىاساس و مبهم تبدیل کرده است (ص 117) آنچه در بررسى کتاب یکرنگى روشن شده، این است که «نویسنده در طول کتاب از هر وسیلهاى کمک گرفته است تا به قول خودش اثبات نماید که فردى بیگناه در جریانات بوده و به نوعى حقش پایمال شده است. (ص 138)
کتاب شکل گیرى انقلاب اسلامى: از سلطنت پهلوى تا جمهورى اسلامى، تألیف محسن میلانى، استادیار علوم سیاسى دانشکده دولت و مسائل بینالملل دانشکده فلوریداى جنوبى، یکى ازکتابهاى درسى مربوط به ایران و خاورمیانه و حرکتهاى انقلابى این دانشگاه مىباشد که در سال 1381 به فارسى ترجمه و منتشر شده است. علیرضا نقىزاده ملایونسى در نقد و بررسى کتاب فوق
نوشته است: «شکل گیرى انقلاب اسلامى بر یک پایهى تئوریک تلفیقى بنا شده است و نویسنده بدون اینکه تعصب خاصى روى نظریه و دیدگاه خاصى داشته باشد، تلفیقى از نظریات مختلف را مبناى کار خود قرار داده است. این نوع نگاه، باعث شده میلانى عوامل شکلگیرى انقلاب اسلامى را به عامل خاصى نکاهد و ضمن انتقاد از کسانى که با اتخاذ یک « مدل سادهانگارانه» از «شرایط حاکم بر کشو رهاى در حال توسعه» غافل بودهاند، مذهب شیعه را یک ایدئولوژى انقلابى تحلیل کند. لیکن میلانى در تحلیل جایگاه واقعى مذهب و نیروهاى مذهبى چندان موفق نبوده و علىرغم اذعان به مقبولیت همگانى (امام خمینی ره) نقش ایشان و یارانش را کمرنگتر از واقع نشان داده است.همچنین نویسنده بهرغم توضیح برخى جریا نهاى فکرى مؤثر در انقلاب، نسبت به تبیین مذهب شیعه و آموزههاى شیعى، که در پیروزى انقلاب اسلامى مؤثر بودند، چندان اهتمام نورزیده و به بیان برخى گزارههاى کوتاه و ناقص در این خصوص بسنده کرده است. (ص 146 – 147)
در ادامه کتاب مشروطه ایرانى تألیف ماشالله آجودانى پس از معرفى و بیان خلاصهى آن، توسط رضا تابش نقد و بررسى گردیده است. آجودانى خود به صراحت مدعى است آنچه وى گفته در این جهت بوده که نشان دهد تشیع یکى از مهمترین عوامل مؤثر در بیگانگى بین ملت و دولت در ایران بوده است در حالى که این ادعا به عینه نادرست است. (ص 195)
مواضع سیاسى نهضت آزادى و در رأس آن مهندس مهدى بازرگان همواره از طرف نیروهاى انقلابى با ابهامات و سؤالاتى مواجه بوده است که در نقد کتاب انقلاب ایران در دو حرکت توسط محمدعلى صدر شیرازى به آن پرداخته شده است. در کتاب انقلاب ایران در دو حرکت، دو جریان یکى به رهبرى امام خمینى و دیگرى به سردمدارى نهضت آزادى و مهندس بازرگان اختصاص
یافته و تلاش بر آن است اصالت جریان اول کماهمیت جلوه داده شود. بر همین اساس رهبرى انقلاب اسلامى را متهم به انحراف از آرمانهاى انقلاب مىسازد. انقلابى که خود حضرت امام شروع کرده است. مهندس بازرگان در سراسر کتاب به دنبال اثبات این ادعاست که انقلاب اسلامى دو حرکت متمایز را به خود دیده است. در حرکت اول مردم به خاطر هدف به دنبال اشخاص مىرفتند. اما پس از پیروزى انقلاب اسلامى، اشخاص جانشین اهداف گشتند. به همین خاطر با انحراف رهبران انقلاب از آرمانهاى خود، مردم نیز به دنبال آنان رفتند. (ص 209) از ویژگىهاى قابل اشاره این کتاب حذف «قیام 15 خرداد» است قیامى که در دفاع از حریم حضرت امام به راه افتاد و به تصریح حضرت امام نقطه عطف و شروع انقلاب اسلامى عنوان داده شده است. نه حضرت امام، بلکه تمامى موافقان و مخالفین نیز به آن اذعان کردهاند. وى اولین و آخرین نویسندهاى است که دست به این حذف زده است. (ص 224)
در اولین مجموعه از نقد تاریخنگارى انقلاب اسلامى، گزینش آثار براى نقد و بررسى به گونهاى هوشمندانه انتخاب شده است تا گونههاى مختلف و آثارى را که با نگرشهاى متفاوت تألیف شده است، در پرتو خود داشته باشد. همچنان که مشاهده شد کتابهایى که توسط محققان داخلى و خارجى نگارش یافته است، آثارى است که با گرایشهاى مشخص ملىگرایى و لیبرالى تألیف گردیده است. نقد پایانى کتاب به نوع دیگرى از منابع متفاوت پرداخته است و آن رمانى تاریخى است. مهدى حقبین موضوع مقاله خود را نقد و بررسى کتاب زمستان 62 تألیف اسماعیل فصیح قرار داده است. فصیح در سه حوزه رمان، مجموعه داستان و ترجمه آثار متعددى منتشر نموده زمستان62 ؛ دلواپسى و غربت در جمهورى اسلامى سال 62 از آن جمله است.
راوى داستان، جلال آریان راوى اکثر داستانهاى فصیح است که در هر داستان به نحوى مجبور به حضور در مناطق جنوب ایران شده و دستمایه بیان دیدگاههاى فصیح مىگردد. (ص 245) ازآنجاکه نقد فوق از دریچهاى نو به بررسى رمانهاى تاریخى مىپردازد، مملو از نکات و مطالب جالب توجه است که مى تواند سرمشق نقدهاى دیگر شود.
با اینکه مجموعه اول از نقد تاریخنگارى انقلاب اسلامى گامى نو و مستحکم در نقد و بررسى علمى و مستند آثار مربوطه است، بایستى منتظر بود و در مجموعههاى بعدى نقد و بررسى کتابهایى که با نگرشهاى دیگرى تألیف شده، منتشر شود. از آن جمله آثارى که با نگرش کمونیستى به تجزیه و تحلیل انقلاب اسلامى نشستهاند. به نظر مىرسد درج تصویر جلد آثار مورد نقد هم لازم باشد زیرا گاه خود طرح جلد نیز مورد نقد قرار گرفته است. باز امید است طرح جلد مجموعههاى بعدى یکسان باشد. در هر حال وجود یک فصلنامه على براى مرکز پژوهشى بزرگى چون مرکز اسناد انقلاب اسلامى ضرورى است تا بتواند در آن به نقد و بررسى منابع تاریخ انقلاب اسلامى بپردازد و در میان مراکز دانشگاهى هم مخاطبان خود را راضى نماید.
پىنوشت
1. mirkohy.nikbakht@gmail.com
2 - مرکز اسناد انقلاب اسلامى طى فعالیت خود موفق به انتشار بیش از ششصد جلد کتاب در حوزه تاریخ انقلاب شده است.
3 - نگارنده در سال 1386 به نقد و بررسى کتاب سه سال مبارزه مرجعیت شیعه تألیف حجت الاسلام حسینیان در حضور وى در معاونت پژوهشى پرداخت.
4 - در سال 1387 به مناسبت سیمین سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى ایران همایش تاریخنگارى انقلاب اسلامى توسط خانه کتاب برگذار گردید که مجموعه مقالات آن با عنوان سویههاى تاریخ نگارى انقلاب اسلامى به اهتمام خانه کتاب در بهمن 1388 منتشر گردیده است.
کتاب ماه تاریخ و جغرافیا شماره 146 تیرماه 1389
نظرات