نطق نماینده مجلس شورای ملی در حمایت از ملت فلسطین در آذرماه ۱۳۱۲


نطق نماینده مجلس شورای ملی در حمایت از ملت فلسطین در آذرماه ۱۳۱۲

اشاره: بر اساس مندرجات بعضی منابع صهیونیستی مسأله انتقال و مهاجرت یهودیان به فلسطین به منظور برپایی دولت یهودی، به عنوان رکن اساسی فعالیت صهیونیسم جهانی و در سراسر دوره سلطنت رضاشاه در ایران استمرار داشت. حتی رضاشاه در چند مورد دستور داد که تبلیغات ضدصهیونیستی مجامع اسلامی علیه مهاجرت یهودیان ایران به فلسطین در جراید کشور چاپ و منتشر و علنی نشود. هم‌سویی رضاخان با تکاپوی صهیونیستی در ایران و مساعدت و همکاری او با کانون‌های یهودی و صهیونی در مسیر فراهم‌سازی زمینه‌ها برای برپایی دولت صهیونیستی از فرازهای حساس و اسرارآمیز تاریخ معاصر ایران است. خدمات شایان توجه رضاخان به آرمان صهیونیسم و مساعدت و همکاری همه‌جانبه او با حرکت‌های صهیونیستی در ایران، آن‌چنان جایگاهی نزد رهبران و کانون‌های صهیونیستی داشت که تاریخ‌نگاران و نویسندگان مشهور یهودی و صهیونیست تصریح و تأکید کرده‌اند که «دوره سلطنت رضاخان برای یهودیان ایران، نظیر زمان کورش کبیر و عصر فرزند او محمدرضا نظیر عصر داریوش اول بوده است.» دیگر آن‌که در حکومتی که شخص اول و بسیاری از کارگزاران آن وابسته و سرسپرده به سیاست انگلستان، و مجلس آن نیز برخواسته از اراده شخص اول حکومت بود، آیا سیاست‌های این حکومت در قبال مسأله فلسطین می‌توانست جدای از سیاست‌های دولت انگلیس باشد؟! و آیا نطق نماینده «مجلس رضاخانی» در حمایت از ملت فلسطین، فرمایشی و برای عوام‌فریبی نبوده است؟!

*******

 

مشروح نطق عبدالوهاب مؤید احمدی در صحن مجلس شورای ملی راجع به وقایع فلسطین

(به نقل از روزنامه اطلاعات؛ ۲۶ آذرماه ۱۳۱۲)

                                                           

جلسه ۵۵؛ مورخه یکشنبه ۲۶ آذرماه ۱۳۱۲

راجع به اوضاع فلسطین

آقای مؤیداحمدی: اگرچه مطالبی که می‌خواهم به عرض برسانم عقیده‌ام این است که همه آقایان از این مطلب متوجه و متأثر هستند، لکن بنده لازم دانستم چون قضایای اخیر فلسطین و قتل‌هایی که در آن‌جا واقع شده است، حقیقتاً از جنبه اسلامی همه ماها را متأثر کرده است(صحیح است) خاصه از دو نقطه نظر از این قضیه ما حقیقتاً متأثر هستیم، یکی از جنبه عمومی، از جنبه نوعی که واقعاً تمام بشر برادر هستیم و می‌بینیم در یک قطعه از دنیا نسبت به هم‌نوع‌های ما یک تضییقات و فشارهایی است، از آن جهت متأثر هستیم که به فرمایش شیخ سعدی:

بنی‌آدم اعضای یکدیگرند............که در آفرینش ز یک جوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار...........دگر عضوها را نماند قرار

قضیه دویم از جنبه اسلامی است که ما مسلمان هستیم و آنها هم برادرهای اسلامی ما هستند و برحسب دستورات رؤسای اسلام همه مسلمین برادر هستند(صحیح است) و بدیهی است وقتی که به یک برادر ما صدمه وارد می‌آید ما برادرها نمی‌توانیم تماشاچی باشیم و ببینیم که به برادرهای ما این زحمت‌ها وارد است. از دو نقطه‌نظر ما اظهار تألم و تأثر می‌کنیم از این پیش‌آمدی که در فلسطین شده است که بنده خلاصه دستاوردم از جراید و اطلاعاتی پیدا کردم که چه اوضاعی بوده است در آنجا.

شورش‌هایی که در فلسطین پیش آمد کلیتاً در نتیجه مهاجرت یهود به فلسطین، از آن وقت این شورش‌ها در فلسطین پیدا شد. اهالی فلسطین برحسب سرشماری اخیری که شده است، یک میلیون جمعیت فلسطین است و هشتصد و پنجاه هزار نفر از آنها مسلمانند و در آنجا هستند؛ خانه دارند، ملک دارند، کاسبی دارند، اهل آنجا هستند. چند سال است که یهود از اطراف دنیا به آنجا مهاجرت کرده است، مخصوصاً در سال ۱۹۱۹ میلادی و در ۱۹۲۲ و ۱۹۲۴، از آن وقت مهاجرت شروع شد و در این چند سال عده زیادی از یهود به آنجاها رفته‌اند، و در نتیجه این مهاجرت شورش‌هایی به مناسبت اوضاع اقتصادی پیش آمد لکن یک مدتی موقوف شد، دیگر عادی شد و گذشت. بلکه عده‌ای از مهاجرین که به فلسطین مهاجرت کرده بودند باز از آنجاها ترک علاقه کردند و رفتند و نماندند آنجا. باز در سال ۱۹۲۹ اغتشاش و شورش عظیمی واقع شد که در همان وقت هم عده زیادی از مسلمین مقتول و مجروح شدند.

اخیراً پس از هجوم مهاجرین آلمان که یهودی‌های آلمان را از آنجا بیرون کردند عده‌ای مهاجرت کردند و آمدند به فلسطین؛ از این جهت دو مرتبه هیجانی در افکار مسلمین آنجا پیدا شد. مسلمان‌های آنجا مصمم شدند که میتینگی بدهند و تعرض بکنند به این مهاجرت و اظهار تنفّر بکنند. مأمورین حکومتی و زعمای آنها رؤسای میتینگ را احضار کردند و به آنها تذکر دادند که این تظاهرات نباید بشود و این نمایشات را نباید بدهند. رؤسای اعراب اظهار داشتند که موقع گذشته(چون اعلان عمومی کرده بودند) و گفتند دیگر در قوّه ما نیست که برویم همه مسلمان‌ها را اطلاع بدهیم که جنگ موقوف شد؛ این کار از عهده ما ساخته نیست و اعلان عمومی شده است. لهذا روز جمعه ۲۷ اکتبر که مسلمین در مسجد نماز خوانده‌اند، بعد از نماز ظهر قریب بیست‌هزار نفر از مسلمین شروع به اجتماع و نمایشات کردند. قوای دولتی ممانعت نمودند کار به زدوخورد رسیده، عده‌ای قریب به دویست نفر از مسلمین مجروح و شانزده نفر مقتول گردیدند، چهارنفر هم از قوای پلیس مجروح شدند که همان پلیس‌ها هم از اعراب بودند. این حادثه وقتی که واقع شد، در تمام شهرهای فلسطین اثر کرد و در همه‌جا مسلمین شروع به اقدامات و اظهار تنفّر از این پیش‌آمد کردند و در همه جا شروع به دادن نمایشاتی نمودند و البته قوای دولتی هم از حیث انتظام جلوگیری کردند. در دمشق خیلی این مصادمه مهم بود و دو نفر از رجال محترم آنجا که یکی زکی بیک الخطیب که نماینده مجلس آنجا است و یکی هم احمد شهابی، این دو نفر دستگیر شدند و عده دیگر هم از زعمای آنها محبوس شدند که اخیراً خیال محاکمه آنها را دارند و احتمال هم می‌رود که در موقع محاکمه آنها یک انقلابات بزرگی در آنجا پیش بیاید. این بود که بنده از اخباری که در جراید ملاحظه کردم و اطلاعاتی که در این موضوع پیدا کردم واقعاً لازم دانستم که بر حال اسف اشتمال برادرهای خودمان اطلاع حاصل نماییم، چون حس کردم حقیقتاً مسلمان‌های ایران و خاصه آقایان نمایندگان از این فجایع خیلی متأثر هستند(صحیح است) لازم دانستم که در مجلس شورای ملی و در این مقام مقدس برای برادرهای فلسطینی خود اظهار همدردی نموده و تألمات و تأثرات مسلمانان ایران را از این پیش‌آمدهای خونین اظهار دارم(صحیح است)

واقعاً از جنبه انسانیت و بشریت آیا هیچ قانونی اجازه می‌دهد که یک دسته به عنوان مهاجرت، به یک مملکتی وارد شوند و اهالی بومی آن مملکت را با این طرز فجیع معدوم کنند و جای آنها را بگیرند؟ آیا در دوره‌ای که بشر آن را عصر طلایی و دوره نورانیت نام گذارده و «جامعه اتفاق ملل» تشکیل گردیده، کنفرانس خلع سلاح تشکیل می‌دهند، و تمام اظهار صلح و سِلم می‌کنند، این سفّاکی‌ها، این فجایع تعجب‌آور نیست؟! اسلحه را از دست ملت غیورِ مسلمان فلسطین گرفته‌اند، عده‌ای مهاجر به خاک و خانه آنها ریخته می‌خواهند آنها را از خانه و لانه و ضیاع و عقار و املاکشان خارج کنند؛ این شکل با آنها معامله شود، عده‌ای را مقتول و عده‌ای را مجروح، عده‌ای از بزرگان آنها را محبوس، تمام را تحت مضیقه و فشار بگذارند. پس از اظهار تأثر و تألم و همدردی نسبت به مسلمین فلسطین، ما از دولت اسلامی خود تقاضا می‌کنیم برای رفع فشار و تضییقاتی که به مسلمین فلسطین و نژادهای اسلامی وارد است، اقداامات لازمه نموده و افکار عمومی را در ایران و سایر ممالک اسلامی تسکین دهند(صحیح است)

و حقیقتاً این نکته را من متوجه شدم که در دنیا مردم زحمت می‌کشند، هر دسته، هر طبقه در هر مملکتی مرامنامه‌ها می‌نویسند، نظامنامه‌ها می‌نویسند، احزاب سیاسی تشکیل می‌کنند برای این‌که یک عده در یک قسمت هم‌عقیده باشند. در هزار و سیصد سال قبل شرع اسلام یک قانونی گذارده که قرآن باشد، و تمام مسلمین کره ارض را در تحت کلمه واحده آورده خدا، پیغمبر، قرآن، مسلمین، برادر؛ و آن‌وقت یک همچو ملت بزرگی را که شاید تعداد نفوسش به پانصد میلیون در کره ارض برسد، اینها باید یک عده‌شان امروز در تحت این فشارها و مضیقه باشند. حقیقتاً هر کس فی‌الجمله عِرق اسلامی داشته باشد از این قضیه متأثر و متألم است و امیدوارم که دولت ما هم که متوجه این نکات همیشه هستند و افکار عمومی دست آنها است و امروز می‌بینند افکار عمومی ایران جریحه‌دار است، در این موضوع اقدام مؤثری بکنند که اقلاً بعد از این برادرهای اسلامی ما راحت باشند و از این مضیقه بیرون بیایند.(صحیح است)