گزارشی از روند مهاجرت یهودیان به فلسطین

مقاله روزنامه اطلاعات درباره اوضاع فلسطین در سال ۱۳۱۲


گزارشی از روند مهاجرت یهودیان به فلسطین

متن حاضر عیناً از روزنامه اطلاعات مورخه ۵ آذرماه ۱۳۱۲ آورده شده است:

اکثر اشخاصی که اخبار واصله راجع به اغتشاشات فلسطین را که اخیراً به موجب اطلاعات آژانس‌های خارجی در آنجا اتفاق افتاده است، خوانده‌اند، گمان می‌کنند که حوادث مزبور، ناگهانی و بدون مقدمه بوده است. ولی آنهایی که آشنا به اوضاع جاری و حوادث آلمان و اطلاع از قضایای فلسطین و اجتماعات مسلمین آنجا دارند، وقوع اغتشاشات مزبور را انتظار داشته و بدیهی است دولت سرپرست هم یعنی انگلستان کمال سعی را به عمل خواهد آورد که آتش فتنه و آشوب را خاموش[!] و حاکم بر وضعیت آنجا باشد. فی‌الحقیقه از آن وقتی که ملّیون سوسیالیست در آلمان زمام امور را به دست گرفته و نهضت ضد یهود در سرتاسر مملکت آلمان شروع گردید، اهالی فلسطین یعنی مسلمین و اعراب و حتی مسیحیان مقیم آنجا خطر مهاجرت یهود را احساس کرده و جمعیت صیهونیت[=صیونیت] نیز که قبل از وقایع نهضت ضد یهود در آلمان تقریباً مأیوس از ایجاد وطن ملی در فلسطین شده بودند، و این یأس و ناامیدی هم بر اثر «کتاب سفید» منتشره از جانب انگلستان بود که از چگونگی تشکیل رژیم پارلمانی در فلسطین گفتگو و به طور کلی منافع مسلمین و اعراب را در ایجاد رژیم مزبور بهتر از منظور کانون صیهونیت تأمین کرده بود، نهضت ضد یهود در آلمان یک وسیله یا به عبارت دیگر اسلحه بُرنده‌ای به دست یهودیان داد که به نام مظلومیت و فشار وارده، حق مهاجرت به ارض فلسطین را مطالبه، و شروع به مهاجرت نمودند. ضمناً باید متذکر بود که حکومت فلسطین مقررات مخصوصی برای مهاجرینِ یهود وضع نموده که عده مهاجرین به موجب آن مقررات تحدید شده است، ولی با وقایع آلمان و مهاجرت یهود از آن سرزمین، زعمای قوم اسرائیلی در لندن اقداماتی به عمل آوردند که به طور فوق‌العاده و استثنائاً به آنها اجازه مهاجرت به فلسطین داده شود. گرچه رسماً اطلاع دادند که اقدامات آنها عقیم مانده، ولی از طرف دیگر ورود عده زیادی مهاجر یهود به فلسطین سوءظن اعراب را بیش از پیش نموده و فعالیت آنها را در مقاومت با مهاجرت دسته‌جات یهود دو چندان نمود. ولی باز هم این حوادث نمی‌توانست هسته واقعی اغتشاشات اخیر شود که منتهی به زد و خورد با پلیس و قوای حکومتی گردد. بنابراین یک وقایع و مقدمات دیگری در کار بود که آتش فتنه خوابیده را دامن زده و قضایای سال ۱۹۲۸ راجع به «دیوار ندبه» را گویی تجدید می‌نماید. این وقایع و مقدمات چه بود؟

در بحبوحه عقد اجتماعات جوانان فلسطینی و کنگره اعراب و مسیحیانِ مقیم فلسطین و تصمیمات جدی که برای تبلیغات مسالمت‌آمیز در شهرهای فلسطین بر علیه مهاجرت یهود اتخاذ می‌نمایند، و در یک همچو موقعی که احساسات وطن‌پرستی جمعیت‌های مزبور در اعلی‌درجه به جوش و خروش آمده است، خبری از آلمان واصل می‌شود مبنی بر این که:«بین حکومت آلمان و کانون صیهونیت موافقت به عمل آمده است که یهودیانی که می‌خواهند مهاجرت به فلسطین کنند، آزاد هستند». البته این سؤال متبادر به ذهن خواهد بود که آلمان‌ها مهاجرت یهود را از خاک خود طالب بوده، و موافقت در این میان چه معنی خواهد داشت؟ جواب این است که آلمان‌ها فی‌الواقع با خروج یهودیان سرمایه‌دار موافق نبوده، یعنی اجازه نمی‌دادند که با بحران اقتصادی و وضعیت مالی خود، سرمایه‌داران یهود سرمایه‌های خود را به صورت پول نقد درآورده، از آلمان خارج کنند. به علاوه لازم بود یک اسلحه‌ای برای قطع زبان یهود و تبلیغات آنها از حیث تحریم امتعه آلمان در بازارهای دنیا در دست داشته باشند. با این مراتب بی‌میل نخواهید بود اطلاع پیدا کنید که دیپلماسی آلمان با یهود سرمایه‌دار و مهاجرت آنها چه طور بازی کرده است؟

                                                                   

قرارداد بین یهود سرمایه‌دارِ مقیم آلمان و حکومت «ربخ[؟]» این بوده که هر یهودی که می‌خواهد از آلمان به فلسطین مهاجرت کند، مجاز است که فقط یک هزار لیره پول نقد همراه ببرد، و حال آن که خروج پول نقد از آلمان به کلی ممنوع است. یهودیان ملاحظه نمودند که این مبلغ کافی نیست و یهود در آلمان به مراتب سرمایه‌های بیشتری دارند و لذا در مرحله ثانی حکومت آلمان موافقت نموده است که می‌توانند سرمایه خود را هم تماماً از آلمان انتقال دهند و لیکن مشروط بر این که به صورت پول نقد نباشد، بلکه به صورت امتعه آلمان باشد، زیرا اگر می‌خواستند اجازه انتقال سرمایه نقدی یهود را از آلمان بدهند، ناچار به صورت اسعار[=ارزهای] خارجی بایستی خارج، و خروج اسعار در حال حاضر لطمه به ذخیره مارک در بانک دولتی وارد می‌آورد، و به این جهت به صورت امتعه درآورده، خارج می‌سازد. بنابراین هم سرمایه یهود خارج شده و هم آن که آلمان‌ها دو استفاده اقتصادی و سیاسی نموده‌اند: اول فروش امتعه و در ثانی جلوگیری از تبلیغات یهود راجع به تحریم امتعه آلمان، که نه تنها تبلیغی بر علیه امتعه آلمان نخواهند کرد، بلکه عامل مهم فروش آن هم از نظر به دست آوردن سرمایه خود هستند. ترتیب انتقال آن که: اتحادیه‌ای از وجوه یهود در فلسطین تشکیل و هر یک از یهود که می‌خواهد از آلمان به فلسطین مهاجرت کند یک‌هزار لیره نقد همراه برداشته و بقیه دارایی و سرمایه خود را به حساب اتحادیه مزبور در بانک دولتی آلمان ودیعه می‌گذارد، و هنگام ورود به فلسطین اتحادیه مذکور کلیه سرمایه او را پرداخته، و در عوض از قیمت صادراتی که از امتعه آلمان در فلسطین به فروش می‌رسد، برمی‌دارد. این خلاصه موافقت با مهاجرت یهودیان سرمایه‌دار از آلمان به فلسطین بود، و بدیهی است وقتی سرمایه‌داران مذکور وارد فلسطین شدند با پول خود نه تنها اراضی که در دست اعراب است خواهند خرید، بلکه از اراضی شرق اردن هم که همسایه فلسطین است خریداری و دردسر اعراب را در زندگانی خود کم خواهند کرد. این نقشه بیشتر باعث تهییج خاطر اعراب آنجا شده، و از طرف دیگر در اوایل ماه اکتبر[۱۹۳۳] فقط در ظرف دو روز در بندر یان[؟] دوهزار نفر مهاجر یهودی از کشتی پیاده شده و در همین اثناء موسیو ارسیزوسکی وزیر مواصلات لهستان با کشتی «لهستان» وارد بندر حیفا شده که بین لهستان و فلسطین روابط بحری جدیدی برقرار سازد و در کشتی مزبور هم یک هزار و یکصد نفر مهاجر بوده، که هشتصد نفر آنها را در حیفا و سیصد نفر در [بندر]یان پیاده شدند و از طرف مستر[مئیر]دیزنگوف رئیس محلی جمعیت یهود در «تل‌ابیب[=تل‌آویو]» از موسیو ارسیزوسکی تقاضا شد که وسایل مهاجرت یهود لهستان را هم به فلسطین فراهم کنند. بنا بر این مقدمات، به خوبی معلوم می‌شود که اغتشاشات اخیر از سرچشمه خطیر مهاجرت یهود و خطری که اعراب از این مهاجرت به خوبی احساس کرده‌اند، آب می‌خورد.