حجت الاسلام سید تقی درچه‌ای: حاج مصطفی دقیقاً پا به پای امام حرکت می کرد


پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران
1135 بازدید

 

یکی از همراهان و یاران حاج مصطفی خمینی گفت که ایشان مقید بود کردار و رفتار امام خمینی(س) را عملی کند و از همین رو، دقیق پا به پای امام حرکت می کرد.
حجت الاسلام سید تقی درچهای در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران به مناسبت سالگرد شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی، فرزند ارشد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، درباره آشنایی خود با وی اظهار داشت: در زمان مبارزات، افراد اهل مبارزه دارای وجوه مشترکی بودند. از جمله همدیگر را جذب می کردند. ارتباطات خاصی هم میان مبارزان وجود داشت چرا که آنها نیاز به همکاری داشتند. برای ما طلاب قم در آن زمان، حاج آقا مصطفی شخصیت بزرگی بود. پسر امام بود، دارای ارزش و اعتباری بلند بود، و خودش هم دارای فکری بلند و نظریات عالی بود. گاهی در جلسات ما شرکت می کرد. اگر نیاز به همکاری بود، همکاری می کرد. از ایشان کمک بسیار می گرفتیم و در کارها اگر نیاز به وجود و یا رهنمود ایشان بود، از ایشان استمداد می گرفتیم. ایشان منزلی داشت نزدیک مدرسه حجتیه که مدتی پاتوق مبارزین بود. در آن خانه سخنرانیهایی را که امام(س) انجام میداد، بصورت دفترچه چاپ و سپس منگنه می کردیم و بدست افرادی در قم و شهرستان ها می دادیم. منزل ایشان پاتوق این حرکت بود و همین این منشاء رفاقت ما شده بود.
وی افزود: ایشان دارای شخصیت علمی و فکری قوی بود به همین سبب ارادت عمیق به ایشان پیدا کردم. تا اینکه مسایل تبعید امام اتفاق افتاد. ایشان هم به تبع آن تبعید شدند. ارتباطمان در زمان تبعید ایشان به ترکیه تقریبا قطع شد. تا اینکه حضرت امام به نجف آمدند. پس از آن، بعضی از طلاب تصمیم گرفتند به نجف بروند. با خودشان گفتند ما که می خواهیم در قم درس بخوانیم، بهتر است به نجف برویم و در کنار امام باشیم. "زیک کرشمه چند کار"؛ هم زیارت حضرت علی(ع) و امام حسین(ع)، هم تحصیل و هم در کنار امام بودن در آنجا فراهم است. همه چیز در آنجا جمعِ جمع بود. بعضی از طلاب با این نگاه راهی نجف شدند. البته میتوان این را هم اشاره کرد که در قم، برای مبارزه راحت هم نبودیم. لذا علاوه بر آن به عشق امام به آنجا رفتیم تا نزدیک امام و یار امام باشیم. این بود که با عدهای تصمیم گرفتیم به نجف برویم؛ از جمله با آقای شیخ اسدالله روح اللهی، آقای سید محمد احسانی و ... وقتی رفتیم، دیدیم رفقا جمعند. از جمله آقای محتشمی، آقای دعایی، آقای علیان (که دو برادر بودند)، آقای روحانی، آقای حسن کروبی و ... جمع ما جمع شد. رفاقت ما با حاج آقا مصطفی در نجف بیشتر شد. گعده های فراوانی داشتیم. مسایلی مطرح میشد که ایشان با دیدی وسیع و با نظر بالایی جواب می گفتند. یکی از رسوم در شهرهای عراق آن است که ایام زیارتی مخصوص امام حسین (ع)مستحب میدانند که پیاده راه بیافتند و به کربلا برسند. فضیلت زیادی برای آن قائل هستند. به ویژه در ایام نیمه شعبان، ایام عرفه و عید قربان. دو سه روز راه است. در نجف، گروه ما که با هم رفیق بودیم و در واقع دوروبریهای امام محسوب می شدیم، قرار می گذاشتیم و در این مناسبتها از نجف پیاده راهی کربلا می شدیم. معمولا سه روز تو راه بودیم. در این پیادهرویها یکی از افتخارات مان بود که حاج آقا مصطفی با گروه ما بود. ایشان بزرگ ما بودند و احترام ایشان از هر جهت بر ما لازم بود. این پیاده رویها، حرکت شبانه در نخلستانها و گفت و گپهای بین راه رفاقت مان را بیشتر و بیشتر کرد. این دوستی تا زمان شهادت ایشان ادامه پیدا کرد که آن زمان بنده در ایران بودم. سال هایی بود که هرگز فراموش نمی کنم.
حجت الاسلام درچه ای در ادامه درباره خصوصیات شهید حاج آقا مصطفی اظهار داشت: دودمان و خانواده خمینی همه استعداد قویای دارند. مضافا اینکه خیلی خوش حافظه هستند. مطالب به زودیها از ذهنشان از یاد نمیرود. حاج آقا مصطفی هم همین گونه بود. بسیار خوش استعداد و بسیار با فهم بود. در مسائل علمی، فقهی، اصولی، فلسفی و حتی ادبیات بسیار قوی، مسلط و حاضر الذهن بود. حتی داستانهایی که در دوران زندگی اش خوانده  و یا شنیده بود را در ایامی که ما پیاده به سمت کربلا می رفتیم، بصورت کامل برای ما نقل می کرد. از امتیازات ایشان این بود که بسیار خوش برخورد و خوش اخلاق، مهربان، افتاده و متواضع بود. تواضع و فروتنی ایشان بسیار عجیب و غریب بود.
از محسنات حاج آقا مصطفی این بود که پابرهنه به سفر می آمد. حتی جوراب هم نمی پوشید. حالا نمی دانم نذر کرده بود و یا عقیده اش این گونه بود. به هر صورت دیوان کمپانی دستشان بود و می گشتند و یک شعر ناب و یا غزلی پیدا می کرد و می خواند. از خودم که عرض کنم بنده صدای خوبی داشتم. در این سفرهای پیاده روی گاه گاهی غزلی را پیدا میکرد و صدا میزد آقای درچهای یک شعری پیدا کردم الان زمان مناسبی است و  شما این را بخوان. من هم با صدای بلند می خواندم. ایشان هم اظهار لذت می کرد، به گونه ای که مشوق ما بود.
حجت الاسلام درچه ای همچنین خاطره ای از ایام همراهی با حاج سید مصطفی خمینی ذکر  می کند و می گوید: خاطرهای از یک سفر برای شما عرض کنم. بنده کمی طبع شعر دارم. شعری گفته بودم؛ غزل بود. غزل خودم را با آواز خواندم. ایشان گوش کردند و سپس تحسین کردند. گفتند: خیلی قشنگ خواندی. گفتند: شعر مال کیه؟ گفتم: خودم سرودم. گفتند مگر شما شعر هم می گویی؟ گفتم گاهی وقت ها مهر می گوییم و اسمش را شعر می گذاریم. گفتند که ما شعر دزد دیده بودیم، اما مثل تو ندیده بودیم. این شعر مال شما نیست! مال یک آقای است به نام فلانی. (که اسمش الان یادم نیست). گفتم بابا شعر مال من است؛ سپس گفتم من زحمت کشیدم اونو گفتم! خلاصه یک مقدار در فکر رفتم. فقط در دفترچه خودم بود! دست کسی نیافتاده بود. از ما که این شعر متعلق به من است و از ایشان که خیر این شعر متعلق به کس دیگری است! همینطور که کنار هم می آمدیم، خیلی جلوتر آمدیم. ایشان زد به شانه من و گفتند: آقای درچه ای نگران نباش این شعر مال خود شماست. فکر کردم که شوخی می کند، بلافاصله گفتم اگر راست می گویید از حفظ بخوانید. از نه بند شعر، هشت بند آن را از حفظ خواند. گفتیم بابا عجب رودست خوردیم. چه جوری شده...؟! من یکبار شعر را خواندم، ایشان چقدر حافظه قوی دارد که با یکبار خواندن من آن را حفظ شده است. البته ایشان در ادامه راه دوباره به شانه من زد و گفت که با من شوخی می کرده است.
وی افزود: ایشان به همه اطلاعاتش مسلط بود. ارتباط ایشان با همه خیلی مهربانانه و خونگرم بود. با همه خوب بود. حالتی به خودش میگرفت که اظهار بر تفوق نباشد. در گفتار و کردارشان مثل بقیه رفتار میکرد، تا بوی تفوق و برتری ندهد.
این یار و همراه حاج مصطفی خمینی درباره نقش و تاثیر ایشان در مبارزات حضرت امام تصریح کرد: تاثیرپذیری حاج آقا مصطفی از امام در قضیه مبارزه و فکر و اندیشه خیلی قوی بود. مقید بود کردار و رفتار امام را عملی کند. دقیق پا به پای امام بود. امام هم چون میدانست که حاج آقا مصطفی اینگونه عمل میکند به ایشان اعتماد داشت. لذا در قضیه مبارزات و نظریات کاملا به نظریه حاج آقا مصطفی احترام میگذاشت و براستی که بازوی راست امام در مبارزات بود.
حجت الاسلام درچه ای در پاسخ به این سئوال که در نجف چه اتفاقاتی می افتاد که مشخص کند ایشان در مبارزات نقش دارد؟ گفت: ایشان نسبت به همه خیلی خونگرم بود و گرمی ویژه ای نسبت به مبارزان انقلاب داشت. و این خودش نشان دهنده این بود که دارد به مبارزان بها میدهد. با آنها رفیق بود. سایر طبقات هم برای ایشان احترام قائل بودند. مثلا اطرافیان بیوت مراجع در نجف برای حاج آقا مصطفی احترام خاصی قائل بودند. علتش این بود که خود حاج آقا مصطفی برای همه این آقایان احترام قائل بود. آنها هم ایشان را بعنوان یک شخصیت قبول داشتند.
وی در ادامه درباره ارتباطات سیاسی بین یاران امام و حاج آقا مصطفی، مثل با مبارزین، با بیوت دیگر، با حکومت عراق و ... اظهار داشت: از امتیازات ایشان اخلاقشان بود. اخلاق خوب و رفتار بسیار ارزنده ای داشتند. خاصیتی داشت که همه را به خود جذب میکرد. حتی اطرافیان بعضی از بیوت نجف را به واسطه اخلاق خوب خودش جذب کرده بود. احترام همه را نگه می داشت. دیگران هم متقابلا نسبت به ایشان همین گونه بودند. تقریبا اعضای بعضی از بیوت مراجع نجف جذب ایشان شده بودند و بالعکس. این نبود مگر رفتار و کردار حاج آقا مصطفی، که با همه مهربان بود.
حجت الاسلام درچه ای همچنین درباره تلاش حاج مصطفی خمینی در تثبیت نظرات امام در موارد مختلف از جمله سخنرانیها و یا تلاش برای مجاب کردن افراد بیوت دیگر برای تبعیت از نظرات امام اظهار داشت: حاج مصطفی هیچ گاه به سبک مجاب کردن وارد نمی شد. به سبک گزارش دادن و طرق دیگر دیگران را در جریان قرار میداد. که خودش را وارد معرکه بحث و جدل نکند. اما به شیوه خیلی سیاستمدارانه عمل می کرد. ایشان کار خود را بدرستی انجام می دادند.
این یار و همراه شهید حاج مصطفی خمینی درباره این جمله حضرت امام خمینی(س) که فرمودند "آقا مصطفی امید آینده اسلام است"، توضیح داد:  حضرت امام حاج آقا مصطفی را خوب می شناخت. یعنی از همه بهتر می شناخت. لذا شاید امام فکر می کرد اگر حاج آقا مصطفی زنده بود، مرجعیت بعد از خودشان می تواند باشد. که قطعا هم همین گونه بود. برای اینکه ایشان از هر جهت ارزنده بود. از نظر علمی که سرآمد بود. از نظر سیاسی بر همه تفوق داشت. تمام آن مدرسین و مدعیان مبارزه و سیاست که در قم و نجف هستند، همه اذعان دارند که حاج آقا مصطفی در مسائل سیاسی فوق همه بود. امام با این کیفیت ایشان را می شناخت. حتی شاید امام فکر می کرد که ایشان می تواند بعد از خودشان رهبر جامعه باشد، و رهبر انقلاب پس از امام قطعا حاج آقا مصطفی بود. هم از نظر علم در حد مرجعیت بود و هم از نظر سیاست سرآمد بود. با این شناخت بود که امام ایشان را امید آینده اسلام می دانست.
وی درباره توصیه های امام خمینی(س) به ایشان در امور سیاسی گفت: امام نظریات افراد را نمی کوبید. سبک امام در مورد حاج آقا مصطفی و هم مرحوم حاج احمد آقا هم این گونه بود. آنها هر روش و هر مسلکی که داشتند، میرفتند جلو. و امام می دانست که ایشان روش شان خطا نیست. لذا تقریبا آزادشان گذاشته بودند. اما دورادور ناظر بودند. کسی هم که خطا نمی کند، دیگر چه نیاز به دخالت. پس بگذار در فکر آزاد باشند. حاج آقا مصطفی همین گونه بود راهی که میرفت راه درست بود.
حجت الاسلام درچه ای در پایان درباره عکس العمل امام و بقیه علما در قبال شهادت حاج مصطفی خمینی اظهار داشت: امام هیچ گاه نظر نهایی ندادند. امام می فرمود یا موت یا شهادت. در جواب تسلیت بعضیها ظاهرا چنین جمله ای را فرمودند. اما بقیه روی شهادت ایشان اتفاق دارند. دوستان و یاران بر روی شهادت ایشان اتفاق نظر دارند. زمان شهادت ایشان من ایران بودم.