بیانیه گروه فرقان پس از ترور آیتالله سید رضی شیرازی
آیتالله سید رضی شیرازی از علمای تهران و مبارزین انقلاب، در سن 93 سالگی در تهران درگذشت. ایشان که سالها امام جماعت مسجد شفا در محله یوسفآباد تهران بود، تیرماه 1358 توسط گروهک فرقان ترور و زخمی شد. موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی به مناسبت رحلت ایشان، تصویر و متن کامل بیانیه گروهک فرقان پس از ترور ایشان را منتشر میکند:
بَشِّرِ الْمُنَافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا
الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ ۚ أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا
منافقین را مژده بده که قطعاً برای شان شکنجه کشنده است. آنها که کافرین را همپالگی های سوای مومنین می گیرند آیا پیش آنها بزرگی میجویند؟ پس قطعاً آن عزت و بزرگی به طور کلی برای خداوند است.
منافقین این عناصر منفور و هزار چهره در طرز تفکر قرآنی و در حرکت توحیدی پیامبر در موضوع خیانت و نیرنگ و کارشکنی و قلب حقایق و تحریف واقعیات و آیات خداوند و بدعت گذاری در دین جایگاهی ویژه دارند. آنان بر خلاف کافرین که میان خود و ایدئولوژی توحیدی حریمی قائلند، در زیر پوشش دین در تمامی خیانت ها و ضربه زدن ها دست دارند. این کافرین داخلی حزب توحیدی از هیچ خدعه و نیرنگی در جهت پیشبرد مقاصد خود باز نمی مانند و موضع عناصر انقلابی مومن در برابر آنان و در زمینه اعمال خشونت و قهر انقلابی پیکار خونین است آیه مورد بحث به نمونه روشن این موضع گیری توجه می دهد.
منافقین را مژده بده که قطعاً برایشان شکنجهای کشنده است
این عذاب دردناک و شکنجه کشنده صرف نظر از تحقق جامع و کامل آن در نظام برتر اشاره به محتوای آیه ۹ سوره تحریم است که از ضرورت پیکار خونین پیامبر و اعمال خشونتش در برابر کافرین و منافقین سخن گفته، جالب توجه بیان ماهیت منافقین در آیه بعد، از دیدی خاص می باشد.
آنها که کافرین را همپالگی هایی سوای مومنین می گیرند آیا پیش آن ها بزرگی میجویند؟ پس قطعاً آن عزت و بزرگی به طور کلی برای خداوند است.
به طوری که ملاحظه می شود منافقین با دشمنان خارجی و عناصر کافر و ضد توحید بند و بست داشته و به دوستی با آنان مفتخرند. دوستیای که از نظر کافرین مزدوری است. بدین معنا که در طرز تلقی کافرین، منافقین عناصر سرسپرده و مزدوری هستند که میتوانند آلاتی بلا اراده برای اجرای دستورات آنها باشند.
راستی هدف منافقین از این بند و بست چیست؟ آیا این تیره روزان پنداشته اند که از این راه میتوانند حس بزرگی طلبی و برتری جویی خود را ارضا کنند؟ زهی خیال باطل.
آنان اگر دیدگاهی باز و ایمانی راستین و گرایشی استوار داشتند، در مییافتند که تمامی بزرگیها و برتریها برای خداوند است و در مدار ربوبی و در جهت انطباق با اراده خداوند، بزرگی و عظمت مفهوم واقعی پیدا میکند.
نمونه روشن و مظهر بارز باند منافق در جامعه ما آخوندیسم است. آخوندیسم تبهکار این باند پلید و سازشکار و سرسپرده به فئودالها و سرمایه داران داخلی و استعمار خارجی همیشه سعی در منزوی کردن مومنین و ترسیم وارونه چهره پاک و صادقانه آنان در دیدها داشته و دارد و این واقعیت تلخ امروز روشنتر از گذشته در جامعه ما مطرح است.
اما موضع انقلابگران توحیدی در برابر آخوندیسم بر پایه همان بشارتی است که در آیات بیان گردید و درباره عوامل و سردمدارانش تاکنون تحقق یافته است.
یکی از عوامل و سردمداران، سیدرضی شیرازی است. عنصر منفوری که چه در رژیم طاغوتی قبلی و چه در رژیم ضد مردمی و ضد توحیدی فعلی، جز پاسداری از اشرافیت ننگین در پوشش اسلام کاری نکرده است. او در باندی که زیر پوشش جامعه روحانیت تهران به توجیه خیانت های رژیم قبلی و فعلی مشغول است، عضویت دارد و در تمامی توطئه هایی که بر علیه خلق مسلمان مستضعف و انقلابیون توحیدی تاکنون طرح شده است، سهیم و شریک می باشد.
او رئیس کمیته منطقه سه یوسف آباد و ونک بود که تحت این عنوان به بازسازی ساواک در حوزه فعالیتش اقدام ورزیده و با مزدورانش سعی در دست گیری مبارزین راستین به اتهامات واهی است.
تصمیم بر اعدام انقلابی شیرازی از یک سو بازتاب دلایل زیر مبنی بر محکومیت وی بود و از سوی دیگر کوششی در جهت اجرای فرامین خداوند.
دلایل محکومیت شیرازی:
1-پاسداری از اشرافیت ننگین و توجیه آن در قالب اسلام و موضع گیری منافقانه در برابر مجاهدین راستین در رژیمهای ضدملی و ضد توحیدی قبلی و فعلی.
2- سرسپردگی به دیکتاتوری آخوندیسم و طراحی و اعمال سیاستهایش در حوزه حکومت خویش.
3- سوءاستفاده از قدرت و به کار گرفتن مزدوران آخوند زده برای به تور انداختن فرزندان راستین این مرز و بوم.
4- مفسد فی الارض
5- عضویت در باند توطئهگر جامعه روحانیت تهران و فعالیت برای تحمیل بافته های آخوندیسم در شکل به اصطلاح قانون اساسی که به کاندید شدن این عنصر منفور جهت مجلس خود ساخته خبرگان انجامید.
6- سکوت و تسلیم و رضایت نسبت به کشتار وحشیانه مسلمانان بی پناه کردستان و ترکمن صحرا و نقده و خوزستان و... توسط ارتش مزدور و آخوند زده های خائن.
در برابر این دلایل، قوانین خداوند هم جالب توجهاند:
«....فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ...» پس پیشوایان و سردمداران کفر را پیکار کرده و بکشید.
«...فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ...» پس همدستان شیطان را بیکار کرده و بکشید.
«...وَقَاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ...» و شرکت آوران را بکشید.
شمول و گستردگی آیات، دامن عنصر منفور را هم میگیرد. زیرا او همدست شیاطین داخلی و از سردمداران کفر بود.
او عنصری فرد پرست و مشرک بود. و سر انجام همه نقشه های فریب و توطئه های دروغش نقش بر آب گشت و اگرچه به پرونده زندگی ننگینش برای همیشه خاتمه داده نشد و اجلش نرسید، اما همین خود بس که عذاب خداوند به دست انقلابیون توحیدی نصیبش گشت و هیچگاه از انتقام انقلابی در امان نخواهد ماند. به امید روزی که بساط فریب و نیرنگ دیکتاتوری آخوندیسم با مبارزات پیگیر مجاهدین راستین برچیده شده و اراده خداوند مبنی بر امامت و وراثت مستضعفین زمین تحقق پذیرد.
نظرات