ده پیامد «جمعه خونین»
7039 بازدید
روز جمعه 17 شهریور 1357 که در تاریخ ایران به «جمعه سیاه» مشهور شده در در میان روزهای سال آخر حکومت پهلوی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بود. کشتار وحشیانهای که ماموران رژیم پهلوی در میدان ژاله تهران که بعدها میدان شهدا خوانده شد، به راه انداختند، با چند پیامد عمده برای حکومت محمد رضا شاه توام بود:
1 – ناممکن شدن سیاست «آشتی ملی»
این کشتار راه مخالفان و مبارزان را برای همیشه از حکومت جدا کرد و درست در زمانی که کابینه موسوم به «آشتی ملی» جعفر شریف امامی با تبلیغات فراوانش استقرار مییافت، امکان هرگونه آشتی میان حاکمیت و مردم ناممکن گردید. در واقع فاجعه 17 شهریور 1357 در تهران اولین عملیات برنامهریزی شده از سوی دولتی بود که با شعار «آشتی ملی» به قدرت رسیده بود.
2 – تضعیف موقعیت میانهروها
حادثه 17 شهریور 1357 احساسات عمومی را نسبت به شاه بیش از پیش تحریک کرد و موقعیت میانهروهایی را که هنوز بر اساس باورهای خویش به دنبال رسیدن به نوعی مصالحه و سازش بین انقلابیون و حامیان شاه بودند، بیش از پیش تضعیف نمود.
3 – رسوایی جهانی شاه و حامیان حقوق بشری او
جنایت 17 شهریور علیرغم تمام تلاشهایی که برای سانسور ابعاد گسترده آن صورت گرفت، بازتاب وسیعی در جهان یافت و رسوایی جهانی شاه و رژیم پهلوی و متولیان کاخ سفید آمریکا را که پرچم حقوق بشر در دست گرفته ولی از این جنایت حمایت میکردند، در پی داشت.
4 ـ تزلزل در اراده رژیم در رویارویی با ملت
به دنبال کشتار 17شهریور اراده رژیم در رویارویی با ملت سخت به تزلزل افتاد. چرا که شیوه سرکوب در عمل شکست خورده بود. اجرای طرح حکومت نظامی که بر اساس نظریه مشاوران امنیتی و ساواک، بهترین سیاست ممکن جهت برقراری امنیت تلقی می شد، نتیجه عکس بخشید.
5 – از بین رفتن ترس از مرگ در مردم
حادثه 17 شهریور 1357 و کشتار دستهجمعی مردم، مدار مبارزه و مقاومت و فداکاری را عوض کرد. به جای اینکه مردم بترسند و به خانههایشان بروند به انتقام و خونخواهی برخاستند. این حادثه ترس از مرگ را در مردم از بین برد و در این جانباختگی و از خودگذشتگی و فداکاری، زنان سهمی عظیم داشتند.
6 ـ تزلزل در صفوف ارتشیها
حوادث 17شهریور و ادامه حکومت نظامی، انسجام ارتش را متزلزل و اراده آن را با تردید مواجه ساخت. استقرار طولانی مدت ارتش در میدان ها و مراکز مهم شهرها در برابر مردم، فلسفه وجودی ارتش را به زیر سئوال برد. چرا که ارتش اساسا به منظور حفظ امنیت مرزها و پاسداری از کشور در برابر تهدیدات خارجی به وجود آمده بود. اما اکنون می بایست سلاح خود را به سوی هموطنان خود نشانه بگیرند. این واقعیت با توجه به ساختار ارتش شاهنشاهی که شکاف عمیقی میان کادر فرماندهی با نیروهای مسلح از نقطه نظر گرایش های سیاسی و تمایلات ملی و مذهبی وجود داشت موضع ارتش را به عنوان سرکوبگر مخالفان سخت تضعیف کرد و موج فرار سربازان از پادگانها را موجب گردید. امام خمینی یک روز پس از 17 شهریور در اعلامیهای در نجف خطاب به ملت ایران، شاه را عامل حکومت نظامی و مسئول کشتار مردم دانست و به ارتشیان هشدار داد در کنار مردم قرار گیرند و از همین زمان، بسیاری از ارتشیان به ملت پیوستند.
7 ـ گسترش اعتصابات و تضعیف روز افزون دولت
از مهم ترین پیامدهای 17شهریور توسعه اعتصابات به شکلی فراگیر در کشور بود که ضربهای مهلک بر پیکره اقتصادی و حیات رژیم وارد آورد. مهمترین ویژگی دوره تازه اعتصابات ماهیت سیاسی آن بود که با هدف از پا در آوردن رژیم و فلج ساختن آن صورت پذیرفت. با توسعه اعتصابات، آثار ضعف و دوگانگی در مجموعه نظام سیاسی آشکارا چهره نمود و رژیم را در مانده ساخت. زیرا در همان حال صاحبان سرمایه سخت به هراس افتاده و از هرگونه سرمایه گذاری جدید ترس داشته و خودداری میکردند. در نتیجه بحران بیکاری رو به افزایش نهاد، فرار سرمایه ها و خروج ذخایر ارزی تشدید گردید و رژِیم در سراشیبی سقوط قرار گرفت.
8 ـ تحکیم رهبری حضرت امام خمینی
شریف امامی درآغاز تصدی نخست وزیری در مورد بازگشت امام خمینی(ره) اعلام کرده بود که بازگشت ایشان به کشور بلامانع است. و از اعزام هیاتی به منظور مذاکره و بازگشت ایشان به نجف خبر داد. اما امام در همان روز اول، نخست وزیری شریف امامی را "نیرنگ شیطانی شاه" خواند و پیشنهاد آشتی با روحانیون را "وعده پوچ و فریبکارانه " دانست و مردم را به مقاومت و مبارزه تشویق کرد. با وقوع حادثه 17شهریور، امام، شاه را مسئول کشتار مردم دانست و خواستار انهدام رژیم پهلوی شد. شکست دولت شریف امامی در پیشبرد سیاست آشتی ملی و ناکامی در جلب همکاری و مشارکت نیروهای سیاسی و مذهبی مخالف، رژیم را به اخراج امام از نجف تحریک کرد تا ایشان را به تصور خود در انزوا قرار دهد. لذا با تبانی دولت های ایران و عراق، ماموران امنیتی حکومت بعث، منزل امام را به محاصره گرفتند. این فشار که به منظور سکوت اجباری امام صورت گرفت نتیجه معکوس داد. امام که حاضر به تمکین از سیاست های دولت عراق نشده بود با عزیمت به پاریس، در مواجهه مستقیم با محافل خبری و سیاسی جهان قرار گرفت و توانست در سطحی گسترده تر، آرمان ها و مواضع انقلاب را برای تمام جهانیان باز گو کند. این مسائل موجب شد تا تمامی نیروهای ملی و مذهبی چاره ای جز پیوستن به صفوف انقلاب تحت زعامت حضرت امام را نداشته باشند و این معنایی جز تحکیم رهبری بلا منازع امام نداشت.
9 – افشاء چهره واقعی آمریکا در برابر تحولات ایران
متعاقب واقعه 17 شهریور، روسای جمهور مصر، اسرائیل و آمریکا روز 19 شهریور با شاه گفت و گو کردند. شاه در گفت و گو با کارتر واقعه 17 شهریور را یک طرح شیطانی از سوی کسانی دانست که از برنامه ایجاد فضای باز سازی کشور بهره مند شده و از آزادی های اعطا شده علیه وی سوءاستفاده کردند. او خواستار ادامه حمایت های آمریکا شد و هشدار داد در غیر این صورت دشمنانش او را غافلگیر ساخته و بر وی پیشی خواهند جست. کارتر نیز در پاسخ به در خواست های شاه او را از جهات گوناگون مطمئن ساخت و حمایت صریح خود را از اقدامات سرکوب گرانه شاه اعلام کرد.
واقعه 17 شهریور نخستین زنگ خطر را برای زمامداران آمریکا به صدا در آورد. از همین زمان گروهی از سران آمریکا به بررسی دقیق تر و بازنگری کارشناسانه در حوزه مسائل ایران ترغیب شدند که ماحصل این بررسی ها چیزی جز سردرگمی هر چه بیشتر آمریکا در امور ایران نبود که با توصیه های ضد و نقیض به شاه همراه می شد و در نتیجه مسیر انقلاب را هر چه بیشتر هموار می ساخت.
10 - به ثبت رسیدن آستانه تحمل حکومت پهلوی در برابر مخالفان
حادثه 17 شهریور در تاریخ انقلاب اسلامی ایران به عنوان لکه ننگی بر دامان حکومت پهلوی در برابر خواست مردم باقی ماند. این حادثه به عنوان شاخص و میزانی برای ارزیابی آستانه تحمل آن حکومت در برابر خواستههای مردم به ثبت رسیده و در معرض قضاوت جهانیان قرار دارد.
موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
نظرات