جنگ تحمیلی و خیانتهای منافقین
یکی از مهمترین خیانت های منافقین از آغاز جنگ تحمیلی همکاری اطلاعاتی و دادن اطلاعات سری کشور به رژیم بعث عراق است. در واقع منافقین گمان می کردند که عراق کار انقلاب را یکسره می کند لذا خود را نزد رژیم بعث به عنوان یک گروه سراسری معرفی نموده بودند تا در قدرت آینده ایران حرف اول را بزنند.
سازمان مجاهدین خلق با استراتژی مبارزه مسلحانه در شهریور ۱۳۴۴ به وسیله محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغربدیع زادگان برای براندازی رژیم شاهنشاهی بنیانگذاری شد. این سازمان با توجه به ضعف اعتقادی و البته نفوذ ساواک به تدریج به مارکسیسم متمایل شد و در سال 54 به طور رسمی ایدئولوژی خود را مارکسیستی اعلام کرد.
مسعود رجوی که در اسناد تاریخی ارتباط های مشکوک او با ساواک نیز موجود است خود را به راس سازمان می رساند و در مدت کوتاهی از پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ تحمیلی رویه سازمان را به سمت رژیم بعث و امریکا تغییر می دهد. با پیروزی انقلاب و حتی قبل تر از آن سازمان ارتباط هایی را با رژیم بعث عراق برقرار می نماید.
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی منافقین نهادی را با عنوان جنبش ملی مجاهدین ایجاد می کنند و ساختمان بزرگ و مجهزی را که متعلق به بنیاد پهلوی بود را اشغال می کند.این ساختمان دیوار به دیوار سفارت عراق است.این همسایگی باعث شد،ارتباطات مشکوک سازمان و عوامل سفارت لو نرود.
یکی از عوامل ارتباطی سازمان با رژیم بعث یک فرد عراقی به نام فاضل البصام است که در بین منافقین به فاضل مصلحتی معروف است.این فرد عامل بسیاری از دیدارهای رجوی با رژیم بعث و دستگاه های اطلاعاتی عراق است.او از سال 57 در کنار رجوی است.اواخر سال 59 رجوی سفری مخفیانه به فرانسه دارد.این سفر که هماهنگ کننده آن بنی صدر است،یک ماه به طول می انجامد.سپس در اردیبهشت سال 60،رجوی در نشست سران منافقین ، چرخش سازمان را در قالب خط مبارزه تا سرنگونی نظام اعلام می کند.
تعدادی از منافقین به کردستان عراق میروند، تعدادی به فرانسه و افرادی هم برای خرابکاری مخفیانه در قالب خانه های تیمی در ایران می می مانند.
همزمان با این اتفاقات و با آغاز جنگ تحمیلی گرچه منافقین ارتباط های مخفیانه خود را با عراقی ها شدت بخشیده اند اما بیانیه ای مبنی بر آمادگی برای دفاع از کشور با قید یک شرط اعلام می کنند. شرط منافقین ، حضور در جبهه ها با هویت سازمانی مستقل است.دریافت سلاح و تجهیزات وحضور خودمختاری درخواست های مشکوکی بود که اقدامات منافقین در جبهه ها و همچنین همکاری های منافقین با سازمان های اطلاعاتی عراق علت آن را اثبات نمود.حرکات مشکوک منافقین در جبهه توسط ارتش و سپاه گوشزد می شود.
دی ماه سال 61 مسعود رجوی با طارق عزیز معاون نخست وزیر عراق دیدار می کند تا مقدمات حضور علنی منافقین در عراق فراهم شود.
یکی از مهمترین خیانت های منافقین از آغاز جنگ تحمیلی همکاری اطلاعاتی و دادن اطلاعات سری کشور به رژیم بعث عراق است. در واقع منافقین گمان می کردند که عراق کار انقلاب را یکسره می کند لذا خود را نزد رژیم بعث به عنوان یک گروه سراسری معرفی نموده بودند تا در قدرت آینده ایران حرف اول را بزنند. اما بعثی ها هرگز این ادعا را باور نداشتند بلکه استراتژی بعثی ها از پذیرش منافقین علم کردن آنان در مقابل مجلس اعلای شیعیان بود که به عنوان حامی ایران در عراق به شمار می آمد.
سرلشگر وفیق السامرایی یکی از فرماندهان اطلاعات رژیم صدام می گوید:صدام در دادن اعتبار برای فعالیت های اطلاعاتی به هیچ مرزی اعتقاد نداشت.به همین دلیل ماهانه بین 9 تا 10 میلیون دلار علاوه بر تجهیزات به مسعود رجوی می داد.
سال 65 منافقین به صورت علنی جایگاه خود را در عراق اعلام میکند. مسعود جابانی عضو سابق سازمان همکاری متقابل رژیم بعث عراق و مجاهدین را اینگونه بیان میکند: «کشور عراق زمین و تدارکات و تجهیزات نظامی و لجستیکی مجاهدین را تامین می کرد و در مقابل مجاهدین اطلاعات جبهه ها و تحرکات نظامی ایران و شنود بی سیم را به دولت عراق انتقال می داد.این عراق بود که ماملا سازمان را درخدمت خود گرفته بود.»
محمد حسین سبحانی میگوید: «استخبارات عراق از طریق مهدی ابریشمچی،پرسش های اطلاعاتی مورد نیاز ارتش عراق را در مورد شناسایی محل پل ها،تاسیسات آب و برق و ... را به رجوی می داد تا سازمان پاسخ های آن را تحویل دهد .»
تا سال 65 خیانتهای منافقین شامل ایجاد جنگ شهری ترور مسئولین، نظامیان و حتی مردم عادی، تخلیه تلفنی، جاسوسی و جمع آوری اطلاعات بود. 29 خرداد 66 یعنی یک سال پس از استقرار کامل در عراق پیام رجوی مبنی بر تاسیس ارتش آزادی بخش ملی منتشر شد. نظامیان این ارتش از دوهزار نفر تجاوز نکرد و تنها در عملیات مرصاد بود که با فراخوان و هزینه های هنگفت و کمک رژیم بعث منافقین توانستند تعداد را به 6هزار نفر برسانند.
یعد از تشکیل، این ارتش به ابزاری در دست عراق تبدیل شد تا از سازمان برای حملات ایذایی و کوچک استفاده کند. منافقین در این دوره با حمله به یک پایگاه کوچک از رزمندگان با تبلیغات سعی در بزرگنمایی این عملیاتها را داشت.
در فروردین سال 67 عراق غافلگیرانه فاو را که 2 سال و سه ماه در اختیار ایران بود ، با به کارگیری سلاح شیمیایی پس گرفت. بعد ها روشن شد که اطلاعات گردآوری شده توسط منافقین در این عملیات برای عراقی ها بسیار حائز اهمیت بوده است. علاوه بر این در همان دوران منافقین یک عملیات ایذائی برای فریب رزمندگان ایرانی به نام آفتاب در غرب شوش انجام دادند
یکی دیگر از خیانت های منافقین در روز های پایانی خرداد 67 اتفاق افتاد که منافقین به کمک ارتش عراق به مهران و دهلران حمله کردند. در این نبرد که منافقین نام چلچراغ را برای آن انتخاب کرده بودند موفق می شوند وارد مهران شوند. رجوی طی سخنانی مدعی شدند وقتی میتوانیم در یک عملیات شهری را آغاز نماییم سپس دسترسی به تهران چندان مشکل نیست. البته سازمان پس از سه روز به طور کامل منطقه را ترک می کند و به عراق بر میگردد.
در تیرماه 1367 جمهوری اسلامی ایران رسما قطعنامه 598 را پذیرفت در حالی که از بدو تصویب این قطعنامه در 30 تیر 1366، ایران آن را رد نکرده بود و برای تأمین اهداف خود، از طریق مذاکره با دبیرکل سازمان ملل، برای پذیرش قطعنامه شروطی را طی نموده بود و در واقع عملا آن را به صورت مشروط پذیرفته بود.
با اعلام خبر پذیرش قطعنامه از سوی ایران، نقشهها و طرحهای قبلی سازمان با بنبست مواجه شد. در آن شرایط، سازمان در کنار امیدواری به داشتن پشتوانه خرده عملیاتهای مرزی، حمایت نمایندگان کنگره و سنای آمریکا را نیز یدک میکشید.
در 30 خرداد 1367 نماینده کنگره و 14 سناتور آمریکایی طی نامهای به جرج شولتز وزیر خارجه وقت آمریکا، از وی خواسته بودند که به جنبشهای مقاومت داخلی در ایران توجه کند، و در همین راستا حمایت از سازمان منافقین ـ مستقر در عراق ـ را اکیدا توصیه کرده بودند.
مروین دایملی نماینده کنگره آمریکا در روز دوشنبه 6 تیر ماه 67 در تظاهرات سازمان در واشنگتن شرکت کرده و طی سخنانی که از یکی از شبکههای تلویزیونی آمریکا هم پخش شد اظهار داشت: نباید دست از تلاش کشید، مطمئن باشید که با کمی صبر و تلاش بیشتر به زودی از مهران به تهران رژه خواهید رفت . سازمان نوار ویدئویی سخنرانی مزبور را برای کلیه کادرهای سازمان پخش کرد.
سازمان برای فرار از وضعیت به وجود آمده ناشی از پذیرش قطعنامه توسط ایران، مجبور شد دست به حمله بزند تا به قول رجوی از سوخت رفتن نیروها جلوگیری نماید.
او فرصت نیافت تا سازماندهی چندان منسجم و یکنواختی را بین نیروهایش ایجاد کند و مجبور شد در طی مدت زمان اندکی طرح حمله به ایران و فتح تهران و سقوط جمهوری اسلامی ایران را طراحی کند. این طرح و برنامه مدون پیش از آن که شکل یک اتخاذ استراتژی نظامی داشته باشد، به طنز شبیه بود، این طنز مصرح را میتوان چنین تشریح کرد که شخصی میپندارد حکومتی که یک ارتش تا بن دندان مسلح با انواع و اقسام حمایتهای همه جانبه و سازماندهی نظامی عالی نتوانست آن را در طول هشت سال از پای درآورد، میتواند با یک ارتش بدون سازمان و غیر نهادینه شده در طول چند روز سرنگون کند.
نقطه اتکا تئوریک مسعود رجوی، حمایتهای مردمی بود، اما غافل از این که مردم، تصور مطلوبی از وی و نیروهایش نداشته و کمترین اعتماد ممکن نسبت به آنها در لایههای فکری و تجربی ملت ایران وجود نداشت. غفلت رجوی و تئوریسینهای نظامی وی از وضعیت فکری سیاسی داخلی ایران را می توان علت اصلی شکست سازمان منافقین در عملیات مرصاد محسوب کرد.
به هر حال این عملیات به هر شکلی به انجام رسید، اما با توجه به گستردگی حوزه مباحث در خصوص عملیات مزبور، دستاوردهایی از خویش به جای گذاشت. حوزه تاثیرات عملیات مرصاد را شبیه هر عملیات بزرگ دیگری میتوان به دو حوزه تاثیرات و دستاوردهای داخلی و تاثیرات و دستاوردهای خارجی تقسیم کرد. شش روز پس از قبول قطعنامه توسط ایران و در شرایطی که نیروهای عراقی با زیر پا گذاشتن توافقات ۵۹۸ مجددا به خرمشهر حمله کرده و تا آستانه تصرف آن پیش رفته بودند، سازمان مجاهدین عملیاتی با نام فروغ جاویدان را آغاز کرد.
مسعود رجوی در شب آغاز عملیات گفت: «براساس تقسیمات انجام شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید... کاری که ما می خواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت می تواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند... از پایگاه نوژه هم ترسی نداشته باشید؛ هر سه ساعت به سه ساعت دستور می دهم هواپیماهای عراقی بیایند و آنجا را بمباران کنند. پایگاه هوایی تبریز را هم با هواپیما هر سه ساعت به سه ساعت مورد هدف قرار خواهیم داد... علاوه بر آن، ضد هوایی و موشک سام ۷ هم که داریم... هوانیروز عراق تا سرپل ذهاب به همراه ستون ها خواهد بود. از نظر هوایی ناراحت نباشید چون هواپیماهای عراقی پشتیبان ما هستند و تمام ماشین ها به صورت ستون حرکت می کنند.»
پایگاه بصیرت، گروه سیاسی
نظرات