سخنرانی دکتر محمد مصدق در شورای امنیت سازمان ملل (بخش دوم)

دکتر مصدق: قرارداد ۱۹۳۳ با زور و فشار به ما تحمیل شد


دکتر مصدق: قرارداد ۱۹۳۳ با زور و فشار به ما تحمیل شد

(به نقل از روزنامه اطلاعات؛ اول و دوم آبان‌ماه ۱۳۳۰)

 

متن کامل نطق سوم آقای دکتر مصدق در شورای امنیت

جناب آقای رئیس محترم شورای امنیت، نماینده انگلستان با فراموش کردن گذشته، ما را بیش از پیش خوشحال و خشنود ساخته است. وی احساس می‌کند که این قضیه به مثابه کتابی است که باید از خواندن آن منصرف شد. نماینده انگلیس سعی داشته از سکوت و خاموشی ما استفاده کرده و با ارائه مطالب و اتهامات غلط و ساختگی، شورای امنیت را مجذوب خود کند. من در نطق سابقم گفتم که ما حاضر نیستیم که راجع به اعتبار قرارداد به اصطلاح ۱۹۳۳ در اینجا مذاکره کنیم. سر گلادوین جِب [نماینده انگلستان] از این فرصت استفاده کرده و قرارداد مزبور را معتبر جلوه می‌کند، در حالی که این کار بسیار غلط و اشتباه است. این قرارداد با زور و فشار به ما تحمیل شده و ما برای آن اعتباری قائل نیستیم. نماینده انگلیس سعی می‌کند اظهارات مرا ضد و نقیض جلوه دهد. وی حاضر نیست در اینجا صریحاً بگوید که انگلستان یک دولت دیکتاتوری به کشور ما تحمیل کرده بود. شرکت سابق نفت در واقع در جامعه ملل[=نیای سازمان ملل] بر ما پیروز آمد و موفق شد مدت قرارداد را تمدید کرده و زنجیرهایی را که دارسی به دست و پای ما انداخته بود، محکم‌تر سازد. اجازه می‌دهم که نماینده دولت انگلیس در اینجا از دولت متبوع خود دفاع کرده و بگوید که کدام قرارداد که با وضع فوق‌الذکر به امضاء رسیده، دارای اعتبار است.

تصور نکنید که شرکت نفت پس از شکست دادن ایران، در رفتار خود کوچکترین تغییری داده و از لحاظ توجه به اصلاحات یک کشوری که ثروت آن را به یغما می‌برده، نمونه بارزی برای دیگران شده باشد، بلکه برعکس به همان طریقی که قرارداد مزبور به ما تحمیل شد، شرکت نفت دائماً سعی کرده که از کوچکترین اعتراض ما جلوگیری نماید و در واقع ما را خفه کرده است. شرکت نفت، دولتی در دولت ما تشکیل داده بود. در مدتی که شرکت نفت در ایران مشغول فعالیت بوده، دولت‌های ایران دائماً برای راهنمایی و کسب تکلیف به «بریتانیک هاوس» مقر شرکت نفت در لندن می‌نگریسته‌اند. با وجود این، نماینده انگلیس به خود اجازه می‌دهد که اظهارات بنده را اتهام جلوه داده و می‌گوید که من آنها را به طرز غیرمسئولی ادا می‌کنم. من تاکنون در بیانات خود کلماتی را که نماینده انگلیس به کار برده، به زبان نیاورده‌ام و اگر اظهارات ایشان را به دقت ورق بزنید، خواهید دید که در هر صفحه‌ای کلمات اهانت‌آمیز جدیدی به کار برده شده است. نماینده انگلیس می‌گوید که اقدامات ما [=دولت ایران] جنون‌آمیز است و ملت ما نیز گول خورده‌اند. وی سپس ما را عجول و هوسران خوانده و می‌گوید که وضع را غیرقابل تحمل کرده‌ایم. او دستگاه قانون‌گزاری ما را دو به هم زن معرفی کرده و ما را سرسخت می‌خواند و مدعی است که برای ما [=دولت انگلستان] راهی نمانده جز اینکه اولتیماتوم صادر کنیم. آقای جِب مدعی است که ما [=دولت ایران] هیچ‌گونه درد و ناله نداریم و فقط مایل هستیم که به شرکت نفت و به دولت انگلیس تهمت وارد کنیم. او ما را مزخرف و نمک‌نشناس[!] خطاب می‌کند. اقدامات ما را افراطی و توأم با استثمار جلوه می‌دهد و مدعی است که ما [=دولت ایران] برای اینکه خود را از غضب مردم نجات دهیم احساسات آنها را علیه خارجی‌ها برمی‌انگیزیم. نماینده انگلیس به اینها قناعت نکرده خاطرنشان می‌کند که عملیات ما [=دولت ایران] اغفال‌کننده و مبنی بر انتحار می‌باشد و مدعی است که ما برای رسیدن به یک هدف موهوم، ملت ایران را کورکورانه به پرتگاه نیستی هدایت می‌کنیم. سر گلادوین جب پس از این اتهامات سعی می‌نماید هم‌وطنان خود را با نقش و نگار فریبنده‌ای جلوه بدهد. می‌گوید که انگلستان در برابر عکس‌العمل‌های ناشیانه و نادانی دولت و ملت ایران سعی کرده که از منطق و عقل پیروی کند. [می‌گوید] انگلستان شرایط سخاوتمندانه به ایران پیشنهاد کرده و انگلستان نسبت به ملت ایران ابراز همدردی کرده و به برنامه‌های اصلاحاتی ما [=دولت ایران] کمک نموده است. نماینده انگلیس سپس مدعی است که عملیات شرکت نفت برای سایر شرکت‌ها سرمشق خوبی به شمار می‌رود و شرکت سابق حداکثر کوشش خود را کرده [تا] سطح زندگی مردم ایران را بالا برد، تعداد طُرق و پل‌های ایران را زیاد کند، خانه، کار، فرهنگ، بیمارستان، درمانگاه، مدرسه و غیره برای همه تهیه نماید. شرکت سابق بنا به ادعای آقای جب عواید خود را در ایران خرج کرده[!]. من با استماع نطق نماینده انگلیس و آهنگ مخصوصی که او در موقع ایراد آن به کار می‌برد، چنین فکر می‌کنم که بلکه خدای نکرده من در این کار اشتباهی کرده‌ام و باید بگویم که واقعاً شرکت سابق یک مؤسسه خیریه‌ای بوده که ما نسبت به آن و کلیه نعمت‌هایی که در کشورمان می‌ریخته نمک به حرامی کرده‌ایم! من نمی‌خواهم همان تعریف‌هایی که جب از هم‌وطنان خود کرده در اینجا از مردم ایران بکنم، ولی صریحاً می‌توانم بگویم که تمام عملیات خیرخواهانه‌ای که به قول نماینده انگلیس از طرف شرکت سابق در کشور ما انجام می‌گرفته، برای آنهایی که به وضع ایران آشنا هستند واقعاً جای تعجب و تحیّر خواهد بود، و هیچ شخص مصلحی که حتی یک بار به ایران مسافرت کرده باشد این تعریفات سر گلادوین جب را قبول نخواهد کرد. ما یک ملت کهن‌سال و قدیمی هستیم و باید بگویم که از نقطه نظر ترقیات فنی قدری از غرب عقب مانده‌ایم. این موضوع نیز علل فراوان دارد که مهمترین آنها اینست که کشورهای مترقی دائماً در برابر ترقیات و پیشرفت‌های ما سدّ بزرگی قرار داده و مانع از پیشرفت ما شده‌اند.

سر گلادوین جب ادعا می‌کند که ما در تحصیل آزادی و نظارت بر منابع ملی خود عجله زیاد به خرج داده‌ایم. مدت پنجاه سال تمام ملت ایران قادر نبود حق خود را از شرکت سابق استیفا کند و آن را وادار کند که معاملات عادلانه انجام دهد. ما پنجاه سال تمام در انتظار روزی بودیم که شرکت در ابراز حسن‌نیت و عدالت پیش‌قدم شود، و از نماینده انگلیس سؤال می‌کنم که آیا انگلستان می‌توانست و یا حاضر بود برای کاری این همه صبر و حوصله به خرج دهد؟ سر گلادوین جب به علاوه خاطرنشان می‌سازد که ایرانی‌ها در ایجاد صناعت بزرگ نفت ایران نقش بزرگی بازی نکرده‌اند، حال اینکه باید از بدو شروع عملیات شرکت، ایران با این شرکت دوش به دوش همکاری کرده باشد. من نمی‌خواهم در اینجا زیاد از ملت خود دفاع کرده باشم، ولی همین اندازه کافی است که بگویم در مدت پنجاه سال اخیر، شرکت سابق، ما را اغفال کرده و تازه ما به فکر این افتاده‌ایم که باید ما صناعات خود را خودمان اداره کنیم. شرکت سابق در این مدت میلیون‌ها لیره استفاده برده و از محل این درآمدهای هنگفت صناعت نفت را توسعه داده، و در مقابل با اقدامات غیرقانونی سعی کرده است که حق مسلّم ما پایمال شود و ما در عملیات آن کوچکترین دخالتی نداشته باشیم. سر گلادوین جب در اینجا ارقامی ارائه دادند و گفتند که در این مدت ۱۱۴ میلیون لیره به عنوان حق‌الامتیاز به ایران داده شده است. این رقم ظاهراً و در یک جا بزرگ جلوه می‌دهد، ولی اگر آن را بر پنجاه سال تقسیم کنیم وجه بسیار ناچیزی می‌شود. وی ضمناً فراموش کرد بگوید که تا سال ۱۹۳۳ ایران فقط ۱۶ درصد و پس از آن ۲۰ درصد از عواید نفت خود را به دست می‌آورد. وی ضمناً حاضر نشد بگوید که این مبلغ پس از کسر مالیات دولت انگلیس به دولت ایران پرداخت می‌شده و در واقع باید گفت که ایران در تمام مدتی که شرکت در ایران فعالیت می‌کرده مالیات به خزانه دولت انگلیس می‌پرداخته است. آقای جب حاضر نشد راجع به درآمد شرکت و دولت انگلیس از نفت ایران و مالیاتی که از ما می‌گرفته چیزی بگوید. ما می‌دانیم که در سال ۱۹۳۳ یعنی در حدود سی‌سال قبل، درآمد دولت انگلیس از نفت ایران ۴۰۳ میلیون لیره بود. این رقم مبتنی بر اظهارات مستر وینستون چرچیل است، و البته اطلاع نداریم که پس از ۱۹۳۳ شرکت نفت و دولت انگلیس چه میزان استفاده کرده‌اند، ولی مسلّماً با میزان حق‌الامتیازی که به ما داده‌اند تفاوت فراوان دارد.

سر گلادوین راجع به عوارض گمرکی که ما از شرکت سابق می‌گرفته‌ایم صحبت کرده و به مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم و سودهایی که از راه تبدیل لیره به ریال عاید ما می‌شده اشاره کرده است. نماینده انگلیس گویا غافل از این است که شرکت سابق به موجب قرارداد سابق حاضر شده بود در مقابل هر تن نفتی که از ایران به خارج حمل می‌کند مبلغی به عنوان مالیات به ما بپردازد و اگر این پول به ما پرداخت می‌شد درآمد ما از راه مالیات در سال ۱۹۴۷ به ۱۲ میلیون لیره می‌رسید، حال آنکه عواید ما در همین سال از مالیات مستقیم و غیرمستقیم از ۷۶۵ هزار لیره تجاوز نکرده است. در ۱۹۴۸ از این راه باید ۱۷ میلیون لیره به ما پرداخته شود، در حالی که ما فقط یک میلیون و هفتصد هزار لیره به دست آورده‌ایم. در سنه ۱۹۴۹ نیز شرکت باید به عنوان مالیات بر صادرات ۱۹ میلیون لیره به ما می‌داد، ولی ما فقط ۲ میلیون و صد هزار لیره دریافت نموده‌ایم و اگر میزان خسارت ما را از مالیات‌های نگرفته در مدت سه سال حساب کنیم ۴۴ میلیون لیره می‌شود. در همین مدت سال ۴۸-۱۹۴۷ عایدات خزانه‌داری انگلیس از مالیات نفت ایران ۶۵ میلیون لیره بوده، حال آنکه کلیه درآمدهای ایران اعم از حق الامتیاز، مالیات، عوارض گمرکی و غیره از ۳۰ میلیون لیره تجاوز نکرده است. علاوه بر دریافت‌هایی که دولت انگلیس از نفت ایران داشته، باید سود سهام را نیز یادآور شد. و نیز مزایایی که شرکت سابق برای [وزارت] دریاداری انگلیس قائل شده بود و نفت ایران را به مبلغ ناچیزی در اختیار آن وزارتخانه می‌گذاشت، مسلّماً به میزان درآمدهای ما لطمه وارد می‌آورد. باید ضمناً خاطرنشان کنم که شرکت سابق در سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۹ از پرداخت عوارض بر ۲۸ میلیون تن صادرات و ۶ میلیون تن واردات کاملاً معاف بوده است و جای بسی تعجب است که نماینده انگلیس ادعا می‌کند که شرکت سابق ۹ میلیون و ۱۰۰ هزار لیره در سال‌های مزبور به عنوان عوارض و مالیات به ما پرداخته است.
 

سخنرانی دکتر محمد مصدق در شورای امنیت سازمان ملل (بخش اول)