دریچهای به سالهای انقلاب و جنگ تحمیلی
روزهای واپسین خرداد هر سال مصادف است با سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی و شهادت دکتر مصطفی چمران. سوره مهر نیز در تبیین قهرمانان انقلاب و فرماندهان جنگ برای نسل جوان نقش فعالی داشته، آثار در خوری را از آنان منتشر کرده است. در این گزارش به آثار چاپ شده درباره دکتر علی شریعتی و شهید چمران خواهیم پرداخت.
پاوه سرخ
زندگینامة داستانی شهید دکتر مصطفی چمران که در سال 1360 در سوسنگرد به شهادت رسید توسط داوود بختیاری دانشور به رشته تحریر درآمده است. فصل اول این اثر با عنوان «قهرمان» به زندگینامه مختصر این شهید، فعالیتهای سیاسی در کشورهای آمریکا و لبنان، بازگشت به وطن پس از 21 سال و قبول منصب وزارت دفاع و نمایندگی مردم تهران در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و. . . پرداخته شده است.
هشت فصل دیگر کتاب خاطراتى پراکنده و در قالب داستان، از ایام نوجوانى و جوانى و لحظات حضور در کردستان و جبهههاى جنگ ایران و عراق است. عناوین این فصول عبارت است از: راز یک تومانى، کت پشمى، کلاس شبانه، گلوله هاى 16 آذر، دوست خوب من، پاوه سرخ، معجزه و آخرین نگاه. جوانمردى و انساندوستى شهید در دوران نوجوانى وى/ فعالیتهای ىسیاسى در 16 آذرماه 1332/ دوران تحصیل و فعالیتهاى سیاسی در آمریکا/ درگیرى و آشوب در کردستان و حضور مؤثر در کنارنیروهاى مردمى در دفاع از شهر پاوه/ لحظات رزم و حضور وى درمنطقه «ابوحمیظه» و «سوسنگرد»/ مجروحیت و مقاومت با تمام توان در برابر دشمن ... و لحظات شهادت «چمران» عمده موارد بیان شده در این کتاب است.( این کتاب توسط دفتر ادبیات و هنر مقاومت تدوین و توسط داود بختیاری دانشور به رشته تحریر درآمده است.
روایت همرزم شهید چمران
شانزدهمین چاپ خاطرات سیدابوالفضل کاظمی با عنوان «کوچه نقاشها» توسط سوره مهر منتشر شد. سید ابوالفضل کاظمی از همرزمان شهید چمران در جنگ تحمیلی بوده است. «کوچه نقاشها» در برگیرنده زندگینامه و خاطرات سیدابوالفضل کاظمی از دوران کودکی تا پایان سال 1367 و با تمرکز بیشتر بر سالهای حضور وی در جبهههای دفاع مقدس است که توسط راحله صبوری تدوین و تنظیم شده است.
ابوالفضل کاظمی، از رزمندگانی است که در کنار شهید دکتر مصطفی چمران و در گروه شهید اصغر وصالی با عنوان «دستمال سرخها» در کردستان فعال بوده است. کاظمی با شروع فعالیت ضدانقلاب در کردستان، همراه شهید قاسم دهباشی و شهید محمد بروجردی به کردستان رفت. آنان همچنین به گروه شهید چمران در درگیریهای سنندج و پاوه پیوستند. کاظمی سال 1365 فرماندهی گردان میثم لشکر 27 محمدرسول الله (ص) را برعهده گرفت و همراه شهید اصغر ارسنجانی در عملیاتهای کربلای 5 و 8 حضوری فعال داشتند. او در دورههای مختلف زندگی، تجربههای متعدد و متنوعی داشت.
مرد سلول شماره 5
معرفی کتاب: «قهرمانان انقلاب» مجموعهای از 20 جلد کتاب درباره زندگی چهرههای تاثیرگذار و شناخته شده انقلاب، ویژه گروه سنی نوجوان است. مرد سلول شماره 5 ششمین سری از این مجموعه است که اختصاص به دکتر علی شریعتی دارد. این کتاب در 16فصل بازگویی میشود. شخصیت اول داستان، نوجوانی است که طی اتفاقی به زندگی دکتر شریعتی علاقهمند میشود و با کمک پدرش که زندانبان دکتر شریعتی در زندان ساواک بوده، تحقیقی در خصوص زندگی علی شریعتی بنویسد. پدر وی دوران سربازیاش را در زندان ساواک گذرانده و با زندانی سلول شماره 5 که دکتر علی شریعتی بوده، هم کلام شده و به گفته خودش، درسهای بسیاری را از دکتر فراگرفته است...
روایتهای این کتاب، صحنههای مستند از زندگی دکتر شریعتی است و از عناصری که بافت زندگی نامه داستانی را به هم نمیزند استفاده شده است. در برخی از روایتهای این کتاب، از صحبتهای همسر و همرزمان دکتر شریعتی نیز استفاده شده است. توصیف جزئیات این صحنهها به این دلیل بوده که مخاطب را در جریان واقعه و حوادث قرار گیرد. نویسنده برای تکمیل ساختار داستانی اثرش، جزییات زندگی شریعتی را به کار برده و این شیوه نگارش زندگی نامه را به گونهای استفاده کرده که خواننده را از داستان دور نمیکند و محوریت کتاب که "علی شریعتی" است، از ذهن دور نمیشود.
نویسنده در این کتاب اتفاقات زندگی شریعتی را نه با رعایت ترتیب زمانی بلکه با رعایت اتفاقاتی که خود احساس کرده باعث جلب مخاطب میشود و مورد نظر جوانان و نوجوانان است، به شیوهای که رسم معمول برخی نویسندههاست، روایت کرده است. رحیمی تلاش کرده است تا با ایجاد جذابیت در روایت داستانی این کتاب، برای مخاطبان نوجوان و جوان زمینههای الگوسازی ایجاد شود و همچنین با زندگی دکتر شریعتی بیشتر مأنوس شوند.
رحیمی با نگاشتن سخنانی از شهید چمران در مورد شخصیت دکتر شریعتی، فضایی را برای مخاطب ایجاد میکند که به خواندن ادامه داستان علاقهمند میشود. در ابتدای روایت ششم کتاب میخوانیم:
«ای علی! همیشه فکر میکردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت و چقدر متاثرم که اکنون من بر تو مرثیه میخوانم. ای علی! من آمدهام که بر حال زار خود بگریم.
ای علی! تو مرا با خویشتن آشنا کردی. من از خود بیگانه بودم. همه ابعاد روحی و معنوی خود را نمیدانستم. تو دریچهای به سوی من باز کردی و مرا به دیدار این بوستان شورانگیز بردی و زشتیها و زیباییهای آن را به من نشان دادی.
ای علی! شاید تعجب کنی اگر بگویم که همین هفته گذشته که به محور جنگ "بنت جبیل" رفته بودم و چند روزی را در سنگرهای متقدم "تل مسعود" در میان جنگندگان امل گذراندم، فقط یک کتاب با خود بردم و آن کویر تو بود.
سوره مهر
نظرات