ارباب کیخسرو


ارباب کیخسرو

فرزند شاهرخ در سال 1253ش، در کرمان متولد شد. جدّ پدری او «ملا گشتاسب» منجم مشهور بود. شاهرخ پدر کیخسرو، آموزگار دبستان‌های کرمان بود. کیخسرو تحصیلات مقدماتی را در کرمان به پایان رساند و در سن نه سالگی به تهران آمد و سه سال به ادامه تحصیل پرداخت. سپس به سفارش «مانکجی هاتریا» با برادر کوچکتر خود به بمبئی رهسپار شد و در آن دیار به حمایت و سرپرستی «دینشاه» رئیس انجمن اکابر صاحبان پارسی به تحصیل پرداخت و پس از اتمام تحصیل در حدود سال 1267ش، از طرف انجمن اکابر صاحبان پارسی به آموزگاری دبستان کرمان منصوب گردید. مدتی در کرمان دست به اصلاحات فرهنگی زد و سپس از راه مشهد و عشق‌آباد به روسیه رفت و تقریباً یک سال و اندی در «ادسا» به سربرد و سپس به تهران آمد و جزو مدیران ادارة «ارباب جمشید» شد. او پس از پیروزی در انتخابات دورة دوم مجلس شورای ملی 1288ش، به جای ارباب جمشید به نمایندگی از طرف زرتشتیان به مجلس راه یافت. در پاییز سال 1301 ارباب کیخسرو به همراه چند نفر از رجال دانشمند ایران جمعیتی به نام انجمن آثار ملی را تأسیس کرد. کیخسرو عضو کمیسیونی بود که از طرف دولت برای رسیدگی به مسئله جواهراتی که گفته می‌شد احمد‌شاه قاجار با خود برده است تشکیل شد، که پس از رسیدگی و تحقیقات معلوم شد که احمدشاه کوچکترین چیزی از جواهرات سلطنتی را با خود نبرده و این هیاهو برای متزلزل کردن کابینة مشیرالدوله بوده است. ارباب کیخسرو همچنین در زمان تشکیل مجلس مؤسسان 1304ش، از طرف زرتشتیان به وکالت رسید و در آن مجلس نیز عضو هیئت رئیسه بود. او در تفکر سیاسی خود به سوی آمریکا گرایش نشان می‌داد و نزدیکی به آمریکا را بهترین راه برای اجرای سیاست نه روس و نه انگلیس می‌دانست. ارباب کیخسرو مدتی نیز رئیس شرکت تلفن بود که اولین قرارداد تهاتری ایران را با سوئد منعقد کرد. وی نمایندة شخصی رضاشاه در تحویل گرفتن راه آهن ایران از آلمانی‌ها و آمریکائی‌ها بود. ارباب کیخسرو شاهرخ سرانجام در 11 تیرماه 1319 هنگامی که از مجلس عروسی باز می‌گشت به طور اسرارآمیزی کشته شد و بامداد روز بعد، جسد او را در خیابان کاخ تهران یافتند. 

پی نوشت ها :

 تاریخ بیست سالة ایران، ج 4، صص 310 و 311؛

اختناق ایران، صص 72 و 73،

بازیگران عصر رضاشاهی، صص 214 و 215؛

شرح حال رجال ایران، ج 3، ص 179؛

مجله فروهر ش 11 و 12، س 1366، صص 13 و 14؛

فروهر، س 1369، شمـ 3 و 4، ص 5،

اسنادی از زرتشتیان، ص 141 به بعد؛ 


مجله آینده، سال 1372، شم‍اره 6ـ4، ص 398