ترنر: «سیا» حدس نمی‌زد همه ناراضیان، رهبری آیت‌الله خمینی را بپذیرند


ترنر: «سیا» حدس نمی‌زد همه ناراضیان، رهبری آیت‌الله خمینی را بپذیرند
استانسفیلد ترنر، رئیس وقت سازمان سیا: «سیا» حدس نمی‌زد که همه ناراضیان ایران، رهبری آیت‌الله خمینی را بپذیرند



واشنگتن-آسوشیتدپرس- عربستان سعودی هم اکنون در معرض همان وقایعی است که در ایران منجر به سقوط رژیم سلطنت شد.

دریاسالار ترنر رئیس سیا که این مطلب را اعلام کرد، گفت وجود عده زیادی کارگر و کارمند خارجی در عربستان سعودی برای رژیم سلطنتی این کشور دردسر عظیمی پدید آورده است.

ترنر باز هم تأکید کرده است که عدم امکان پیش‌بینی سقوط شاه برای سیا یک ناکامی نیست. وی گفت سیا حدس نمی‌زد که همه ناراضیان ایران رهبری آیت الله خمینی را بپذیرند و تمام عناصر وفادار به شاه از دور وی پراکنده شوند و شاه قادر به کنترل آنان نباشد.

ترنر گفت: خودِ شاه هم با همه وسائلی که در اختیار داشت به عمق جنبشی که جریان داشت تا واپسین لحظات پی نبرد.

ترنر گفت در ارزیابی قدرت شاه در مورد کنترل مخالفان اشتباه کرده بودیم و تصور میکردیم که او بتواند از عهده این کار برآید.

وی در مورد این پیشنهاد که سیا باید در گروه مخالفان شاه نفوذ میکرد و به تنفر و انزجار عمیق مردم از شاه و خاندان او پی میبرد، گفت در آن تاریخ گروهی وجود نداشت که ما در آن نفوذ کنیم، یک قیام عمومی بود و همه مردم زیر پرچم اسلام جمع شده بودند.

ترنر به تنفر عمیق مردم از کسان انگشت‌شماری که بدون استحقاق و تنها با کمک شاه و بستگانش به ثروت عظیم و بادآورده و نیز مقامهای رفیع رسیده بودند اشاره کرد.(روزنامه اطلاعات؛ 25 فروردین 1358)

***

استانسفیلد ترنر(Stansfield Turner) در برهه‌ای رئیس سازمان سیا بوده است که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و سیا به دلیل عدم پیش‌بینی درست انقلاب و قیام مردم ایران علیه رژیم طاغوت مورد انتقادهای شدیدی قرار گرفته بود.

با وجودی که به اذعان ترنر جاسوس‌های سیا در آن برهه و از مدت‌ها پیش در ایران حضور داشتند، ولی این نفوذی‌ها و جاسوس‌ها نتوانسته بودند به خوبی وظایف خود را عملی سازند و این‌گونه شد که ایران به عنوان امید آمریکا در منطقه از دست رفت!

سفارت آمریکا در تهران در اولین روز خرداد 57 در گزارشی که به وزارت خارجه این کشور ارسال کرد با ابراز رضایت و خوش‌بینی نسبت به آرامش نسبی که در چند روز گذشته در کشور حکم‌فرما بوده است این مسئله را بررسی کرده و نوشت:«...علی رغم وقایع گاه و بی‌گاه اینجا و آنجا یک آرامش نسبی جایگزین آشفتگی‌های اخیر در جبهه مخالفین ایران شده است در حالی که در طول چند ماه گذشته تقریبا روزانه یک واقعه یا بیشتر اتفاق می‌افتاد شماره این وقایع اخیرا به 3 یا 4 واقعه در هفته کاهش یافته است»

این سند لانه جاسوسی نشان می‌دهد که آمریکا در تحلیل وقایع ایران دچار خوش‌بینی مفرطی شده بود. در یک کلام می‌توان گفت آمریکا همواره در تحلیل مسائل ایران دچار اشتباه در محاسبه بوده، هرچند هرگز از این اشتباهات درس نگرفته است.

دریادار استانسفیلد ترنر رئیس وقت سازمان سیا در کتاب «پیش از خواندن بسوزانید» به خوبی دلیل اشتباه محاسباتی آمریکا در این زمینه را تشریح می‌کند:«گروه اطلاعاتی ما در ایران بسیار محدود بود، ما به اطلاعات کافی دسترسی نداشتیم، چون شاه دولت قابل اعتماد ما بود و ما در مورد او به طور جدی و با دقت جاسوسی نمی‌کردیم، به همین دلیل قبل از سقوط شاه ما عوامل زیادی در ایران نداشتیم و بعد از انقلاب هم طبیعتاً قادر به جلب افراد قابل اطمینان نبودیم.»

ترنر در کتاب دیگر خود به نام «پنهانکاری و دموکراسی» با اشاره به اطلاعات ناقص آمریکا و سازمان سیا از قدرت رهبری امام خمینی و میزان نفوذ ایشان میان اقشار مختلف مردم در اعترافی تاریخی می‌نویسد:«هرگز تصور نمی‌کردیم که همه گروه‌های ناراضی و مخالف شاه توسط یک روحانی 79 ساله به نام آیت‌الله خمینی که به حالت تبعید در فرانسه به سر می‌برد به هم جوش داده شوند و اگرچه بعد از سقوط شاه اتصال این گروه‌ها نیز از هم گسست و هر یک رو به سویی نهادند ولی انقلاب از پا نایستاد و همچنان به راه خود ادامه داد.»

هر چند ترنر در خاطرات خود مدعی است که میزان جاسوسان آمریکایی مورد اعتماد آمریکا در ایران کم بوده ولی این خود اعتراف بزرگی است که رئیس سازمان سیا به صراحت می‌گوید که ما از ایران متحد خود جاسوسی می‌کرده‌ایم، ولی این جاسوسی به اندازه کافی نبود، چرا که شاه معتمد و متحد ما بود! حال می‌توان پرسید زمانی که آمریکا از متحدان خود به هر میزانی جاسوسی می‌کند و نیروهایی را برای نفوذ در ارگان‌ها و نهادهای این متحد گسیل می‌دارد زمانی که آن کشور از دایره متحدین آمریکا خارج شد چه می‌کند؟ آیا راهی جز بالا بردن فعالیت‌های جاسوسی و تلاش برای نفوذ باقی می‌ماند؟(به نقل از سایت keyhan.ir)