به مناسبت 29 بهمن 1357 سالروز تشکیل حزب جمهوری اسلامی
استراتژیست بزرگ انقلاب و حزب جمهوری اسلامی
987 بازدید
بعد از خرداد 1342 که روحانیت به رهبری امام خمینی مبارزات سیاسی خود را علیه رژیم پهلوی و به قصد رهایی کشور و جامعه از چنگال نظام شاهنشاهی آغاز نمود، کم و بیش خلاء نبود تشکیلات منسجم احساس می گردید، مخصوصا با اوجگیری مبارزات انقلابی در سالهای آخر منتهی به انقلاب اسلامی که با حضور منسجم و تشکیلاتی جریانهای چپ و کمونیستی چون حزب توده و چریکهای فدایی خلق و گروههای التقاطی مانند سازمان مجاهدین خلق و فعالیت گروهای ملیگرا و لیبرال همراه بود، ضرورت مضاعفی را ایجاب میکرد تا نیروهای مذهبی تشکل منسجمی را ایجاد کرده و به سازماندهی امور پرداخته و با توجه به مزایای انسجام و سازماندهی در مبارزه انقلابی ابتکار عمل را به دست گیرند. با توجه به این مسئله تلاش بزرگان مبارز برای فراهم آوردن زمینهها در جهت رسیدن به این مهم آغاز گردید.
مرحوم شهید بهشتی فکر ایجاد حزب را به سالها قبل و وقایع مربوط به پس از سال 32 و کودتای 28 مرداد میداند. اما در زمینه عملی شدن تصمیم خود در این زمینه میگوید: «تابستان سال 56 بود که با چند تن از دوستانمان به فکر ایجاد یک هسته روحانی متشکل براساس تاکید روی تقوا و ایمان، مبارز بودن و بینش مترقی اسلامی داشتن و در عین حال خالق اندیشیدن و اسلامی عمل کردن و مبرا از هرگونه گرایش غیراسلامی و تفکر التقاطی افتادیم و در نظر داشتیم که این هسته روحانی مبارز متعهد، شاخه سیاسی و اجتماعی به وجود بیاورد و آن شاخه بتواند یک حزب و تشکیلات نیرومند سیاسی در خلا اجتماعی ما پایهگذاری بکند.»
چگونگی پیروزی انقلاب و راههای مناسبتر برای تجهیز مردم و مبارزه قاطع با رژیم شاه، همچنین چگونگی هجرت امام از پاریس به تهران برای مدتی رهبران فعال روحانی را از فکر ایجاد حزب دور ساخت و پیشنهادات در همان سطح تئوری باقی ماند. با ورود امام و رفع بسیاری از ضروریات انقلاب و مزید برآن نظر مثبت امام (ره) باعث شد که حزب در 29 بهمن 1357 رسما فعالیت گسترده خود را آغاز نماید.
بدین ترتیب یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جمعی از یاران صادق و لایق و وفادار امام (ره) که چهرههای شناخته شده دوران طولانی مبارزه علیه طاغوت بودند و همواره با جمع همفکران درد آشنای خود تلاش سازندهای برای ایجاد یک تشکل صددرصد اسلامی داشتند با تائید حضرت امام (ره) موجودیت حزب جمهوری اسلامی را اعلام نمودند. بدین ترتیب حزب جمهوری اسلامی در تاریخ 1357/11/29 توسط 5 نفر از روحانیون مبارز پرسابقه به نامهای «سیدمحمد حسینی بهشتی» و «محمد جواد باهنر»، «سیدعلی خامنهای»، «علیاکبر هاشمی رفسنجانی» و «عبدالکریم موسوی اردبیلی» تاسیس گردید.
پس از اعلام تاسیس، پرسشنامه و برگه درخواست عضویت به همراه طرح اساسنامه و مرامنامه حزب در سطح وسیع و از طرق گوناگون پخش شد و حزب شروع به عضوگیری کرد. به گفته رهبران حزب، در روز اول ثبت نام، بیش از هشتاد هزار نفر برای عضویت، به مراکز حزب در سراسر کشور مراجعه کردند. دکتر باهنر، صد روز پس از تاسیس حزب، مواضع آن را در مسائل سیاسی، اعتقادی، اقتصادی و فرهنگی بیان داشت و تعداد اعضای حزب را تا آن روز، دو میلیون نفر ذکر کرد.
با وجود آنکه حزب جمهوری اسلامی توسط روحانیون طراحی و ایجاد گردید، لیکن از تمام نیروها و گروهها در جهت پیدایش و شکلگیری آن دعوت گردید، به عبارتی به دور از جزمیت و تنگنظری همه افراد چه بسا از گروهها و جریانات مختلف در ایجاد آن نقش داشته و بسیاری از آنان بعدها به عنوان عضو شورای مرکزی حزب انتخاب شدند.
در مرامنامه مصوب نخستین کنگره حزب که توسط کمیسیون 4 فصل ششم آیین نامه اداره کنگره تدوین گردید و در سومین روز تشکیل کنگره در جلسه عمومی به ریاست حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی مورد بحث و بررسی و تصویب قرار گرفت، اهداف و برنامههای حزب چنین ذکر گردیده است: هدف حزب تداوم بخشیدن به انقلاب مردم مسلمان ایران و تلاش جهت استقرار نظام عدل اسلامی در سراسر جهان تحت رهبری ولی فقیه در زمینههای معنوی، فرهنگی اقتصادی، سیاسی و نظامی است. این تلاش لزوما اقدامات زیر را در برخواهد داشت:
-1 بالا بردن آگاهی اسلامی و سیاسی مردم و سرعت بخشیدن به خودسازی انقلابی آنها در همه ابعاد
-2 پاکسازی کشور از آثار استبداد و استعمار و استثمار و مبارزه پیگیر با همه عوامل و زمینههای ذهنی و عینی آن
دفاع از آزادیهای انسانی ارزشآفرین که شرط لازم برای شکوفایی استعدادها و توانایی ملت برای ایفای نقش خلاق در تعیین سرنوشت اجتماعی است.
-4 تلاش درجهت ایجاد یا گسترش یک نظام صالح اداری که در آن ایمان و صداقت و لیاقت، معیار تصدی هر شغل باشد و علاقه به کارو احساس مسئولیت رادر مسئولین زنده نگاه دارد.
-5 استمرار تلاش برای پایان دادن به سلطه اقتصادی بیگانگان و جلوگیری از چپاول و هرز رفتن منابع طبیعی و نیروی کار کشور از راه ایجاد صنعت و کشاورزی مستقل و برنامهدار
-6 ریشه کن کردن فقر و محرومیت از طریق تاکید برارزش کار و نفی هر نوع استثمار و ایجاد سیستم اقتصادی جدید
-7 تسریع در ریشهکن کردن بقایای نظام آموزش وارداتی استعماری و استقرار کامل نظام اصیل و مستقل اسلامی
-8 تعمیق هرچه بیشتر ارزشهای اسلامی در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران
-9 تقویت هر چه بیشتر نهادهای انقلاب اسلامی اعم از نظامی، انتظامی، قضائی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و عمرانی و همکاری صمیمانه با آنها در جهت تحقق اهداف انقلاب شکوهمند اسلامی
-10 ریشهکن کردن بقایای فساد و فحشا و منکرات و مادیگرایی به جای مانده از فرهنگ طاغوت و استعمار
-11 تنظیم سیاست خارجی براساس دو اصل تولی و تبری با: الف) رعایت کامل استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی کشور. ب) احترام به استقلال و آزادی ملتهای دیگر ج) توسعه و تحکیم روابط برادرانه با همه مسلمانان جهان د) کمک به محرومان و مستضعفان جهان و) مبارزه علیه کفر و استکبار جهانی، نژادپرستی و صهیونیسم بینالملل و حامیان آنها.
لذا حزب جمهوری اسلامی با توجه به مرامنامه، اهداف و برنامههای فوق وارد عرصه فعالیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی گردید.
برخی از کارکردها و فعالیتهای حزب جمهوری اسلامی را میتوان چنین برشمرد.
-1 نقش مهم حزب در برنامهریزی، مشارکت و اجرای مراسمی چون «روز کارگر»، «روز زن» حمایت از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در حادثه اشغاللانه جاسوسی» نقش برجسته حزب در تصویب اصول قانون اساسی بویژه اصول اقتصادی، قضائی و بالاخص اصل 110 (ولایت فقیه)، مشارکت سیاسی در برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی و قانون اساسی و انتخابات مجلس شورای ملی، تاسیس و راهاندازی واحدهای مختلفی چون انتشارات، کارگری، دانشجویی، بانوان، اصناف، مهندسان و پزشکان برای سازماندهی و انسجام تشکیلاتی به اقشار و صنوف مختلف برای تداوم دستاوردهای انقلاب.
-2 روی کار آمدن دولتی مکتبی و حمایت گسترده از آن و منزوی کردن فتنهگران
-3 روزنامه جمهوری اسلامی ارگان این حزب محسوب میگردید، که افشاگری های آن در سالهای اول انقلاب نقش مهمی در حذف جریانهای مخالف، بویژه «حزب توده»، «لیبرال» و «دولت بنیصدر» داشت.
-4 حزب با تجمع نیروهای کارآمد و تلاش زایدالوصفی که با تشکیل دورههای آموزشی ویژه در تربیت و آموزش نیروهای مجرب موردنیاز انقلاب انجام داد، توانست در مراکز و سازمانهای مودرنیاز افراد کارآمدی را به کار گیرد. اداره بخش قابل توجهی از قوه مجریه و حضور جمعی از نیروها و کادر حزب در کابینه دولت و سایر سمتها چون معاونین، مدیران کل، استانداریها و...
و نیز حضور قاطع نیروهای عضو و هواداران در مجلس شورای ملی و نیز ریاست عالیه قوه قضائیه را باید از جمله دستاوردهای اساسی حزب قلمداد کرد.
همچنان که در کارکردها و فعالیتهای حزب نمایان است، حزب جمهوری اسلامی از آغاز پیدایش و فعالیت خود همواره در جهت استقرار اصول و ارزشهای اسلامی و آرمانهای انقلاب اسلامی تلاش کرده و سعی برآن داشت تا در اوج آشفتگیهای پس از انقلاب که دشمنان داخلی و خارجی هر یک به نحوی در جهت اضمحلال و یا انحراف انقلاب تلاش میکردند به تحکیم و تثبیت جمهوری اسلامی بپردازد.
شاید بتوان گفت که آگاهی دشمنان از این نقش بارز حزب و مخصوصا اعضای برجسته آن بود که منجر به وقوع رخداد 7 تیر گردید.
یک روز پس از سوءقصد به جان حضرت آیتالله خامنهای در ششم تیرماه 1360، در ساعت 20: 30 شامگاه روز یکشنبه 7 تیرماه 1360جلسهای در سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی واقع در سرچشمه تهران برگزار شد. افراد حاضر در جلسه نمایندگان مجلس، و برخی از اعضای هیئت دولت و... بودند و بحث روز درباره تورم بود، اما عدهای از اعضا خواستند که درباره انتخابات ریاست جمهوری نیز صحبت شود. شهید بهشتی جملاتش را با این عنوان آغاز کرد: «ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهرهسازی کنند و سرنوشت مردم را به بازی بگیرند و...» این آخرین کلمات آن بزرگوار بود که از لبان حقگوی ایشان بیرون تراوید.
ناگهان انفجار مهیبی روی داد و درکمتر از ثانیهای، از سالن اجتماعات حزب جمهوری اسلامی جز تلی از خاک چیزی نماند. فاجعه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در تهران و شهادت مظلومانه هفتاد و دوتن از برجستگان و نیروهای لایق و کارآمد انقلاب و در راس آنها شهید مظلوم آیتالله بهشتی از سوی سازمان جهنمی منافقین، عکسالعمل استکبار جهانی و عوامل داخلی آنها در برکناری بنیصدر خائن و حذف ضدانقلاب از صحنه سیاسی کشور توسط مسئولین نظام اسلامی بود.
در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی علاوه بر آیتالله بهشتی، تعداد زیادی از وزرای کابینه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی به شهادت رسیدند. عامل بمبگذاری منافق نفوذی «محمدرضا کلاهی» بود که خود جزء نیروهای خدماتی حزب به حساب میآمد و پس از انفجار موفق به فرار گردید و راهی فرانسه شد.
حضرت امام پس از این حادثه فرمودند: «ملت ایران در این واقعه 72 تن به عدد شهدای کربلا را از دست داد. بهشتی خار در چشم دشمنان اسلام بود.»
شهید مظلوم بهشتی را میتوان یکی از معماران بزرگ تجدید بنای تفکر انقلابی و تشکیلاتی انقلاب اسلامی ایران به شمار آورد زیرا که در زیر لوای رهبری امام امت به هدایت انقلاب در جهت اسلام پرداخت و آن را از انحراف و انزوا و یا توقف و رکود محفوظ داشت. بینش سیاسی نیرومند شهید بهشتی موانع را تشخیص و برای رفع آن اقدامات لازم را به عمل میآورد. وی استراتژیست و طراح بزرگ انقلاب و دوراندیش و تیزبین بود و انگیزههای محوری و اصلی آن سوی موضعگیریهای نفاقآمیز گروهک ها را به سرعت تشخیص میداد و برای خنثی ساختن آن مبادرت میورزید.
تاثیر فقدان اندیشههای ژرف، همه جانبه و نظاممند اندیشمند سترگی چون شهید دکتر بهشتی که به عنوان فقیهی مجتهد، شجاع و آگاه به زمان که در جنبش روشنفکری دینی معاصر ایران نقش بسزایی ایفا کرده بود و با تمامی سرمایههای علمی و تواناییهای شخصی در رهبری انقلاب اسلامی و معماری بنای نظام جمهوری اسلامی مشارکتی چشمگیر داشت، با گذشت هر سال و هر دهه از شهادت جانگدازش مشهودتر و ملموستر میگردد.
روزنامه رسالت مورخ ۱۳۸۸/۰۴/۰۷
نظرات