آشنایی با زندگی آیت الله نورالله نجفی اصفهانی


آشنایی با زندگی آیت الله نورالله نجفی اصفهانی

حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی، متخلص به نور و به او ثقةالاسلام اصفهانی هم می گفتند، از مجتهدین بزرگ متأخر شیعه، فقیه و آزادیخواه ایرانی و در شعر و ادب نیز استاد بود. پدرش شیخ محمدباقر و برادرانش شیخ محمدتقی اصفهانی، مشهور به آقانجفی، و دیگر شیخ محمدعلی معروف به ثقةالاسلام که بعد از فوتش، این لقب به آقا نورالله، منتقل شد! اجدادش شیخ محمدتقی فرزند میرزا عبدالرحیم از مردم ایوانکی و ورامین بودند که به اصفهان کوچ کردند و همانجا ماندند!

حاج نورالله در سال ۱۲۷۸ هـ ق در اصفهان به دنیا آمد. مقدمات علوم (ادبیات، صرف و نحو و عربی و بخشی از فقه و اصول را نزد پدرش و دیگر اساتید اصفهان آموخت و بعد حدود سال ۱۲۹۵ ق به عتبات رفت و در شهرهای نجف و سامرا در محضر علمای بزرگی چون میرزاحبیب الله رشتی، میرزای شیرازی و دیگران تحصیلات خود را تکمیل کرد و بعد از اینکه به اجتهاد رسید و اجازه اجتهاد گرفت، سال ۱۳۰۵ ه.ق به اصفهان برگشت. ثقةالاسلام حاجی نورالله، در اصفهان حوزه درسی برقرار کرد و به تربیت شاگردان پرداخت، گویند که حدود هزار طلبه علم، در مجلس درس او حاضر می شدند. او از طریق پدرش، از حجةالاسلام سیدمحمدباقر شفتی اصفهانی، عالم بزرگ، روایت می کرد و بزرگانی از جمله سیدشهاب الدین مرعشی نجفی، مرجع تقلید شیعه، از او روایت می کردند.

در سال ۱۳۰۸ ق که مردم اصفهان به رهبری آقا محمدتقی نجفی، برادر بزرگ حاج آقا نورالله، به مبارزه با عقد قرارداد رژی پرداختند، حاج نورالله نیز با جنبش تنباکو و جنبش مشروطیت همصدا شد و مانند برادرش، از فتوای علمای سه گانه و نجف، پشتیبانی کرد و خودش با شور و گرمی زیادی مردم را به مبارزه با دستگاه استبدادی قاجار دعوت کرد، سال ۱۳۲۶ ق که محمدعلی شاه قاجار، مجلس شورای ملی را به توپ بست و عده ای از آزادی خواهان را در باغ شاه تهران، کشت، ثقةالاسلام حاج آقانورالله نجفی اصفهانی، سپاهی از جوانان مشروطه خواه را در اصفهان جمع و بسیج کرد و آنها را برای فتح تهران به یاری ایل بختیاری و بختیاری ها فرستاد و با صدور فتوایی، دولت مشروطه را واجب و مخالفت با آن را حرام اعلام کرد!

سال ۱۳۲۹ ه.ق، ثقةالاسلام در اعتراض به تندروی های برخی رهبران مشروطه، به عتبات عراق رفت و تا سال ۱۳۳۳ ق، که اوضاع ایران نابسامان بود، در همانجا ماند، با درگیری جنگ جهانی اول، از آلمان و دولت مسلمان عثمانی حمایت کرد و عده ای را بسیج کرد و برای کمک به نیروهای عثمانی به همدان فرستاد، با نزدیک شدن نیروهای روسی به اصفهان از راه بختیاری به کرمانشاه رفت و در حرکتی تاریخی بعدا به قم هجرت کرد. در قم به فعالیت علیه حکومت استبدادی رضاخان ادامه داد! افکار و نظریات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی او، در فاصله زمانی میان قیام تحریم تنباکو تا اوایل سلطنت پهلوی و در گیرودار جنبش مشروطیت و حوادث جنگ جهانی اول در ایران، نقش بزرگی در نهضت روحانیت ایران ایفا کرد!

مسجد جامع کاشف الغطا

این عالم مجاهد سرانجام از سوی رضاخان (که مبارزات زیادی با او کرده بود) مسموم، و در ۴ دی ماه ۱۳۰۶ ش برابر بااول رجب ۱۳۴۶ ق در ۶۶ سالگی به لقاءاللَّه پیوست. پیکر این عالم ربانی به نجف منتقل شد و در مقبره جد مادری خود آیت ‌اللَّه العظمی شیخ جعفر کاشف الغطاء دفن گردید.

ایشان به اخلاق و رفتاری نیکو شهرت داشت و خیلی فروتن، صبور و بردبار، دلیر و شجاع و خوش اخلاق بود و بعضی گویند که تنعم و خوشگذرانی هم، دوست داشت. در شعر و ادب هم تبحر داشت و در اشعارش به “نور” متخلص بود!

برخی آثار ایشان شامل:

۱- تقریظ بر کتاب “حقائق الحق للقائم بالحق” در رد بابیه و بهائیه!

۲- خصال الشیعه

۳- دیوان اشعار، سروده های فارسی و عربی

۴- رساله در فواید مشروطه

۵- مقیم و مسافر به فارسی

۶- شرح حال برادرش شیخ محمدحسین.