شیخ الشریعه اصفهانی :
همه فرق مسلمین باید نزاع خانگی را موقوف دارند


4645 بازدید

شیخ الشریعه اصفهانی :<br>همه فرق مسلمین باید نزاع خانگی را موقوف دارند

پس از شکست نهضت مشروطه در ایران و پیروزی سکولار ها، و سخن گفتن با مردم مجله «درّه النجف» در تاریخ ربیع الاول سال 1328 ه / 1907 م آغاز به کار کرد. به دنبال جلوگیری از انتشار مجله «الغریّ» پس از یک شماره، این مجله با نام جدید وارد عرصه شد. این مجله در حقیقت محل انعکاس نظرات مرجعیت نجف اشرف و حل مشکلات فکری و پاسخ به شبهات سکولارها بود.
صاحب امتیاز "دره النجف"  حاج شیخ حسین اصفهانی و مدیریت آن بر عهده محمد محلاتی بود و   بیش از 8 شماره از آن فرصت انتشار نیافت. مجموعه شمارگان آن درسال 1389 تحت عنوان یازدهمین شماره از «سلسله مجلات منتشره مکتبه روضه حیدریه» در نجف اشرف به چاپ رسیده است.
درمیان مجموعه مطالب منتشر شده در این نشریه ، استفساریه یکی از پیشوایان مذهب جعفری شهر بخارا از "شیخ الشریعه اصفهانی" و پاسخ ایشان درخصوص «روابط شیعه و اهل سنت»، که در شماره 4 و 5 مجله « درّه النجف» منعکس گردیده نکات قابل توجهی دارد . در این شرایط حساس که دشمنان اسلام تلاش می کنند با دامن زدن به جنگ بین مذاهب مختلف اسلامی در کشورهای منطقه خاورمیانه تفرقه ایجاد کنند ، متن این نامه  تاریخی و پاسخ آن به منظور نشان دادن سابقه تاریخی اینگونه سیاست ها  به خوانندگان محترم بازنشر می شود. باشد که توجه مسلمانان  به سخن عالمی بزرگ از نجف اشرف، به بهبود روابط  مسلمانان و خنثی شدن توطئه دشمنان اسلام و مسلمین کمک نماید.  
و اما متن نامه و پاسخ آن :  
 « بسم الله الرحمن الرحیم
به عرض حضورمبارک حضرت حجت الاسلام والمسلمین،آیت الله فی العالمین متّعنا الله بطول بقائه میرساند:
انشاء الله مزاج مبارک درعین عافیت خواهد بود. غرض از تصدیع اوقات مبارک این است که اگر جویای احوالات اینجانب بوده باشید، الحمد لله و المنّه از برکت توجهات انفاس قدسیّه ارباب نوع نعمت عافیت ظاهری فی الجمله مرزوق است. لابد به سمع مبارک ، اخبارات این جانب رسیده است که اهل عامّه حکم به کفر و امر به قتل و غارت ما طائفه، مردان و زنان و اطفال صغار را کشتند، حتی زن حامله را در میان راه عام شکمش را دریده، جنین هشت ماهه را بیرون آورده، پاره پاره نمودند. بعضی از دخترها به کنیزی بردند، دکاکین و خانه های ما را غارت نمودند. در میان کوچه و بازار فحش و دشنام دادند و تهمت ها بستند. الی الان هم فارغ از بلیّه نیستم. بعد از این هم معلوم نیست که حال ما چگونه خواهد شد. سبب این گونه صدمات به ماها از بی تقیّه گی حضرات مصنّفین و مؤلّفین و نویسندگان چاپخانه ها می باشد.
توقع از ارباب نوع این که امر بفرمایند تا لعن و طعن را از کتب بردارند و بعد، چیزی که باعث بر این گونه صدمات و ابتلائات می شود، ننویسند تا باعث نجات چندین کرور نفس در خارجه بشود . به جهت زیادی مترودین و نزدیکی راه ها غالب از کتب به دست اهل عامّه افتاده ، باعث این فساد گردیده است. اگر چه برداشتن این ها از کتب محال عادی است، لکن هر چه بیش بشود، بهتر خواهد بود. والسلام.
پاسخ "شیخ الشریعه اصفهانی"
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و افضل صلواته و تسلیماته علی افضل انبیائه محمد و آله الطاهرین و اصحابه المتعهدین.
پوشیده نماند آن که چنان چه اهل سنت فرق مختلفه و طوایف متشتّته می باشند و در اصول دین و فروع آن اختلاف فاحشی داشته و دارند. هم چنین شیعه طوائف مختلفه بودند و آن چه از کتب معتمده و آثار معتبره و تصریحات محقّقین طرفین معلوم و محقق شده، آن است که شیعه چهار صنف بودند:
اول ، شیعه تفضیلیّه که قائلین به افضلیّت امیرالمؤمنین علی(سلام الله علیه) بر سایر خلفای راشدین(رضی الله عنهم) بوده اند، بدون آن که تعرّض و سوء عقیده نسبت به اصحاب و ازواج نبی (صلعم) داشته باشند و به جهت اعتقاد افضلیّت آن جناب عمل آن ها در فروع بر طبق اقوالی بوده که نزد آن ها از ایشان ثابت شده.
دوم ، شیعه تبرّائیّه که علاوه بر معنای سابق، تبرّی از مثل طلحه و زبیر و معاویه و محاربین امیر المؤمنین داشته و در حق ذی النورین نیز اعتقاد صدور کبیره داشتند، بلکه منتهای علوّ تشیع سلف نزد بعضی همین قدر بوده : «قال الذهبی من اکابر اهل السنه فی میزان الاعتدال : الشیعی الغالی فی زمان السلف و عرفهم هم من تکلم فی عثمان و الزبیر و طلحه و معاویه و طائفه ممن حارب علیّا و تعرّض لسبّهم»
سوم ، شیعه سبّبه که علاوه بر سابق، در حق بعضی از ازواج نبی (صلعم) و شیخین کلمات ناشایسته می گفتند و آن ها را غاصب، بلکه عیاذا بالله کافر تعبیر می کردند.
چهارم ، غلات شیعه که العیاذ بالله الوهیت در حق امیر المؤمنین داشتند.
و محققین اهل سنت از دو صنف اول و مخالطه با آن ها و اخذ حدیث از آن ها و نقل اقوال و روایات تحرّز نداشته و جا به جا در کتب دینیّه حتی مثل صحیح بخاری و مسلم بر روایات جمعی مسلم التشیّع اعتماد می نمودند، چنان چه این معنا بر متبحّرین از علما مخفی نیست.
بنابر این مقدمات از اهل تدیّن و صلاح و سداد و کسانی که اعتقاد به یوم المعاد و مجازات ربّ العباد دارند، بسیار عجیب است به مجرد دیدن کلامی در کتابی از شیعه یا شنیده مقالی از بعض فرق شیعه حکم به ضلالت و کفر همه فرق آن ها نماید و اعراض و دماء و اموال جمعی را که خبر از سرائر و ضمائر ندارند، هتک و سفک و نهب نماید.
و اعجب از این آن که مقتدای اهل سنت در اصول ، اعنی ابوالحسن اشعری و مقتدای آن ها در فروع ، اعنی امام ابوحنیفه و امام شافعی به حسب تصریحات فقهای آن ها تکفیر هیچ یک از فرق مبتدعه و جمیع من یصلّی الی القبله نکنند و همه را مسلم دانند و محقون الدم، و اقتدای به غیر غلات از باقی فرق شیعه را در نماز تجویز کنند، چنان چه همه این ها در کتب فقه حنفیه و شافعیه مضبوط است. و مع هذا جماعتی که رتبه ادنی تلامیذ آن ها را ندارند، و غاشیه تقلید آن ها را در گردن دارند، در فروع و اصول با آن ها مخالفت کنند و سبب تجرّی جمعی از عوام غیر مباین شوند و به فکر جوابی برای این فتاوای باطله و شکایت مظلومین، سیّما اطفال در عرصة عرصات نباشد.
امروز روزی است که همه فرق مسلمین باید نزاع خانگی را موقوف دارند و به معاونت و معاضدت یکدیگر مقابله کنند با آن ها که اضمحلال شرایع اسلام و ایمان و انهدام اساس شریف قرآن و تبدیل ناقوس با صوت اذان و ذهاب اسم پیغمبر آخرالزمان(علیه و آله افضل صلوات الملک المنّان) را مطالبه و عمل کنند به وصیّت آن جناب در مسمه حنیف و ید واحده بر من سوای خود شوند و زیاده از این تقویت قوای اجانب را به توهین و تضعیف قوای خود و شیوع اخبار موحشه که تصدیق وقع باسهم بینهم می نمایند، نکنند تا کی مسلمین در خواب و اغترار و اجانب هشیار و بیدار کار.
والسلام علی من اتّبع الهدی  »


شماره چهارم «کتاب شیعه» دو فصلنامه مؤسسه کتابشناسی شیعه پائیز و زمستان 1390